چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نخل


نخل
حجله مانندی است که از چوب می‌سازند و با انواع شالهای ابریشمی رنگا رنگ و پارچه‌های قیمتی وآیینه و چراغ و غیره آن را آرایش می‌دهند و به گل و سبزه می‌آرایند و در روز عاشورا آن را به محلی که مراسم روضه خوانی و تعزیه برپاست می‌برند. بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی به اندازه‌ای است که چندین نفر مرد قوی باید تا آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند و در معنای نخل گفته اند:
تابوت بزرگ وبلندی است که بر آن خنجر و شمشیر و پارچه‌های قیمتی و چندین آیینه بسته شده و در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده می‌شود و چون شبیه به درخت خرما ساخته می‌شود نخل گفته شده .(فرهنگ نظام)
در مورد نخل استاد فقیهی چنین می‌گوید:
در شهر قم نخل نیست. ولی در روستاهای اطراف آن وجود دارد. مثلاً در (کهک) نخل بسیار بزرگی وجود دارد, در جاهای دیگر هم هست, اما بزرگ‌ترین نخلها در یزد است. قبل از این که حجاز به تصرف وهابیان در بیابد, همه ساله دو محمل در موسم حج, یکی از مصر و دیگری از شام به همراه امیرالحاج با سپاه و تشریفات دیگر به حجاز برده می‌شد. همراه این محمل‌ها مقداری گندم و قدری پول هم بود که آن را برای فقرا می‌بردند. قبل از صفویه, در ایران هم محمل بوده است حتی یک بار محملی را از یزد به قم آوردند که در قم چند نفر حاجی آن را گرداندند و از آنجا به مکه بردند.
در موزه مردم‌شناسی در فضای روحانی و مذهبی تالار بزرگ, نخل عظیمی نهاده شده است. این نخل به قولی نشان دهنده تابوتی است که بدن قطعه قطعه شده حضرت سیدالشهداء را در آن نهادند و صدها نفر آن را حمل کردند. یا به قولی هودج است و نشانه ستونهای نوری است که در سه نقطه که سر حضرت در آنجا بود فرو آمده است و علامتها و علمها و کتیبه‌هایی که اشعار مذهبی روی آن نوشته شده, بیننده را با سنتهای مذهبی و اسلامی در امر عزاداری ماه محرم آشنا می‌سازد و در گوشه‌ای از آن ابزار مربوط به تعزیه گذاشته شده است.
در زیر چند نمونه از نخلهای موجود در مناطق مختلف ایران آورده شده است:
بقعه امامزاده سید محمد جان بن موسی الکاظم در ضیابر گسکر: بنای آستانه از آجر ساخته شده و به ابعاد شش متر است. یک در ورودی و یک پنجره بزرگ چهار دهنه طرف جنوب, دو پنجره بزرگ چهار دهنه طرف غرب, یک در ورودی و یک پنجره بزرگ چهار دهنه طرف شمال دارد بنا, گل سری است و ارتفاع زیادی از زمین ندارد. کف داخلی بنا, گل و از حصیر مفروش است. ضریح امامزاده, چوبی و بلندتر از ضریحهای معمولی است. گنبدهای فلزی در وسط و چهار گلدسته در چهار گوشه ضریح تعبیه شده است. این ضریح نظیر خیمه‌هایی است که در این محل روز عاشورا جزء دسته به حرکت در می‌آورند.
مراسم علم بلندی در اول محرم انجام می‌شود و علم واچینی در شب یازده,(عصر عاشورا). روز عاشورا نیز تعزیه صحرای کربلا بر پا می‌شود, به این ترتیب که از پایین محل (ضیابر) عده‌ای در حدود صدو پنجاه تن با لباسهای یاران حسین بن علی از صحرای کربلا با اسراء و خیمه ها به راه میافتند و تا منزل آیتالله ضیابری میروند و خیمه ها را در آنجا وا میچینند.
خور شهرکی است آرمیده و در پناه یک نخلستان بزرگ در حاشیه کویر مرکزی ایران و مرکز بخش بیابانک است و از توابع شهرستان نائین اصفهان به شمار می‌رود. در ماه محرم که ماه دلبستگی و ارادت شیعیان به حضرت حسین(ع) است کمتر خوری را می‌توان یافت که از شهر و روستاهای دور و نزدیک رو به خور نیاورد حتی تا چند سال پیش رسم چنین بود که شامگاهان غم انگیز هر روز نیمه اول ماه محرم همه بزرگان خور در حسینیه گرد می‌آمدند, در آن جا تختهایی در اطراف حسینیه وجود داشت که هر یک مخصوص خانواده‌ای بود و کسانی که تخت نداشتند در وسط حسینیه می‌نشستند, یکی از تختها که بلند تر بود به نخل اختصاص داشت و نخل, داربست اتاق گونه‌ای است که از شب پنجم محرم با لباسهایی که مردم نذر کرده‌اند تزیین می‌شود و دو طرفش آیینه بندان است و به داخل آن زنگهای کوچک و بزرگ آویخته شده است و در گذشته گروهی نخل را بر دوش می‌گرفتند و دو علم سیاه پوش را در جلو حرکت می‌دادند و جلوی هر تخت نخل را تکان می‌دادند و فریاد یا حسین به آسمان بلند می‌شد و آنها که بر تخت نشسته بودند به نخل گردانها پول می‌دادند ولی اکنون به علت کثرت جمعیت امکان چنین کاری نیست و تنها علم‌ها را می‌گردانند.
طوق یا سر یکی از علمها نقش تاج است و دیگری نقش دست که آنها را طبق نوشته روی آن(سید رضا فرزند سید شهاب موسوی خوری) در سال ۹۸۳هجری قمری بر حسینیه خور وقف کرده است. بر بالای تخت نخل حسینیه خور چوبی است به ارتفاع ۲۵ متر که هر شب فانوسی بر طناب می‌بندند و به کمک قرقره چوبی که در بالای بیرق قرار بر می‌کشند و کور سوی چراغ این بیرقها در شب, هر روستای کویری را نشانه است تا گمگشتگان تیرگی شب را راهنما باشد. در ماه محرم چراغ بیرق که بالا میرفت سیل جمعیت به سوی حسینیه سرازیر می‌شد, ابتدا مردم در وسط حسینیه دو صف روبروی هم می‌کشند و بندی از دوازده بند محتشم کاشانی را می‌خوانند و بعد نوحه خوانان نوحه می‌خوانند و در وسط دو صف راه می‌روند و مردم بر سینه می‌زنند و جواب می‌دهند و بعد سینه زنها می‌نشینند و واعظان بر منبر می‌روند و روضه می‌خوانند و از نیمه شبان شبیه می‌گیرند که همان تعزیه خوانی است.
منبع : ویکی پدیا