سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

نگین انگشتری سرای هدایت


نگین انگشتری سرای هدایت
حسین (ع) نامی عزیز و کلمه طیبه ای است که دل شیعه با شنیدن آن می لرزد.
حسین نام مقدسی است که نور امید را در وجود بندگان خدا می تاباند.
حسین ذکر مبارکی است که جان های خسته را توانی همیشگی می دهد.
حسین رویای شیرین تشنگان زیارت است.
حسین ترنم نجوای شفاعت در روز قیامت است.
حسین نور چشمان عاشقان ولا یت است.
حسین طراوت پرواز در بی نهایت است.
حسین نگین انگشتری سرای هدایت است.
حسین طنین صدای مردان پرصلا بت است.
حسین ذکر انبیا و اولیا و شرط رسالت است.
حسین مظهر مظلومیت مادری با فضیلت است.
حسین زینت دوش خاتم نبوت است.
حسین معنی شهامت و رشادت است.
حسین میوه دل رسالت است.
حسین کشتی نجات و چراغ هدایت است.
حسین ماه بی مثال آسمان ولا یت است.
حسین دردانه خدا و مروارید کرامت است.
حسین مایه فخر زمین و عرش بی نهایت است.
حسین آرزوی منتظران شهادت است.
حسین تاج سروری شیعیان دوران غیبت است.
حسین هم چون ما منتظر قیام منتقم با کرامت است.
حسین همه هستی شیعیان ولا یت است.
حسین، حسین است و چشم های ما منتظر یک اشارت است.
● ولادت حضرت امام حسین(ع)
مشهورترین روایت بین علمای شیعه آن است که ولادت حضرت امام حسین(ع) در مدینه و روز سوم شعبان سال چهارم هجرت بوده است. در توقیع حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا به قاسم بن علا » همدانی وکیل حضرت امام حسن عسگری(ع) آمده است: مولا ی ما حضرت حسین(ع) روز پنج شنبه سوم شعبان متولد شدند. پس آن روز را روزه دار و این دعا را بخوان: «اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم...» (مصباح شیخ طوسی)
به سند معتبر از حضرت رضا(ع) از پدرانش از علی بن الحسین(ع) روایت شده است که: چون حضرت امام حسین(ع) متولد شد، حضرت رسول(ص) به اسما» بنت عمیس فرمود: فرزندم را بیاور. اسما» آن بزرگوار را در جامه ای سفید پیچید و خدمت آن حضرت برد. آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست.
اسما» عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، گریه شما از چیست؟ رسول اکرم(ص) فرمود: برای این فرزندم می گریم. عرض کرد: این کودک که الا ن به دنیا آمده. حضرت فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.
آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان با خبر مکن. چون تازه این فرزند برایش متولد شده است. سپس به حضرت علی(ع) فرمود: او را چه نام می گذاری؟ امیرالمومنین(ع) گفت: در نامگذاری بر شما سبقت نمی گیرم. پیامبر(ص) فرمود: من هم بر پروردگارم سبقت نمی گیرم. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد، خدای بزرگ تو را سلا م می رساند و می فرماید: علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است.
او را به اسم پسرهارون نام گذار که شبیر است. پیامبر(ص) فرمود: زبان من عربی است جبرئیل عرض کرد: نام او را حسین بگذار.
چون روز هفتم شد دو گوسفند سیاه و سفید برای او عقیقه کردند و یک رانش را به قابله دادند و سر آن حضرت را تراشیدند و به وزن موی سر، نقره تصدق نمودند. و خلوق (ماده ای خوشبو) بر سر آن حضرت مالیدندو فرمودند: ای اسما» خون بر سر مالیدن از آداب دوران جاهلیت است.(بحارالا نوار ج ۴۳ ص ۲۳۸)
حضرت صادق(ع) می فرمایند: چون حضرت حسین(ع) به دنیا آمد، خداوند به جبرئیل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول(ص) تهنیت گوید. چون جبرئیل نازل می شد، در جزیره ای به ملکی از حاملا ن عرش عبور نمود که نامش فطرس بود. خداوند دستوری به او داده که در اجرای آن سستی ورزیده بود. پس بالش را در هم شکسته و در آن جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آن جا به عبادت خداوند مشغول بود تا روزی که امام حسین(ع) متولد شد. ]در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: خداوند او را میان عذاب دنیا و آخرت مخیر گردانید و او عذاب دنیا را اختیار نمود. پس او را به مژگان دو چشم معلق گردانیدند و هیچ حیوانی از آنجا عبور نمی کرد و پیوسته از زیر او دود بدبویی بلند می شد[.
فطرس وقتی دید که جبرئیل با ملا ئکه فرود می آیند از جبرئیل پرسید: به کجا می روید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد(ص) عطا فرموده. مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر، شاید پیامبر اکرم(ص) برایم دعا کند. جبرئیل او را همراه خود برد. چون خدمت پیامبر(ص) رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت، شرح حال فطرس را به عرض رسانید. حضرت پیامبر(ص) فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد.
فطرس خود را به امام حسین(ع) مالید و بالا رفت و در آن حال می گفت: ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید می کنند. چون آن بزرگوار بر من حق دارد، هر کس او را زیارت کند، من زیارت او را به حضرتش می رسانم و هیچ مسلمانی به او سلا م ندهد یا بر او صلوات نفرستد مگر آن که به حضرتش می رسانم.
به روایت مناقب چون فطرس به آسمان بالا رفت می گفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین فرزند علی و فاطمه علیهم السلا م هستم.
● امام حسین(ع) در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص)
حضرت امام باقر(ع) می فرمایند: هرگاه امام حسین(ع) در کودکی نزد حضرت رسول خدا(ص) می آمد، پیامبر او را به سوی خود می کشید و چون امام حسین(ع) فرار می کرد به امیرالمومنین (ع) می فرمود: یا علی، او را نگه دار، پس او را می گرفت و می بوسید و می گریست.
روزی آن امام مظلوم گفت: ای پدر، چرا گریه می کنید؟ حضرت فرمود: فرزندم جای شمشیرها را می بوسم. امام حسین(ع) گفت: ای پدر، من کشته می شوم؟ رسول اکرم(ص) فرمودند: آری به خدا سوگند، پدرت و برادرت و تو همه کشته خواهید شد.
امام حسین(ع) گفت: محل شهادت ما از یکدیگر جدا خواهد بود؟ حضرت فرمودند: بله، فرزندم. آن بزرگوار گفت: پس چه کسی از امت تو ما را زیارت می کند؟
رسول خدا(ص) فرمودند: زیارت نمی کند مرا و پدرت و برادرت و تو را مگر صدیقان از امت من. (کامل الزیارات)
مرحوم شوشتری(ره) در بیان حالا ت سیدالشهدا(ع) در کودکی می فرماید: حضرت پیغمبر (ص) این مظلوم را به انگشت ابهام خود شیر می داد، بچه داری او با خود حضرت بود، با دست مبارک خود بر او لباس می پوشانید و بوسیدن مخصوصی نسبت به آن مظلوم داشت. رسم است صورت اطفال را می بوسند، حضرت رسول(ص) بدن سیدالشهدا(ع) را می بوسید، زیر گلویش را می بوسید. یک قسم دیگر هم بوسیدن داشت که حضرت رسول اکرم(ص) سرتا پای آن مظلوم را می بوسید و گریه می کرد و می فرمود: جای شمشیرها را می بوسم. بوسیدن دیگر هم دارد:پیامبر (ص) می خواست او را ببوسد، فرار می کرد و به این طرف و آن طرف می دوید. حضرت رسول(ص) با اینکه صاحب سکینه و وقار بود او را می گرفت و لب هایش را می بوسید. گاهی لب هایش را باز می کرد و دندان های مبارکش را می بوسید و همه اینها دلا یل و خصوصیاتی دارد.
از جمله حالا ت پیغمبر(ص) محافظت نمودن از آن امام مظلوم بود. روزی پیامبر(ص) در حال موعظه بودند که حضرت سیدالشهدا(ص) در مسجد به زمین خورد، آن حضرت دست از موعظه برداشت و رو به مردم نموده و فرمودند: تعجب نکنید، نتوانستم او را به این حال ببینم.
روز دیگری سجده را طول دادند، بعد از سلا م نماز از آن حضرت سوال کردند: چرا سجده را طول دادید؟ فرمودند: این طفل بر پشتم بود، نخواستم برخیزم مبادا بیفتد.
امام باقر(ع) فرمود: پیامبر (ص) در خانه ام سلمه بود و به او سفارش نمود که کسی نزد آن حضرت نیاید. امام حسین(ع) که در آن وقت خردسال بود وارد شد. ام سلمه نتوانست جلو آن حضرت را بگیرد ولی دنبالش آمد، دید حضرت حسین(ع) روی سینه آن حضرت است و آن جناب گریه می کند و چیزی در دست دارد و آن را می بوسد.
پیامبر فرمود: ای ام سلمه، این جبرئیل است که به من خبر می دهد: این حسین کشته می شود و این خاکی است که روی آن به شهادت می رسد، آن را نزد خود نگهدار، چون تبدیل به خون شد بدان که حبیبم کشته شد.
ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله از خداوند بخواه که از او دفع نماید.
پیامبر(ص) فرمود: از خداوند درخواست نمودم ولی حق تعالی به من وحی فرمود که برای او درجه و مقامی است که هیچ کس بدان نمی رسد و اوشیعیانی دارد که شفاعت می کنند و شفاعت آنها پذیرفته می شودو به راستی مهدی (عج) از فرزندان اوست. خوشا به حال کسی که از اولیای حسین(ع) باشد. به خدا سوگند شیعیانش در روز قیامت رستگار و کامیابند.
به سند معتبر از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمودند: روزی رسول خدا(ص) در خانه فاطمه(ع) ، حضرت حسین(ع) را در دامن خود نشانده بودند، ناگاه گریان شدند و به سجده افتادند. آنگاه فرمودند: ای فاطمه، ای دختر محمد، خداوند متعال در این ساعت، خود به من وحی فرستاد و الطاف بی پایان به من نمود و فرمود: ای محمد، آیا حسین را دوست می داری؟ گفتم: آری نور دیده و گل بوستان و میوه دل من است.
پس به من فرمود: ای محمد، حسین چه مولود مبارکی است، رحمت و برکات و صلوات و خشنودی خود را بر او می فرستم و نقمت و لعنت و غضب و عذاب و رسوایی و نکال من بر کسی است که او را بکشد یا با او دشمنی و منازعه کند.
او سید شهیدان از اولین و آخرین در دنیا و آخرت است. او سید جوانان اهل بهشت از جمیع خلق است و پدر او افضل و نیکوتر از اوست، سلا م مرا به او برسان و بشارت ده که او پرچم و نشانه راه هدایت و هادی اولیا و گواه بر خلق و خزینه دار علم من است و حجت من بر اهل آسمان ها و زمین و بر جن و انس می باشد. (کامل الزیارات- جلا » العیون)
در بحارالا نوار و نیز در خصائص الحسینیه آمده است: روزی پیامبر خدا(ص) کودکی را در راه دید، حضرت نشست و او را بغل گرفت و با وی مهربانی کرد. اصحاب از علت این اظهار لطف و مهربانی پرسیدند. پیامبر خدا فرمود: من او را دوست می دارم، چرا که او فرزندم حسین(ع) را دوست می دارد. روزی دیدم که این کودک خاک پای حسینم را برمی داشت و به صورتش می مالید و جبرئیل به من خبر داد که این کودک در واقعه کربلا جزو یاران حسینم خواهد بود.
● سیدالشهدا(ع) امام بخشنده و رئوف
در کتاب جامع الا خبار می نویسد: عربی بادیه نشین حضور امام حسین(ع) آمد و گفت: ای فرزند رسول خدا، دیه کاملی را ضامن شده ام و لیکن اکنون از پرداخت آن ناتوانم، با خودم گفتم از بزرگوارترین مردم درخواست می کنم و بزرگوارتر از خاندان رسول خدا(ص) کسی را ندیدم. امام حسین(ع) فرمود: ای برادر عرب من از تو در سه موضوع سوال می نمایم. اگر یکی از آنها را پاسخ دادی یک سوم دیه ای که گفتی می پردازم و اگر دو سوال را پاسخ دادی دو سوم و اگر هر سه سوال را پاسخ دادی همه آن را می پردازم. اعرابی گفت: ای فرزند رسول خدا آیا شخصیتی مثل شما از من (عوام) می پرسد در حالی که شما از خاندان علم و شرف هستید؟ حضرت فرمود: آری، از جد بزرگوارم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: نیکی و عطا به اندازه معرفت هر شخص است.
اعرابی گفت: از آنچه می خواهید بپرسید، اگر توانستم پاسخ می دهم و گرنه از حضرت شما می آموزم و نیرویی جز از خدا نیست. امام حسین(ع) فرمود: کدام اعمال برتر است؟ اعرابی گفت: ایمان به خدا. امام حسین(ع) فرمود: راه رهایی از هلا کت چیست؟ اعرابی گفت: اعتماد به خدا. امام فرمود: چه صفتی موجب زینت مرد است؟ اعرابی گفت: دانشی که همراه بردباری باشد. حضرت فرمود: اگر این صفت را نداشته باشد چه؟ آن مرد گفت: ثروتی که با جوانمردی باشد. امام حسین(ع) فرمود: اگر این را هم نداشته باشد. اعرابی گفت: فقری که توام با شکیبایی باشد. امام فرمود: اگر این را هم نداشته باشد چه؟ اعرابی گفت: پس بر چنین شخصی صاعقه ای از آسمان فرود آید و او را بسوزاند که او سزاوار این بلا ست.
در این هنگام آن حضرت خندید و کیسه پولی که هزار دینار طلا در آن بود به وی عطا نمود و انگشتر خویش را نیز که نگین آن دویست درهم ارزش داشت به او بخشید. آنگاه فرمود ای اعرابی این هزار دینار طلا را در ازای دیه بپرداز و این انگشتر را در مخارج زندگی مصرف کن. اعرابی عطای امام حسین را گرفته و این آیه را خواند: خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد.
عالم بزرگوار سید نعمت الله جزایری رحمت الله علیه در زهر الربیع می نویسد: شخصی نامه ای به امام حسین(ع) داد که حاجتش را نوشته بود. امام حسین(ع) فرمود: حاجت تو برآورده شد. به امام حسین(ع) گفته شد: ای فرزند رسول خدا(ص) اگر به نامه اش توجه می فرمودید و به اندازه نیازش پاسخ می دادید بهتر نبود؟ امام فرمود: خداوند متعال از خواری او در برابرم بازخواست می کند تا اینکه نامه اش را بخوانم.
ابن شهر آشوب روایت کرده که چون امام حسین(ع) شهید شد بر پشت مبارک آن حضرت پینه ها دیده شد از حضرت امام زین العابدین(ع) پرسیدند که علت این امر چیست؟ حضرت سجاد(ع) فرمود: از بس که انبان های طعام و اشیای دیگر را بر پشت مبارک کشید و به خانه های زن های بیوه و کودکان یتیم و فقرا و مساکین رسانید این پینه ها پدید آمد.
● فضیلت یاد کردن سیدالشهدا(ع) هنگام نوشیدن آب
حضرت سکینه دختر امام حسین(ع) فرمود: چون پدرم شهید شد، او را درآغوش گرفتم و بی هوش شدم، در آن حال شنیدم که می فرمود: ای شیعیان من، هر وقت آب خوشگوار نوشیدید مرا یاد کنید و هر زمان نام غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید. (مصباح کفعمی)
داود رقی گوید: خدمت امام صادق(ع) بودم. آن جناب آب طلب نمودند، چون نوشیدند رقت کردند و چشم مبارکشان پر از اشک شد و گریستند. سپس فرمودند: ای داود خدا قاتل حسین(ع) را لعنت کند. چه اندازه یاد حسین(ع) زندگی را ناگوار می کند. من هیچگاه آب سرد ننوشم جز اینکه حضرت حسین(ع) را یاد کنم و هر کس آب نوشد و حضرت حسین(ع) و اهل بیتش را یاد کند و کشنده او را لعنت نماید، خداوند صدهزار حسنه برای او بنویسد و صدهزار گناه از او محو کند و صدهزار درجه برای او بالا برد و گویا صد هزار بنده آزاد کرده است و خداوند متعال در روز قیامت او را صورتی درخشان(با قلبی مطمئن) محشور فرماید.
در حدیقه الشیعه ولئالی الا خبار آمده است: حضور یکی از ائمه طاهرین علیهم السلا م سخن از یکی از شب های متبرکه و فضیلت آن و ثواب احیا و اعمال خیری که در آن شب انجام می گیرد به میان آمد. یکی از حاضران با تاسف عرض کرد: آه! که من در آن شب غافل بودم و آن را به غفلت گذراندم. امام فرمود: عمل تو در آن شب از همه افزون و ثواب تو از همه بیشتر بود. چون در آن شب آب خوردی و امام حسین(ع) را یاد کردی و بر ظالمانش لعنت کرده و از ایشان تبری نمودی.
● لزوم زیارت حضرت سیدالشهدا(ع)
بزرگان دین زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) را از ضروریات دین و مذهب دانسته اند و در بعضی اخبار آن را فرض و واجب شمرده و فرموده اند هر کس بدون جهت ترک کند حق خدا و رسول (ص) را ضایع کرده است.
محمدبن مسلم نقل می کند که امام باقر(ع) فرمودند: شیعیان ما را امر کنید به زیارت قبر حسین(ع)، چون آمدن نزد قبر آن حضرت بر هر مومنی که اقرار به امامت آن جناب از جانب خداوند بزرگ دارد واجب است. (کامل الزیارات- بحار الا نوار)
امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی از شما در تمام عمرش حج به جا آورد ولی حسین بن علی (ع) را زیارت نکند، حقی از حقوق خداوند و حقوق رسول خدا(ص) را ترک نموده است.چون حق حسین(ع) فریضه ای است از جانب خداوند که ادای آن بر هر مسلمانی واجب است. (کامل الزیارات- بحار الا نوار- وسایل)
محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: از شیعیان ما کسی که به زیارت قبر حسین(ع) نرود ایمان و دین او ناقص است و اگر داخل بهشت هم بشود در رتبه پائین تر از مومنین قرار دارد. (کامل الزیارات- بحار الا نوار)
امام صادق(ع) فرمودند: کسی که گمان می کند از شیعیان ماست و به زیارت قبر حسین(ع) نرود تا بمیرد از شیعیان ما نیست و اگر داخل بهشت هم بشود میهمان اهل بهشت خواهد بود.
● پاداش بی نظیر زیارت امام حسین(ع)
امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش نقل می فرمایند که امام صادق(ع) فرمودند: ایام زیارت امام حسین(ع) از عمر زائرین به حساب نمی آید و از آن کاسته نمی شود. (کامل ا لزیارات- وسائل)
محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که فرمودند: اگر مردم فضیلت زیارت قبر حسین(ع) را می دانستند از شوق می مردند و از حسرت بندهای دلشان می گسست.
عرض کردم: چه فضیلتی دارد؟ فرمود: کسی که با شوق نزد قبر حسین(ع) برود خداوند برای او هزار حج قبول شده و هزار عمره خالص صحیح و ثواب هزار شهید از شهدای بدر و ثواب هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد کردن هزار بنده در راه خدا به او عطا فرماید و در آن سال از هر بلا یی محفوظ باشد که آسان ترینش شیطان است و دو ملک بزرگوار برای حفظ او موکل شوند تا او را از تمام جهات حفظ نمایند.
اگر در آن سال بمیرد در موقع غسل و کفن کردن او ملا ئکه رحمت حاضر شوند و برای او استغفار نمایند و با استغفار او را تا قبرش تشییع و همراهی کنند و به اندازه دید چشم قبر او گشاد گردد و خداوند او را از فشار قبر و ترس نکیر و منکرامان دهد و دری به سوی بهشت برای او باز گردد و کتابش را به دست راستش دهند و در روز قیامت به او نوری عطا شود که بین مشرق و مغرب را روشن می کند و منادی ندا کند این کسی است که با شوق قبر حضرت حسین(ع) را زیارت کرده، پس هیچ کس در قیامت نمی ماند مگر اینکه آرزو می کند ای کاش از زوار حسین(ع) بودم. (بحار الا نوار-وسائل- کامل الزیارات )شیخ ابن قولویه (ره) در کتاب کامل الزیارات از امام صادق روایت نموده که حضرتش به فضل یا به جابرحیان که در کتاب مزار کبیر و مزار سید بن طاووس(ره) آمده است- فرمود: فاصله میان شما تا قبر مطهر امام حسین(ع) چقدر است؟گفت : پدر و مادرم به فدای شما. به مقدار سفر یک روز و مقداری از روز دیگر. حضرت فرمود: آیا قبر آن حضرت را زیارت می کنی؟گفت: آری. امام فرمود: آیا به تو مژده دهم و با بیان گوشه ای از پاداش زیارت آن حضرت مسرورت بنمایم؟ عرض کرد:آری قربانت گردم.
امام صادق(ع) فرمود: هرگاه یکی از شما شیعیان اثاث سفرش را برمی دارد و آماده سفر به سوی قبر آن حضرت می گردد. اهل آسمان به او مژده می دهند، وقتی از درب خانه اش بیرون می رود چه پیاده و چه سواره، خداوند هزاران هزار فرشته(در کامل الزیارات و بحار چهار هزار ذکر شده) به او موکل می نماید که تا رسیدن به قبر مطهر امام حسین(ع) بر او تحیت و درود فرستند.
ای مفضل هنگامی که به قبر امام حسین(ع) رسیدی درب حرم مطهرش بایست و این کلمات را بگو -زیارت دهم از زیارات امام حسین(ع) - زیرا که به تعداد هر کلمه ای که گویی نصیب و بهره ای از رحمت خداوند عایدت می گردد. آنگاه حضرت آن کلمات را بیان کردند. وقتی به سوی قبر مطهر حضرتش راه افتادی برای هرگامی که از زمین برمی داری و بر آن می گذاری پاداش کسی را که در راه خدا جنگیده و به خون خود آغشته شده است می دهند.
وقتی بر قبر مطهر سلا م دادی با دست آن را لمس کن و بگو: السلا م علیک یا حجه الله فی سمائه و ارضه- سلا م بر تو ای حجت خدا در آسمان و زمینش. آنگاه به نماز بپرداز که پاداش هر رکعت نماز در این مکان مقدس همانند پاداش کسی است که هزار حج و عمره به جای آورده و هزار بنده آزاد نموده و گویی هزار مرتبه در راه خدا به همراه پیامبر مرسلی فرستاده شده، جهاد نموده است. هنگامی که از زیارت قبر امام حسین(ع) بازگشتی منادی ندا سر می دهد که اگر سخن او را می شنیدی تمام عمرت را در کنار قبر مطهر امام حسین(ع) می ماندی، او می گوید: ای بنده خوشا به حال تو، بهره مند گشتی و از هرگونه آفت رهائی یافتی، اعمالت را از ابتدا آغاز کن که تمام گناهان گذشته ات، آمرزیده شد. پس اگر زائر آن حضرت. همان سال یا در همان شب یا در همان روز بمیرد قبض روح او به عهده خداوند متعال است. هنگامی که زائر به سوی منزل خود باز می گردد فرشتگان با او همراه می شوند و در طی راه به او استغفار نموده و بر او درود می فرستند. وقتی به منزلش رسید فرشتگان گویند: پروردگارا، این بنده توست که موفق به زیارت قبر فرزند پیامبرت شده، اینک به منزل خودش بازگشت، ما کجا رویم؟
ندایی از آسمان می آید که: ای فرشتگان، من کنار درب خانه بنده من بایستید و تا هنگام مرگش، تسبیح و تقدیس نمائید و پاداش این عمل را در نامه حسنات وی بنویسید.
امام صادق(ع) فرمود: فرشتگان پیوسته در کنار درب خانه زائر امام حسین(ع) می ایستند و به تسبیح و تقدیس خدا مشغول می شوند و پاداش این عمل را در نامه حسنات آن زائر می نویسند. وقتی این زائر از دنیا رفت فرشتگان در کنار جنازه او کفن و غسل و نماز او حاضر شده می گویند: پروردگارا، ما را مامور نمودی تا کنار درب خانه بنده ات بایستیم اینک او از دنیا رفت ما به کجا برویم؟ ندا می آید: ای فرشتگان من، تا روز قیامت کنار قبر بنده ام بایستید و به تسبیح و تقدیس مشغول شده و پاداش آن را در نامه حسنات او بنویسید. (کامل الزیارات- بحارالا نوار)
در کتاب مستدرک الوسائل آمده است که داودبن کثیر گوید: پیشوای ششم امام صادق(ع) می فرماید: به راستی که فاطمه زهرا(س) دختر گرامی محمد مصطفی(ص) در کنار زائرین قبر فرزندش امام حسین(ع) حاضر شده و برای گناهان آنان طلب آمرزش می نماید.
باز در همان کتاب آمده است که سیف تمار گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: زائر امام حسین(ع) در روز قیامت صد نفر را شفاعت می نماید و شفاعت او در مورد آنها که همگی مستحق آتش بودند و در دنیا از جمله مسرفان بودند پذیرفته می شود. (کامل الزیارات- بحار الا نوار)
گرچه همه آثار و فوائد زیارت امام حسین(ع) قابل بیان نیست زیرا در حدیث از امام باقر(ع) است که اگر مردم فضیلت زیارت امام حسین(ع) را می دانستند از شوق می مردند، ولی با مراجعه به روایات که در کتاب کامل الزیارات بیان شده و گوشه ای از آثار زیارت حضرت سیدالشهدا را به صورت مختصر بیان می کنیم.
۱) روزی را زیاد می کند و فقر را از بین می برد.
۲) زیارت کننده گناهانش بخشیده می شود.
۳) حسنات او افزوده می شود.
۴) سبب ورود به بهشت می شود، بلکه چهل سال قبل از دیگران به بهشت می رود در حالی که سایر مردم در موقف مشغول حسابند.
۵) دعایش مستجاب و حاجت های او برآورده می شود.
۶) از آتش دوزخ رهایی می یابد.
۷) شفاعت زائر در حق دیگران قبول می شود.
۸) ثواب هزار حج و هزار عمره قبول شده به او داده می شود که در بعضی روایات تا صد هزار وارد شده است.
۹) ثواب جهاد در راه خدا به او می دهند.
۱۰) عمر را طولا نی می کند.
۱۱) جان و مال زائر حفظ می شود.
۱۲) گرفتاری های او برطرف می شود.
۱۳) در عوض صرف مال در راه زیارت آن حضرت، خداوند هزاران برابر به او می دهد.
۱۴) ملا ئکه برای او دعا و طلب مغفرت و آمرزش می کنند و در وقت رفتن او را مشایعت می نمایند. هرگاه وفات کند او را تشییع کرده، در غسل و کفن او حاضر می شوند و بر او نماز می گزارند.
۱۵) ثواب آزاد کردن هزار بنده درراه خدا به او داده می شود.
۱۶) در بهشت هم صحبت و همسایه و در جوار پیامبر (ص) و اهل بیت او باشد و در یک سفره با آنها غذا می خورد.
۱۷) اگر زائر شقی باشد سعید می گردد.
۱۸) زائر آن حضرت، زائر خدا و رسول(ص) است.
۱۹) رسول خدا(ص) فرمود: من ضامنم هر کس حسینم را زیارت کند در روز قیامت او را ملا قات کنم و از هول و شدائد آن خلا ص نمایم.
۲۰) یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر با او مصافحه می کنند.
۲۱) از فشار قبر و عذاب آن رهایی می یابد.
۲۲) از هول و وحشت قیامت در امان باشد و نامه او به دست راستش داده می شود
۲۳) زیارت آن حضرت افضل اعمال است.
۲۴) از مکرمین گردد و در زیر پرچم حضرت امام حسین(ع) قرار گیرد و ...
‌● چند نمونه از فوائد خواندن زیارت عاشورا
عالم بزرگوار شیخ حسن فرید گلپایگانی و مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری و دیگران از مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی. موسس حوزه علمیه قم نقل می کنند که فرمود: نزد مرحوم آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی در بالا خانه درس خصوصی می خواندیم، مرحوم آیت الله سید محمد فشارکی استاد دیگرم از پائین صدای آیت الله میرزا محمدتقی را شنید، بالا آمد و این جریان موقعی بود که اهالی سامرا مبتلا به وبا شده بودند و همه روزه عده ای می مردند. آیت الله فشارکی به مرحوم میرزا فرمود: آیا من را مجتهد و عادل می دانید؟
فرمود: آری. آیت الله فشارکی فرمود: اگر حکمی بکنم آیا لا زم است انجام شود؟
فرمود : آری آیت الله فشارکی فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ۱۰ روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند وثواب آن را به روح شریف نرجس خاتون مادر حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه نمایند و او را نزد فرزند بزرگوارش شفیع نمایند. من ضامن می شوم که هر کس این عمل را انجام دهد مبتلا به بیماری وبا نشود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند. آنان انجام دادند و از فردا کسی از آنها نمرد جز یک نفر که معلوم نشد او زیارت را می خوانده یا نه و به مرض وبا مرده یا به جهت دیگری.(سر دلبران- داستان های شگفت- زیارت عاشورا و آثار شگفت آن)
فقیه زاهد عادل مرحوم شیخ جواد فرزند مشکور عرب که از علمای نجف اشرف و مرجع تقلید جمعی از شیعیان عراق و از ائمه جماعت صحن مطهر بود در شب ۲۶ صفر سال ۱۳۳۶ هجری در خواب حضرت عزرائیل (ع) را می بیند. پس از سلا م از او می پرسد از کجا می آیی؟ می فرماید: از شیراز و روح میرزا ابراهیم محلا تی را قبض کردم. شیخ می پرسد روح او در برزخ در چه حالیست؟ می فرماید: در بهترین حالا ت و در بهترین باغ های عالم برزخ و خداوند هزار ملک موکل او کرده است که فرمان او می برند.
گفتم: برای چه عملی به چنین مقامی رسیده است؟ آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد؟ فرمود: نه. گفتم آیا برای نماز جماعت و رساندن احکام به مردم؟ فرمود: نه. گفتم: پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.
شیخ مرحوم روز بعد به منزل آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی می رود و خواب را برای ایشان نقل می کند. مرحوم میرزا محمدتقی گریه می کند. از ایشان سبب گریه را می پرسند، می فرماید: میرزا محلا تی از دنیا رفت، او استوانه فقه بود. به ایشان گفتند: شیخ خوابی دیده و واقعیت آن معلوم نیست. میرزا می فرماید: بلی خواب است. اما خواب شیخ مشکور، نه فرد عادی. فردای آن روز تلگراف فوت میرزای محلا تی از شیراز به نجف اشرف می رسد و صحت خواب آشکار می گردد. (داستان های شگفت چاپ جامعه مدرسین)
‌● فضیلت زمین کربلا و تربت سیدالشهدا(ع)
عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق شنیدم که فرمودند: قبر حسین بن علی(ع) بیست ذراع در بیست ذراع مکسرا باغی از باغ های بهشت و محل صعود ملا ئکه به آسمان است و هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی نیست مگر آنکه از خداوند می خواهد تا آن حضرت را زیارت کند. پس گروهی از آنها برای زیارت پائین می آیند و فوجی بالا می روند. (کامل الزیارات- بحارالا نوار)
فضل بن یحیی از پدرش از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: کربلا را زیارت کنید و آن را ترک ننمائید. همانا زمین کربلا بهترین اولا د انبیا را در برگرفته است. آگاه باشید هزار سال پیش از آنکه جدم حسین(ع) در آنجا دفن شود، ملا ئکه کربلا را زیارت می کردند و هیچ شبی نمی گذرد مگر اینکه جبرئیل و میکائیل آن را زیارت می کنند. پس بکوش ای یحیی که جایت در آنجا خالی نماند. (کامل الزیارات- بحارالا نوار)
امام صادق فرمودند: همانا خاک حائری که در آن حسین(ع) مدفون است. شفا از هر درد و امان از هر خوفی می باشد. (ینا بیع الحکمه)
حضرت صادق همچنین می فرماید: سجده بر تربت قبر حضرت سیدالشهدا(ع) تا طبقات هفتم زمین نورافشانی می کند و کسی که تسبیح تربت با او باشد جزو تسبیح گویان نوشته می شود اگر چه با آن ذکر نگوید. (ینابیع الحکمه)
● گوشه ای از کرامات حضرت سیدالشهدا(ع)
علامه مجلسی در بحار الا نوار می نویسد: برادر عطا»بن سائب گوید: من روز عاشورا در کربلا حضور داشتم، دیدم مردی از قبیله تیم به نام عبدالله جویره نزد امام حسین(ع) آمد و گفت: یا حسین، امام حسین(ع) فرمود: چه می خواهی؟ آن ملعون گفت: مژده باد تو را آتش. امام حسین(ع) فرمود: هرگز چنین نیست. همانا من به سوی پروردگار آمرزنده، شفیع و فرمانروا می روم. من از جانب خیر هستم و به سوی خیر می روم .
تو کیستی؟ آن ملعون گفت: من فرزند جویره هستم.
امام حسین دستان مبارکش را بلند کرد و آنگاه در حق آن ملعون نفرین کرد و عرضه داشت: خداوندا او را دچار آتش کن.
ابن جویره خشمگین شد و برآشفت و بر حضرتش حمله نمود.ولی اسبش دچار اضطراب گردید و او را سرنگون ساخت به گونه ای که پایش دررکاب ماند و سرش به سوی زمین آویزان شد. اسب او رم کرد و با سرعت می رفت و سر او به هر سنگ و درختی می خورد تا اینکه پا و ساق پا و ران او قطعه قطعه شد و شقه دیگر تن نحسش همچنان در رکاب اسب آویزان مانده و بدین وسیله وارد آتش دوزخ شد.
در کتاب مناقب می نویسد: زراره بن اعین گوید: از مولا یم امام صادق(ع) شنیدم که از پدران گرامش علیهم السلا م نقل فرمود: روزی امام حسین(ع) به عیادت بیماری رفت او به شدت از تب می سوخت. وقتی آن حضرت وارد خانه بیمار شد تب او قطع گردید.
بیمار به امام حسین(ع) عرض کرد: به راستی من به حقانیت آن مقامی که به شما عطا شده راضی شدم. تب از شما فرار می کند؟
امام حسین(ع) فرمود: به خدا سوگند خداوند هیچ چیزی نیافریده جز آنکه به او دستور داده تا در فرمان ما باشد.
آنگاه گوید: ما صدایی شنیدیم ولی شخص را ندیدیم که می گفت: لبیک و امام حسین(ع) فرمود: مگر امیرمومنان علی(ع) به تو دستور نداده که جز به دشمن و شخص گنه کار نزدیک نشوی که کفاره گناهان او باشی؟ گناه این شخص چیست؟ لا زم به ذکر است که آن مریض عبدالله بن شدادبن هادی لیثی بود. (المناقب- بحارالا نوار)
شیخ طوسی(ره) در تهذیب الا حکام می نویسد: ایوب بن اعین گوید: امام صادق(ع) می فرمود: زنی در بیت الله الحرام مشغول طواف کعبه بود. پشت سرش مردی بود. زن بازوی خود را از چادر بیرون آورد، آن مرد دستش را روی بازوی زن گذاشت خداوند توانا دست آن مرد را روی بازوی زن چسبانید. حاجیان از این امر مطلع شدند و از طواف بازماندند، کار به جایی رسید که به نزد امیر فرستادند. مردم اجتماع کردند و به سوی فقها رفتند تا حکم را بپرسند. فقها گفتند باید دست این مرد را برید چرا که او جنایت نموده است. حاکم گفت آیا در اینجا کسی از فرزندان پیامبر خدا محمد مصطفی(ص) نیست؟ گفتند: چرا، همین امشب امام حسین(ع) وارد شده است.
امیر شخصی را نزد امام حسین(ع) فرستاد تا حضرتش تشریف فرما شود. آن حضرت تشریف آورد. امیر گفت: ببین این دو نفر چه کار کرده اند؟ امام حسین(ع) رو به قبله ایستاد و دستان مبارکش را به سوی آسمان بلند نمود و مدت زیادی مشغول دعا شد.
سپس نزد آن دو نفر آمد و دست مرد را از بازوی زن جدا کرد. امیر گفت: آیا این مرد را به سبب این کار مجازات نمی کنی؟ حضرت فرمود: نه. (المناقب- بحارالا نوار)
نویسنده : همایون طیاری
منبع : روزنامه مردم سالاری