شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

به وسعت فرهنگ و آزاده نظری


به وسعت فرهنگ و آزاده نظری

تاریخ‌ بشر گورستان‌ فرهنگهای‌ بزرگی‌ است‌ که‌ پایان‌ فاجعه‌آمیز آنها بدان‌ سبب‌ بوده‌ که‌ نتوانسته‌اند در برابر چالشها، واکنش‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌، بخردانه‌ و ارادی‌ …

تاریخ‌ بشر گورستان‌ فرهنگهای‌ بزرگی‌ است‌ که‌ پایان‌ فاجعه‌آمیز آنها بدان‌ سبب‌ بوده‌ که‌ نتوانسته‌اند در برابر چالشها، واکنش‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌، بخردانه‌ و ارادی‌ بروز دهند.» اریش‌ فروم‌

در مورد فرهنگ تعابیر وتوضیحات زیادی موجود هست . یکپارچه کردن و همه را به نحوی در یک تعریف جامع و مانع در آوردن نه ممکن است و نه مقدور و نه تابه حال چنین کاری انجام گرفته . بنا به بینشها و نگرشهای افراد و پژوهشگران تعابیر و تعاریف خاصی از « فرهنگ» مستفاد شده .. رجوع به تعریف های مختلفی که درباره فرهنگ ارائه شده است ، نمایانگر تاکید بر نقش هنجارها، نهادها، ارزشها، ساختارها و بعضی موارد دیگر است . البته هر کدام از اینها جزئی از اجزای عینی و محسوس فرهنگ هر سرزمینی هستند، اما همگی از سرچشمه ای ریشه گرفته اند که وجه ممتاز انسان از سایر حیوانات است و آن ، قوه تفکر و تعقل بشری است.

فرهنگ پدیده و کلیتی به هم پیوسته و بافته ای است که از باورها، ارزش ها، سمبل ها، سنت ها، آرمان ها و دانش های معنوی، تاریخی، ادبی، هنری و مذهبی ای که در طول تاریخ فعالیت جامعه بشری ایجاد شده اند، تشکیل می شود. فرهنگ به مثابۀ دریچه ای است که انسان نه تنها از درون آن خود را می بیند و می شناسد بلکه جهان بیرون خویش و انسان های جوامع دیگر را نیز از آن دریچه می بیند و با نگرش و بینش فرهنگی خویش با آنها ارتباط های مطلوب برقرار می کند. لذاست که فرهنگ از اساسی ترین وسایل شناخت، مبادله و توسعه روابط بین انسانها می باشد.

به علت گسترش و فراوانی رشته های علوم انسانی در سده های اخیر با توجه به نگرش‌ها و برداشت‌های خاص ارباب این علوم، تعاریف مختلفی از فرهنگ وجود دارد. این واژه در زبان انگلیسی culture و در عربی ثقافه نامیده می‌شود.

واژه فرهنگ از دو جزء « فر » و « هنگ » ترکیب شده است « فر » هم به گونه یک واژه مستقل و هم به گونه یک پیشوند و «هنگ » تنها به گونه یک واژه مستقل در زبان و ادب فارسی به کار رفته‌اند. « فر» به عنوان یک واژه مستقل ، چند معنی دارد که متداولترین آنها ، شکوه ، شأن و منزلت است و به عنوان پیشوند به معنای بالا و بر ، پیش و بیرون است . «هنگ » نیز در زبات فارسی ، چند معنی دارد که عامترین آن ، کشیدن ، فرهختن ، سنگینی و وقار است . پس معنای تحت الفظی واژه فرهنگ ، بروبالا یا بیرون کشیدن است.

این واژه در سده‌های گذشته به معنای آموزش و پرورش و یا آموختن ادب و علم بوده است، ولی در دوره های اخیر به سبب تحول مفهوم آن در زبان‌های بیگانه، معنا و مفهوم وسیع‌تری یافته است و به مجموعه آداب و رسوم، باورهای دینی، علم، هنر و اخلاقیات اطلاق شده است.

مایکل گیلسون فرهنگ را «مجموعه‌ای از قواعد ناشناخته و چیزهایی که به عنوان امور طبیعی گرفته می شوند و در واقع به مسائل غیر علمی بستگی دارند» می داند.

رولف لنتون مفهوم فرهنگ را مسائل بنیادی می داند که ویژگی روشنی به افراد یک جامعه می دهند و آنها را به صورت یک گروه متمایز با زبان ، آداب و رسوم و دین خاص در می آورد.

در فرهنگ سخن فرهنگ چنین تعریف شده است:

« فرهنگ : پدیده کلی پیچیده ای از گرداب، رسوم، اندیشه، هنر و شیوه زندگی که طی تجربه تاریخی اقوام شکل می گیرد و قابل انتقال به نسل‌های بعدی است.»

فرهنگ مجموعه‌ای از سنت‌ها، آداب و اخلاق فردی یا خانوادگی اقوامی است که پایبندی ایشان به این امور باعث تمایز آنها از دیگر اقوام و قبایل می شود. به عبارت دیگر، فرهنگ مجموعه باورهای فرد یا گروهی خاص است و چون باورها ذهنی‌اند پس فرهنگ جنبه عینی ندارد.

با این اوصاف تعریف جامعی را نمی توان برای این واژه ارائه نمود. ولی از مجموع تعاریف فوق می توان گفت که «فرهنگ ، مجموعه ای از باورها، اندیشه ها و تراوش های فکری بشر است که در طول تاریخ زمینه ساز و تداوم بخش رشد و تعالی انسان و شکل گیری هویت خاصی برای او بوده است».

داریوش بیابانی

کارشناس ارشد علوم سیاسی



همچنین مشاهده کنید