شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پیشینه نوروز


پیشینه نوروز

به باور زرتشت، ماه فروردین (نخستین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانیان) به فره وشی (سرزندگی) اشاره دارد به این که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی می کند. بنابراین، زرتشتیان، …

به باور زرتشت، ماه فروردین (نخستین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانیان) به فره وشی (سرزندگی) اشاره دارد به این که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی می کند. بنابراین، زرتشتیان، ده-روز را برای این که روح نیاکان خود را شاد کنند، گرامی

می دارند. ممکن است این سنت که، برخی پیش از نوروز به گورستان ها می روند، ریشه در این باور داشته باشد. یک روایت در مورد خاستگاه نوروز این است که در این روز کیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند.

روایت دیگر این است که در این روز ویژه (یکم فروردین)، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی این نشسته بود در حالیکه مردم او را روی شانه های خود حمل

می کردند. آن ها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند.

در زمان های کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (۲۱ مارس) آغاز می شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می کشیده است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشنها یک ماه ادامه داشت. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالی که طی باقیمانده ماه، هنگامی که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.

جشن نوروز از آیین های باستانی و ملی ایرانیان است. جزییات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیده است.

در اوستا نیز هیچ اشاره ای به این جشن نشده است. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتاب های نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.

با استناد بر نوشته های بابلی ها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استان های گوناکون که پیشکش هایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند، می پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی (۴۸۶ - ۴۲۱)، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدایان بزرگ بابلی ها بود دیدن می کرد.

همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می شد وبعد والامقام ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می کردند. شاه پیشکش های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می کرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، ۱۲ ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده و ۱۲ نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آن ها کاشته می شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستون ها را برداشته و آن ها را کف کاخ می پاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می گفتند، آن ها را برنمی داشتند.

روشن کردن آتش هنگام عصر یکی دیگر از رسومی بود که بین مردم در نوروز عمومیت داشت. ریشه مراسم روشن کردن آتش توسط ایرانیان در آخرین چهارشنبه سال نیز به همین عمل ایرانیان باستان بازمی گردد. ایرانیان باستان به آتش احترام می گذاشتند. آن زمان عقیده بر این بود که آتش موجب تصفیه هوا می شود.

در نخستین بامداد نوروز، مردم روی یکدیگر آب می پاشیدند. پس از گرویدن به اسلام نیز این رسم به جا مانده است با این تفاوت که به جای آب از گلاب استفاده می شود. از دیگر رسوم نوروز، حمام رفتن و هدیه کردن شکر به یکدیگر در روز ششم فروردین بود و یکی از باشکوه ترین سنت ها نیز سبز کردن دانه گیاه در یک ظرف است که به آن «سبزه» گویند.



همچنین مشاهده کنید