شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
شیرینترین و پرکاربردترین ضرب المثلهای فارسی و ایرانی (خ)
- خار شدن و در چشم کسی فرو رفتن
مزاحم پیشرفت و خوشی کسی شدن.
- خاکشیر مزاج
ملایم طبع، سازگار، خاکی (از این جهت میگویند که خاکشیر با همه طبایع سازگار است).
- خاله خوش وعده
کسی که سر خود و بیدعوت به هر مجلسی برود و بیرودربایستی سر سفره هم بنشیند.
- خاله وارسی
فضولی و کنجکاوی، جستجو و سر در آوردن از محلی یا موقعیتی.
- خالی بستن
دروغ گفتن، ادعای پوچ و توخالی.
- خانه روشن کردن
اشاره به محتضر و درحال مرگی که برای دقایقی حالت سلامت و هوشیاری در او ظاهر میشود.
- خدا به دور
در هنگام بد آمدن و تعجب از چیزی یا کسی و نپسندیدنش میگویند. کلمهای شبیه «واه».
- خدای جای حق نشسته
هنگامی که کسی نتواند حق تضییع شده خود را از زورگو بگیرد و مظلوم واقع شود مطمئناً خداوند حق او را خواهد گرفت و ستمگر را مجازات خواهد کرد.
- خدا خر را شناخت بهش شاخ نداد
کسی که قابلیت و لیاقت نعمتی از نعمتهای خداوند را نداشته و از آن محروم باشد چرا که اگر آن نعمت را میداشت از آن سوءِ استفاده میکرد.
- خدا روزیت را جای دیگری حواله کند
جواب رد به گدا یا متوقع سمجی که به چیز یا کسی امید بسته و چشم طمع دوخته و پیش خود حسابی باز کرده است.
- خدا شفایت دهد
اصطلاحاً به کسی میگویند که کار غیر عاقلانه انجام دهد یا رفتار حواس پرتانه و دیوانهبار داشته باشد.
- خدا عاقبتش را به خیر کند
انشاالله سرانجام کارش به خیر و خوبی پایان پذیرد.
- خدا گر ز حکمت بندد دری/ به رحمت گشاید در دیگری
تمام درها یک جا و یکباره به روی کسی بسته نمیشود.
- خدا هیچ عزیزی را ذلیل نکند
دعا یا گله کسی که از پا در آمده و از نظرات عزت و مقام تنزل یافته و زمین خورده است.
- خدا یکی زن یکی
حرف مسی که همسر خود را یا دوست میدارد و در دلش فقط عشق یک نفر میگنجد و یا از عهده همان یکی هم بر نمیآید.
- خر از پل گذشتن
از پیش رفتن کار و به نتیجه و مقصود رسیدن.
- خربزه میخوری یا هندوانه؟ هر دوانه
جواب رک و بدون رودربایستی و تعارف.
- خر بیار باقالی بار کن
هنگام پیش آمدن آشوب موقعیت آشفته و خراب میگویند.
- خر تب میکند
به کسی که لباس زیادی پوشیده و یا در فصل تابستان لباس گرم بپوشد، میگویند.
- خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طلایی شدن آسان بود
از جیب دیگران مهمان کردن راحت است.
- خر چه داند قیمت نقل و نبات
آدم نفهم و نادان، خوب و بد، بهترین و بدترین و با ارزش و بیارزش در نظرش یکی است و قدر و قیمت هیچکدام برایش فرقی نمیکند.
- خر خودت را بران
مشغول کار خودت باش و کار خود را پیش ببر.
- خرِ ما از کرهگی دم نداشت
اظهار بدشانسی و به همین دلیل قید چیزی را زدن.
- خر وبا خور مرده با گور
مفتخور حرص که از هیچ چیز خوراکی صرف نظر نکرده و به هیچ یک از محتویات سفره رحم نکند.
- خروس بیمحل
بیموقعیت به جایی رفتن یا کاری را انجام دادن یا حرفی گفتن.
- خشکش زد
از تعجب به صورت چوب خشک در آمدن، درجا بیحرکت شد.
- خفه خون گرفتن
لال شدن و دم بر نیاوردن.
- خلارو هرچی هم بزنی گندش بیشتره
مشاجرات خصمانه که هر چه دنبال شود، باعث هتک حرمت و بیآبرویی بیشتر طرفین شود.
- خلایق هر چه لایق
هر کس همانقدر و هر گونه که لیاقت و شایستگی دارد نصیبش میگردد.
- خم رنگرزی نیست
به کسی گفته میشود که بخواهد کارش زود انجام شود و طرف مقابل را وارد به عجله و سرعت عمل کند.
- خنده بر هر درد بیدرمان دواست
با حفظ نشاط و روحیه شادمانی حل یا فراموش کردن دردها و مشکلات آسانتر وسریعتر خواهد شد.
- خواب خرگوشی
مثل خرگوش با چشم باز در خواب بودن کنایه از غفلت و بیتوجهی به اطراف.
- خواب دیدی خیر باشه
به کسی میگویند که در مورد کاری غرض و مقصود خاصی داشته و یا در اوهام و خیالات خام و تصورات شیرین بسر بود.
- خواب زن چپه
عقیده بر این است که زن هر خوابی میبیند بر عکس آن تعبیر واقع میشود.
- خواستن توانستن است
با اراده و پشتکار حتماً به مقصود خو خواهیم رسید.
- خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
سفارش به وفق دادن خود با همگان و تبعیت از اکثریت.
- خود را به کوچه علی چپ زدن
تجاهل کردن و خود را به نفهمی و بیاطلاعی زدن.
- خود را به موش مردگی زدن
مقصری که با زیرکی خود را ضعیف و بیگناه جلوه دهد.
- خود را گم کردن
گذشته و اصلیت خود را از یاد بردن، کسی که وقتی به جایی و به وضعیت بهتری رسید وضعیت سابق خود را فراموش کند و دچار غرور و خودخواهی شود.
- خودش میبُرد، خودش میدوزد
کسی که کاری را که به دیگری هم مربوط است سر خود و به تنهایی، بدون مشورت و نظرخواهی شروع کند، انجام دهد و به اتمام برساند. خودخواه.
- خودم کردم که لعنت بر خودم باد
کسی که خودش موجبات ناراحتی و پشیمانی خود را فراهم آورده این جمله را با شماتت به خود میگوید.
- خورشت دل ضعفه
کنایه از نبودن غذا، غذای بینوای فقیر.
- خوشگلی است و هزار جور دردسر
زیبایی بیش از حد باعث عذاب و دردسر است.
- خوش و بش کردن
سلام و احوالپرسی و تعارف گرم و محبتآمیز.
- خوشی زیر دلش زده
اشاره به کسی که هیچگونه غم وناراحتی و مشکلی در زندگی نداشته اما گله و ناشکری کند و یا بیجهت خود را دچار دردسر و گرفتاری میسازد.
- خون به پا شدن
جنگ و جدال و زد و خورد و کشت و کشتار به راه افتادن.
- خون خونش را میخوره
از فرط عصبانیت به خود پیچیدن و جوشیدن.
- خون دل خوردن
در مورد چیزی یا کسی رنج و حسرت و عذاب فراوان متحمل شدن.
- خون را خون نمیشویند
فساد و جنایت را با مثل آن تلافی نمیکنند. مقابله با مثل نکردن.
- خون که نکردم
خطلا و گناهی بزرگی که مرتکب نشدهام (حرف کسی که گرفتار مخمصه و ستم شده باشد).
گردآوری: مجله اینترنتی وب
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
Warning: Undefined array key "html" in /var/www/vista/web/fp.php on line 102
Deprecated: strip_tags(): Passing null to parameter #1 ($string) of type string is deprecated in /var/www/vista/web/fp.php on line 102
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
گشت ارشاد حماس رئیس جمهور ایران حجاب پاکستان رئیسی دولت سیزدهم امام خمینی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش اصفهان آتش سوزی شهرداری تهران پلیس زنان
خودرو دلار تورم قیمت خودرو آفریقا قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو سایپا ارز بانک مرکزی ایران خودرو
پایتخت خانواده تلویزیون سریال ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران موسیقی مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس تراکتور باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل همراه اول ناسا الماس تسلا فیلترینگ ماه
مالاریا کاهش وزن استرس سلامت روان آلزایمر زوال عقل