چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
اشعار بارانی (زیباترین اشعار در مورد باران)
غزلهای بارانی
کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظهها
بشکند در هم طلسم کهنه این باغ را
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
چترهاتان را ببندید ای به ساحل ماندهها
~~~~~✦✦✦~~~~~
کفشهایی منتظر در چارچوب در
پشت شیشه میتپد پیشانی یک مرد
و سرانگشتی به روی شیشههای مات
~~~~~✦✦✦~~~~~
خبر خیر تو از نقل رفیقان سخت است
لحظه بغض نشد حفظ کنم چشمم را
کشتی کوچک من هرچه که محکم باشد
ساده عاشق شدهام؛ ساده تر از آن رسوا
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید
عابران مانند باران در زمین گم میشوند
او فقط میماند و دنیایی از دلواپسی
~~~~~✦✦✦~~~~~
شدم مانند رود از بارشی جریان که میگیرد
دلم تنگ است میدانی؟ پناهم شانههای توست
چه بی راهم، چه از غم ناگزیرم من، چه ناچارم
چقدر از خاطراتت ناگزیرم، نه گریزی نیست
تو را، عشق تو را، آسان گرفت اول دلم اما
سپردم به فراموشی به سختی خاطراتت را
~~~~~✦✦✦~~~~~
غصه میسوزد مرا، باران ببار
ابرها را دانه دانه جمع کن
خاک اینجا تشنه دلتنگی است
باغبان از کوچه باغان رفته است
گزیده دوبیتیهای بارانی
دیشب باران قرار با پنجره داشت
روبوسی آبدار با
پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد
خوشا هر باغ را، بارانی از سبز
خوشا هر دشت را،
دامانی از سبز
برای هر دریچه، سهمی از نور
لب هر پنجره، گلدانی از سبز
~~~~~✦✦✦~~~~~
در دست تو چتر بسته
ای در باران
باران باران باران باران باران
~~~~~✦✦✦~~~~~
دست تو و یک غروب آبان کافی ست
حالا که دلم گرفته،
باران کافی ست
مثل دوقلوهای به هم چسبیده!
~~~~~✦✦✦~~~~~
حکایت نامه عشقم
رو بستم
بزن سازی بر آن چشمان مستش
شعر نو در مورد باران
تارهای بی کوک و
کمان باد ولنگار
باران را گو بی آهنگ ببار
غبارآلوده از جهان
تصویری واژگونه در آبگینه بی قرار
باران را گو بی مقصود ببار
لبخند بی صدای صد
هزار حباب در فرار
باران را گو به ریشخند ببار
چون تارها کشیده و کمان کش باد آزموده تر شود
و نجوای بی کوک به
ملال انجامد
باران را رها کن
و خاک را بگذار تا با همه گلویش سبز بخواند
~~~~~✦✦✦~~~~~
فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد
با همه مردم شهر، زير باران بايد رفت
دوست را، زير باران بايد ديد
عشق را، زير باران بايد جست
سهراب سپهری
حکایتِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزهها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
~~~~~✦✦✦~~~~~
خوب است
مثل همین باران بیسوال
که هی میبارد
که هی اتفاقاً آرام و شمرده شمرده
~~~~~✦✦✦~~~~~
شاید این مردِ پر از درد نمیخواست بداند که هنوز
سفر از خاطرهها
آسان نیست،
موج دریای غمت طوفانی است
و در این راه، از
این موج گذر باید کرد
صبر باید میکرد،
~~~~~✦✦✦~~~~~
و من از سکوت لبریزم
انگار کابوس این روزهای خاکستری
سایه انداخته به خیال من
حوالی این ساعتهای بارانی
جای زیادی برای رفتن ندارم
غیر از
آغوش تو
یا
~~~~~✦✦✦~~~~~
خدا میبارد بر کوه
ابرها بر شانههای کوه سنگینی میکنند
آنان را تا نزد آلاچیقهای خود راه دهیم
احمد عزیزی
و یاد اخبار هواشناسی افتادم
که لذت بارانهای
بی هنگام را میبرد
گفتی میآیی
و یاد تمام روزهایی افتادم
~~~~~✦✦✦~~~~~
قارچهای متحرک هستند
و من،
از خوش بینی
سبدی ساختهام
پیش پایم
تردید،
سنگِ هشداری ست که به من میگوید:
~~~~~✦✦✦~~~~~
که تو
زیر چتر من
تا انتهای کوچه
بیایی
و دوستی
مثل گلی
شکوفه کند
~~~~~✦✦✦~~~~~
تو باید به عمد از
میان آوازهای کودکان بگذری
چترت را کنار ایستگاهی در مه فراموش کن
خیس و خسته به خانه بیا
~~~~~✦✦✦~~~~~
چترم را
کنار ایستگاهی در مه
جا گذاشتهام
خیس و خسته آمدهام
و حالا
شاعر که نه،
~~~~~✦✦✦~~~~~
یا
دوش آب،
چه فرقی میکند؟!
وقتی عاشقی
زیر هیچ کدام
~~~~~✦✦✦~~~~~
تمام کوچههای شهر
پر از فریاد من است
که میگویم
من تنها نیستم
تنها، منتظرم
~~~~~✦✦✦~~~~~
مردی که خود را
از چتر
به دار آویخت
~~~~~✦✦✦~~~~~
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم:
پاک کن پنجره از
دلتنگی که هوا دلخواه است
گوش کن باران را که پیامی دارد
دست از غم بردار زندگی کوتاه است
شعر کوتاه در مورد باران
آخرين برگ سفرنامه باران
اين است
كه زمين
باران، سرود ديگري سركن
شعر تو با اين واژگان شسته
انگار که حسِّ سبزبودن
دارند
در این باران
چراغ قرمزها هم
به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد
اگر ببارد، از شوق
~~~~~✦✦✦~~~~~
باران میبارد
و من
تمامِ روز را بدونِ چتر
در پشت پنجره
دیدم
باران،
در اشک خویش،
گاهی چتر را باید دستِ باران داد
روی سرِ خودش بگیرد
و ما
~~~~~✦✦✦~~~~~
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما،
~~~~~✦✦✦~~~~~
باران؛
~~~~~✦✦✦~~~~~
براین پاییز طولانی
رسول تازه ای بفرست
~~~~~✦✦✦~~~~~
نه ابر میخواهد
نه باران
نه یک بعدازظهر پاییزی
~~~~~✦✦✦~~~~~
غافلگیری رگبار بودی
و من
~~~~~✦✦✦~~~~~
نماز باران بخوان !
بغض کرده
ابری ست
~~~~~✦✦✦~~~~~
دانههایت را کجا کاشتهای
باران به تو خواهد گفت
بگذار تا ببارد
~~~~~✦✦✦~~~~~
دلم لک زده
برای یک بار هم شده باران که میبارد
گروه فرهنگ و هنر وب
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران آموزش و پرورش قوه قضاییه شهرداری تهران سازمان هواشناسی فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو سایپا دلار مالیات چین بازار خودرو
تلویزیون سریال سعید آقاخانی سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه افغانستان
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا تسلا اپل اینستاگرام فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر