جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

final fantasy و سلح‌شوران برای نجات زمین آمدند


final fantasy و سلح‌شوران برای نجات زمین آمدند
همیشه گذشت زمان و تاریخ می‌تواند ثابت کند که چه چیزهائی قدرت ماندگاری بیشتری را دارند. این امر در دنیای بی‌کران و نوظهور بازی‌های رایانه‌ای نیز صادق است. سری بازی‌های فاینال فانتزی پس از گذشت بیش از دو دهه از تولید نسخهٔ ابتدائی‌اش هم‌چنان موفق گام بر می‌دارد و نه تنها گذشت زمان از محبوبیتش نکاسته بلکه به‌طرف‌داران و علاقه‌مندانش نیز روزبه‌روز افزوده می‌شود. زیبائی و مقبولیت فاینال فانتزی فقط به‌خاطر جذابیت، گرافیک خوب و صداگذاری عالی‌اش نیست بلکه داستان قوی و هدف‌مندش همیشه اولین و مؤثرترین عامل بازی کردن آن است. داستان‌هائی که از افسانه‌های شرقی الهام دارند و همیشه نیز روایت‌گر نبرد خیر و شر هستند. اولین با آقای ساکاگوچی (خالق تمام نسخه‌های فاینال فانتزی) به شرکت بازی‌سازی Square Soft که اینک به Square Enix تغییر نام داده است پیشنهاد داد تا بر روی یک پروژهٔ جدید با عنوان Final Fantasy (آخر تخیل) کار کند. Square Soft که در آن زمان تا مرز ورشکستگی پیش رفته و در حال از هم پاشیدگی بود این پیشنهاد را به‌عنوان آخرین نور امید پذیرفت. این بازی پس از مدتی ساخته شد و در سال ۱۹۸۷ عرضه گشت و موفقیت عظیمی را به‌ همراه داشت زیرا فروش غیر قابل تصور آن، ساکاگوچی و یارانش رایک شبه از فرش به عرش رسانده بود! (البته نه‌چندان هم یک‌شبه). این بازی برای کنسول NES (یا همان میکرو خودمان) و به سبک PRG ساخته شده‌ بود. داستان بازی دربارهٔ دنیائی بود که در تاریکی و غم غرق شده و در حال نابودی است تا این‌که چهار ناجی بشر از راه می‌رسند شاید به این اوضاع خاتمه دهند. موفقیت عظیم بازی فاینال فانتزی ۱ باعث شد تا در سال ۱۹۹۸ فاینال فانتزی ۲ ساخته شود. قسمت دوم از هر لحظه نسبت به قبل پیشرفت کرده بود و به‌همین دلیل بیش از پیش محبوب شد. داستان دربارهٔ چهار کاراکتر جدید بود که پدر و مادرشان توسط پادشاه شیاطین به ‌نام بارامیکا کشته شده بودند. این چهار قهرمان با نام‌های Lion,Maria,gusوfirion آماده شده بودند تا بارامیکا را نابود سازند. نکته‌ٔ جالب بازی، شخصیت دوگانهٔ Lion بود که نیمه‌ای تاریک داشت و به‌ شیطان تبدیل می‌شد، هرچند در پایان بر ذات بد خود غلبه کرده و دوباره به قهرمانان می‌پیوست. این بازی هم فقط برای کنسول NES ساخته شد.
● پروژهٔ فاینال فانتزی۳
دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۰ به سرانجام رسید و باز هم بر روی NES به بازار عرضه گردید. این بازی از نهایت قدرت کنسول فوق‌ استفاده کرده و پایان بسیار خوبی برای یک سه‌گانه بود. باز هم داستان دربارهٔ چهار شخصیت جدید بود که در گودالی گرفتار می‌شدند. آنها زمانی‌که می‌خواستند راه خروج را پیدا کنند سر از معبدی به نام ویندکریستال درآورند و متوجه شدند که باید به کمک شش قهرمان بشتابند و جادوگری بسیار قدرت‌مند به نام Zande را شکست دهند. سومین قسمت بازی، آمار فروش دو نسخهٔ قبلی را شکست و سازندگان را به فکر انداخت تا بر روی قسمت چهارم کار کنند اما کنسول NES از دور خارج شده بود و باید یک دستگاه بازی قوی‌تر جای آن را می‌گرفت. بنابراین Super NES با ورود خود نسل جدیدی از فاینال فانتزی را ارائه داد.
● فاینال فانتزی ۴
در سال ۱۹۹۱ عرضه گردید. گرافیک، صداگذاری و روند بازی بسیار پیشرفت کرده بود و در آن سال کار قابل قبول و رضایت‌بخشی به‌حساب می‌آمد. داستان بازی دربارهٔ فردی به نام Cecil بود. او با وجود این‌که آکنده از قدرت‌های شیطانی و پلید بود همواره تلاش می‌کرد تا خوب و یا به‌عبارتی قهرمان باشد. او با همراهی کردن دوستانش می‌کوشید تا چهار کریستال را که در اعماق زمین دفن شده بود پیدا کرده و نابود سازد. استقبال از بازی بسیار خوب بود و شرکت Square Soft را به موفقیتی دیگر رساند.
● فاینال فانتزی ۵
در سال ۱۹۹۲ بر روی Super NES ساخته و عرضه شد. داستان بازی همانند قسمت اول که دربارهٔ نابودی دنیا بود روایت می‌شد، زمین مورد حملهٔ شهاب‌سنگ‌های عظیم قرار گرفته بود. قهرمانان بازی با نام‌های Butz و Galuf به همراه نوه‌اش یعنی Krile و خواهران Tycoon با نام‌های Reina و Faris در اواسط بازی متوجه می‌شوند که یک موجود شیطانی با عنوان Death ـ X عامل این حوادث شوم است و به نبرد با او می‌پردازند. انبوه رئیس‌هائی که در این بازی وجود داشت این امکان را به بازیکن می‌داد که پیاپی خود را در مقابل آنها بیازماید.(۴۸ رئیس).
اسامی تعدادی از این رئیس‌ها که هنوز وجود آنها را در سری‌های جدید احساس می‌کنیم: Siren,Shiva,Ifrit,Biolos,Titan,Atmos,Odin,Omega,X-Death
این بازی به‌علت درجهٔ سختی و پیچیدگی بسیار زیاد وارد بازارهای اروپا نشد. به‌عبارتی دیگر آمار فروش بازی آن‌قدر در ژاپن بالا بود که نیازی به فروش جهانی احساس نمی‌شد.
● کار بر روی فاینال فانتزی ۶ بیش از دو سال طول کشید و سر انجام در اوایل آوریل ۱۹۹۴ وارد بازار گشت. لازم به ذکر است که این بازی آخرین فاینال فانتزی بود که بر روی Super NES ساخته شد و اما در مورد داستان بازی؛ دختری به نام Terra جادوگر جوانی بود که قدرتی عظیم داشت. پادشاه جستاهل و وزیرش کافکا برای رسیدن به قدرت‌های Alexander| جاودانه، Terra و افرادی مانند او را اسیر می‌کنند. Terra موفق به فرار می‌شود و به کمک گروه مخالفان پادشاه جستاهل، به قلعه او حمله‌ور می‌شود. موفقیت عظیم این بازی باعث شد تا در امریکا هم عرضه شود./ فاینال فانتزی ۶ به همراه قسمت اول و چهارم تنها قسمت‌هائی از این سری بازی‌ها بودند که در امریکا هم عرضه شدند. نکته جالب در این است که فاینال فانتزی ۶ پرفروش‌ترین بازی RPG در امریکا تا به امروز محسوب می‌شود!
● هفتمین سفر فانتزی Final Fantasy VII
اوج سری بازی‌های فاینال فانتزی به قمست هفتم آن ختم می‌شود که با تحویل عظیم خود مرزها را شکست و بر قلهٔ باز‌ی‌های RPG تا به امروز ایستاده است. پس از تلاش شبانه‌روزی آقای ساکاگوچی و دیگر کارکنان شرکت Square Soft که بیش از سه سال طول کشید سرانجام فاینال فانتزی ۷ در سال ۱۹۹۷ بر روی کنسول پلی‌استیشن ۱ عرضه شد. این بازی بر روی ۳ سی‌دی و با گنجاندن یک ساعت و سی دقیقه دموی قابل نمایش در آن که هنوز هم یک رکورد محسوب می‌شود نزدیک به ۷ میلیون نسخه در جهان فروش داشته است! Clad Strife (قهرمان اصلی بازی) سرباز جوانی است که به‌تازگی وارد گروهی آزادی طلب و عدالت‌جو شده است. کلود و دوستانش متوجه می‌شوند که قهرمان قدیمی و افسانه‌ای با نام Sephiroth که به‌نظر می‌رسید چند سال پیش مرده است، باز گشته و حس انتقام و تنفر وجودش را فرا گرفته و به شیطانی مخوف تبدیل شده است. دختری با نام Avalanche توسط Sephiroth کشته می‌شود، او هم‌چنان قصد دارد زمین را نابود سازد. مرگ Avalanche و اهداف شوم Sephiroth قهرمان داستان را بر آن می‌دارد تا جلوی او را بگیرند. High Wind, Barret Red, Cloud Strife, Cid Lockeheart, Aetis Wallance, Tifa kisaragei, Cait Sith, Gainsborough, Yuffie و شاید محبوب‌ترین آنها Valentine Vincent آن شنل قرمزی و دست مکانیکی‌اش در این بازی بزرگ به‌عنوان قهرمانان حضور داشتند. در فاینال فانتزی ۷ حتی شخصیت‌های ضد قهرمان نیز به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده بودند. و جذابیت‌های خاص خود را داشتند. شرکت Square Soft با فروش میلیونی این بازی به یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین شرکت‌های بازی‌سازی دنیا تبدیل شد. این شرکت مدتی بعد بازی Final Fantasy Collection را که شامل شش قسمت نخست این سری بازی بود در قالب یک سی‌دی برای پلی‌استیشن ۱ روانه بازار کرد.
در اوایل سال ۱۹۹۸ و قبل از انتشار قسمت هشتم، Square Soft بازی حاشیه‌ای خود را با عنوان Final Fantasy: Tactics عرضه کرد. بازی برای کنسول‌های گیم‌بوی Advance و پلی استیشن ۱ و اخیراً برای PSP ارائه شده و به سبک استراتژیکی ساخته شده بود و نسبت به فاینال فانتزی ۷ از گرافیک پائین‌تری برخوردار بود. داستان بازی درباره پسری نجیب‌زاده به ‌نام Ramaza Beaulve بود که بر علیه نیروی شیطانی که کلیسا را در بر گرفته بودند همراه بهترین دوستش یعنی Delita می‌جنگید. هرچند در اواخر بازی، Delita خیانت کرده و به دشمن می‌پیوندد. بازی FF:Tactics یک بازی حاشیه‌ای موفق بود که راه را برای دیگر فاینال فانتزی‌های حاشیه‌ای باز کرد که می‌توان به FF:Chronicles که برای کنسول‌های DS و گیم کیوب و پلی استیشن ۱ عرضه گردید و قرار است برای کنسول جدید Wii در سال ۲۰۰۷ نسخه جدیدی از آن تولید شود و FF: Origins اشاره کرد که این بازی تنها برای پلی‌استیشن ۱ در سال ۲۰۰۳ عرضه شد. این دو بازی بازسازی قسمت‌های اول و دوم بودند و موفقیت نسبی را نصیب خود کردند. همان گونه که گفته شد ورود فاینال فانتزی به پلی‌استیشن کاملاً خوش‌یمن بود و سه بُعدی شدن این بازی‌ها از قسمت ششم به بعد با استقبال زیادی روبه‌رو گشت. همین امر باعث شد تا قسمت‌های هشتم و نهم هم فقط برای پلی‌استیشن ۱ ساخته شود.
● آخرین روزهای عمر پلی‌استیشن ۱ با هشتمین و نهمین فانتزی
در تاریخ سپتامبر ۱۹۹۹ فاینال فانتزی ۸ ساخته و عرضه گردید. در این بازی تحولات و تغییرات زیادی به چشم می‌خورد. از ظاهر کاراکترها گرفته تا ظاهر جادوها و آیتم‌ها، همگی کاملاً جدید بودند. داستان بازی درباره پسر جوانی به نام Squall Leonhart که از اعضای گروه Seed بود می‌باشد. این گروه بر علیه جادوگر ایدیا می‌جنگید. Squall به همراه Riona Heartilly, Zell Dincht, Irvine, Kinneas, Selphe Tilmitt و Quistis Trepe پس از نابودی ایدیا باید به مصاف یولتیمسیا می‌رفتند. این بازی یکی از بهترین‌های این‌سری محسوب می‌شود و فروش فوق‌العاده‌ای داشته است. بازی در ۴ سی‌دی عرضه شد و طرفداران زیادی پیدا کرد. هرچند با تمام اوصاف باز هم نتوانست موفقیت قسمت هفتم را تکرار کند و به محبوبیت آن برسد. این فاینال فانتزی حدود شش میلیون نسخه از آن به فروش رفت که ۳ میلیون و ششصد هزار نسخه آن در ژاپن و یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار نسخه آن در امریکا و یک میلیون و صد و بیست هزار نسخه آن در اروپا به فروش رسید که باز هم از فروش فاینال فانتزی ۷ که حدود هفت میلیون نسخه بود کمتر است.
شرکت Square Soft در سال ۲۰۰۰ فاینال فانتزی ۹ را در ۴ سی‌دی برای کنسول پلی‌استیشن ۱ عرضه کرد. بازی تفاوت‌های بسیاری نسبت به دو قسمت پیش داشت و به‌جای روایت کردن داستانی از آینده (مانند قسمت‌های هفتم و هشتم) درباره گذشته و افسانه‌های کهن (مانند شش قسمت نخست) سخن می‌گفت. داستان بازی درباره سرزمینی بود که یک ملکه در آن حکم فرمائی می‌کرد ولی با گذشت زمان رفتار ملکه تغییر کرد و به‌دستور او به کشورهای همسایه حمله شد. دختر ملکه که Garnet نام داشت به همراه Zidan (قهرمان بازی) موفق می‌شوند به اسرار تغییر رفتار ملکه پی ببرند. در حقیقت ملکه توسط جادوگر کوجیا کنترل می‌شد و .... این بازی بر خلاف همیشه نتوانست چندان موفق باشد. عده‌ای علت این امر را داستان نه‌چندان قوی آن می‌دانستند و عده‌ای دیگر نبود شخصیت‌های انسانی را دلیل این امر قلمداد می‌کردند زیرا تمامی کاراکترهای بازی به جز Garnet و Zidan (که البته او هم یک دُم عجیب داشت!) موجوداتی غیر انسانی بودند. البته فاینال فانتزی ۹ به بهترین شکل ممکن مفهوم عشق، محبت، فداکاری و از خودگذشتگی را به بازی‌کننده‌ها القا می‌کرد به‌طوری که در پایان بازی رابطه عاشقانه‌ای بین Zidan و Garnet به وجود می‌آمد. در کل، این بازی در کنار Dino Crisis۲ شرکت Capcom از آخرین شاهکارهائی بودند که در سال ۲۰۰۰ و در روزهای پایانی عمر پلی‌استیشن ۱ عرضه شدند.
● ادامه راه فانتزی در PS۲ فاینال فانتزی X (شماره دهم)
در سال ۲۰۰۱ برای کنسول جدید سونی یعنی پلی‌استیشن ۲ عرضه شد. البته اسم سازنده بازی از Square Soft به Squar Enix تغییر نام یافته بود و این‌کار به‌خاطر متحد شدن دو شرکت بزرگ بازی‌سازی ژاپنی بود. شرکت Enix، خود از بازی‌سازان سبک RPG بود که سری Dragon Quest را در کارنامه داشت. ساکاگوچی نهایت تلاش خود را به کار برد تا قسمت نهم را جبران کند و با یک بازگشت افسانه‌ای، یک‌بار دیگر نام بازی فاینال فانتزی را به عرش برساند که البته کاملاً هم موفق شد. فاینال فانتزی ۱۰ تغییرات زیادی را به خود دید. به‌عنوان مثال برای اولین بار در این بازی‌ها به‌جای زیرنویس انگلیسی و یا ژاپنی (که به‌عنوان دیالوگ‌های کارکترها به‌حساب می‌آمد) از دوبله و استفاده صداپیشگان بهره می‌برد. داستان بازی درباره پسری به نام Tidus بود که از بازیکنان ورزشی با عنوان بلیتزبال بازی می‌کرد موج عظیمی از آب نیمی از شهر را خراب کردند. اتفاقات عجیبی افتاد و موجودات بیگانه فضائی به شهر حمله کردند. دراین میان مردی به نام Auoron به کمک Tidus شتافت و ادامه ماجرا.
بازی با موفقیت عظیمی روبه‌رو شد به‌طوری‌که در همان سال، اولین فیلم کاملاً کامپیوتری (انیمیشن) فاینال فانتزی با عنوان Final Fantasy:The Spirits Within بر روی پرده سینماهای جهان رفت و نامزد جایزه اسکار شد! داستان فیلم درباره دختر جوانی به‌نام آکی راس بود که به‌کمک دوستانش با ارواحی که از سیاره دیگر به زمین حمله کرده بودند می‌جنگید. سکانس تأثیر گذار فیلم زمانی بود که همکار آکی به‌خاطر فداکاریش کشته می‌شد. خیلی از منتقدین و بازی کننده‌ها معتقدند که این موفقیت‌های پیاپی، مسئولان شرکت Squar Enix را بسیار مغرور کرده بود زیرا به راحتی آب خوردن مهره کلیدی خود یعنی آقای ساکاگوچی را از دست دادند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که بدون ساکاگوچی هم می‌توانند موفق باشند و هر ساله فاینال فانتزی جدیدی ارائه دهند. اما تفکرات آنها کاملاً غلط بود.
● فاینال فانتزی XI (قسمت یازدهم)
یک بازی کاملاً Online بود که در سال ۲۰۰۲ برای پلی‌استیشن ۲ ساخته شد. داستان نسبتاً ضعیف و آنلاین بودن بازی (که باعث شد در کشورهای بسیاری از جمله کشور خودمان بسیار محدود عرضه شود) به یک شکست بزرگ تبدیل شد. شاید بتوان گفت این اولین بازی از این‌سری به چنین سرنوشتی دچار شد. پس از این شکست تلخ، ایدهٔ جالبی در ذهن یکی از خلاقان شرکت Square Enix شکل گرفت؛ ساختن دنباله‌ای بر قسمت دهم!
Final Fantasy X۲ که در سال ۲۰۰۳ برای پلی‌استیشن ۲ ساخته شد اولین بازی از سری فاینال فانتزی بود که ادامه قسمت قبل را دنبال می‌کرد. همان‌طور که می‌دانید تمامی فاینال‌ فانتزی‌ها هرکدام داستانی جداگانه و متفاوت داشتند و حتی در گذشته و یا آینده روایت می‌شدند اما X-۲ همهٔ سنت‌ها را در هم شکست. تمامی شخصیت‌های داستان این بازی را دختران تشکیل داده بودند که مهم‌ترین آنها Rikku و Paine بودند که از بازیکنان بلیتزبال و عضو یک گروه خاص بودند. این بازی موفق‌تر از فاینال فانتزی ۱۱ بود ولی باز هم فقط یک بازی معمولی به‌حساب می‌آمد و هرگز چیزی به‌عنوان یک شاهکار به‌حساب نیامد. شرکت Square Enix پس از X-۲، فاینال‌های جدیدی را عرضه کرد به نامه‌های FF:Crystal Chronicle و FF: Tactics Advance که برای کنسول‌های مختلف ساخته شدند که البته این‌بار هیچ‌کدام از این بازی‌ها برای پلی‌استیشن ۲ عرضه نشدند و در ضمن چندان هم موفق نبودند. دو قسمت بازی زیبا و کارتونی Kingdom Hearts که کار مشترک Square Enix و Disny بود به موفقیت قابل قبولی دست یافت و این به‌خاطر حضور در شخصیت‌های محبوب قسمت‌های هفتم و دهم فاینال فانتزی بود که به‌صورت مهمان در این دو بازی حضور داشتند. مسئوولان شرکت سازنده به این نتیجه رسیدند که تنها چیزی که می‌تواند آنها را از این بحران نجات دهد ساختن (بازسازی) و دنباله‌سازی و خلق یک فیلم سینمائی کامپیوتری از فاینال فانتزی ۷ است. فیلم کامپیوتری FF VII: Advent Childern (نجات کودکان) یک پدیده در دنیای سینماست. داستان فیلم پس از پایان قسمت هفتم بازی اتفاق می‌افتد و تمامی شخصیت‌های محبوب یک‌بار دیگر در کنار هم قرار می‌گیرند. استقبال چشمگیر از این فیلم باعث شد تا بازی FF۷: Advent Childern برای کنسول دستی سونی یعنی PSP ساخته شود. در اواسط سال ۲۰۰۶ یک بازی دیگر از فاینال فانتزی ۷ برای پلی‌استیشن ۲ ساخته شد. این بازی که FF VII: Dirge of Cerberus (عزای سِربریوس) نام داشت شاهکار بود که طرفداران را پس از سال‌ها انتظار به آرزوی خود رساند. بازی به سبک اکشن بود ولی آن‌قدر جذابیت داشت که علاقه‌مندان، آن ‌را بارها و بارها به انتها می‌رساندند. داستان بازی دربارهٔ یکی از شخصیت‌های فرعی و البته محبوب قسمت هفتم یعنی وینسیت ولنتاین بود. سه سال از ماجرای قسمت هفتم گذشته است، در یک شب که مردم به‌خاطر امر خاصی جشن گرفته‌اند شهر مورد هجوم لشگری از نیروهای بیگانه قرار می‌گیرد. وینسیت به مقابله با این لشگر برمی‌خیزد و در ماجرائی متوجه گذشتهٔ مبهم خود می‌شود. او درمی‌یابد که چرا دست چپش را از دست داده و پی می‌برد که چگونه دختر مورد علاقه‌اش را از دست داده است. نکتهٔ جالب بازی عنوان آن یعنی عزای سربریوس است. کارگردان بازی آقای تاکایوشی ناکازاتو در این‌باره گفته است که سربریوس نام موجودی افسانه‌ایست که سه سر دارد. نام اسلحهٔ وینسیت هم سربریوس است که سه لول دارد و در هنگام شلیک با این اسلحه صدائی همانند زوزه به گوش می‌رسد که نوعی عزاداری برای سربریوس است. این بازی چند ماه بعد برای گوشی‌های موبایل هم عرضه گشت.
به‌تازگی یعنی در آخرین روزهای سال ۲۰۰۶ فاینال فانتزی ۱۲ که شرکت Square Enix بر روی آن چهار سال مداوم کار کرده بود عرضه شد. بازی گرافیک فوق‌العاده‌ بالائی دارد و داستان قوی و دیگر خصوصیاتش حاصل دست‌رنج و تلاش آقای ساکاگوچی است زیرا چند سال پیش که ساکاگوچی از Square Enix نرفته بود بر روی این بازی کار می‌کرد و بیش از نیمی از آن‌ را تکمیل کرده بود که با جدائی از این شرکت پروژه متوقف شد و تا اواخر ۲۰۰۶ ساخت بازی به طول انجامید. داستان این بازی دربارهٔ زیاده‌خواهی‌های امپراتورهاست، پادشاهانی که برای کسب قدرت به جان هم می‌افتند. قهرمانان بازی را افرادی تشکیل می‌دهند که هرکدام از این جریان‌ ضربه‌ای سخت خورده‌اند. Vaan, Ashe,Balthier, Penelo,Fren, Basch نام این کاراکترها هستند که هرکدام از قدرت‌های خاصی برخوردارند. بازی فروش خوبی داشته است و در نظرسنجی مجلهٔ Gamespot در کنار Okami شرکت Capcom جزو بهترین بازی‌های PS۲ در سال ۲۰۰۶ قرار گرفته‌اند.
برای آینده و کنسول‌های نسل بعد هم فاینال فانتزی در راه است. بازسازی کامل فاینال فانتزی ۷ و فاینال فانتزی ۱۳ از پروژه‌های بعدی شرکت Square Enix است که قول آن برای کنسول PS۲ داده شده و به‌نظر می‌رسد از بهترین بازی‌های سال‌های آتی باشند. البته این شرکت وعدهٔ قسمت نهم Dragon Quest را هم داده است. در پایان بهتر است یک‌بار دیگر از آقای هیرنوبو ساکاگوچی یاد کنیم، او اینک خود استودیوی مستقل Mist Walker را تأسیس کرده و با دو بازی جدید خود یعنی Blue Dragon و Lost Odyssey برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ امیدوار است بازگشتی مقتدرانه داشته باشد. پلی‌استیشن ۳ و ایکس ۳۶۰ از ابتدای ورودشان رقابت تنگاتنگی دارند باید دید کدام‌یک برنده می‌شوند؟ آیا Blue Dragon سند پیروزی ایکس باکس مایکروسافت را امضا می‌کند یا فاینال فانتری ۱۳ ناجی پلی‌استیشن می‌شود؟ آقای هیرنوبوساکاگوچی اینک استودیوی مستقل Mist Walker را تأسیس کرده و با دو بازی جدید خود یعنی Blue Dragon و Lost Odyssey برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ امیدوار است بازگشتی مقتدرانه داشته باشد.
احسان صادقی
منبع : مجله بازی‌های رایانه‌ای