پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


هنر تنظیم در موسیقی


هنر تنظیم در موسیقی
فن تنظیم و هارمونیزه کردن موسیقی، چندین قرن در اروپا سابقه دارد، در حالیکه سابقه آن در ایران، به یک قرن هم نمی رسد! علینقی وزیری را می توان به عنوان بنیانگذار تنظیم موسیقی در ایران دانست. وی به پشتوانه علم و اطلاعات موسیقایی زیادی که در طی سالهای متمادی در اروپا کسب کرده بود و نیز در کنار آن، آموزشهایی که در حیطه موسیقی ایرانی از اساتید بنام زمان خود، فراگرفته بود، توانست اولین گروه موسیقی و ارکستر را (در ایران) بوجود آورد.
در تئوری موسیقی، لفظ «ارکستر» به گروهی اطلاق می شود که نوازندگان آن حداقل ۱۵ نفر باشند. اگر چه نوازندگان گروه وزیری از این تعداد نیز بیشتر بودند ولی بعدها این لفظ برای گروههای کمتر از ۱۵ نفر نیز معمول شد. پیش از اینکه استاد وزیری چنین گروهی را گرد هم سازد، به ندرت پیش می آمد که چندین نوازنده با سازهای مختلف، در کنار یکدیگر به اجرای برنامه بپردازند و در صورتی هم که گروه نوازی می کردند، تمامی نوازندگان از ابتدا تا انتهای قطعه، عیناً یک ملودی مشترک را اجرا می کردند (از جمله این گروهها، می توان به گروه نوازندگان انجمن اخوت اشاره کرد).
ممکن است در اینجا سئوالی در ذهن تداعی شود که پس چه تفاوتی بین این گروهها و ارکستر وزیری بود؟ نکته مهم اینجاست که در اجرای قطعه ای که برای گروه یا ارکستر تنظیم می شود، هر کدام از نوازندگان آن باید فقط ملودی و نت مخصوص به خود را بنوازند تا در مجموع نوازندگی همه اعضای گروه، ملودی اصلی قطعه بوجود آید پس با اجرای یک نفر یا تعدای از اعضای گروه، قطعه کامل نشده و هیچ مفهومی نخواهد داشت. پس نگهداری صحیح وزن قطعات در چنین گروههایی، عامل بسیار مهمی در بهتر اجرا شدن قطعه است.
شاید پرسش دیگری نیز در اینجا به ذهن برسد که چه لزومی دارد یک قطعه را برای سازهای مختلف تنظیم کنیم؟ در جواب این سئوال باید اول به این نکته اشاره کرد که اگر هر ساز، در جای خودش بگار گرفته شود، بهتر می تواند آن ملودی را به شنونده القاء کند. دوم اینکه ویژگیها و وسعت سازها با هم متفاوت است. مثلا به هیچ وجه قابلیتهای سنتور، نی و کمانچه یکسان نیست، بلکه هر ساز ویژگی اجرای ریتمها و ملودیهای خاص خود را دارد (به طور مثال هیچگاه نمی توان چهارمضرابهای مخصوص ویلن را با نی اجرا کرد).
اشتباهاً این تصور پیش نیاید که حتماً یک قطعه باید برای تعداد زیادی از سازها تنظیم شود. بلکه ممکن است تنظیم یک قطعه، فقط برای دو ساز باشد (دوئت)، در حالیکه این دو ساز نیز می توانند شبیه به یکدیگر نیز باشند. به طور مثال، دو سنتور که هر کدام نت مخصوص به خود را اجرا می کنند نیز، نوعی تنظیم به حساب می آید.
سازها در موسیقی غرب، به سه دسته کلی طبقه بندی می شوند: آرشه ای، بادی، ضربه ای (کوبه ای).
▪ ولی این تقسیم بندی در موسیقی ایرانی کمی متفاوت و کلی تر است:
۱) سازهای ضربه ای
۲) سازهای کششی.
به صورتیکه تمبک را در کنار سازهای زخمه ای (مانند تار و سنتور و...) و نی را نیز در کنار سازهای آرشه ای (مانند کمانچه و قیچک) قرار می دهند. (البته انواع دیگری از تقسیم بندی نیز وجود دارد).
تنظیم قطعه بر عهده شخص تنظیم کننده است. تنظیم کننده قطعه که گاهاً سرپرست گروه نیز هست، بایستی حداقل یک ساز را به طور حرفه ای بنوازد و با دیگر سازها نیز به صورت مقدماتی آشنایی داشته باشد (بخصوص کلیدهای سل، دو، فا در نت نویسی).
● پارتیتور قطعه «رهگذر»
تنظیم قطعه امری است بسیار مشکل و وقت گیر. شخص تنظیم کننده پس از تدوین ملودی کلی خود، باید سازهای موجود در گروه خود را طبقه بندی کرده تا ببیند از نظر حجم وسعت صدادهی تا چه حد بظاعت دارد. مسلماً حجم صدادهی یک گروه ۵ نفره، خیلی کمتر از صدادهی یک ارکستر ۱۵ نفره است. شخص تنظیم کننده باید بر اساس تعداد نوازندگانی که دارد، تنظیم خاصی بنویسد. مهارت در نوازندگی نیز، بحث بسیار مهمی است. به این صورت که تنظیم کننده قطعه، باید کاملاً از تواناییهای نوازندگی تک تک نوازندگانش، مطلع باشد.
همانطور که قبلاً ذکر شد، نت تنظیم قطعه، برای هر یک از سازها متفاوت است، اما باید به این مسئله نیز اشاره کرد که معمولاً به دلیل حجم کم صدادهی سازهای کششی (مخصوصاً در موسیقی ایرانی) شخص تنظیم کننده، تنظیم واحد و یکسانی برای تمامی سازهای کششی می نویسد (یعنی تمامی سازهای کششی، نت واحدی را اجرا می کنند). بوسیله این متد، می توان تا حدودی بین سازهای مضرابی و آرشه ای، بالانس و توازن ایجاد نمود.
یک تنظیم کننده حرفه ای کسی است که با وجود علم به ویژگیهای هر ساز، ساعتهای متمادی را صرف مشورت با نوازندگان دیگر سازها می کند تا بدین وسیله بتواند بهترین تنظیم را ارائه دهد. وی باید متوجه باشد که قسمتهای مختلف قطعه را کدامیک سازها بهتر می تواند اجرا کند تا حس زیباتری به مستمع منتقل شود.
در یک گروه، سازهایی هستند که برای اجرای ملودی، بسیار مفید و کاربردی اند. در کنار آن، سازهایی هم هستند که بیشتر برای پر کردن فضا و یا پشتیبانی از ملودی اصلی بکار می روند و به تنهایی کاربرد خاصی در قطعه ندارند. لازم به ذکر است برخی از تنظیم کننده ها براین عقیده اند که حتی باید برای تمبک و دف نیز، تنظیم خاصی نوشت.
شخص تنظیم کننده در نهایت امر، نت تنظیم شده برای هر ساز را به ترتیب اهمیت سازها، روی خط حامل بر روی کاغذی (پارتیتور) می نویسد و پس از آن نت هر یک از سازها را نوازندگان مخصوص خود می دهد و پس از آن تمرین را آغاز می کنند. البته اندک نوازندگانی نیز هستند که قادرند نت مخصوص به خود را بدون تمرین قبلی و با نگاه کردن به پارتیتور خود اجرا کنند که البته به مهارت زیادی نیاز دارد (دشیفر).
زمانیکه کلنل وزیری ارکستر خود را بوجود آورد، متوجه فقدان صداهایی زیرتر و بم تر از صدای تار شد که بسیار به آن احتیاج داشت. به همین دلیل، تار سوپرانو و آلتو را ابداع کرد و همینطور بعدها تارباس (بم تار) نیز ابداع شد. در سالهای بعد، بنا بر احتیاج گروهها و ارکسترها، سازهایی چون سنتورباس و سوپرانو و قیچک آلتو و باس نیز ساخته و به تدریج بکار گرفته شد.
پس از وزیری، افراد زیادی به تنظیم قطعات موسیقی پرداختند که از برجسته ترین آنها می توان به روح الله خالقی، حشمت سنجری، جواد معروفی، حسین دهلوی، فریدون ناصری، فرامرز پایور، محمد حیدری، فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده اشاره کرد.
یک قطعه را ممکن است دهها نفر بنا بر سلیقه خود، تنظیم کنند ولی همیشه تنظیمی ماندگار خواهد ماند و به دل می نشیند که پشتوانه آن، دانش موسیقایی و نیز ذوق هنری و زیباشناسی تنظیم کننده آن باشد.
حامد رائیجی
منبع : سایت تخصصی موسیقی ایران