
خبرگزاری مهر؛ علی فروزان فر؛ ایران در آستانه یکی از مهمترین چرخشهای جمعیتی تاریخ خود قرار دارد؛ مرحلهای که کارشناسان از آن با عنوان «پایان پنجره جمعیتی» یاد میکنند. پنجره جمعیتی دورهای است که اکثریت مردم در سن فعالیت اقتصادی، یعنی بین ۱۵ تا ۶۴ سال قرار دارند و نسبت وابستگی (تعداد کودکان و سالمندان در مقایسه با جمعیت فعال) در کمترین حد ممکن است. در این دوره، اقتصاد کشور پویاتر و صندوقهای بازنشستگی نیز با ورودیهای کافی از بیمهپردازان جوان، توازن نسبی دارند.
اما این پنجره در ایران در حال بسته شدن است. کاهش نرخ تولدها، افزایش امید به زندگی و رشد سریع جمعیت بالای ۶۰ سال سبب شده ساختار سنی کشور بهسرعت از جوانی به میانسالی و سپس سالمندی حرکت کند. پیامد مستقیم این تغییر، فشار سنگین بر صندوقهای بازنشستگی خواهد بود؛ نهادهایی که بر پایه ورود نسلهای جوان و اشتغال پایدار طراحی شدهاند، اما حالا در مقابل انبوهی از خروجیها و مستمریبگیران قرار گرفتهاند.
بر اساس ارزیابیهای سازمانهای بینالمللی، در دههی آینده جمعیت فعال ایران برای نخستین بار رو به کاهش میرود، در حالیکه شمار بازنشستگان رو به فزونی خواهد رفت. این یعنی از ابتدای دهه ۱۴۱۰ شمسی، هر سال بار مالی صندوقها بیشتر از گذشته بر دوش بودجه عمومی خواهد افتاد. کارشناسان حوزه رفاه اجتماعی میگویند اکنون زمان تصمیمگیری است: اصلاح مدل پرداخت مستمری، ورود نظامهای چندلایه بیمهای و احتمالاً افزایش سن بازنشستگی تنها راه عبور از این بحران پیشرو است.
بر پایه ارزیابیهای بینالمللی، ایران حدود دو دهه است که در میانه فرصت جمعیتی قرار دارد و بهسرعت در حال عبور از آن است. ساختار جمعیت کشور که تا چند دهه پیش جوان بود، اکنون به سرعت در حال میانسال شدن است و نشانههای ورود به عصر سالمندی آشکار شده است. کاهش نرخ زاد و ولد، افزایش امید به زندگی و رشد تعداد سالمندان، سه شاخص اصلی این انتقال محسوب میشوند.
کارشناسان هشدار میدهند که تا میانه دهه آینده، ایران از مرحله «فرصت جمعیتی» به سمت «چالش سالمندی» حرکت خواهد کرد. این تغییر به معنای افزایش بار مالی بر دوش صندوقهای بازنشستگی، نظام درمان و بودجه عمومی کشور است. در واقع ایران به زودی از مرحله فرصت جمعیتی وارد مرحله اقتصاد سالمندی میشود؛ جایی که رشد اقتصادی دیگر از نیروی کار جوان نمیآید، بلکه به بهرهوری، نوآوری و مدیریت منابع انسانی وابسته خواهد بود و در این گذار، صندوقهای بازنشستگی نخستین جایی هستند که صدای زنگ هشدار تغییر ساختار جمعیت در آنها بهصدا درمیآید.
با توجه به اینکه اکنون آخرین سالهای دورهای است که میتواند موتور رشد اقتصادی کشور را از مسیر بهرهوری نیروی کار فعال، روشن نگه داشت، پرسش کلیدی این است که آیا ایران میتواند در زمان باقیمانده، از این فرصت دموگرافیک برای اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی خود بهره ببرد یا نه؟
پیش از ورود به دیدگاهها و تحلیلهای کارشناسان درباره عبور ایران از پنجره جمعیتی و پیامدهای آن برای صندوقهای بازنشستگی، لازم است نگاهی آماری، دقیق و مبتنی بر ادبیات تخصصی به مفهوم این پدیده و جایگاه کنونی کشور در آن داشته باشیم.
تعریف و اهمیت موضوع
جمعیت، مرکز ثقل هر نظام اجتماعی و زیربنای پایداری اقتصادی-سیاسی کشور است. تغییرات در حجم و ترکیب سنی آن مستقیماً بر چرخهی عمر اقتصادی، عرضه نیروی کار، هزینههای بازنشستگی، مصرف و تقاضای خدمات عمومی اثر میگذارد.
در ادبیات جمعیتشناسی، یکی از مفاهیم کلیدی، گذار جمعیتی (Demographic Transition) است؛ مسیری تاریخی از نرخ بالای باروری و مرگومیر به سوی نرخهای پایینتر. این گذار جهانشمول در ایران نیز طی نیمقرن گذشته با سرعت بالایی رخ داده و کشور اکنون در مرحله سوم گذار جمعیتی (کاهش همزمان باروری و مرگومیر، ساختار میانسالی) قرار دارد.
مفهوم «پنجره جمعیتی» چیست؟
«پنجره جمعیتی» یا پنجره فرصت اقتصاد جمعیتی (Demographic Dividend) دورهای است که در آن سهم جمعیت در سن فعالیت اقتصادی (۱۵ تا ۶۴ سال) به حداکثر تاریخی خود میرسد و نسبت وابستگی (تعداد کودکان و سالمندان به جمعیت فعال) به حداقل میافتد. در این وضعیت، کشور از نظر نظریههای توسعه، بیشترین امکان رشد اقتصادی، پسانداز، سرمایهگذاری و بهرهوری را دارد.
این پنجره معمولاً میان دو مرحله شکل میگیرد: مرحله جوانی (رشد سریع جمعیت ۱۵–۲۹ سال) و مرحله میانسالی (گسترش سهم گروههای ۳۰–۶۴ سال).
هنگامی که نسل بزرگ وارد بازار کار میشود اما هنوز نسبت سالمندان بسیار پایین است، پنجره باز تلقی میشود. با پیر شدن همان نسل و کاهش موالید، پنجره بسته خواهد شد.
در ادامه این گزارش به بررسی هرم سنی و جنسی جمعیت ایران طی ۷۵ سال گذشته و آینده خواهیم پرداخت.
ایرانِ انتهای دهه ۱۳۲۰ زیر ذرهبین؛ کشوری با قاعده پهن جمعیتی و امید به زندگی کوتاه!
تصویر زیر هرم سنی و جنسی جمعیت ایران را، در اواخر دهه ۱۳۲۰ (سال ۱۹۵۰ میلادی)، که بارزترین نمونه «هرم جمعتی با قاعده پهن» در تاریخ جمعیتشناسی کشور است به نمایش میگذارد؛ الگویی که نشانههای ایرانِ جوان، روستایی و تازهوارد به دوران گذار جمعیتی را فاش میکند.

بر اساس تفسیر کارشناسان جمعیت، قاعده پهن این هرم بیانگر نرخ باروری بسیار بالا و غالب بودن جمعیت جوان در آن زمان است. رأس فوقالعاده باریک نیز حاکی از تعداد اندک سالمندان و در نتیجه امید به زندگی پایین در دههی ۱۳۲۰ شمسی است.
در ترکیب جنسی، توزیع مردان و زنان در تمامی سنین تقریباً متقارن بوده و نسبت جنسی طبیعی، یعنی حدود ۱۰۵ مرد به ۱۰۰ زن، حفظ شده است. این توازن نشان میدهد که هیچ انحراف عمدهای به سمت یک جنس وجود نداشته است.
پلههای مشهود در گروههای سنی ۵ تا ۱۰ ساله و ۱۵ تا ۲۰ ساله، به گفته کارشناسان، بازتابی از نوسانات جمعیتی ناشی از جنگ جهانی دوم و شرایط اقتصادی دوره اول پهلوی و سالهای پس از آن محسوب میشود.
برداشت نهایی تحلیلگران جمعیتشناسی آن است که این هرم سنی به روشنی به مرحله «شروع گذار جمعیتی» تعلق دارد؛ مرحلهای که ایران هنوز با باروری کنترلنشده، نرخ بالای مرگومیر نوزادان و کودکان و سیاستهای بهداشتی و توسعه شهری ابتدایی مواجه بوده است.
از هرم ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۸؛ جهش ایران از «شروع گذار جمعیتی» به آستانه انفجار موالید
در فاصله میان سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۸، ساختار جمعیتی ایران جهشی بیسابقه را تجربه کرد؛ از کشوری با امید به زندگی پایین و باروری کنترلنشده به جامعهای بسیار جوان و در آستانه «انفجار جمعیتی» پس از انقلاب. دو هرم سنی این سالها، تصویری دقیق از تغییرات سریع و بنیادین در ترکیب سنی و جنسی کشور بهدست میدهند.
بر اساس تحلیل کارشناسان جمعیتشناسی، هرم سنی سال ۱۹۵۰ میلادی (اواخر دهه ۱۳۲۰ شمسی) نقطهی آغاز «مرحله شروع گذار جمعیتی» در ایران بود؛ دورهای که با باروری بالا، مرگومیر شدید نوزادان و نبود خدمات شهری و بهداشتی گسترده شناخته میشود. در آن زمان، رأس هرم فوقالعاده باریک و قاعده بسیار عریض بود، نشاندهنده جامعهای جوان اما با امید به زندگی پایین و متوسط کمتر از ۵۰ سال. توزیع جنسی نیز متعادل و طبیعی بود و جنگ جهانی دوم تنها نوسانات محدودی در گروههای سنی بهجا گذاشته بود.
اما در فاصله کمتر از سه دهه، و در آستانه انقلاب ۱۳۵۷، چهره جمعیت ایران بهکلی دگرگون شد. تصویر زیر که هرم سنی این دوره (سال ۱۹۷۸ میلادی) است که با قاعده گسترده و رأس هنوز باریک، ایران را در مرحله دوم گذار جمعیتی نشان میدهد؛ جامعهای بسیار جوان، نرخ زاد و ولد بالا برای هر زن، امید به زندگی حدود ۵۶ تا ۵۸ سال و سهم جمعیت زیر ۱۵ سال نزدیک به ۴۴ درصد.

کارشناسان میگویند، در حالیکه نسل متولدین دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ محور هرم ۱۹۵۰ را تشکیل میدادند، در هرم ۱۹۷۸، نسل متولدین ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵ به پایگاه اصلی جمعیت تبدیل شدهاند؛ نسلی که چند سال بعد، در دهه ۱۳۶۰، موج بیسابقهای از موالید را رقم زد و رشد انفجاری جمعیت را آغاز کرد.
به گفته تحلیلگران، هرم ۱۹۷۸ ادامه منطقی هرم ۱۹۵۰ است؛ هر دو نشاندهنده جامعهای جوان، اما با تفاوتهای بنیادین در وضعیت سلامت و بقا. ایران در این فاصله وارد مرحلهای شد که امید به زندگی رشد کرد، اما نرخ باروری همچنان بالا ماند؛ همین ترکیب، جمعیتی پرحجم از جوانان را در دهه ۱۳۵۰ شکل داد که بعدها منشأ موج موالید دهه ۱۳۶۰ و تغییرات بزرگ ساختار سنی کشور شدند.
به تعبیر کارشناسان، اگر هرم ۱۹۵۰ تصویر «آغاز گذار» است، هرم ۱۹۷۸ نماد «تسریع گذار» و نقطهی اتصال بین ایرانِ سنتی و ایرانِ پیش از انقلاب محسوب میشود. این دو مقطع، پیوستهترین خط تاریخی تحول جمعیتی ایران را در قرن گذشته رقم زدهاند.
ایران ۱۳۶۷؛ لحظه انفجار از پایان جنگ تا آغاز برنامهریزی جمعیتی
تصویر زیر که مربوط به هرم جمعیتی ایران در سال ۱۳۶۷ خورشیدی (۱۹۸۸ میلادی) است تصویری شفاف از جامعهای جوان، پرجمعیت و با باروری بسیار بالا، در آستانه یکی از پیچهای تاریخی گذار جمعیتی ارائه میکند که به تازگی از جنگ عبور کرده است. این مقطع، حلقه میانی میان ساختار آغاز انقلاب و تحولات کنونی صندوقهای بازنشستگی به شمار میآید.

کارشناسان جمعیتشناسی میگویند هرم جمعیتی سال ۱۳۶۷ هنوز شکل قاعده گسترده دارد، اما تفاوتهای مهمی با هرم سال ۱۳۵۷ نشان میدهد. پایه هرم بسیار پهنتر شده است؛ یعنی رشد انفجاری متولدین دهه ۶۰ شمسی. در مقابل، قشر میانی هرم (سنین ۲۰ تا ۴۰ سال) که نسل انقلاب را شامل میشود، باریکتر است.
میانگین باروری در پایان دهه ۶۰ همچنان حدود ۵.۵ فرزند برای هر زن بود، اما فشارهای اقتصادی و آغاز بازسازی کشور زمینه را برای اتخاذ سیاستهای کنترل موالید فراهم کرد. به استناد تحلیلها، همین هرم «پیشزمینه اجرای سیاست کنترل جمعیت در اواخر دهه ۶۰» بود؛ سیاستی که طی دهههای بعد نرخ باروری را به زیر ۲ فرزند کاهش داد و مسیر رشد جمعیت را متحول کرد.
با وجود هشت سال جنگ، ساختار جنسیتی در هرم ۱۳۶۷ نسبتاً متعادل باقی مانده است. کارشناسان میگویند تنها در گروههای سنی ۲۰ تا ۳۵ سال کاهش نسبی جمعیت مردان دیده میشود — اثری مستقیم از تلفات انسانی جنگ — که بعدها پیامدهایی در الگوی ازدواج دهه ۱۳۷۰ برجای گذاشت.
بر پایه تحلیل هرم سنی در سال ۱۳۶۷، این برهه نمایانگر دورهای است که ایران در پایان جنگ و آغاز بازسازی اقتصادی قرار داشت؛ ساختاری که هنوز جوان بود، اما نخستین نشانههای کاهش زاد و ولد در آن آشکار شده بود. در این سال، نوع هرم سنی ایران همچنان قاعدهگسترده (Expansive) بود، اما پایه آن با وجود تراکم بالا، نشانههایی از فروکش نرخ تولد را نشان میداد. از نظر تاریخی، سال ۱۳۶۷ در تقاطع دو تحول مهم قرار دارد: پایان جنگ ایران و عراق و شروع دوران برنامهریزی توسعهای کشور.
به گفته کارشناسان، نرخ باروری کل در آن زمان حدود ۵.۵ تا ۶ فرزند برای هر زن برآورد میشد؛ عددی بالا که بیانگر تداوم اثرات انفجار موالید دهه ۱۳۶۰ است. در مقابل، امید به زندگی به مرز حدود ۶۲ سال رسیده بود که نسبت به سال ۱۳۵۷ (با میانگین حدود ۵۶ تا ۵۸ سال) بهبود محسوسی را نشان میدهد.
از نظر ترکیب سنی، جمعیت زیر ۱۵ سال معادل نزدیک به ۴۲ درصد کل کشور بود و جمعیت فعال (۱۵ تا ۶۴ سال) حدود ۵۵ درصد برآورد میشد. در مقابل، جمعیت بالای ۶۵ سال هنوز سهم اندکی داشت؛ حدود ۳ درصد.
این شاخصها تصویری از جامعهای جوان، پرانرژی و در حال ورود به مرحلهی دوم گذار جمعیتی ارائه میدهند—دورهای که بستر تصمیمگیری برای سیاستهای کنترل زاد و ولد دهه ۱۳۷۰ را فراهم کرد و مسیر جمعیتی کشور را تا امروز تحتتأثیر قرار داد.
تحلیلگران تأکید میکنند پایه هرم ۱۳۶۷ — متولدین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ — اکنون همان نسلی است که به تدریج وارد میانسالی و بازنشستگی میشود. به گفته کارشناسان، «این نسل پرجمعیت بزرگترین فشار آتی را بر صندوقهای بازنشستگی تحمیل خواهد کرد». در واقع، همان نسل پرحجم دهه ۶۰ که موتور رشد جمعیت دهههای بعد بود، امروز به عامل اصلی نگرانی در تراز مالی صندوقها تبدیل شده است.
به گفته تحلیلگران، هرم ۱۳۶۷ نقطه عطفی در تاریخ جمعیت ایران است؛ آخرین تصویر از جامعهای یکدست جوان و در آستانه سیاستگذاری مدرن جمعیتی. اگر هرم اواخر دهه ۱۳۲۰ را «شروع گذار» و هرم ۱۳۵۷ را «انباشت جوانی» بدانیم، هرم ۱۳۶۷ همان «لحظه انفجار» است؛ جایی که رشد سریع جمعیت پایهگذار فشار مزمن امروز در صندوقهای بازنشستگی شد — فشاری که اکنون خود را در کاهش نسبت پشتیبانی و بحران پرداخت مستمریها نشان میدهد.
بخش دوم این گزارش مربوط به بررسی سالهای بعد از ۱۳۸۰ روز شنبه ۲۹ آذر منتشر خواهد شد.
منبع : خبرگزاری مهر

















































