دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا
زندگی رامبرانت نقاش

● درباره او چه می دانید؟
رامبرانت هارمنسون وان رین در پانزدهم ژوئیه سال ۱۶۰۶ در شهر ثروتمند لیدن (Leiden) هلند دیده به جهان گشود. معروفیت این شهر به سبب وجود قدیمی ترین دانشگاه هستند در آن بود. پدر رامبرانت که مالک نیمی از یک آسیاب بود و توانایی مالی کافی داشت، توانست پسر خود را پس از اتمام دوره هفت ساله مدرسه لاتین همان شهر در سن چهارده سالگی به دانشکده بفرستد.
اینکه چگونه و در چه زمان رامبرانت با هنر آشنا شد مشخص نیست، اما او به حدی به علاقه خود در این مورد اطمینان داشت که از پدرش خواست تا به او اجازه دهد در رشته نقاشی به تحصیل ادامه دهد.
بنابراین تنها چندماه پس از ورود به دانشکده، آن را رها کرد و مدت سه سال نزد یکی از استادان نقاشی در لیدن به فراگیری فن نقاشی پرداخت. در آن زمان هنر ایتالیا الگویی برای نقاشان هلندی به شمار می رفت. رامبرانت اقبال آن را داشت که نزد معلمی آموزش ببیند که بارها به ایتالیا سفر کرده و سالیان دراز در آن دیار زندگی کرده بود و با هنر والای آن به خوبی آشنایی داشت.رامبرانت تجربیات هنر خود را با پیتر لاستمن که نقاشی معروف و موفق و تحصیل کرده ایتالیا بود ادامه داد.
وی پس از فقط شش ماه، دروس استادش را به طور کامل فرا گرفت و آماده شد تا زندگی هنری خود را به عنوان یک نقاش آغاز کند.هرچند استادان او سفرکردگانی پرتجربه بودند، اما رامبرانت ترجیح می داد نزدیک به زادگاهش زندگی کند. وقتی از او پرسیدند که چرا برای یادگیری جدیدترین شیوه های نقاشی به ایتالیا سفر نمی کند.
پاسخ داد که مشغله زیادی در زندگی دارد. نقاش در سراسر عمر هرگز از مکان آشنای خود که در آن زاده شده بود، چندان دور نشد.استادان رامبرانت شیوه کار خود را که از ایتالیا اخذ کرده بودند عینا به رامبرانت منتقل کردند، اما او فقط برخی از این شیوه ها را پذیرفت و ترجیح داد اتهامات خود را از دنیایی که برایش آشنا بود، کسب کند.در سن بیست و سه سالگی شهرت رامبرانت به فراسوی مرزهای میهنش رسیده بود و به عنوان استادی مجرب و صاحب نام در یک کارگاه هنری تدریس می کرد.
این تابلو رامبرانت جوان را به هنگام شروع یک نقاشی نشان می دهد. در مقابل او تخته ای بزرگ به سطحی تمیز که نور درخشان آفتاب هلند را منعکس می کند قرار گرفته است و به نظر می رسد در این لحظه نقاش جوان درحال عبور و تفحص درباره نتیجه نهایی تابلو است. احتمالا برای چنین لحظه ای روزها و شاید هفته ها تصویری را در تخیل خود شکل داده و حالا آماده نقش کردن آن است. می شود حدس زد که او به محض اینکه صحنه را در ذهن خود به وضوح مجسم کند. قدم بر الوارهای کف اتاق خواهد گذاشت، قلم مو را به دست خواهد گرفت و کار را آغاز خواهد کرد.
رامبرانت برای ایجاد فاصله بین تصویر خود و تخته بوم که روی سه پایه ای محکم قرار گرفته در پرسپکتیو تابلو اغراق کرده است. الوارهای کف اتاق در اثر نزدیک شدن به دیوار انتهای صحنه کوچک تر می شوند. سایه های تیره سه پایه روی زمین و خطوطی که از تقاطع دیوارها با کف اتاق به وجود آمده نیز فاصله بین نقاش جوان و بوم را نشان می دهد. رامبرانت خود را با جثه ای کوچک و تابلو را در ابعادی بزرگ نقش کرده است. شاید قصد داشته است تا به این طریق اهمیت اثر را بنمایاند.
ریچارد مولبرگر
ترجمه؛ مژگان رضانیا
ناشر؛ نی
چاپ اول؛ ۱۳۸۵
۳۳۰۰ نسخه
۴۸ صفحه
ترجمه؛ مژگان رضانیا
ناشر؛ نی
چاپ اول؛ ۱۳۸۵
۳۳۰۰ نسخه
۴۸ صفحه
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست