سالهاست که کارشناسان و متخصصان بسیاری از حوزهها؛ درخصوص رویکردها و شیوههای مواجهه با مسائل و سیاستگذاریها، به حکمرانان و دولتها پند میدهند که اگر ساختارهای حکمرانی اصلاح نشود، کشور با انبوهی از بحرانها روبهرو خواهد شد، اما برای بسیاری از هشدارها یا گوش شنوایی پیدا نشد، یا اگر هم پیدا شد، در مقام عمل، اقدام متناسب صورت نپذیرفت. آنچه امروز تحت عنوان ناترازی از آن یاد میشود، نه تنها موضوع جدیدی نیست، بلکه ورشکستگیهای عمیقی است که شاید برای کاهش اثر روانی آنها، عناوین جدیدی همچون «ناترازی» …