شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تیم های بی هوادار تماشاگران بی تیم


تیم های بی هوادار تماشاگران بی تیم

وضعیت تقسیمات جغرافیایی فوتبال در ایران

تهران خانه تیم های بی پشتوانه است، درحالی که فوتبال با تماشاگران انبوه دیدنی می شود، نه ستارگان بی طرفدار. نگاهی به تعداد استان های دارای نماینده در لیگ های فوتبال ایران مؤید این نکته است که توزیع جغرافیایی این ورزش مهیج و وسیله تخلیه هیجانات جوانی در کشور متناسب نبوده است.

انباشت سرمایه و امکانات در پایتخت موجب شده که هر ارگان یا سازمانی به فکر تاسیس یک باشگاه و معرفی یک تیم فوتبال در لیگ های معتبر کشور بیفتد، درحالی که چند استان مستعد در زمینه فوتبال از داشتن حتی یک سهمیه در لیگ برتر محرومند.

● ۹ استان ۴۹ تیم ،۹ استان صفر

فصل هفتم لیگ برتر تمام شد. فصل ۸۶ تا ۸۷ با ۱۸ تیم از ۹ استان کشور برگزار و قهرمان و سقوط کرده های خود را شناخت. از یک طرف باتوجه به اینکه چهار تیم فولاد، استیل آذین، پیام و سپاهان نوین که به مرحله پلی آف دسته اول رسیده اند و از استان هایی هستند که در لیگ برتر تیم دارند و از طرفی با عنایت به سقوط نماینده استان کرمانشاه به لیگ دسته اول، تعداد استان های دارای نماینده در لیگ برتر به عدد هشت کاهش یافته و این حاصل مدیریت سرمایه سالار در فوتبال ایران است. لیگ دسته اول هم با ۲۴ تیم از ۱۳ استان کشور برگزار شد.

درحالی که شش استان حاضر در لیگ برتر، اینجا هم نمایندگانی داشتند و استان های همدان ، کرمانشاه و گیلان در این لیگ سهمی نداشتند. لیگ دسته دوم هم با ۲۸ تیم از ۱۸ استان کشور به انجام رسید، درحالی که شش استان در لیگ برتر و لیگ دو، تیم داشتند و هفت استان در لیگ دو هم حاضر هستند، اما در لیگ برتر تیمی ندارند. با این حال استان های خراسان شمالی و جنوبی، سمنان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان در هیچ کدام از این سه لیگ تیمی ندارند.

مجموع تیم های تهرانی حاضر در سه لیگ به عدد ۲۰ می رسد. خوزستان شش نماینده، گیلان پنج نماینده، فارس چهار نماینده و اصفهان، بوشهر، آذربایجان شرقی، کرمان و خراسان رضوی هریک سه سهمیه در سه لیگ معتبر ایران در فصل ۸۶ تا ۸۷ داشتند. یزد، مازندران، هرمزگان، مرکزی و زنجان هم، هریک با دو سهمیه شرکت کرده بودند، ضمن اینکه قزوین، لرستان، اردبیل و گلستان و قم هریک فقط یک سهمیه داشتند. پایتخت شش تیم در لیگ برتر، هفت تیم در لیگ دسته اول و به همین تعداد در لیگ دسته دوم طی فصل ۸۶ -۸۷ داشت. خوزستان در هر لیگ دو تیم را روانه میدان کرد و کشت و صنعت شوشتر در میانه راه از رقابت های دسته دوم کنار کشید.

گیلان دو تیم در لیگ برتر و سه تیم در لیگ دسته دوم داشت و در لیگ دسته اول نماینده ای به میدان نیاورد. استان فارس دو تیم به لیگ برتر داد و در دسته اول و دوم هم یک تیم داشت تا مجموع داشته هایش را به عدد چهار برساند. اصفهان دو نماینده در لیگ برتر و یک نماینده در لیگ دسته اول داشت. کرمان و خراسان رضوی به ازای هر لیگ یک تیم داشتند. بوشهر و آذربایجان شرقی هم با اینکه تیمی در لیگ برتر نداشتند، اما در دو لیگ دیگر درمجموع سه تیم داشتند. آذربایجان شرقی دو تیم در لیگ یک و یک تیم در لیگ دو به میدان فرستاد، حال آن که در بوشهر این قاعده برعکس بود. به این ترتیب در فصل ۸۷-۸۶ سه لیگ معتبر فوتبال ایران شامل ۷۰ تیم از ۲۱ استان کشور بود. درحالی که ۹ استان کشور هیچ تیمی در این رقابت ها نداشتند، ۴۹ تیم از مجموع ۷۰ تیم مربوط به ۹ استان تهران، خوزستان، گیلان، فارس، اصفهان، خراسان رضوی، کرمان، آذربایجان شرقی و بوشهر می شد، اما نکته مهم فقدان نماینده ای از برخی استان های مستعد فوتبال در لیگ برتر به دلیل کثرت تیم های هوادار تهرانی بود.

● تهران ۶ – مازندران، آذربایجان و لرستان صفر

گفتیم که تهران شش تیم در لیگ برتر دارد. این در شرایطی است که سال گذشته تیم قدیمی، اما کم هوادار پاس به همدان داده شد. از جمع تیم های تهران تنها استقلال و پیروزی و استیل آذین-تیم علی پروین- صاحب تماشاگران میلیونی در پای تلویزیون ها و چند ده هزار نفری در ورزشگاه ها هستند و بقیه به لطف بلیت مجانی، اضافه کار و پاداش از کارکنان کارخانه ها و ارگان های مربوط، چندصد نفری را گردمی آورند تا در ورزشگاه ها آنچنان هم غریب نباشند. تیم های صباباتری، پیکان، سایپا و راه آهن جزو آن دسته تیم هایی هستند که تماشاگران چندهزار نفری ندارند و شایسته است امتیاز آنها به استان های مستعد در امر فوتبال منتقل شود. حتی لازم نیست نام آنها تغییر کند فقط نام شهر یا استان عوض شود، کافی است.

بر اساس تجربه ها و سوابق گذشته می توان گفت که استان هایی چون آذربایجان شرقی، مازندران، بوشهر و لرستان مستحق داشتن یک تیم در لیگ برتر هستند. برای استان خراسان رضوی یک تیم کم است یا برای گیلان و خوزستان دو سهمیه کافی به نظر نمی رسد.

البته شرط انتقال تیم ها به شهرستان ها باید این باشد که اصل را به بازیکنان بومی بدهند، نه اینکه تیم متعلق به شهری باشد، اما بازیکنانش از تهران، خوزستان، گیلان و... بیایند. مانند پاس همدان که بیشتر نفراتش غیرهمدانی بودند. در دهه ۱۳۶۰ که لیگ کشور به شکل استانی و تحت نام لیگ قدس انجام می شد، استان های مازندران، آذربایجان شرقی، لرستان و بوشهر همواره جزو تیم های خوب رقابت ها بودند. مازندران در سال ۶۵ به فینال مسابقات هم راه یافت که به اصفهان باخت و نایب قهرمان شد. لرستان هم که همواره مانعی دربرابر بزرگان بود. پیروزی های این تیم دربرابر"تهران الف" که با بازیکنان ملی پوش در رقابت ها شرکت می کرد، هرگز از یادها نمی رود.

در عرصه باشگاهی هم خیبر خرم آباد در آن سال ها تیمی چون پیروزی تهران را حذف کرد و به فینال جام حذفی رسید، اما به ملوان انزلی باخت. آذربایجان شرقی با احدشیخ لاری و بوشهر با تعدادی جوان، هم جزو تیم های خوب آن سال ها بودند. تقسیم این باشگاه ها به تناسب وجود ارگان های مربوطه در استان های دیگر می تواند علاوه بر خروج این تیم ها از تهران، به کوچک سازی ادارات پایتخت نیز منجر شود. مثلاً چه اشکالی دارد تیم راه آهن به استان لرستان که در یکی از حساس ترین نقاط کریدورهای راه آهن کشور قرار گرفته انتقال یابد و آن سه تیم دیگر به سه استان مستعد دیگر. با کمی تدبر می توان تماشاگران بیشتری را برای فوتبال ایران دست و پا کرد و جوانان شهرهای بیشتری را به ورزشگاه ها کشاند و هیجاناتشان را به پای فوتبال ریخت.

● انزلی، کرج و آبادان

برمی گردیم به بحث آن ۹ استان بی تیم در سه لیگ کشور و برخی شهرهایی که جدای از استان خود مستعدند مانند آبادان، انزلی و کرج. بر طبق گفته برخی مسئولان فوتبال، فدراسیون در تلاش است تا هر استان حداقل یک سهمیه در یکی از لیگ ها داشته باشد. به این ترتیب باید منتظر تیم دار شدن ۹ استان یادشده باشیم. در کشور ما شهرهایی هستند که اگرچه استانشان صاحب سهمیه به ویژه در لیگ برتر است، اما خودشان در مهم ترین لیگ فوتبال کشور حضوری ندارند، مانند آبادان و خرمشهر. انزلی و کرج را هم باید به آنها اضافه کرد، اما فعلاً ملوان تیم قدیمی انزلی در لیگ برتر مانده و سایپا هم به نام کرج در مسابقات شرکت می کند. شهر کرج با داشتن جمعیتی چندمیلیونی یک تیم که طرفدار بومی داشته باشد، ندارد. شاید حضور استقلال و پیروزی که بازی هایشان را در ۱۵ کیلومتری این شهر – ورزشگاه آزادی – برگزار می کنند، نیاز این کلان شهر به یک تیم مستقل را برطرف کرده است. انزلی اکنون یک تیم در لیگ برتر و یک تیم – شهرداری – در لیگ دسته دوم دارد که هواداران ملوان خیلی بیشترند. آبادان اما تیمی در لیگ برتر ندارد، خرمشهر هم که اساساً در لیگ های ایران صاحب نماینده نیست. چه خوب است که به بهانه آزادسازی خرمشهر یک سهمیه در یکی از لیگ ها به این شهر کم امکانات، اما مستعد داده شود. شاید لازم باشد که تیمی جز صنعت نفت که از سوی مدیریت رنج می برد فوتبال آبادان را نمایندگی کند تا شاهد جولان سرمایه سالاری بر حق و استعداد نباشیم.

● تهرانی ها ۱۵ امتیاز جلوترند

بی عدالتی دیگری که کثرت تیم های تهرانی به ویژه در لیگ برتر ایجاد کرده، بیشتر بودن تعداد بازی های تیم های پایتخت در خانه نسبت به رقبا است. در فصل ۸۷-۸۶ هر تیم تهرانی ۲۲ بازی خود را در استان تهران انجام داد. به ویژه آنکه تیم هایی چون استقلال و پیروزی تمام بازی هایشان را در ورزشگاه آزادی انجام دادند. آنها در برابر تیم های تهرانی چه مهمان باشند چه میزبان در آزادی به دیدار حریفان می روند و این یعنی اینکه آنها ۱۵ امتیاز از دیگران جلو بودند. فقط کافی بود در پنج هفته آخر لیگ، یک تیم مطرح پایتخت علاوه بر سه بازی با شهرستانی ها که حکم میزبان را داشت، با دو تیم تهرانی هم مصاف بدهد آنگاه می توانست هر پنج بازی را در ورزشگاه آزادی برگزار کند.

شرایطی که برای پیروزی تهران به وجود آمد. این تیم علاوه بر ملاقات با شیرین فراز کرمانشاه، برق شیراز و سپاهان اصفهان در تهران با صباباتری و سایپا هم دیدار کرد که محل بازی ها مانند سه بازی دیگر در آزادی بود. ایجاد چنین شرایطی که در هیچ لیگی نظیر ندارد در قهرمانی قرمزپوشان نقش بسزایی داشت. حالا که فوتبال این قدر به پول و سرمایه وابسته شده چه خوب است که سازمان تربیت بدنی به همان میزان که استقلال و پیروزی را حمایت می کند به فکر استان های مستعد اما کم امکانات باشد و به آنها کمک کند تا سهمی در سطح اول فوتبال کشور داشته باشند. منظور از کمک، پول دادن نیست، بلکه ترغیب صاحبان تیم های تهرانی به خروج از پایتخت و رفتن به شهرستان و تشویق صاحبان سرمایه برای سرمایه گذاری در فوتبال مناطق مذکور باید در دستور کار سازمان باشد. اگر این اتفاق بیفتد، هم تیم های بی تماشاگر از بازی در ورزشگاه های خلوت رها می شوند و هم هزاران تماشاگر شهرستانی انتظارشان به سر می رسد و صاحب تیمی برای شهر خود می شوند.



همچنین مشاهده کنید