شهیدی که اعزام به سوریه را به پشت میز نشینی ترجیح داد
پدر شهید کریمی گفت: به سعید میگفتم، بابا هرچقدر سوریه رفتی کافی است کمی هم ایران بمان و استراحت کن، تو دائما به سوریه میروی، او در جوابم میگفت بابا من وقتی میمانم خسته میشوم دوست ندارم اینجا پشت میز بنشینم، وقتی میروم سوریه کار میکنم تازه خستگیام کم میشود، من نمیتوانم یک جا بشینم.