جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تحلیل برژینسکی از روابط آمریکا -اروپا، رهنمودهای روشنفکرانه


تحلیل برژینسکی از روابط آمریکا -اروپا، رهنمودهای روشنفکرانه
مشاور امنیت ملی آمریکا دردوره ریاست جمهوری اسبق آمریکا جیمی کارتر از تقسیم جدید نقشهادرسیاست خارجی بین اروپا و آمریکا حمایت می کند بویژه درخصوص مناقشات خاورمیانه و ایران. برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهوراسبق آمریکا جیمی کارتر بین سالهای ۱۹۷۷ تا۱۹۸۱ بود. این مقاله از سخنرانی وی در بنیاد کرویر تهیه شده است .
سیاست خارجی اروپایی می تواند فقط درشراکت با سیاست خارجی آمریکا درسطح جهان اهمیت پیدا کند و همچنین یک سیاست خارجی موفق آمریکا تنها درارتباط با سیاست خارجی اروپا قابل درک است چرا تعامل بین اروپا و آمریکا درسیاست خارجی برای طرفین غیر قابل اغماض می باشد ؟
در۲۰۰سال گذشته هرگز اروپا نتوانسته است با تکیه برتوان خود یک نظام امنیتی که حاصل جنگ نبوده باشد ایجاد نماید نظام های صلح «وین» ورسای وپوتسدام حاصل جنگ های خانمانسوز نبودند بلکه قدرتهای غیر اروپایی درشکل گیری آنها همواره نقش تعیین کننده داشته‌اند امروزاروپا این امکان رادارد که بتواند نظام امنیتی و سیاست خارجی خویش را خود تنظیم نماید . اما برای رسیدن به این هدف به یک سیاست خارجی مشترک نیاز است که دستیابی بدان مشکل است از این‌رو برای اروپا ایجاد چارچوب بزرگتر ضروری است: بعد (چارچوب ) آمریکایی‌-اروپایی.
ایالات متحده آمریکا نیز به اروپا نیازدارد آمریکا نیر تنها درتعامل با اروپا قادر به ایفای نقش سازماندهی درسطح جهان خواهد بود وبرای اینکه بتوان این تعامل را به‌شکل سازنده ای به‌وجود آورد باید یک تعریف جدید از تقسیم نقش بین آمریکا و اروپا ارائه شود . امروز بسیاری از آمریکاییان براین عقیده اند که نقشها در روابط بین آمریکا و اروپا به‌گونه‌ای نامتعادل تقسیم شده است غالبا شنیده می شود که اروپا می بایست مشارکت نظامی بیشتری داشته باشد ودرمقابل ازطرفهای اروپایی این خواست مطرح می گردد که آمریکا باید سیاست یکجانبه گرایی را کنارگذاشته و اروپاییان رادرتصمیم گیریها دخالت دهد دروضعیت چنین انتظارات متقابل این نکته مطرح می گردد که لازمه یک همکاری موثر، تقسیم وظایف و تصمیم گیریها وپرهیزاز رفتارهای یکجانبه است .دو منطقه بحرانی می توانند در آینده محکی درسیاست اروپا و آمریکا باشند اولین منطقه بحرانی خاورنزدیک و خاورمیانه می باشد دررابطه با بحران خاورنزدیک همواره براین حقیقت تاکید می شود ، که اقدامات یکجانبه آمریکا نمی‌توانند راه حل باشند گرچه کنفرانس آناپولیس به حرکتی برای آغاز مجدد مذاکرات بین اسرائیل و فلسطینی ها تبدیل شد اما این مذاکرات تنها با حمایت اروپاییان می توانند نتیجه بخش باشند. یک نکته مهم درحل مناقشات این است که آنها نباید تحت الشعاع زمان های انتخابات قرار گیرند وآمریکا باید تحمل بیشتری از خودنشان دهد.
همکاری بین آمریکا و اروپا کلید حل مناقشات است ودراینجا فشاراز خارج غیر قابل اغماض است این فشار برونی برای نزدیک ساختن مواضع ضروری است اما این فشار نمی تواند از آمریکاییان باشد ودراین راستا اروپا می تواند بااتخاذ مواضع روشن درمقابل مشاجراتکمک کند . بیانیه کمیته چهارجانبه خاورمیانه و یا بیانیه مشترک با واشنگتن باید دررابطه با نکات مهم مورد مناقشه موضع گیری کند. برای طرفین مناقشه اتخاذ یک چنین موضع به سختی قابل پذیرش خواهد بود اما از سوی دیگر آمریکا و اروپا برای اتخاذ یک موضع مشترک تحت فشار قرار خواهند گرفت و رهنمودها را دریک نظام صلح به طور جدی مورد بحث و بررسی قرار خواهند داد علاوه برآن تعامل بین اروپا وآمریکا می تواند به حل بحران کمک کند.
اگرمناقشه جاری بین ایران و آمریکا به یک برخورد نظامی منجر گردد در آن صورت ایالات متحده آمریکا به لحاظ نظامی برای بیست سال در عراق ایران ، افغانستان و نیز درپاکستان زمینگیر خواهد شد این مسئله برای قدرت عمل آمریکا درسیاست خارجی و بدین ترتیب نیز برای امنیت اروپا عواقب فاجعه باری خواهد آورد لذا دراینجا همانند مناقشه خاورمیانه تحمل راهبردی مطرح خواهد بود .
درکنار مناقشه خاورمیانه و خاورنزدیک روسیه نیز به عنوان دومین چالش بزرگ مطرح می باشد باید منتظر ماند و دید که تحولات درون کشور روسیه به چه سمت و سویی را خواهند رفت این تحولات تابع مسائل داخلی خواهند بود و برآنها از خارج نمی توان تاثیر گذاشت .
اوکراین دراینجا یک نقش مهم دارد : چنانچه اوکراین به طرف غرب گرایش دائمی پیدا کند، روسیه نیز جز گرایش به غرب چاره ای دیگر نخواهد داشت - واگر اوکراین به طرف شرق برود، در آن صورت تحولات مترقی متوقف ودرمقابل تحولات کهنه موجود در آنجا تقویت می شود
امادراینجا نباید درخصوص اهمیت برنامه سپردفاع موشکی درروابط بین روسیه و غرب اغراق گویی شود وضعیت جاری قابل حل است با‌این حال شورای ناتو روسیه نهاد درستی برای حل مشکل موجود نیست زیرا دراین نهاد ناتو باید با یک صدا سخن بگوید درصورتی که اعضای ناتو دررابطه با سپردفاع موشکی مواضع کاملا متفاوتی دارند ازاین‌رو هرکس که بخواهد دراین باره در شورای ناتو روسیه سخن بگوید ، او درواقع دراین نهاد شکاف ایجاد خواهد کرد. چنانچه درسیاست خارجی اتحادیه اروپا یکصدایی بگوش می رسد این بدان معنی نخواهد بود که درواشنگتن صدای هریک از دولت ها (اروپایی ) به حساب می‌آید‌. وقتی یک ائتلاف بزرگ دولتی در اروپا همانند انگلستان فرانسه وآلمان درچارچوب اتحادیه اروپا یک موضع واحد اتخاذ می نماید ، این موضع در آمریکا معمولا به عنوان موضع اروپا قلمداد می شود .
قبل از جنگ عراق این اتحاد وجود نداشت و این سبب گردید تادولت بوش بتواند قدری آسان تر سیاست تقابل خود را دنبال نماید - درحالی که صدراعظم آلمان ، گرهارد شرودر، ورئیس جمهوری فرانسه ژاک شیراک با جنگ علیه عراق کاملا مخالف بودند. نخست وزیرانگلستان تونی بلر ، غالبا به طور غیر علنی انتقاد می کرد ودرخارج (ازاتحادیه اروپا ) همدردی با آمریکا را حفظ می نمود- بدین ترتیب انتقاد نادیده گرفته شد و ازهمدردی سودبرده نشد . اتخاذ یک چنین موضعی نه به نفع اروپاییان و نه به نفع آمریکاییان نمی باشد آمریکاییان بیشتر به رهنمودهای آشکار روروشنفکرانه همکاران اروپایی توجه دارند تنها براین اساس می تواند سیاست آمریکا درخاورمیانه و خاور نزدیک و همچنین در روسیه سازنده باشد دردرازمدت برای همه طرف ها امنیت بیشتری به ارمغان آورد.
منبع: واحد برون مرزی صدا و سیما به نقل از روزنامه زود دویچه تسایتونگ
منبع : روزنامه رسالت