سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فرهنگ و بالندگی هویت


فرهنگ و بالندگی هویت

انسان در جامعه و در بین جمع زندگی می کند. از تفاوت های عمده حیات جمعی انسان با حیوان، تفاوت فرهنگی است. فرهنگ عبارت است از مجموعه علوم، افکار، فلسفه ها، ادبیات، آداب و رسوم، سنن …

انسان در جامعه و در بین جمع زندگی می کند. از تفاوت های عمده حیات جمعی انسان با حیوان، تفاوت فرهنگی است. فرهنگ عبارت است از مجموعه علوم، افکار، فلسفه ها، ادبیات، آداب و رسوم، سنن و شعائر و هنر، ارزش ها، کشف ها، ابداعات و اختراعات یک جامعه.فرهنگ شیوه زندگی هر قوم و ملت، سبب شناخت آنان و میزان رشد و انحطاط یک ملت است.انسان ها در میان هاله ای از فرهنگ جامعه خود زندگی می کنند و درباره آنان براساس فرهنگی که دارند، داوری می شود.قومی پیشرفته است که فرهنگ آن پیشرفته باشد و قومی منحط است که فرهنگ آن منحط باشد و این به ریشه و منشاء فرهنگ یک قوم و تربیتی که بر اساس آن رشد و پرورش یافته است، بستگی دارد کودک با فرهنگ خانواده بزرگ می شود و بعدها با فرهنگ مدرسه وارد اجتماع شده و از فرهنگ مردم تغذیه می کند.می دانیم که فرهنگ ها همه خالص، یک دست، سالم و بی عیب نیستند به ویژه در عصر ما به علت توسعه و همگانی شدن وسایل ارتباط جمعی، دهکده جهانی درحال تحقق و فرهنگ ها در حال آمیزش و اختلاط هستند.یک ایرانی با این که مسلمان است، سعی دارند براساس قرآن و سنت عمل کند، اما آگاهانه یا ناخودآگاه فرهنگ دیگران را با آن مخلوط و راه و رسمی را در پیش گرفته که نه اسلام، نه مسیحیت، نه ایرانی است و نه فرانسوی و ... از همه فرهنگ ها، نشانه ها و رگه هایی در زندگی او به چشم می خورد.

به همین علت در تربیت فرهنگی نسل اگر خواستار رای و نظر اسلام باشیم، باید به این نکات توجه کنیم:

۱) شناخت اسلام و فرهنگ آن که بر گرفته از قرآن و سنت (قول، فعل تقریر معصوم) است.

۲) شناخت فرهنگ های موجود، که با فرهنگ کشورها آمیخته و معجونی از فرهنگ موجود را ساخته و ما را در خود شناور کرده اند.

۳) ارزشیابی آن فرهنگ ها از جنبه های مثبت و منفی و انطباق یا عدم انطباق آن ها با اسلام.

۴) اصلاح جنبه های منفی آن ها در صورت امکان و زدودن جنبه های خلاف اسلام.

۵) افزایش جنبه هایی به آن ها که زمینه را برای تکمیل فرهنگ و انطباق با اسلام فراهم آورد.

۶) در نهایت،این که ما ایرانیان از زمان های گذشته طلایه دار و دارنده تمدنی گران بار و ارزشمند بوده ایم ولی با وجود آن همه عظمت های معنوی و غنای فرهنگی با کمال تاسف باید اقرار کنیم چندین قرن است که از آن زایندگی فرهنگی دور مانده ایم و از آن اوج و عظمت فکری و فرهنگی گستره محدودتری در دنیای امروز بر جای مانده است که امیدواریم در پرتو انوار انقلاب اسلامی، درخشش دوباره تمدن اسلامی و قرون طلایی اسلام را به مراتب افزون تر از گذشته شاهد باشیم.

تاکید صرف بر بازگشت به گذشته و تقلید یا فقط به خود بالیدن از داشتن تمدنی کهن، بی آن که در پی باز تولید و بازآفرینی دست مایه ها برآییم کافی نیست و نباید فقط به آن بسنده کرد بلکه باید برای نوآفرینی نیز گام های بلند برداشت که جامعه امروز ما با این وظیفه خطیر رو به روست.باید ضمن تکیه بر هویت مستحکم و افتخار آفرین ایرانی، مولد هویتی نو باشیم که حاصل میراث غنی گذشتگان بوده، نوآفرینی ها و پیشرفت های امروز دانشمندان افتخار آفرین را نیز بدان بیفزاییم و از هویت بازتولید شده خود استفاده کنیم، زیرا تبیین صرف هویت گذشتگان برای نسل جدید به طور قطع کافی نیست.

بنابراین جوانان باید برای بازتولید هویت جدید متناسب با دنیای خودشان بکوشند و مهم ترین عنصر ضروری در این بازتولید، همان عنصر عقلانیت و خردورزی همراه با معنویت است.در عین حال، هر نسلی اگر به هویت گذشته تاریخی خود معرفت نداشته باشد، نمی تواند به باز تولید هویت امروزین خود اقدام کند، «چرا که گذشته چراغ راه آینده است» و «به قول نهرو »ملت هایی می توانند در آینده موفق باشند که از گذشته خود به خوبی خبر داشته باشند. «البته در تحقق این امر مهم باید تمام عناصر مجموعه فرهنگی کشور یار و مددکار یکدیگر باشند.

طاهره زنجیریان



همچنین مشاهده کنید