چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا

رابطه متقابل ذهن و بدن


رابطه متقابل ذهن و بدن
امروزه بسیار اندك‌اند دانشمندانی كه تاثیر عوامل روانی یا رفتاری را كه تقریبا در تمام بیماری‌های طبی مشهود است، قبول نداشته باشند.
امروزه وحدت میان ذهن و بدن و تعامل آنها با یكدیگر به اثبات رسیده است. به‌طور كلی اعتقاد بر این است كه عوامل روان‌شناختی در پیدایش همه بیماری‌ها نقش دارند. اینكه آیا این نقش مربوط به شروع، پیشرفت، وخامت یا تشدید بیماری است یا با زمینه‌سازی یا واكنش نسبت به بیماری ارتباط دارد، مطلبی است كه درباره آن بحث می‌شود و از یك اختلال تا اختلال دیگر متفاوت است. در اصل، مشكلات رفتاری یا روانی می‌توانند به‌طور ناخواسته بر سیر یا عاقبت یك بیماری طبی عمومی تاثیر قابل ملاحظه‌ای گذاشته و یا خطر نتیجه‌ای ناخواسته‌ را در شخص به میزان زیادی افزایش دهند. امروزه بسیار اندك‌اند دانشمندانی كه تاثیر عوامل روانی یا رفتاری را كه تقریبا در تمام بیماری‌های طبی مشهود است، قبول نداشته باشند.
یكی از اولین مطالعاتی كه در زمینه اثرات عوامل روحی - روانی بر بیماری‌های جسمی صورت گرفت، به‌وسیله فردی به نام <ویلیام بومون> انجام شد. او بیماری داشت به نام <سنت مارتین> كه این بیمار به‌دلیل زخم گلوله در ناحیه شكم و معده دچار صدمه شده بود، به‌صورتی كه بخشی از معده او قابل رویت بود. "بومون" دریافت طی حالت‌هایی كه بار هیجانی زیادی دارند، مخاط معده این بیمار پرخون و یا رنگ پریده می‌شود و این نشان می‌داد كه هیجانات بر جریان خون معده موثرند.
امروزه كلمه استرس را زیاد می‌شنویم. این لغت شامل هر چیزی می‌شود (اعم از واقعی، نمادین یا تصوری) كه بقای فرد را با خطر و تهدید مواجه می‌كند. واكنش بدن به استرس، به معنای یاد شده، شامل به راه انداختن مجموعه‌ای از پاسخ‌ها است كه تلاش می‌كنند تا اثر عامل استرس‌زا را كاهش داده و تعامل بدن را به حالت اولیه بازگردانند. با وجود اینكه درباره پاسخ فیزیولوژیك به استرس حاد اطلاعات زیادی در دست است ولی آنچه درباره پاسخ به استرس مزمن می‌دانیم، بسیار كمتر است.
بسیاری از عوامل استرس‌زا، مدت زمان طولانی‌ رخ می‌دهند و یا اینكه عواقب دیرپا و درازمدتی دارند. برای مثال، از دست دادن همسر ممكن است ما‌ه‌ها یا حتی سال‌ها تنهایی را به‌دنبال داشته باشد و یا قرارگرفتن در معرض یك حمله خشونت‌بار می‌تواند تا چند سال نگرانی و تشویش در پی داشته باشد. طبیعی است كه اعضای مختلف بدن نیز از این تغییرات در سیستم فیزیولوژیك بدن بی‌نصیب نمی‌مانند.
● باز هم رد پای شخصیت
برخی از محققان معتقدند علاوه بر استرس‌های عمومی نظیر طلاق یا مرگ همسر، برخی شخصیت‌ها و تعارض‌های خاص با بعضی از بیماری‌های جسمی ارتباط دارند. در این زمینه دو تیپ كلی برای شخصیت ذكر شده است: اولی، شخصیت تیپ A است. این افراد، سخت‌كوش، رقابتگر، پرخاشگر هستند و در مقابل آنها شخصیت تیپ B قرار دارد كه افرادی خونسرد و آرام هستند. آنهایی كه شخصیت تیپ A دارند، بیشتر از گروه تیپ Bبه بیماری‌های حاد قلبی مبتلا می‌شوند و این امر طی مطالعات گسترده، ثابت شده است.
● ۴۳ رویداد مهم زندگی
دانشمندان در كشورهای غربی، به دنبال مطالعات فراوان و گسترده، جدولی را تهیه كرده‌اند كه شامل ۴۳ رویداد مهم زندگی است. به هر یك از این رویدادها نمره‌ای به‌عنوان امتیاز داده شده و این نمره‌دهی از عدد صد محاسبه شده است. برای مثال، مرگ همسر صد واحد، طلاق ۷۳ واحد، جدایی از همسر ۶۵ واحد و مرگ عضو نزدیك خانواده ۶۳ واحد است. این جدول با پرسش از صدها نفر از زمینه‌های اجتماعی گوناگون برای تعیین میزان نسبی انطباق لازم ناشی از حوادث زندگی تنظیم گردید. تجمع بیش از ۲۰۰ واحد تغییر زندگی در یك سال، امكان بروز برخی اختلالات جسمی را در همان سال بالا می‌برد. جالب اینجاست، افرادی كه با استرس‌های عمومی به شكلی خوش‌بینانه برخورد می‌كنند (نه بدبینانه)، كمتر در معرض ابتلا به اختلالات مختلف هستند و اگر هم مبتلا شوند آسان‌تر درمان می‌شوند. طبیعتا این جدول براساس فرهنگ غربی تنظیم شده است و استفاده از آن در ایران نیاز به اصلاحاتی دارد. برخی از دیگر موارد ذكر شده در این جدول عبارتند از: اخراج از كار، ازدواج، بارداری، تغییر شكل، درگیر شدن با قانون، تغییردادن محل سكونت، تغییردادن مدرسه، رفتن فرزند از خانه (به‌دلیل ازدواج؛ ادامه تحصیل یا غیره)، تعطیلات و ...
برخی از بیماری‌ها یا وضعیت‌های روانی كه بر حالات جسمی اثر عمده می‌گذارند:
افرادی كه مبتلا به اختلال افسردگی هستند، احتمال كمتری دارد كه یك حمله یا سكته قلبی را پشت سر بگذارند تا افرادی كه چنین خلقی را تجربه نمی‌كنند. خلق افسرده حتی باعث تاخیر در بهبود زخم جراحی نیز می‌شود. بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی، حملات آسم را بیشتر تجربه می‌كنند. در اصل امروزه كاملا ثابت شده است كه اضطراب همچون عفونت‌های تنفسی، یكی از عوامل تشدیدكننده حملات آسم است.
برخی از افراد به‌دلیل صفات خاص شخصیتی خود - كه از حوصله این بحث خارج است - به انكار بیمارگونه وضعیت طبی خود دست می‌زنند و مثلا نیاز به جراحی را به دلیل بیماری سرطان، رد می‌كنند و تحت هیچ شرایطی تن به توصیه‌های پزشك معالج خود نمی‌دهند. به این ترتیب، میدان را برای تاخت و تاز بیماری پیشرونده سرطان مهیا می‌كنند. در مواردی این انكار بیمار‌گونه و مقاومت شدید در مقابل درمان آن‌قدر ادامه می‌یابد كه دیگر از دست پزشك معالج كاری برنمی‌آید. گاه نیز بیمار از تشخیص پزشك خود خشمگین می‌شود و با عصبانیت و پرخاشگری بر سر این تشخیص به بحث با پزشك می‌پردازد. این نوع رفتارهای خصمانه و تحت فشار در بیماران قلبی - عروقی بسیار خطرناك و مهلك است. در پاره‌ای از موارد هم رفتارهای غیربهداشتی و غیرانطباقی بر اختلال طبی اثر می‌گذارند، از آن جمله می‌توان به ورزش نكردن یا پرخوری در افراد با اضافه وزن كه در معرض خطر بیماری‌های قلبی هستند، اشاره كرد.
همان‌طور كه ملاحظه می‌كنید، كلیه صفات شخصیتی، رفتارها، طرز برخورد و خلاصه واكنش‌های نشات گرفته از روح و روان، تاثیرات گسترده و طولانی‌مدت بر سیستم‌های دیگر بدن دارند.
گرفتارشدن در دام مشكلات زندگی روزمره، بیشتر وقت‌ها توجه ما را از این اصل مهم در زندگی منحرف می‌كند. در اصل، درمان فشارخون، سوءهاضمه و زخم‌های گوارشی، سردرد، دردهای كمر، دردهای قلبی، آسم، آكنه و بسیاری از مشكلات بدون توجه به آرام‌كردن ذهن و در دست گرفتن صفات شخصیتی برای كنترل آنها، ناقص و غیر كارآمد خواهد بود. ساده‌انگارانه است اگر تصور كنیم، با خوردن یك دارو به تنهایی قادریم به تمام ابعادی كه در فوق ذكر كردیم، مسلط شویم. امروزه روش‌های ساده و متنوعی برای كنترل روح و روان ابداع شده است. یكی از اصول این روش‌ها كه گاه درمانی است و در برخی اوقات نیز جنبه پیشگیری دارد كوتاه‌مدت بودن آنهاست چرا كه سبك زندگی امروزه كه بسیار پرمشغله است، اجازه و فرصت درمان‌های طولانی و وقت‌گیر را نمی‌دهد.
‌دكتر ژامك مدرسی - روانپزشك
منبع : روزنامه سلامت