او بارها گفته بود که هر بار برای فیلمی سفر میکرده، اگر هم فیلم ساخته نمیشده، آن چشمانداز در ذهنش میمانده تا روزی بدل به داستانی شود. همین وسواس در انتخاب مکان، سبب شد که بیشتر نقاطی که روزی در قاب او جاودانه شدند، بعدها در واقعیت ویران شوند: خانهی «آرامش در حضور دیگران»، بندر گناوه، جزیرهی مینو و حتی قلعهی بم. گویی نگاه او ـ به تعبیر خودش ـ پیشگویِ زوال بود.