شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نوکر تنبل


نوکر تنبل
اربابی، نوکری تنبل داشت. روزی به او دستور داد: برو هویج و خیار بخر و بیاور.
نوکر سهل انگاری کرد و جای هر دو، یکی را خرید و آورد.
ارباب نوکر را سرزنش کرد و گفت: از این پس، هر وقت از تو کاری خواستم، به جای یک کار باید دو کار انجام بدهی.
نوکر تنبل قبول کرد و گفت: چشم.
روزی ارباب بیمار شد و به نوکر دستور داد که برود دنبال حکیم. نوکر رفت و حکیم را با یک مرد دیگر حاضر کرد.
ارباب گفت: این مرد دیگر کیست؟
نوکر گفت: این قبرکن است. شما فرمودید هر وقت یک کار از من خواستی، دو کار انجام بدهم. اینک فرمان تو را انجام دادم. یک حکیم آوردم با یک قبر کن! اگر حکیم حالت را خوب کرد که چه بهتر وگرنه قبر کن حاضر است و دیگر نیازی به رفتن دوباره برای پیدا کردن قبرکن نیست!

از لطائف السوائف
فخرالدین علی صفی
منبع : روزنامه اطلاعات