جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

برای عروس نه ساله در روستایمان (در تربت جام) که مهریه‌اش تریاک پدرش بود


برای عروس نه ساله در روستایمان (در تربت جام) که مهریه‌اش تریاک پدرش بود
برخیز گیسوان عروسی‌ات مال باد
گلبرگهای ت‍ُرد لبانت حلال باد
برخیز جان مادرکت گریه خوب نیست
اشکات‍ِه ب‍ِگذا پاک ک‍ُنه دستمال باد
می‌‌بالی آهوانه و تکثیر می‌شوی
باز است چون که شکر خدا دست و بال باد
دیوان حافظ است لبان نباتی‌ات
چیزی بگو نشان بده خوب‌ست فال باد
پس باد می‌کشاندت و می‌برد به ماه
تو زورقی سپید، سوار‌ِ زلال باد
حالا تو می‌روی، پدرت می‌ک‍ِشد تو را
در گوشه‌های دلکش فکر و خیال باد
حالا تو می‌روی، پدرت می‌رود به باد
بر باد می‌رویم همه، از دست سال باد
تریاک می‌شوند دو چشم سیاه تو
تریاک می‌شود تن‌ِ تو خوش به حال باد

شعری از :علی محمد مودب
محسن داوری
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید