به بهانه روز پدر، کتاب‌هایی که درباره ارتباط کودکان با پدران است و نقشی که پدران می‌توانند در زندگی کودکان ایفا کنند، معرفی می‌شود.

پویش «کتاب بابا» با هدف ایجاد امکان عضویت نیم‌بها در کتابخانه‌های شهر تهران و خرید با تخفیف کتاب به مناسبت روز پدر برگزار می‌شود.

تهران- ایرنا- پویش «کتاب بابا» با هدف ایجاد امکان عضویت نیم‌بها در کتابخانه‌های پایتخت و ویژه‌برنامه «تو افتخار منی۲» با برپایی اردوهای پدر-فرزندی به مناسبت سالروز ولادت امام علی(ع) و روز پدر برگزار می‌شوند.

مؤسس شرکت چینی علی‌بابا در کتاب خود با عنوان جک ما به استراتژی اصلی این شرکت، یعنی تمرکز بر مشتری، اشاره کرده است.

یک کارشناس کتاب کودک در برنامه تلویزیونی، به معرفی و بیان ویژگی‌های کتاب بابا دنیا را برای من آورد پرداخت.

چند روز گذشته روی صندلی در بالکن نشسته بودم. کتاب سفر استانبول علی‌بابا را می‌خواندم.

کتاب می‌خرید؟ کتاب می‌خوانید؟ بله حتماً، اما وقتی فرزندتان سراغ شما می‌آید تا برای او کتاب بخوانید هزار بهانه می‌آورید. کتاب خواندن را یا به عمو و عمه پاس می‌دهید یا به خاله، دایی، مادربزرگ و پدربزرگ. وقت ندارید.

شانزدهمین پویش کتابخوانی «کتاب‌قهرمان» با محوریت کتاب «بابا رجب» توسط نشر ستاره‌ها و با همکاری مرکز رسانه‌ای شیرازه آغاز شد.

در میان خبرهای گران شدن یا نشدن نان، نگاهی به حال و گذشته مان کرده ایم، تا شاید اثری در آینده ما و نان ما داشته باشد.حال ما را هم ببینید. کاش سفره ما را که مشخص بود کاندیداهای محترم، تا پیش از انتخابات، خوب رصد کرده داند، باز هم ببینند.

تصویری از استوری دریا مرادی دشت را مشاهده بفرمایید. وی نمایی از اتاق خوابشان را به تصویر کشیده است.

قهرمان داستان امروز ما یک شهید نیست، بلکه یک شهیده‌ است. یک دختر که متولدِ یازدهمین روز از شهریور سال ۱۳۷۱ بود.

آستانه اشرفیه- کتاب «بابا همیشه هست» زندگی نامه شهید مدافع حرم «جمال رضی» با حضور « سردار ایرج مسجدی» معاون هماهنگ کننده نیروی قدس سپاه و خانواده شهید والامقام در آستانه اشرفیه رونمایی شد.

آخرین بار هم که رفت جبهه گچ پایش را خودش در دستشویی بریده بود و بدون خداحافظی رفته بود. می‌دانست اگر خداحافظی کند سرش غر می‌زنیم که: تو هنوز پات خوب نشده... نجمه دخترش گچ پایش را در دستشویی دیده بود.

نویسنده کتاب «قصه ما مثل شد» گفت: یکی از جاذبه‌های سریال «بابا لنگ‌دراز» حضور فعالانه دختران است. به نظرم جروشا باعث دیدن شدن بابا لنگ‌دراز شد.

محمود مهرمحمدی گفت: وقتی کتاب اینطور نیست بابا را خواندم ایده‌ای به ذهنم تداعی شد و آنهم فلسفه جدیت در زندگی یا همان غیرت زندگی بود.

نشست رونمایی و گفت‌وگو درباره‌ی کتاب اینطور نیست بابا؟ به همت مؤسسه امام صدر با همکاری شهر کتاب مرکزی برگزار می‌شود.

علی عابدی نویسنده کتاب آیین عزاداری زمینه‌خوانی گفت: در  اواخر زمان حکومت مظفرالدین ­شاه قاجار مرحوم حاج­ حسین بابا با همکاری دوست و همشهری خود عارف قزوینی آئین عزاداری زمینه­ خوانی را ابداع کرده و شروع به سرودن نوحه‌­هایی در دستگاه‌­ها و گوشه­‌های مختلف موسیقی می‌کند.

حدود بیست سال از شهادت حاج محمد طاهری گذشته بود که یک نفر از اهل دنیا برای چند روزی مهمان او شد. آری درست خواندید چند روز مهمان او در بهشت شد و برگشت. پسرش چند روزی مهمان پدر شد و برگشت تا برای ما از مهمانی عند رب شهدا و از بهشت پروردگار بگوید.

کتاب «این‌طور نیست بابا؟» گفتارهای پدرانه امام موسی صدر با فرزندانش است که پس از نیم قرن، کمی بیشتر یا کمتر، سخنان او به صورت مکتوب در آمده است.

در راستای کنگره 12 هزار شهید استان تهران از 5 کتاب سلام بر محمدرضا، سرو قامتان سرخ گلستان، خاطرات بابا عزیز، املای آسمانی و دلاور مردان جان‌برکف ایران‌زمین در شهرستان بهارستان رونمایی شد.

جان بابا و جین بی‌بی روایتی است متفاوت از مصطفی رحماندوست درباره عمو نوروز و ننه سرما که از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.

احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانه‌ای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، صفحه ۱۹۴ به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانس های مربوط به داعش اشاره دارد.

در کتاب «راز گمشده مجنون» آمده است: «میهمانها یکی یکی دارند می‌روند و برایم آرزوی خوشبختی می کنند. سید فردا ساعت ۸ صبح اینجا باش. بابا حالا چند روز جزیره رو ول کن. ناسلامتی دامادی. نه بابا نمیشه. جنگ که منتظر من نمیمونه.»

به او گفتم راستی سید کتاب خوندی؟ کتاب عربی خوندی یا کتاب فارسی؟ منظورمان از کتاب، غذا بود. بعضی وقت‌ها برای ناهار غذای عربی می‌آوردند و بعضی وقت‌ها غذای ایرانی. سید گفت: «کتاب بخوره تو سرت بابا!»

همین حالا خود شما می‌گی نه بابا! جبهه یعنی دشمن و عملیات و تفنگ. حتما داری توضیحاتت رو با رسم شکل هم نشون می‌دی! نکنه حالت سرباز تفنگ به دست گرفتی؟ لابد صدای رگبار و تک‌تیراندازت رو فقط با تکنیک ملاقه‌ مادرانه می‌شه ساکت کرد.

بابا از آسانسور آمد بیرون. اصرار کردم می‌خواهم بیایم، گفت: امروز نمی‌شود تو را ببرم. سوار شد و رفت

شهید علی بی طرفان. پدری که، معلمی که، رئیسی که خدا او را به بالاترین مقام رسانده است. فرزند انقلابی که تصمیم می گیرد به آرمان های ولیّ فقیهی لبیک بگوید و تمام عیار پای آن آرمان ها بایستد.