او حالا ستاره قطبی است

دگردیسی در رفتار و افکار نیکبخت

بوسه ای که نیکبخت بعد از زدن گل به ملوان به صورت قطبی گذاشت از سر سیاست ستاره پرسپولیس بود. سیاست نه به معنی سیاه کردن تمام آنها که از سوء تفاهم او و قطبی می گویند که برای خط بطلان کشیدن به تمام آن تجارب تلخ گذشته و اعتراف به تغییر مشی در تقابل و رفتار نسبت به سرمربی تیم.

نیکبخت باهوش است و همان قدر که راه گلزنی را در میدان بازی می داند متوجه راه های ورود و خروج به حاشیه ها و کنترل آنها نسبت به خود را می داند. او نیک می داند که چگونه نسبت به سرمربی خود واکنش نشان دهد که هم به تلاش برای به دست آوردن دل او متهم نشود و هم آنهایی را که به دنبال نقطه ای سیاه به جا مانده از روابط او و قطبی در فصل پیش می گردند ناکام بگذارد.

نیکبخت ناگهان سر به راه شده و بنای رابطه را بر دوستی و نزدیکی با سرمربی و دیگر اعضای کادر فنی قرار داده است.

ستاره تنها مانده است. دوستانی که ساز مخالف را در کنارشان کوک می کرد دیگر جایی در پرسپولیس ندارند. حمید استیلی همانکه حمایت از او میانه نیکبخت و قطبی را شکراب کرد رفته و سمتی در باشگاه ندارد که او را در مواقع حساس حمایت کند. جمع شیث رضایی و مامانی که اپوزیسیون را تشکیل می داد متلاشی شده است.

دیگر آنها نیستند تا زیر پای نیکی بنشینند و او را در مخالفت با قطبی تحریک کنند. از آن جمع شیطان به درد بخورترین ستاره یعنی خود او باقی ماند و تنهایی نوعی دیگر از رفتارها را می طلبد.

نیکبخت اصرار دارد که به متحدانش بقبولاند که رابطه ای حسنه با سرمربی تیم پیدا کرده و شاید وقت آن رسیده که حقیقتاً این رنسانس درباره این دو نفر را باور کرد. او خود محوری را کنار گذاشته و معترف است که پرسپولیس از آدمهای بزرگی تشکیل شده که بدون وجود آنها نیکبخت هم نمی تواند موفق باشد.

نیکبخت تنها امروز خودش را در قالب یک تیم می بیند و شاید همین نکته باشد که او را در سومین بازی تیمش به بهترین گلزن پرسپولیس تبدیل کرد.

آقای ستاره می داند که شرط بقا در بین گروه جدید هم داستانی با ایشان است، زیرا رفتن به طریق گذشته او را دچار دردسرهای بیشتر می کند. ستاره اصلاح شده بدون تردید نیرویی کارآمدتر برای پرسپولیس خواهد بود. او عاشق در بورس بودن است و برای این گونه بودن باید درخشید.

نیکبخت هوشمندانه می پذیرد که قطبی مصداق همان مثل آش کشک خاله را برای او دارد که راهی جز یک همزیستی مسالمت آمیز در کنار وی ندارد.

پس چه بهتر که این تعامل به بهترین شکل آن صورت گیرد. وقتی انرژی دو طرف صرف اصطکاک و تقابل با یکدیگر نشود نتیجه تمرکز بیشتر هر کدام روی کار خود است.

اگر چه ستاره برای قبولاندن این تغییر در نحوه تعاملاتش باید چند هفته قطبی را شریک شادیهای بعد از گلش کند و احیاناً بوسه ای را هم به او حواله دهد، اما بی تردید او در آینده نزدیک می تواند نتیجه این سازگاری را به نفع خود برگرداند و انتخاب اول قطبی برای تمام مسابقات باشد، تصمیمی که اگر نیکبخت خیلی زودتر از اینها می گرفت شاید در فصل گذشته هم کارنامه عملکرد او بسیار رنگین تر از چیزی می شد که از وی دیدیم.

رضا خوش نویس