چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
یک چرخش ساده تقدیر - A Simple Twist Of Fate
سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : تاچاستون پیکچرز
کارگردان : گیلیس مکینن
فیلمنامهنویس : استیو مارتین، با الهام از رمان سیلاس مارنر نوشته جرج الیوت.
فیلمبردار : اندرو دان.
آهنگساز(موسیقی متن) : کلیف ایدلمن.
هنرپیشگان : استیو مارتین، گابریل برن، لارا لینی، کاترین اوهار، استیون بالدوین، آلانا آستین و آلیسا آستین.
نوع فیلم : رنگی.
صدا : ۱۰۶ دقیقه.
"مایکل مکان" مبلساز (مارتین) که از همسرش جدا شده، به خانه تاریکی در شهرکی در ویرجینیا پناه میبرد و در حالی که بیش از پیش در خود فرو رفته، تبدیل به موجود مال دوستی میشود که فکر و ذکرش جمع کردن سکههای طلاست. از طرف دیگر، "جان نیولند" (برن)، سیاستمدار محلی، برادری دردسرساز بهنام "تانی" (بالدوین) دارد که با اعمال خود آبروی او را به خطر انداخته و دختر نامشروعی، که مادرش معتاد است. "تانی" که دنبال راه و بهانهای برای فرار میگردد، سرزده وارد خانه "مکان" میشود و سکههای طلای او را میدزدد. در شب انتخابات، زن معتاد که بیهوده منتظر "تانی" است که برایش پول بیاورد، سعی میکند خود را به خانه اربابی "جان" برساند ولی در کولاک برف، بنزین تمام میکند و در راه میماند. او در حالی که دخترش را بغل کرده، خود را تا نزدیک خانه "مکان" میرساند و همانجا از حال میرود. بچه خود را به خانه میرساند ولی "مایکل" با جسد یخزده مادر روبهرو میشود. "مایکل" ورود بچه را خوش یمن تلقی میکند و تصمیم میگیرد او را به فرزندی قبول کند و اسم او را "ماتیلدا" میگذارد و حس مسئولیت، او را از موقعیتی که در آن گرفتار شده، بیرون میکشد...
٭ این فیلیم است که مقدمه افسانهوارش را از رمان سیلاس مارنر جرج الیوت گرفته و با این حال تمام مدت، نیمه واقعگرا باقی میماند. فیلمنامه مارتین در مرحله اول حوادث ملودراماتیک و "ویکتوریا"ئی بیش از حدی را ترتیب میدهد و از آن پس مصمم است که متکی به شخصیت و رها از قید کنش باشد. این کار را هم گهگاه با موفقیت انجام میدهد. مثل اکثر فیلمهائی که چندین مرحله از زندگی یک کودک را نشان میدهند، سالهای بین مرگ مادر "ماتیلدا" و رسیدن "ماتیلدا" به دهسالگی بیمناسبت مینمایند. انگار فقط قرار است "مایکل مکان" / مارتین را پدری فوقالعاده و "ماتیلدا" را دختر بچهای خوب بار آمده نشان بدهند. با این حال بسیاری از لحظات غریب فیلم، توأم با حس شگفتی یک بچه، را رابطه آن دو به بار میآورند (مثل صحنه مارتین با بالون هواشناسی و استفاده او از آن برای جلوگیری از سقوط "ماتیلدا") در اینگونه صحنههاست که حضور مکینن حس میشود. مکینن پشت یک سطح ظاهری اغلب احساساتی، نشانههای فضائی ناگوار و ناملایم را میگستراند که بر عمق لطمهای که "مکان" خورده دلالت دارد. وقتی عناصر کمدی مارتین طی بازی کردنش با "ماتیلدا" بروز مییابند، فقدان کنترل آشکارتر میشود. گاهی کار مارتین به درد فیلم میخورد و گاهی نه. و این مشکلی است که از کوشش مارتین برای خلق یک نقش جدی برای خویش مایه میگیرد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب دولت نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی مجلس بابک زنجانی خلیج فارس دولت سیزدهم شورای نگهبان
تهران هواشناسی شهرداری تهران معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو بانک مرکزی تورم
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
مکزیک
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه نوار غزه روسیه چین حماس عربستان اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس تراکتور رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس
همراه اول وزیر ارتباطات پهپاد تبلیغات اپل ناسا نخبگان گوگل ماه
کبد چرب میوه دیابت کاهش وزن ویتامین بیماری قلبی مسمومیت خواب قهوه طول عمر