پنجشنبه, ۲۲ شهریور, ۱۴۰۳ / 12 September, 2024
مجله ویستا
از کوچههای خاکی تا بزرگراهها
كوچههای خاكی، خانههایی فرسوده، خیابانهایی لخت و بیبرگ،خندقهایی فرورفته دورتادور شهر،دیوارها و باروهای نیمه ویران در هر جا و آدمهای متحیر در كوچه پس كوچهها. تهران. ۱۲۸۶.
خورشید خردادماه هنگامی كه بر این شهر تازه از بند استبداد رسته میتابد، تهران رنگی دوباره به خود میگیرد. این شهر آن چهره مغموم و غبار آلودهاش را به كناری مینهد و گام در جادهای میگذارد كه امروز صد سال از آن دوران میگذرد.
فاتحان مشروطه خواه، كه نه سلاحهای سرد مظفری بر آنان كارگر شده بود و نه توپ و تشرهای قزاقها، هنگامی كه از دروازههای شهر گذشتند و به قصد رهانیدن ایران از اوضاع همیشه ناخوش احوال مظفری و با كمك و الگوهای فرانسوی، قوانینی را به تصویب رساندند كه بر اساس آن كشور میبایست اداره میشد. وارثان مظفرالدینشاه بیمارتر از آن بودند تا كلامی علیه این اقدام به زبان آورند. از طرفی فاتحان نیز پیروز بودند و طاغی.
ناصرالدینشاه اگرچه در طول سفرهایش به فرنگ، هر بار سوغاتی با خود میآورد و آرزو داشت تا یكبار هم كه شده هدیه معنوی برای دارالخلافه خود بیاورد اما هیچگاه موفق به این كار نشد.
ناصرالدینشاه بالاخره به هنگام بازگشت از یكی از سفرهایش، همانگونه كه مظاهر تمدن جدید را با خود به همراه میآورد، در اندیشه راه اندازی بلدیه افتاد. او پس از آنكه پایش به تهران رسید و دلتنگیهایش را فراموش كرد، شهرداری تهران را تاسیس كرد.
اما همانگونه كه تمام كشور به اذن او اداره میشد، بنابراین بلدیه نیز در دارالخلافه بیشتر به مانند تمام آن مظاهر تمدن جدید كه او وارد كشور كرد، چندان تأثیری نداشت و تنها بستری شد برای رویای پوشالی تهران كه قرار بود به مانند پاریس یا سن پترزبورگ باشد كه هیچگاه نشد.
این اولین گام برای راهاندازی شهرداری بود. اما هنگامیكه تفنگداران مشروطه به قصد سامان بخشیدن به اوضاع نامساعد كشور به تهران آمدند، دیگر نه شاه قاجار(محمد علی شاه) را قدرت مقابله با آنان بود و نه ارادهای كه آنان را از این كار بازدارد. چراكه آنان برای سامان دادن به امور كشور به تهران آمده بودند و مسلما تهران تنها بخشی از این ماجرا بود.
● آغاز یك تحول
بلدیه در تهران جان گرفت. درست در ۱۴خردادماه ۱۲۸۶. پس از وضع اولین قوانین كشور در ۳خرداد ماه این سال بلافاصله نهادهای مختلف حكومتی بر پایه این قوانین شكل گرفتند. میرزا عباس خان مهندس باشی كه از سوی ناصرالدینشاه برای اداره تهران از مدتها پیشتر تعیین شده بود و نتوانسته بود برای شهر كاری كند و این شهر از هم گسیخته را رونق دهد خیلی زود فراموش شد.
خلیلخان ثقفی اعلمالدوله این بار مسند شهرداری یافت. شاید بزرگترین اقدام خلیلخان در مقام شهردار این بود كه بلدیه را صاحب ساختمانی در سبزه میدان كند.
اولین اقدام بلدیه برای برقراری نظم در شهر با وضع قوانین جدید و ضوابط اجتماعی برای ساكنان تهران آغاز شد. در واقع هنگامی كه آقامحمدخان قاجار قوانلو، به بلدیه رنگ و سیمایی جدید میداد و وظایف این نهاد نو پا را هر روز آشكارتر میكرد، همزمان برای شهر نیز قوانینی جدید وضع میكرد.
او در واقع نخستین شهردار رسمی تهران بود كه در مدت بلدیه چی بودنش توانست گام های نخست را برای تثبیت بلدیه بردارد.
او از همان روزهای آغاز فعالیتش، جزوهای تنظیم كرد كه در آن وظایف بلدیه و مأمورین آن را به تفصیل اشاره كرد و تشكیل انجمنها و دوایر مختلف و محدوده و اختیارات آنها را بیان كرد. این جزوه به كتابچه قانون بلدیه معروف بود و آن را مشتمل بر ۱۰۸ ماده به چاپ رساند.
او توانست بسیاری از خیابانها و كوچههای شهر را نامگذاری كند و همچنین شماره گذاری خانهها را نیز به انجام رساند. روشنایی چند خیابان مهم شهر و رساندن آب آشامیدنی به خانهها با گاری بشكهدار و نظافت معابر و آب پاشی خیابانها نیز از دیگر فعالیتهای اوست.
محمدخان قاجار نخستین شهردار رسمی تهران بود كه به مدت چند سال ریاست خود در بلدیه، اقدامات نوینی را برای اولین بار در تهران اجرا كرد. وی همچنین در زمینه حمل و نقل عمومی شهر، سرویس درشكه اسبی را برای عوام راهاندازی كرد.
چراغانی مجلس و مراسم آتش بازی از دیگر كارهای نخستین شهردار تهران بود چنانچه در اولین سالروز جشن مشروطیت، آتش بازی باشكوهی را در میدان توپخانه برگزار كرد كه تا سالها بعد، این سنت باقی ماند.
پس از بركنار شدن قاجار قوانلو از ریاست بلدیه، چندین شهردار جدید قدم به بلدیه تهران گذاشتند، ولی تا سال ۱۳۰۰ شمسی كار قابل توجهی در این زمینه انجام نشد. در ۱۳۰۰ هجری شمسی اداره بلدیه مورد بازنگری قرارگرفت و با تقلید از قانون بلدیه در پاریس، لندن و برلین، بلدیه جدید شروع به كار كرد.
● تحولی تازه در رگان فرتوت شهر
این بار گاسپار ایپگیان به عنوان رئیس بلدیه تهران معرفی و مأمور تشكیل اداره جدید شد. تأمین روشنایی خیابانهای لالهزار، امیریه، علاءالدوله و اسلامبول از جمله اقدامات شهردار جدید بود.
اگرچه قبل از این خیابان چراغ گاز در پشت ارگ سلطنتی به وسیله فانوسها چراغانی شده بود، اما این اقدام جدید بلدیه بیشتر مورد توجه قرار گرفت. بلدیه صاحبان دكانهای خیابانهای لالهزار، علاءالدوله و ناصریه را موظف كرد تا درهای مغازهها را رنگ كرده و تابلوهای خوانا بر سر درشان نصب كنند، پشت شیشهها را پاك كرده و از نامهای فارسی استفاده كنند.
در این زمان بلدیه دارای شش اداره بود كه شامل اداره صحیه و معاونت عمومی، اداره محاسبات و عایدات، اداره امور خیریه، اداره ساختمان، روشنایی و میاه (مردگان) اداره تفتیش، سجل احوال، احصائیه و نشریات، اداره كابینه پرسنل، تنظیمات، ملزمات اجراییات و رسومات بود.
دستور ساخت بنای بلدیه در میدان توپخانه و خاكریزی و تسطیح خیابان چراغ برق در این دوره صادر شد. همچنین این اداره به آبپاشی و نظافت خیابانها، كوچهها و جمع آوری زبالهها اقدام كرد و بسیاری از خیابانهای شهر نام گذاری شد.
به این ترتیب ایپگیان به عنوان بلدیهچی جدید تهران توانست شهر را به پایتختی منظم تبدیل كند به گونهای كه بسیاری از امور شهری به صورت مدون به اجرا درآمد و حقوق شهروندی ساكنان تهران برای نخستین بار مورد اهمیت قرار گرفت. بعد از تغییر كابینه سیدضیاء، ایپگیان از كار كنار رفت.
سرتیپ آقا كریمخان بوذرجمهری هنگامی پا به بلدیه گذاشت، كه تهران با تلاش های دیگر بلدیهچیها سامانی یافته بود.
او در طول قریب به ده سال دوران شهرداریش توانست با استفاده از مشاوران روسی و آمریكایی تهران را به پیش ببرد.
ساخت میدان توپخانه با شكل و شمایل جدید، ساخت خیابان های تازه در شهر، گسترش حریم تهران و همچنین راهاندازی دستگاهها و مجموعههایی كه خدمات شهری ارائه میدادند.
اما همه این اقدامات كه در وهله اول از او چهرهای موفق در نزد مردم ساخت، خیلی زود بر اثر بیتدبیریهایش در خراب كردن دروازههای دوازدهگانه شهر و قطع درختان قدیمی به ناگاه فرو ریخت و از او شهرداری منفور ساخت.
به ویژه اینكه در زمان او انجمن بلدیه نیز به ارگان فرمایشی تبدیل شده بود و چندان اختیاری در امور شهر نداشت. شاید به خاطر همین اتفاقات بود كه او به بهانه بیماری جایش را به دیگر همقطارش در ارتش رضاخان داد و سرتیپ قلی هوشمند به مسند بلدیه چی منصوب شد.
هوشمند در این مقام دوام چندانی نیاورد. یكروز كه رضاخان سوار بر كالسكه از خیابان سپه میگذشت متوجه گرد و غبار در اطراف كالسكه شد.
هنگامیكه متوجه شد شهردار تهران مسیر حركت او را آب پاشی نكرده است، از همانجا و از درون كالسكه دستور عزل شهردارش را داد.
● پایان ثبات مدیریت
پس از آن بود كه دوران بلدیهچیهای كم دوام در تهران آغاز شد. پس از قلی هوشمند كه ۴۸ ماه در مسند بلدیهچی مشغول به كار بود تا سالها بعد كمتر كسی توانست به این ركورد دست یابد و بتواند برای اداره شهر زمانی كافی داشته باشد.
تقی خواجه نوری، مصطفی قلی رام و ارسلان خلعتبری شهرداران یك ماهه پایتخت بودند. افرادی چون محمد سجادی كه بعدها سناتور شد یا قاسم خان صور اسرافیل كه در حدود دو سال در تهران به عنوان شهردار به فعالیت پرداخت هیچكدام نتوانستند چندان برای تهران كاری در خور انجام دهند.
زمان میگذشت و تهران از داشتن یك شهردار مقتدر كه بتواند سیمای این شهر را سامانی دهد و به درهم ریختگی این شهر درندشت پایان دهد، بینصیب بود.
بالاخره در سالهای ۱۳۳۷ و۱۳۳۸ موسی مهام شهردار موفق مشهد به تهران فراخوانده شد.
او در طول ۲۰ماه شهرداری خود در تهران توانست اقدامات مهمی انجام دهد كه از جمله آن درخت كاری اطراف بلوار كرج بود و احداث میدان ولیعصر در انتهای این بلوار و راهاندازی پاركهای مختلف در تهران از جمله پارك لاله.
پس از وی نیز شهرداران بسیاری آمدند اما تهران همان تهران بود و به سختی میشد در آن تحولی تازه را سراغ گرفت.
تهران گویی در میان مدیران مختلف كه عمری كم دوام داشتند اسیر شده بود و زمانی برای حر كت به سوی توسعه نداشت.
اگرچه یك بار پیش از موسی مهام كه به تهران جانی دوباره داده بود، مهدی مشایخی در طول ۱۹ ماه تصدی مقام بلدیهچی در سال ۱۳۲۴ توانست مشكل چندین ساله این شهر را حل كند و بلاخره آب لولهكشی را پس از سالها به هدف برساند، اما این رویه در میان شهرداران كم فرصت پذیرفته شده بود كه به مقام شهرداری برسند و پیش از آنكه فرصت كار یابند از مقامشان بركنار شوند.
در این میان بودند كسانی كه از این فرصت برای بهرهمندی از امكانات مالی استفاده كرده و به دلیل همین مشكل زودتر از كار بركنار شدند.
تهران تا سال ۱۳۴۸ سرنوشتی سردر گم داشت. شهرداران كم دوام این شهر در صفی بیانتها در كنار هم بر پیشانی تاریخچه شهرداری خودنمایی میكردند.
علیاصغر فروزان، سید مهدی عمادالسلطنه، فضلاله بهرامی، عباسقلی گلشائیان، غلامحسین ابتهاج، محمود نریمان، محمد خلعتبری، محمد مهران، مهدی نامدار، نصراله امینی، سید محسن نصر، نصرتاله منتصر، محمود دولو، فتحاله فرود، علیاكبر توانا، تقی سرلك، منوچهر پیروز و جواد شهرستانی و... تمامی این مردان در مقام شهردار چند ماهی بر شهر تهران فرمان راندند اما اقبالشان كمفروغتر از آن بود تا بتوانند به دلیل فعالیتشان نامی یابند و شهره شوند.
در سال ۱۳۴۸ شهردار اصفهان به تهران آمد. تا این شهر را سامانی دهد. او شاید یكی از تاثیرگذارترین شهرداران تهران بود. هنگامی كه تهران در مشكلات مختلف دست و پا میزد او به تهران رونقی دوباره داد.
ساخت اتوبانها و پارکها، طرح جامع عوارض شهری، احداث پاركینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود(۱۳۴۹) ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباسآباد ۱۳۵۰.
هر چند او نیز به مانند بوذرجمهری، در طول ۹۰ ماه شهردار خود خدمات زیادی انجام داد، اما هنگامی كه در ماههای آخر شهرداریش به سراغ حاشیهنشینان تهران رفت به دلیل برخوردهای نادرست مورد انتقاد شدید قرار گرفت و به همین دلیل خیلی زود منفور شد و جایش را به جواد شهرستانی داد كه شهرداری او مصادف شد با پیروزی انقلاب اسلامی.
● دورانی تازه در مدیریت شهری
جواد شهرستانی آخرین شهردار تهران در زمان حكومت پهلوی بود. پس از انقلاب نیز نوبت ۲۴ ماههای به محمد توسلی رسید.
اما هنگامی شهرداری تهران پس از پیروزی انقلاب با تحول روبرو شد كه كرباسچی استاندار اصفهان به تهران آمد و شهردار شد.
او در طول ۱۰۸ ماه شهرداریش تهران را گسترش داد و رونقی دوباره به این شهری كه پس از جنگ دچار آسیبهای جدی شده بود، بخشید.
اما شاید خوش اقبالترین شهردار تهران محمود احمدینژاد بود. او پنجاه و پنجمین شهردار تهران بود كه توانست پس از ۲۶ماه شهرداری به مقام ریاست جمهوری برسد و اقداماتی را كه در سر داشت نه در تهران كه در كل كشور به اجرا درآورد.
محمدباقر قالیباف نیز به عنوان پنجاه و هفتمین شهردار تهران در حالی بیستمین ماه شهرداریش را میگذراند كه شهرداری تهران صدمین سال شهرداریاش را جشن میگیرد. او در طول یكسال گذشته توانست با بهره برداری از طرحهای مختلف عمرانی راهی تازه در حل معضلات شهری چون ترافیك بجوید و در این راه تمام توان شهرداری را به خدمت گرفته است.
در واقع تهرانی كه او هم اكنون به عنوان شهردار در آن مشغول به كار است نه مانند دوران بوذرجمهر دارای جمعیت ۵۰۰ هزار نفری است و نه مساحت ۶۷هكتار دارد. تهران پنجاه و هفتمین شهردار دارای جمعیتی در حدود ۹ میلیون نفر است و مساحت این شهر در حدود ۷۰۰ هكتار است.
تهران با داشتن سابقه ۵۷شهردار امروزه شاید به ثباتی نسبی در مدیریت شهری رسیده است. شهری كه در طول سالها بارها از روند توسعه و پیشرفت باز ماند و امروز در جستجوی جایگاه واقعی خود است.
پس از گذشت یك قرن از مدیریت شهری تهران، این تجربه انكارناپذیر است كه هرگاه این شهر به مدیران لایق خود فرصت داده تا به آبادانی شهر بپردازند، تنها نتیجهاش رشد و توسعه همه جانبه شهر بوده است. صد سال شهرداری در تهران و مروری بر عملكرد ۵۷ شهردار این شهر گواه روشن این مدعاست.
عباس ثابتیراد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست