شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
راویها و روایتها آتش سبز
بیشک فیلم آتشسبز محمدرضا اصلانی، بهترین فیلم جشنواره بیست و ششم است. فیلمی درست به معنای واقعی کلمه که کمتر در سینمای ایران به آن برمیخوریم. اصلانی با بیش از ۴۰ سال سابقه کار در سینما هنوز جوان است و همچنان به ساخت فیلمهای متفاوت و امروزی میپردازد.از جام حسنلو تا کودک و استثمار و منطقالطیر و خاطرات یک هفتادو پنج ساله، دغدغه نوع روایت و کادربندیها در کارهای او به خوبی مشهود است.
اصلانی فیلمسازی است صاحب سبک و اندیشه که ساخت فیلم را تفریح نمیداند. نمیشود برای شکستن تخمه یا گذراندن وقت فیلمهای او را دید بلکه باید پس از دیدن آثارش کمی استراحت کرد و در صورت لزوم تخمهای هم شکست. اصلانی به تمام معنی هنرمند است و این خصلت در تمامیآثارش پیداست.
"آتشسبز" آخرین اثر این فیلمساز و دومین فیلم بلند داستانی سینمایی او پس از قریب به ۳۰ سال است. شطرنج باز که نخستین فیلم سینمایی بلند اوست هنوز هم از پس گذشت این همه سال تازه و دیدنی است. بازیهای بازیگرانش ستودنی است و فیلمبرداری فیلم اعجابآور است و همه اینها جدای از کارگردانی و فیلمنامه درست کار است. آتشسبز نیز تقریبا همین گونه است.این تقریبا را از آن گونه میگویم که فیلمبرداری فیلم در جاهایی ایرادهای اساسی دارد.
دوربین در نماهای حرکتی ریپ میزند و در برخی جاها فلوفوکسها را به هم میریزد.اما اینگونه ایرادها نمیتواند در خوب بودن فیلم خللی ایجاد کند. چرا که استادی چون محمدرضا اصلانی پشت آن ایستاده است. فیلمنامهای محکم و درست با کارگردانی و دکوپاژ دقیق و خلاقیت کمنظیر او باعث شده «آتشسبز» زیباترین و درستترین فیلم جشنواره امسال شود. فیلم حکایت دختری است که در قلعهای به جنازه سرداری برمیخورد و باید هفت شبانهروز، هر شب یک بادام بخورد و حکایتی را از کتابی که کنار جنازه است بخواند و سوزنی را از هفت سوزن فرو شده به تن پیکر سردار بیرون بکشد تا به تمامیاز آن او شود.
این داستان قدیمی را اصلانی توسط چهار راوی روایت میکند. عزتالله انتظامیکه در ابتدای فیلم قاضی دادگستری است راوی تمام داستان، مهتاب کرامتی (ناردانه) دیگر راوی فیلم و مهدی احمدی (سردار) راوی بعدی داستان. در خلال شروع هر حکایت هر سه راوی شروع به آغاز میکنند و صداهایشان درهم میآمیزد. حکایتهای تاریخ باستان و کهن خطی روایت میشوند و در روایتهای مدرن سه راوی هر کدام به فراخور باهماند. صحنه دادگاه پایانی فیلم را میتوان روایت هر سه راوی از ماجرا دانست. اما راوی چهاری هم وجود دارد و او خود اصلانی است.
اگر کلیت فیلم را روایت قاضی (انتظامی) بدانیم که دو راوی دیگر به او در روایت کمک میکنند، راوی چهارم که خود مولف است تنها یک بار به روایت میپردازد و آن هم نمای پایانی فیلم است. هر پنج بازیگر در قاب قرار میگیرند و به دوربین راوی چهارم مینگرند. تازه اینجاست که متوجه میشویم روایت قاضی (انتظامی) را نیز راوی چهارم تعریف میکرد و هر سه راوی در خدمت او هستند.اصلانی بر روی این فیلمنامه سالها کار کرده و بازنویسیاش کرده است. از اینکه او فیلمسازی سادهپیشه نیست و برای خلق اثر خلاقهاش زحمت میکشد باید سر تعظیم فرو آورد.
اما ایرادی کوچک ولی اساسی در فیلمنامه وجود دارد. چرا ناردانه برای زنده کردن سردار این همه مشقت را به جان میخرد؟ صرف اینکه در بچگی شنیده که با مرده ازدواج میکند، کفایت منطق این عمل را نمیکند. اگر حکایتی کهن بود و اس و اساس مدرنی نداشت کاملا پذیرفتنی بود ولی اصلانی حکایتی کهن را از زاویهای مدرن مینگرد و باید از جزئیات شخصیتپردازی مدرنتری استفاده میکرد. عمل دختر برای زنده کردن سردار مرده لااقل برای من در فضای این فیلم پذیرفتنی نبود.
● در انتظار کاتبعدی; چراغی در مه
اولین فیلم سینمایی پناه بر خدا رضایی را باید در یک کلمه جسارتآمیز خواند. فیلم تنها ۹۴ پلان دارد که در آنها دوربین حتی یک سانتیمتر هم حرکت نمیکند. نماهایی بدیع و زیبا ولی با مفهوم. حضور پرقدرت طبیعت در جای جای فیلم برای به تصویر درآوردن انتظار زن است. زنی که سالهاست منتظر است که شوهرش از جنگ بازگردد و این آرزو را در سکوت حمل میکند که حضور طبیعت به رساندن این حس کمک فراوانی میکند. هر بار که نمایی از فیلم را میدیدم منتظر و کنجکاو کات بعدی فیلمساز بودم تا نمای بعدی او را ببینم. بازی ها، فیلمبرداری و حتی صداگذاری فیلم به گونهای است که سکوت و تمرکز مخاطب را برهم نزد. همه چیز در سادهترین شکل ممکن طراحی شده است تا تماشاگر این فیلم فقط به یک چیز فکر کند و آن هم انتظار باشد. فیلم چراغی در مه را باید فیلمی جسارتآمیز از کارگردان جوانی دانست که برای پرداخت قصهاش به معیارهای روز توجهی نکرده و آنچه انجام داده همان بوده است که داستانش میطلبیده. کارگردان از رنگهایی چون آبی فیروزهای، زرد، سبز و قرمز در کنار هم بهره میبرد تا تابلوهای زیبا خلق کند که هر کدام در عین زیبایی، اسرار گونهاند. فیلم «چراغی در مه» را باید یکی از حوادث سینمای ایران در سال جاری دانست. حضور کارگردانی آگاه که در فیلم خود همان کاری را میکند که لازم میداند نه آن کاری راکه معیارهای روز جشنوارهای یا تکنیکهای آنچنانی به او تحمیل کرده باشند. نام پناه بر خدا رضایی را باید به عنوان فیلمسازی خوشآتیه در ذهن ثبت کرد.
● بیحرف; آواز گنجشکها
فیلمهای مجید مجیدی از آن خود او است و خدا را شکر در هیچ کجای عالم سینما همتایی ندارند. مردانی فقیر که مشکل برایشان پیش میآید و از قضا مشکلات عدیده دیگری نیز ناگهان بر سرشان هوار میشود.
این مردان فقیر با خانواده مهربانند و غم خود را در سینه میریزند. مجیدی نه تصویر درستی از فقر دارد و نه دید درستی به مهربانی با خانواده و این آش شلهقلمکار را هرازگاهی به عنوان سینما هم ارائه میدهد. بهتر است چیزی درباره آن نگفت و حرف را تمام کرد.
● ملودرامیبرای سالهای دهه ۶۰، خواب زمستانی
ازدواج سه خواهر درمانده و فقیر و البته خوشبخت تمام محتوا و مضمون فیلم خواب زمستانی را در برمیگیرد. این روزها مد شده است تا در فیلمها ببینیم که مردم گرچه فقیرند و مدام نان و پنیر میخورند و مشکلات عدیده دیگری هم دارند، ولی با هم مهربانند و به یکدیگر مهر میورزند و در یک کلام عشق در زندگیشان جاری است. سه خواهر فیلم خواب زمستانی هم این چنیناند; با هم مهربان و صمیمیاند و تنها دغدغه زندگیشان اینکه یکدیگر را تنها نگذارند. فرزانه (خواهر میانی) برایش خواستگاری آمده و نمیداند که چه کند، چرا که با ازدواج با او خواهرانش را تنها میگذارد.خواهر بزرگتر هم خواستگاری دارد که به او سالها پیش جواب رد داده است چرا که نمیخواست خواهرانش را تنها بگذارد. خواهر کوچکتر هم البته خواستگاری دارد که به او جواب رد میدهد.
خدا کند که این جواب رد دادن هم به خاطر تنها نماندن خواهرانش باشد. خواستگارهای فیلم خواب زمستانی همه محجوب و عاشقپیشه و البته پاک هستند. همه آنها در اکثر مواقع به جای نگاه کردن به این خواهران درمانده ولی شاد! به زمین و گاهی هم به در و دیوار نگاه میکنند. به واقع هم که خواهرانی چنین پاک و زحمتکش مردانی اینچنین محجوب را سزاوارند. ازدواج بزرگترین دغدغه خواهران این فیلم است. هر سه دختر، جدای از اینکه به فکر یکدیگرند، به ازدواج هم به عنوان مهمترین اتفاق زندگیشان میاندیشند. جمله این خانه مرد میخواهد که لامپها را عوض کند و شیر آب را تعمیر کند از جالبترین دیالوگهای این فیلم است گویا شایقی به واقع به خواب زمستانی رفته تا بتواند این فیلم را بسازد. همه چیز در این فیلم شبیه فیلمها و سریالهای تلویزیونی دهه ۶۰ هستند. مدتهاست که دیگر اینگونه فیلمها را ندیدهایم و خوشحال بودیم که لااقل در مضامین اجتماعی، سینمای مابه روزشده است. فیلم حول و حوش مسائلی مثل ازدواج، کار، عشق و کمک به خانواده میچرخد و این مسائل را که سمبل فیلمهای دهه ۶۰ ایران هستند را با همان شیوه بیانی آن سالها بیان میکند. شایقی آنچنان سادهاندیشانه فیلم را ساخته که خواب زمستانی به راستی برازنده ذهنیت اوست. تمام شخصیتهای این فیلم از نظر شایقی (و البته با نهایت تاسف اصغر عبدالهی که در نوشتن فیلمنامه او را یاری کرده) از آنجا که جزو طبقه پائین اجتماعی (از نظر مالی) محسوب میشوند باید مدام نان و پنیر و حداکثر کتلت بخورند.
شایقی فکر میکند که آدمهایی از این طبقه جامعه، لااقل یک وعده غذای با برنج هم نمیخورند. یا شاید این کار آنها را نشانه ایمان پاکشان میداند که البته بیهیچ دلیلی در فیلم، ماه رمضان است و آدمبا ایمان در این ایام در وقت سحر و افطار مدام نان و پنیر میخورد.
یاد سنتوری مهرجویی به خیر که آنقدر به روز بود و اجتماعی، که داوران تاب داوریاش نیاوردند. این سالها اینگونه شده تا فیلمهایی که مسائل روز جامعه را نشان میدهند در بایگانی بمانند و دیده نشوند. هیئت انتخابی که از درستی انتخاب خود در انتخاب فیلمهای امسال داد سخن می داد، فیلمهایی را در بخش مسابقه گذاشته که از اعماق تاریخ درآمده است.
خدا خیر دهدشان که لطف کرده به این فیلمجایزه ای ندادند تا بیش از این اعتبار جشنواره فیلم فجر زیر سئوال نرود. همین که این فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران قرار داشت برای از بین رفتن این اعتبار کفایت میکند.بزرگی میگفت که تاریخ دو بار تکرار میشود; بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی.حالا هم تاریخ دوباره تکرار شده و فیلمی ملودرام با مایههایی قدیمی و آبکی به بخش مسابقه جشنواره فجر آمده است اما این بار نه جوجامعه و نه سلیقه مردم دیگر این فیلمها را نمیپسندند و خدا را شکر که داوران هم آن را نپسندیدند.در انتها لازم است جمله پایانی فیلم را هم با هم بخوانیم تا لذت کافی برده باشیم; میخواستم بگم من پول و ماشین و ملک و املاک ندارم، ولی عشق، تا دلت بخواد دارم.
محسن ظهوری
منبع : روزنامه حیات نو
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیستان و بلوچستان دولت چین انتخابات مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان حسن روحانی جنگ دولت سیزدهم نیکا شاکرمی رهبر انقلاب مجلس
سیل هواشناسی ایران تهران شهرداری تهران باران آتش سوزی هلال احمر سازمان هواشناسی روز معلم پلیس قوه قضاییه
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا تورم مسکن بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار دلار ایران خودرو ارز
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران تئاتر عفاف و حجاب
اینترنت
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان جواد نکونام علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا صاعقه گوگل تماس تصویری عکاسی تلفن همراه
چای کبد چرب فشار خون