پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


دست هایی از روی دشمنی


دست هایی از روی دشمنی
وقتی به هم رسیدند فقط با هم دست دادند و از کنار هم گذشتند. فکر می کردم که دو تا دوست هستند که برای رفتن به مدرسه با هم قرار گذاشته اند، به همین دلیل منتظر بودم که با هم سلا م و احوالپرسی کنند و با هم به طرف دبیرستان حرکت کنند، اما این طور نشد. آن دو بعد از دست دادن خلا ف جهت همدیگر حرکت کردند و رفتند. برحسب اتفاق مسیر من با یکی از آنها تا نزدیکی دبیرستان یکی شد.
در طول مسیر او با چند نفر دیگر هم دست داد و بدون هیچ صحبتی از کنار هم رد شدند. وقتی آن پسر با نفر دوم و چند نفر دیگر هم فقط دست داد و رد شد، متوجه شدم که او با هیچ کدام آنها دوست نیست. آنها دو طرف یک معامله بودند که فروشنده قبلا پولش را گرفته بود و حالا جنس را به دست خریدار می رساند.
با دیدن این صحنه ها کلی فکر به ذهنم خطور کرد. دبیرستان رفتن ما کجا و مدرسه رفتن بچه های الا ن کجا؟ آن موقع اگر خیلی هنر می کردیم دور از چشم مسوولین مدرسه یک کتاب غیردرسی، آن هم با دوستانی که خیلی صمیمی بودیم، رد و بدل می کردیم. از همان موقع هم و غم مان این بود که بعد از تمام شدن درس مان بتوانیم یک شغل آبرومند هرچند با درآمد کم داشته باشیم. اما بعضی از نوجوان های امروز به چندرغاز راضی نیستند و می خواهند یک شبه راه صدساله بروند، حتی اگر به قیمت جان و زندگی هم کلا سی هایشان تمام شود.
دلم برای پدر و مادرهایی سوخت که با هزاران امید و آرزو با این مخارج سنگین بچه هایشان را به مدرسه می فرستند که درس بخوانند غافل از اینکه بچه هایشان در حال و هوایی دیگر هستند.
دلم برای سرمایه های ایران سوخت که قرار است کشورشان را بسازند. آنها کشورشان را می سازند اما موقعی که خمار مواد افیونی هستند! و به این ترتیب فرصت برای دشمنان مهیاست تا ثروت های کشورمان را به یغما ببرند.
داستان تکراری اما غم انگیز اعتیاد و مواد مخدر، هیچ وقت نمی خواهد به پایان برسد. هزاران مقاله راجع به این معضل نوشته شده، سمینارهای زیادی برگزار شده تا همه افراد جامعه به خصوص جوانان را آموزش بدهند و به آنها راه و چاه را نشان دهند تا مبتلا به این معضل نشوند.
تا چند دهه گذشته، خرید و فروش و استعمال مواد مخدر بیشتر بین بزرگترها رایج بود و بچه ها و جوان ترها توسط بزرگترها و در اکثر موارد برخلا ف میل شان به این راه کشیده می شدند. اما حالا خرید و فروش مواد مخدر به نوعی تجارت و منبع درآمد تبدیل شده و استفاده از مواد شیمیایی مخدر جدید تبدیل به نشانه ای از به روز بودن نوجوانان و جوانان شده است.
زمانی مدرسه محلی مطمئن برای آموزش و پرورش بود. والدین با خیال راحت فرزندانشان را راهی مدرسه می کردند تا درس بخوانند. اما در این زمانه این مکان مقدس هم از نظر شیطان دور نمانده است.
طبق گزارش هایی که منتشر شده زمان دسترسی به مواد مخدر فقط ۱۵ دقیقه است و از آنجایی که چند دفعه اول بدون هزینه و در مورد نوجوان ها وجوان ها با تعارف و اصرار گروه هم سالا ن این اتفاق می افتد، می توان متوجه شد که چه دام گسترده ای برای فرزندان این مرز و بوم پهن شده است و دانه های آن قرص های مختلف روان گردان است.
شکست در زمینه تحصیل و شغل، ترس از طرد شدن از طرف گروه هم سال (در صورت مصرف نکردن مواد) کنجکاوی و سوالا تی که معمولا از جانب بزرگترها بی جواب می ماند، کسب لذت و خوشی های آنی، ناهنجاری های روانی مانند اضطراب، تشویش و دلهره، افسردگی، خستگی و کار سنگین، معاشرت با کسانی که یا اعتیاد دارند یا عامل خرید و فروش مواد مخدراند، عواملی هستند که افراد را به سمت اعتیاد سوق می دهند.
به همه عوامل بالا عامل مهم دیگری را هم باید اضافه کرد و آن گرایش به مد در بین نوجوانان و جوانان است.
تغییر ذائقه جوانان از مصرف مواد مخدر به مواد شیمیایی و روی آوردن طبقه مرفه جامعه به قرص ها و مواد جدید باعث شد که جوانان تابع مد برای عقب نماندن از این قافله به مصرف این مواد روی آورند و به این ترتیب استفاده از این مواد در بین همه سطوح جامعه رواج پیدا کرد.
دنیای واقعی برای انسان مسوولیت آور و دشوار والبته محدود کننده است، وقتی افراد در بن بست ها و مشکلا ت زندگی قرار می گیرند معمولا به دنبال یک راه حل فوری هستند و شاید همین موضوع باعث جذب شدن جوانان به مواد توهم زا می شود. آنها در پناه این مواد به تمام آرزوهای خود جامه عمل می پوشانند و بدون اینکه زحمت بکشند در رویا و توهمات خود هرآنچه را که می خواهند به دست می آورند.
در این بین آنچه که نادیده گرفته می شود عوارض سو»استفاده از این مواد است مواد توهم زا بیشتر بر اعصاب مرکزی تاثیر می گذارد و از طریق ایجاد توهمات وسیع و بی اساس احساسات و حالت روحی مطبوع و کاذب ایجاد را می کند.
با توجه به آثار روانی شدید مواد شیمیایی مخدر روی مغز و سیستم عصبی باید در انتظار افزایش انواع بیماری های روانی در بین جوانان و با لطبع، جامعه بود!
هر سال طرح ها و برنامه هایی در سطح وسیع برای مبارزه با مشکل اعتیاد و جمع آوری معتادین به اجرا درمی آید. نیروهای زیادی بسیج می شوند تا این معضل را ریشه کن کنند. اما در کشوری که امکان دستیابی به مواد مخدر آسان و انتقال آن از کشورهای همسایه به راحتی انجام می گیرد، در صورتی می توان از پخش آن جلوگیری کرد که یک بسیج عمومی صورت بگیرد و البته همراه این مبارزه همه گیر فرهنگ اعتیاد هم از بین برود.
منظور از فرهنگ اعتیاد تبلیغات نادرستی است که توسط دوستان و معتادان در زمینه مفید بودن برخی از مواد مخدر صورت می گیرد.
البته باید از احساس پوچی و بی معنایی که انسان ها در مقاطعی از زمان گرفتار آن می شوند غافل نماند. اگر انسان ها هدف روشنی نداشته باشند و جامعه وسایل رسیدن به این اهداف را مهیا نسازد، آن وقت عالم وهم و خیالی که مواد مخدر سازنده آن است بهترین ملجا و پناه خواهد بود.
اگر جامعه جوانان را به حال خود رها کند و آنان را در مسیر سالم و سازنده هدایت نکند و برنامه های مناسبی برای کار و فراغت آنان پیش بینی نکند و در تمام مراحل رشد به هدایت و جهت دادن آنان نپردازد، عملا امکان آلوده شدن به اعتیاد و منحرف شدن وجود دارد.
وظیفه جامعه است که پیش بینی همه جوانب را بکند و از مسوولیت خطیر خود غافل نماند و بداند چه چیزی به جوانان می دهد و چه چیزی از آنان انتظار دارد. بدون برنامه ریزی صحیح انتظار پیشرفت جوانان، توقعی بی مورد است.
نویسنده : اعظم دانشجو
منبع : روزنامه مردم سالاری