جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سر کویی که لیلا بود


سر کویی که لیلا بود
دل مجنون خود بردم
سر کو یی که
لیلا بود
ندیدم بر سر کویش
سری دیگر،
که شیدا بود
کمان ابروی خود
زه کرد
نگاهش گرم و
گیرا بود
دل زارم
به یغما برد
بدان چشمی که،
زیبا بود
صفای کلبه
پیدا بود
نوا در
نی لبکها بود
هوای دل
مصفا بود
شب من
شام یلدا بود
نگاهش پر
زمعنا بود
حروف عشق
خوانا بود
گل روی
لطیف او
دلم را باغ و
صحرا بود
مژه بر
ساحل چشمش
حضور
شاپرکها بود
کمان ابروی
مشکینش
کمین آه و
غمها بود
لبش جامی
مسیحا بود
رخش ماه و
فریبا بود
حباب خنده
بر رویش
نگارم مست و
شهلا بود

ناصر طاهری بشرویه...روشنا
پیام آور عشق و آگاهی
Rroshanaa.mihanblog.com
Rroshanaa.persianblog.ir
منبع : مطالب ارسال شده