رشادت، مقاومت و از خودگذشتگی نیروهای غواص ایرانی در عملیات کربلای چهار که تصرف جزایری همچون ام‌الرصاص را به دنبال داشت، مقدمه‌ای شد تا عملیات کربلای پنج در تاریخ دفاع مقدس خودنمایی کند.

مطابق آخرین تصمیم گیری و جمع‌بندی وضع موجود، برای انجام عملیات کربلای ۴، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل جزیره «ام‌الرصاص» و جزیره مینو انتخاب شد. این چهار منطقه از نظر مانور آتش و عقبه و پشتیبانی به یکدیگر وابستگی داشتند. از این رو، هر کدام به یک قرارگاه سپرده شد.

قشم - ایرنا - پیکر پاک شهید خوش نام ۲۱ ساله‌ای که چهارم اسفندماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای چهار در منطقه ام الرصاص به درجه رفیع شهادت نائل شده بود، امروز شنبه(۱۷ آذرماه) با حضور پرشور مردم ولایت مدار و شهید پرور قشم در روستای طولا این شهرستان مرزی تشییع و به خاک سپرده شد.

قشم - ایرنا - پیکر پاک شهید خوش نام ۲۱ ساله‌ای که چهارم اسفندماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای چهار در منطقه ام الرصاص به درجه رفیع شهادت نائل شده بود، پس از ۳۸ سال عاشقی و گمنامی عصر پنجشنبه(۱۵ آذرماه) همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(ص) برای تشییع و خاکسپاری وارد بزرگ ترین جزیره ایرانی خلیج فارس …

مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام از ساعت ۹ صبح از میدان ساعت ساری تا میدان امام خمینی(ره) این شهرستان برگزار شد.

سمنان - ایرنا - خلیل‌الله بهرامی فرزند علی‌آقا و معصومه، شهید دفاع مقدس از دارالمرحمه سمنان است، پدری فرهنگی، قاری قرآن و مهندس مکانیک که فرزندان خردسال خود را به خدا سپرد و راهی میدان نبرد شد تا در عملیات والفجر هشت در جزیره ام‌الرصاص از عرصه خاک پرکشید.

دادگاه رسیدگی به پرونده شهدای غواص صبح امروز در شعبه ۵۵ دادگاه امور بین‌الملل به ریاست قاضی مجید حسین‌زاده آغاز شد.

«میهمانان ام‌الرصاص» راوی روزگار یکی از همین غواص‌هاست. غواصی که هنوز پشت لب سبز نکرده به دلیل قلّت ارقام سن و سالش ماه‌ها در صف اعزام به جنگ نشست و پس از اعزام هم بعد چند صباح تجربه خاک و آتش و دود، میهمان آب‌های جنوب ایران شد

پیکر مادر سه شهید دفاع مقدس(محمدرضا، علیرضا و حمیدرضا پرورش) امروز سه شنبه یکم خرداد ماه، با حضور اقشار مختلف مردم و مسوولان استانی و منطقه ایی، از مقابل سپاه آبادان به سمت گلزار شهدای آبادان تشییع و در کنار فرزندان خود به خاک سپرده شد. این مادر صبور و گرانقدر پس از تحمل سال ها درد جسمی و رنج دوری پسرانش …

بال مامانم می‌گردم، گمش کردم.» عراقی‌ها فکر نمی‌کردند بچه ١٣ساله برود شناسایی؛ رهایش می‌کردند. یک‌بار رفته بود شناسایی، عراقی‌ها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند. وقتی برمی‌گشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود؛ هیچ‌چیز نمی‌گفت، فقط به بچه‌ها اشاره می‌کرد عراقی‌ها کجا هستند و بچه‌ها راه می‌افتادند، …

قایق را با حالت زیگ‌زاگی هدایت می‌کردیم. هر از گاهی هم گلوله آرپی‌جی کنار قایق می‌خورد. ترکش‌ها هم می‌آمد. ولی سرد بودند.

گفتگوی مشروح با غواص جانباز سیدجعفر حسینی ودیق راوی کتاب «میهمانان ام‌الرصاص» به‌زودی در خبرگزاری مهر منتشر می‌شود.