یکی از جذابترین لحظات گزارش، وقتی بود که یک راننده اسنپ، وسط مسیری که در خودروی او بودم، بعد از شنیدن موضوع گفت: «اگه نزدیک مرکز انتقال خونه، بزنم کنار برم اهدا کنم»! باورش سخت بود، اما حقیقت داشت. با همان انرژی خودش را رساند به پایگاه اهدای خون و گفت: «خدا شاهده یه مدت هی میگفتم باید برم، اما هر بار عقب افتاد. امروز دیگه بهونه ندارم»