چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

با کبوترهای گنبد


با کبوترهای گنبد

پای خود را می گذارم در حرم
از دلم پر می کشد اندوه و غم

با کبوترهای گنبد می روم
توی خال آسمان گم می شوم

شاپرکها، تشنه دیدار نور
شادمان سر می رسند از راه دور

چشم خود را در حرم وا می …

پای خود را می گذارم در حرم

از دلم پر می کشد اندوه و غم

با کبوترهای گنبد می روم

توی خال آسمان گم می شوم

شاپرکها، تشنه دیدار نور

شادمان سر می رسند از راه دور

چشم خود را در حرم وا می کنند

شمع را یکباره پیدا می کنند

شمع جمع شاپرکهایی رضا

ای کلید ساده ی مشکل گشا

آن گل زیبا گل خوشبو تویی

ای رضا جان! ضامن آهو تویی

با نگاهت چون کبوتر کن، مرا

تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

می شوم من روز و شب همسایه ات

می شود چتر دو بالم سایه ات

محمد عزیزی«نسیم«



همچنین مشاهده کنید