شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بنیتز, قهرمان آنفلید


بنیتز, قهرمان آنفلید

رافا در سال ۱۹۸۶ به طور اتفاقی به عنوان مربی رئال مادرید شناخته شد با این حال پس از مدت کوتاهی به عنوان دستیار معرفی شد و اندکی بعد برای کسب تجربه بیشتر به تیم دوم رئال مادرید یعنی همان ”کاستیا“ی معروف پیوست

رافائل بنیتز علاقه‌مند است روی تبدیل به یک باب پیسلی دیگر برای باشگاه لیورپول شود و در این راستا پس از آنکه طی اولین سال حضورش در این تیم جام قهرمانی اروپا را به‌دست گرفت، قصد دارد تا سال‌ها در این باشگاه به افتخار‌آفرینی بپردازد.

● شروع

رافا در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۶۰ در مادرید، پایتخت اسپانیا دیده به جهان گشود. خانواده او از افراد روشنفکر جامعه مادرید بودند و در این میان ”رافا“ به چیزی فراتر از آرمان‌های خانواده‌اش می‌اندیشید. وی نه از کودکی اما وقتی به سن نوجوانی رسید، تصمیم گرفت یک فوتبالیست شود. در این راستا اولین قدم به استواری تمام برداشته شد. رافا به تیم جوانان رئال‌مادرید راه‌یافت. این اتفاق در سال ۱۹۷۴ رخ داد، یعنی هنگامی‌که تنها ۱۴ سال داشت پله‌های ترقی برای وی کم‌کم طی شد، اما پس از مدتی چند مصدومیت مانع رشد رافا شد. در این راستا او به تیم دوم باشگاه که ”کاستیا“ نام داشت، تبعید شد، با این‌حال هرگز برای این تیم به بازی نپرداخت. رافا مجبور شد انتقال دیگری را تجربه کند و این‌بار به ”پارلا“ (یک تیم محلی) پیوست، کار بزرگ از همین تیم آغاز شد. او موفق شد باشگاه را به رقابت‌های دسته دوم ارتقا دهد. همزمان با درخشش درون میدان ”رافا“ دانش‌آموز یک مؤسسه خصوصی به نام (INEF) نیز بود. در واقع این نام مخفف (universidead politecnica de madrid) بود. سال ۱۹۷۹ مصادف با تجربه بازی‌های ملی بود. او همراه با تیم‌ملی کشورش ۵ بار در رقابت‌های جهانی دانش‌آموزان مقابل حریفان ایستاد. آن بازی‌ها در مکزیک برگزار می‌شد. در سال ۱۹۸۲ رافا موفق شد مدرک عالی خود را در رشته فیزیک کسب کند و در همین سال‌ها بازی برای پارلا را تا سال ۱۹۸۵ امتداد داد. آخرین مقصد رافای بازیکن، ”لیانارس“ تیم دسته دومی بود. در این تیم یک اتفاق تلخ رخ داد. یک مصدومیت شدید وی را در تمام فصل ۱۹۸۶ خانه‌نشین کرد. در این شرایط وقتی رافا از دکترها جواب منفی شنید، تصمیم گرفت فوتبال را کنار بگذارد. آسیب‌دیدگی بنیتز از ناحیه زانو بود. ۳ سال خانه‌نشینی، او را برای یک عرصه بزرگ‌تر آماده می‌کرد.

● مربی‌گری در رئال‌مادرید

رافا در سال ۱۹۸۶ به‌طور اتفاقی به‌عنوان مربی رئال‌مادرید شناخته شد! با این‌حال پس از مدت کوتاهی به‌عنوان دستیار معرفی شد و اندکی بعد برای کسب تجربه بیشتر به تیم دوم رئال‌مادرید یعنی همان ”کاستیا“ی معروف پیوست. تیم دوم رئال‌مادرید مقصد بعدی بود. این اتفاق بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ به‌وقوع پیوست. آن جایگاه نیز برای رافا بنیتز مطبوع نبود. تیم زیر ۱۹ ساله‌های مادرید سرآغاز رشد محسوب می‌شد. ۳ سال حضور در این تیم (بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳) همراه با فتوحات زیادی بود. کسب ۶ جام از رافا بنیتز یک شخصیت برجسته ساخت. نام وی در روزنامه‌ها دیده می‌شد. در سال ۱۹۸۹ یک خبر بنیتز را در مرکز توجهات قرار داد. در این سال وی یک پروژه تحقیقاتی در مورد فوتبال را با موفقیت به پایان برد و موفق شد یک کمپ ویژه فوتبال به نام (USDAVIS) تأسیس کند. چنین موفقیت چشمگیری وی را به‌عنوان یک مربی آکادمیک نزد عموم مطرح ساخت. در ادامه توفیق‌ها، او مجدداً مربیگری تیم دوم رئال‌مادرید را پذیرفت. بنیتز همچنین در دوران کودکی دستیار دل‌بوسکه افسانه‌ای بود.

● تجربه ناموفق خارج از مادرید

با وجود تمام هیاهوها بنیتز خارج از زادگاهش تجربه اولیه کاملاً ناموفقی داشت. بنیتز در فصل ۱۹۹۶ ـ ۱۹۹۵ مربیگری وایادولید را پذیرفت، اما پس از کسب تنها ۲ برد از ۲۳ بازی اخراج شد. باشگاه به دسته پائین‌تر سقوط کرد و ”رافا“ از نظر هواداران به‌عنوان مقصر اصلی شناخته شد. بنیتز در فصل بعد به باسک رفت. او مربی اوساسونا شد. اوساسونا در آن‌زمان یک تیم دسته‌دومی بود. بنیتز برای هواداران شوق حضور در دسته اول را ایجاد کرد. هر چند در ادامه موفقیتی برای باشگاه به‌دست نیاورد. او در ۹ بازی مربی تیم بود و فقط ۲ برد به‌دست آورد. سرنوشت مشخص بود: یک اخراج دیگر!

در سال ۱۹۹۷ یک تیم دسته‌دومی دیگر به نام ”اکسترمادورا“ چشم انتظار بنیتز بود تا با حضور او، در لیگ دسته اول را تجربه کند. هواداران با بدبینی به قضایا می‌نگریستند، اما این‌بار اوضاع متفاوت بود. تیم در نهایت با جادوی بنیتز از دسته دوم ارتقاء یافت. ۲۳ برد از ۴۲ بازی آنها را پس از آلاوز در رتبه دوم جای داد و راهی دسته برتر نمود. فصل بعد در جزایر قناری غوغائی به پا بود. مردم از جاه‌طلبی بنتیز و تیمش صحبت می‌کردند. گوئی قرار بود او تیم را بر فراز رئال‌مادرید و بارسلونا به مقام قهرمانی لالیگا برساند، با این‌حال آنچه مدنظر هواداران بود به‌طور کلی متفاوت با واقعیت بود. تیم تنها یک‌سال در لیگ دوام آورد. در حقیقت آنها در رتبه هفدهم فصل ۱۹۹۹ ایستادند. در شبی که بارسائی‌ها اولین قهرمانی خود پس از فتوحات پیاپی بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ را جشن می‌گرفتند، مردم منطقه با نگرانی بازی Play off را تماشا می‌کردند. دیداری‌که در نهایت با شکست مقابل ویارئال منجر به حذف ”اکستر مادورا“ از لیگ دسته اول شد. بنیتز چاره‌ای جزء ترک باشگاه نداشت. هر چند بهترین سال عمرش در انتظار وی بود، یک‌سال بیرون ماند و طی این مدت به تمرینات منچستریونایتد و آرسنال رفت. به ایتالیا سری زد اما حتی نزدیک بندر لیورپول نیز نشد، جائی‌که قرار بود نیم دهه بعد بزرگترین افتخار را با مربیگری در آنجا تجربه کند. وی یک‌سال را با تجربه حضور در تمرینات تیم‌های بزرگ دنیا سپری کرد و به قول خود از نظر دانش و اطلاعات ”فربه“ شد. وی همچنین به‌عنوان تحلیل‌گر شبکه ”یورو اسپرت“ و روزنامه‌های ”مارکا“ و ”ال‌موندو“ تغییر چهره داد. بنیتز مدتی را نیز با تلویزیون رئال‌مادرید همکاری کرد. در سال ۲۰۰۰ شروع دوباره‌ای رقم خورد. باز هم جزایر قناری و تیمی با عنوان تنه‌ریف، تحت‌نظر بنیتز جوانان خامی چون میگوئل میستا، کریستوبال کوروتورس و لوئیز گارسیا به بهترین میزان آمادگی رسیدند و از دسته دوم به دسته اول پای گذاشتند. آنها پس از ۲ تیم شهر سویل یعنی سویا و بتیس در رتبه سوم جای گرفته و در روز آخر جشن صعود را برقرار ساختند.

● حضور در والنسیا

انتظار می‌رفت وی به‌عنوان مربی تنه‌ریف در سمت خود ابقا شود، اما این اتفاق صورت عملی به‌خود نگرفت. عرصه بزرگ‌تری پیش‌رو بود و آن عرصه جاده پرخطر مستایا و والنسیای بزرگ هکتور کوپر بود. خفاش‌ها پس از ۲ حضور پیاپی در فینال لیگ قهرمانان دلزده به‌نظر می‌رسیدند. هواداران از بنیتز می‌خواستند پس از خداحافظی لوپز، مندیه‌نا و... تنها تیم را در میانه‌های جدول لالیگا حفظ کند، اما رافا از هفته اول نشان داد مربیگری متفاوت دارد. بنیتز انتخاب اول سران والنسیا بود. ”خاویر سوبیراتس“ مدیر فنی خفاش‌ها بانی اصلی انتخاب بنیتز بود. آیالا، بارافا و آلبلدا از زمان ”رافا“ رشد خود را آغاز کردند و هم‌اکنون از ستارگان برتر باشگاه‌های بزرگ اسپانیا محسوب می‌شوند. هواداران والنسیا از تیمشان انتظاری جزء یک بازی تهاجمی نداشتند، حال آنکه فلسفه بنیتز ارائه فوتبالی بدون ریسک، اما نه صددرصد تدافعی بود. رافا در والنسیا از سیستمی با ۲ مهاجم استفاده کرد. ۲ مهاجم انتخابی این مرد میستا و کوروتورس بودند.

میستا با ۱۹ گلی که در فصل ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۳ به ثمر رساند، آقای گل لالیگا نام گرفت. این بازیکن هم‌اکنون به‌حدی رشد‌یافته که عضوی از تیم ملی اسپانیا محسوب می‌شود. با این‌حال اتفاقات خوشایند اندکی قبل‌تر رخ داده بود. در فصل ۲۰۰۲ ـ ۲۰۰۱ در شرایطی که رئال‌مادرید پیشتاز اولیه بود، تیم رافا با ارائه عملکردی فوق درخشان، صدر جدول را از آن خود کرد. توجه مردم اسپانیا به ال‌کلاسیکوی مرحله نیمه‌نهائی لیگ قهرمانان بود، والنسیا قهرمانی خود را قطعی کرد. پس از این اتفاق چهره شهر دیدنی بود. تمام خانه‌های بندر با پرچم‌های سفید و نارنجی و تصویر خفاش (نماد باشگاه) تزئین شده بود و در این میان برخی هواداران، رافا را از یاد نبرده بود! والنسیا یک‌هفته قبل از پایان فصل، قهرمانی خود را قطعی کرد، اما در هفته پایانی زیر باران احساسات هواداران در ورزشگاه خانگی بازی را باخت تا کم هیاهوتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد، جام لالیگا را پس از ۳۱ سال بالای سر ببرد! این قهرمانی وقتی مورد توجه قرار گرفت که آنها با ۷ امتیاز بالاتر از لاکرونیا و فراتر از رئال و بارسا، لالیگا را تحت‌سلطه خود قرار دادند. باشگاه سال بعد در تکرار موفقیت ناکام ماند. آنها لالیگا را با رتبه پنجم به پایان بردند. هواداران فراموش کرده بودند روزی به بقا فکر می‌کردند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید