شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سیمای ناهمگون پایتخت


سیمای ناهمگون پایتخت
صحبت درباره كلانشهر تهران، مسائل ، مشكلات و ناهنجاری های آن پایان یافتنی نیست، در اولین نگاه، نكته ای كه ذهن را به خود مشغول می كند، به تعبیر عوام ظاهر شهر است و یا همان معماری و ریخت شناسی خیابان ها، مسكن ها و پارك ها و اجزای آنها و قسمت های مختلف دیگر كه براساس تأثیر تغییرات تكنولوژیكی در رفتار فرهنگی و براساس معیارهای شهر سالم باید در مورد آن قضاوت كرد. تهران از دو كلمه ته به معنی گرم و ران به معنای جای تشكیل شده است كه معنی جای گرم دارد.
شهرسازی براساس ساخت اجتماعی تاریخ شهر قبل از مدرنیزه شدن(شهرنشینی جدید و ساخت جامعه و یا جوامعی كه در ایران نفوذ داشته اند) و نوع تسلط و اعمال نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ایران قابل تحلیل است.
تهران، كلانشهری كه شامل خیابان های بی شماری است در دیدگاه كلی ریخت شناسی (مرفولوژی) ، منظرشهر برجسته ترین اجزای تشكیل دهنده ریخت شناسی آن است كه از این طریق علاوه بر الگوهای تملك زمین و ساختمان ها، فعالیت های ارتباطی و دسترسی به فضاها و تماس حضوری افراد و تبادل اطلاعات و افكار، صرف بخشی از اوقات فراغت با قدم زدن و رساندن اطلاعات فرهنگی، اقتصادی اعم از تبلیغات كالاها، اطلاعیه های فرهنگی و سیاسی و حتی آموزشی كه روی بیلبوردها، دیوارها و حتی پل های عابر پیاده مشاهده می شود و برگزاری مراسم مذهبی، نظامی، سیاسی و فرهنگی كه شامل رژه های نظامی، حضور دسته های مذهبی عزاداری، راهپیمایی های نمادین در روزهای خاص خود را نیز شامل می شود و در كنار خیابان ها حضور بزرگراه ها نیز نباید نادیده انگاشته شود.
پس از خیابان ها نوبت به بناها می رسد. ساختمان های سر به فلك كشیده ای كه از هر طرف شهر كه باشیم می توانیم آنها را ببینیم و یا بناهای سنتی و قدیمی كه بوی فرهنگ چندین دهه پیش همواره از خشت خشت آنها می تراود و در این گوناگونی بحث بر سر این است كه این بناها این گونه هستند، اما چگونه باید باشند.
بازار بورس زمین به سمت شمال تهران حركت می كند و محلات قدیمی مثل امیریه و پامنار به مناطق تجاری تبدیل می شوند. در آهنگ این حركت و با توجه به چند هسته ای بودن این كلانشهر، شكل شهر روز به روز دچار تغییر می شود. حالا دیگر حیاط از خانه ها حذف شده و نقش خود را از دست می دهد و دیگر پشت دیوارها (حصار اول) درخت های حیاط (حصار دوم) وجود ندارد و به جای كاشی های سردرحیاط، منظره زشت لباس های در حال خشك شدن نظرها را به خود جلب می كند و تمام خیابان ها پر است از مجتمع های مسكونی. از تمام این مسائل زیبایی شناختی كه بگذریم استحكام این بناها برای نسل های مختلف بحثی دیگر است كه براساس بناهای باقیمانده می توان چنین گفت كه تنها بناهای اقشار مرفه جامعه كه با مصالح و سیستم مهندسی اصولی ساخته می شوند، دیده می شود، اما در عقیده عوام بهتر این است كه خانه های سنتی یا قدیمی را ترك و تجدید بنا كرد. اما این تغییرات باید دارای دوام لازم در مدت زمان پیش بینی شده برای بهره برداری از سازه باشد و با در نظر گرفتن این اصل كه این تغییرات همواره باید در راستای فرهنگ، یعنی سازمان اجتماعی، میزان تكنولوژی و نظام اقتصادی جامعه و همچنین انجام وظیفه و مسئولیت ناحیه شهری باشد كه به صورت كاركردهای نظامی، سیاسی، اداری، دانشجویی، تجاری، گذرگاهی صورت گیرد و همچنین با در نظر گرفتن جلوگیری از عوارضی كه ممكن است به بخش های مختلف سیستم شهری وارد شده و اثرات آن كل سیستم را مختل، ناكار یا ضعیف كند. مثل مبحث جمع آوری فاضلاب شهری كه در صورت عدم كنترل شیوع انواع بیماری های عفونی و مسری را همراه دارد و یا زلزله خیز بودن شهر تهران كه همان طور كه می دانیم بخش هایی ازآن دقیقاً روی گسل قرار دارد كه از شمال به جنوب شهر كشیده شده است، زیرا با افزایش ارتفاع ساختمان ها و به تبع آن نیروهای حاصل از زلزله موجب می گردد تا تكان های ناشی از زلزله نیز در طبقات فوقانی شدید شوند و علاوه بر آن در صورت سقوط یكی از همین ساختمان ها فاجعه مرگبار له شدن ساختمان های كوچك تر نیز به همراه است.
در عین حال با در نظر گرفتن تمام این حالت های كلی كه از آنها گذشتیم در كلانشهر تهران، لفظ مجتمع مسكونی ساختمان های بلند و پر واحد را در ذهن تداعی می كند و ارزش بالای زمین احداث بنای كوتاه و كم طبقه را غیراقتصادی و بدون صرفه ساخته است. مدرنیزاسیون اگرچه اجتناب ناپذیر است ولی هرگز نباید با برنامه ای غلط و انگاشت های بی بنیان آن را با نوسازی اشتباه گرفت زیرا مدرنیزاسیون تجدد و تكنولوژی را به همراه دارد و مجموعه ای كارآمدتر با امنیت بیشتر و عمر طولانی تر فراهم می كند، ولی نوسازی فقط و فقط یعنی لكه گیری كردن و پوشاندن معایب بنا و به نوعی دلخوشی كم عمر كه فقط ظاهر بنایی را كه تاریخ مصرف آن به اتمام رسیده ترمیم می كند و در واقع این بنا همانی است كه بود!
در عین حال در مورد منازل مسكونی نباید اصل فرهنگ خانواده ایرانی را در راستای مدرنیزاسیون نادیده گرفت و آن را حذف كرد، زیرا اصول فرهنگی و مذهبی همواره معماری بناهای ما را تحت تأثیر خود قرار داده و می دهند و حضوری تاریخی دارند.
از دیدگاه مكانی، مسكن به عنوان جزئی از اجزای ارگانیسم شهری، پیوندی ارگانیك با سایر عناصر شهری داشته و به عنوان نمونه تدوین و اجرای هر نوع سیاست مسكن بدون ملحوظ داشتن تراكم های جمعیتی و ساختمانی در سطوح مكانی مختلف و متعاقباً تأمین خدمات زیربنایی لازم، عبث و بی ثمر خواهد بود.
مجموعه این ویژگی ها در سندی تحت عنوان طرح توسعه شهری انعكاس یافته و مسكن و سیاست های اجرایی آن بخشی از این مجموعه به حساب می آیند، در بعد زمانی جهت گیری های جامعه در درازمدت و براساس پتانسیل های مكانی مشخص گشته و بر این اساس برخی اهداف و سیاست ها در زمینه های جمعیت و خانوار، ساماندهی مسكن و... بررسی و مشخص می گردند. مبتنی بر این چشم انداز درازمدت كلیه امكانات و تجهیزات در قالب سیاست های میان مدت و كوتاه مدت و در شكلی انسجام یافته تجهیز گشته و اهداف بلند مدت را در۵-۴ برنامه پنج ساله قابل حصول می نماید.
سهیلا سالم
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید