
به گزارش خبرنگار دانش و فناوری گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در طول تاریخ، دریاها شریانهای حیاتی تمدن، تجارت و قدرت بودهاند. همانطور که آلفرد تایر ماهان، استراتژیست دریایی، بیان کرد، هرکس بر دریاها حکومت کند، بر تجارت جهانی حکومت میکند؛ و هرکس بر تجارت جهانی حکومت کند، بر ثروت جهان و در نتیجه بر خود جهان حکومت میکند.
قرن بیستم، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، شاهد تسلط تقریباً بلامنازع یک قدرت دریایی بود: نیروی آمریکا. این نیرو، با پشتیبانی اروپا، به ویژه نیروی دریایی انگلیس،سیطره جهانی را غالب کرد که اغلب از آن به عنوان امپراتوری دریایی آمریکا یاد میشود.
اما قرن بیست و یکم، صحنهی یک دگرگونی ژئوپلیتیکی شگرف است. آبهای آرام تسلط غرب، اکنون با امواج قدرتمند یک رقیب جدید و جاهطلب متلاطم شده است. در ادامه به تحلیل و معرفی پنج نیروی دریایی قدرتمند برتر جهان میپردازیم:
.
۱. اژدهای در حال صعود،بررسی نیروی دریایی چین

هیچ داستانی در تاریخ نظامی مدرن به اندازهی رشد نیروی دریایی چین چشمگیر نیست. سه دهه پیش، چین صرفا یک نیروی دریایی آبهای سبز بود؛ ناوگانی ساحلی که عمدتاً برای دفاع منطقهای طراحی شده بود. امروز، این نیرو در مرکز یک تحول تاریخی قرار دارد که هدف آن ن جابجایی نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام غربی و فراتر از آن است.
قدرت در اعداد: بر اساس بسیاری از معیارها، به ویژه تعداد کل شناورها، نیروی دریایی چین در حال حاضر بزرگترین نیروی دریایی جهان است. اما این فقط یک بازی اعداد نیست؛ این سرعت رشد است که نفسگیر است. چین دارای بزرگترین صنعت کشتیسازی در جهان است و شناورهای جنگی جدید را با سرعتی تولید میکند که از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون دیده نشده است. در حالی که آمریکا برای ساخت یک ناوشکن جدید تلاش میکند، چین ممکن است در همان زمان سه یا چهار فروند را به آب بیندازد.

جهش تکنولوژیک: در گذشته، شناورهای چینی به عنوان کپیهای ضعیفتر از طرحهای روسی یا غربی نادیده گرفته میشدند. این دوران به پایان رسیده است. ناوشکنهای Type 055 چین، توسط بسیاری از تحلیلگران، قدرتمندترین شناورهای رزمی سطحی در جهان محسوب میشوند؛ شناورهایی که از نظر اندازه و تسلیحات، بیشتر شبیه رزمناو هستند و همتایان آمریکایی خود مانند کلاس آرلی برک را به چالش میکشند.

نقطهی اوج این پیشرفت، ناو هواپیمابر فوجیان Type 003 است. دو ناو اول چین لیائونینگ و شاندونگ از فناوری سطح شیبدار استفاده میکردند که توانایی هواپیماها را محدود میکرد. اما فوجیان مجهز به سیستم پرتاب الکترومغناطیسی EMALS است؛ فناوریای که تا همین اواخر، فقط در انحصار آخرین ناوهای هواپیمابر کلاس فورد آمریکا بود. این یک جهش نسلی است که به چین اجازه میدهد تا هواپیماهای سنگینتر، با سوخت بیشتر و سلاحهای بیشتر را به پرواز درآورد.

استراتژی روشن: برخلاف آمریکا که تعهدات جهانی دارد، چین بر یک منطقه متمرکز است: اقیانوس آرام غربی. استراتژی آن ضد دسترسی/منع منطقهای است؛ ایجاد یک حباب دفاعی غیرقابل نفوذ که عملیات آمریکا را در نزدیکی سواحل چین به ویژه در مورد تایوان بسیار پرهزینه و خطرناک میکند. این نیرو با پشتوانهی زرادخانهی عظیم موشکهای بالستیک ضد کشتی مانند قاتل ناو هواپیمابر DF-21D، به طور سیستماتیک در حال از بین بردن برتری دریایی آمریکا در حیاط خلوت خود است.
۲. آمریکا به این راحتی ها از جایگاه قدرت دریایی پایین نمیآید

نیروی دریایی آمریکا هنوز هم، بر اساس مجموع تناژ، برتری تکنولوژیک، و مهمتر از همه، قدرت ناوگان هواپیمابر، قدرتمندترین نیروی دریایی جهان از منظر کیفیت برآورد میشود. یازده ناو هواپیمابر غولپیکر هستهای آن، ستون فقرات قدرت نظامی آمریکا در سراسر جهان هستند. هر یک از این ناوها یک فرودگاه شناور با نیروی هوایی قویتر از اکثر کشورهای جهان است. ناوگان زیردریایی آن، که تماماً هستهای است، یک قدرت ویرانگر متحرک محسوب میشوند که برای هر نوع جنایت و خرابکاری آموزش دیده اند.
نشانههای افول: کاهش کمی تعداد شناورها و فرسودگی بالای ناو های فعلی( مشکل کیفی) و پیشروی چین در تولید و عملیاتی کردن ناو های نسل جدید جایگاه آمریکا را متزلزل کرده است.
فرسودگی و تعهدات بیش از حد: : نیروی دریایی آمریکا نماد استعمار و سلطه آمریکا در جهان است و در تمام دریاها حضور قانونی و غیرقانونی دارد که باعث فرسودگی و استهلاک بالای ناوگانش میشود.
بحران نگهداری: گزارشهای متعددی حاکی از آن است که کارخانههای کشتیسازی آمریکا در تلاش برای تعمیر و نگهداری ناوگان فعلی هستند. زیردریاییها و کشتیهای جنگی ماهها یا حتی سالها بیش از زمان برنامهریزی شده در اسکلههای خشک میمانند. این بحران نگهداری به این معنی است که اگرچه آمریکا روی کاغذ شناورهای زیادی دارد، اما تعداد شناورهای آماده برای نبرد در هر زمان معین، به طور نگرانکنندهای کم است.

شکاف در کشتیسازی: در حالی که چین کارخانههای کشتیسازی خود را گسترش داده، پایگاه صنعتی دریایی آمریکا کوچک شده است.آمریکا برای جایگزینی شناورهای قدیمی خود با سرعت کافی دچار مشکل است. برنامههایی مانند کشتی جنگی ساحلی LCS به عنوان شکستهایی پرهزینه تلقی میشوند و ناوگان در حال کوچک شدن است، حتی در حالی که تهدیدها در حال افزایش است.
چالش تکنولوژیک: برای اولین بار از زمان جنگ سرد، برتری تکنولوژیکی آمریکا به چالش کشیده شده است. موشکهای هایپرسونیک چین و روسیه، دفاع ناوهای هواپیمابر آمریکایی را که برای دههها شکستناپذیر تلقی میشدند، زیر سوال بردهاند.
نیروی دریایی آمریکا مانند یک بوکسور قهرمان سنگینوزن پا به سن گذاشته است؛ هنوز هم حرف های زیادی برای گفتن دارد اما کندتر شده، به سختی نفس میکشد و رقیب جوانتر، سریعتر و باانگیزه تر، به وضوح در حال عملیات است.
۳. نیروی دریایی انگلیس، پیرمرد دریایی رو به بازنشستگی

زمانی بود که انگلیسی ها بر امواج حکومت میکردند. نیروی دریایی سلطنتی برای قرنها بزرگترین و قدرتمندترین نیروی دریایی جهان بود. اما قرن بیستم و بیست و یکم، داستان افول مستمر این قدرت استعماری بوده است.
کیفیت بالا، کمیت پایین: نیروی دریایی سلطنتی امروزی یک نیروی کوچک اما بسیار پیشرفته و حرفهای است. در واقع سیاست انگلیسی ها گذر از کمیت به کیفیت بوده که البته تبعات زیادی در ارزیابی فنی این نیرو به عنوان یک قدرت جهانی داشته است.
واقعیت تلخ افول: با این حال، افول در اینجا یک واقعیت آماری است. انگلیس با کمبود مزمن بودجه، مشکلات استخدام نیرو و ناوگانی که به طرز خطرناکی کوچک شده است، دست و پنجه نرم میکند.
ناوگان شکننده: کل نیروی شناورهای سطحی رزمی ناوشکنها و ناوچهها به کمتر از ۲۰ فروند کاهش یافته است. این تعداد آنقدر کم است که نیروی دریایی برای انجام تمام تعهدات جهانی خود، از اسکورت ناوهای هواپیمابر گرفته تا گشتزنی ، دچار مشکل است.
مشکلات عملیاتی: گزارشهایی مبنی بر اینکه یکی از دو ناو هواپیمابر جدید به دلیل مشکلات فنی یا کمبود خدمه زمینگیر شده، مکرر است. اخباری مبنی بر همنوعخواری قطعات استفاده از قطعات یک کشتی برای تعمیر کشتی دیگر نشاندهندهی فشار شدید بر منابع است.
شکاف بین جاهطلبی و واقعیت: انگلیس پس از برگزیت، استراتژی بریتانیای جهانی و چرخش به سمت اقیانوس هند-آرام را اعلام کرد. اما واقعیت این است که نیروی دریایی آن به سختی توانایی حفظ حضور پایدار در خارج از آبهای اروپا را دارد.
۴. شکارچی خاموش، نیروی دریایی روسیه

نیروی دریایی روسیه امروزه در بخشی سطحی یک نیروی نظامی آسیب دیده محسوب میشود و به شدت نیازمند بازسازی اساسی است. از یک سو، ناوگان سطحی آن تا حد زیادی میراث فرسودهی دوران شوروی است. تنها ناو هواپیمابر آن، آدمیرال کوزنتسوف، بیشتر وقت خود را در تعمیرات فاجعهبار گذرانده است و سخن از اوراق شدن آن به میان آمده و از طرف دیگر غرق شدن رزمناو مسکوا در جنگ اوکراین، آسیبپذیری شناورهای سطحی را عیان کرد.
اما قدرت واقعی روسیه در سطح آب نیست؛ در زیر آب است. روسیه اپراتور یکی از بزرگترین، پیشرفتهترین و ترسناکترین ناوگانهای زیردریایی در جهان است. زیردریاییهای هستهای تهاجمی آن مانند کلاس یاسن به قدری بیصدا هستند که نیروی دریایی آمریکا آنها را یک تهدید بزرگ میداند. این زیردریاییها، همراه با زیردریاییهای موشک بالستیک ستون فقرات بازدارندگی هستهای روسیه، قدرت واقعی نیروی دریایی روسیه هستند. علاوه بر این، روسیه در توسعهی موشکهای مافوق صوت مانند زیرکُن که میتوانند از شناورهای کوچک شلیک شوند، پیشگام بوده و تهدیدی نامتقارن برای ناوگانهای بزرگتر ایجاد میکند.
۵. نیروی دریایی ژاپن، کسی باور نمیکند حتی وجود داشته باشد!

ژاپن، به دلیل تحت اشغال آمریکا بودن، نیروی دفاعازخود دارد که همان وظیفه و بودجه ارتش را برعهده دارد اما در فرماندهی و سیاست گذاری بار مضاعف نیروهای آمریکایی را هم بر عهده دارند. این نامگذاری نباید کسی را فریب دهد. ژاپن یکی از مدرنترین، حرفهایترین و قدرتمندترین ناوگانهای جهان است.
قدرت اصلی ژاپن در جنگ ضد زیردریایی ASW و ناوگان بزرگ و پیشرفتهی ناوشکنها نهفته است. ناوشکنهای کلاس مایا و کونگو مجهز به سیستم راداری Aegis هستند و یک سپر دفاع موشکی حیاتی ایجاد میکنند.
نکتهی قابل توجه، تغییر دکترین ژاپن در پاسخ به ظهور چین است. ژاپن در حال تبدیل دو ناوشکن بالگردبر کلاس ایزومو به ناوهای هواپیمابر سبک است تا بتوانند جنگندههای رادارگریز F-35B را حمل کنند. این اولین ناوهای هواپیمابر ژاپن از زمان جنگ جهانی دوم خواهند بود و نشاندهندهی چینش جدید آمریکا در مقابل چین است.
تغییر چینش قدرت های دریایی

دریای قرن بیست و یکم، صحنهی یک درام ژئوپلیتیکی پرتنش است. این گزارش نشان داد که چگونه توازن قدرت دریایی در حال تغییر است.
نیروی دریایی چین با سرعتی بیسابقه در حال ساخت ناوگانی است که نه تنها از نظر تعداد، بلکه به طور فزایندهای از نظر کیفیت نیز در حال پیشی گرفتن است. این یک صعود مستقیم به سمت قلهی قدرت دریایی است.
در مقابل، نیروی دریایی آمریکا با چالشهای اساسی فرسودگی، نگهداری و سرعت پایین نوسازی مواجه است. این یک یک افول واضح در برابر رقیب چینی است.
و نیروی دریایی سلطنتی ، نمادی از یک قدرت دریایی تاریخی است که اکنون با واقعیتهای یک ناوگان کوچک و منابع محدود دست و پنجه نرم میکند؛
آبهای جهان در حال گرم شدن هستند. روسیه و ژاپن بازیگران حیاتی منطقهای باقی میمانند، اما رقابت اصلی بین پکن و واشنگتن است. دهههای آینده مشخص خواهد کرد که آیا قرن آمریکایی در دریاها به پایان میرسد و آیا ما در آستانهی قرن چینی در اقیانوس آرام هستیم یا خیر.
منبع : خبرگزاری دانشجو

















































