پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چه آبان بد‌مهری‌


چه آبان بد‌مهری‌
آبان پارسال، صبح روز هشتم با بدترین خبری که می‌شد، شروع کردیم قیصر امین‌پور خسته از دنیا و اهلش بال کشید و رفت تا آن سوی بودن‌ها. و ما یک‌سال است حسرت شعرهایی ی را می‌خوریم که بر زبانش جاری نشد.
آبان امسال، همین دیروز باز مرگ سراغ شاعران آمد و دست خوش سلیقه‌اش، شاعری را با خود برد که یک عمر از دغدغه‌های شریف و بلندش گفت.
طاهره‌صفارزاده که ذره‌ذره در کلمات تحلیل رفت، با شعرهایش و ترجمه‌هایش از قرآن، دریچه‌های وسیع و بهشتی از واژگان آسمانی روبه‌روی چشم‌هایی گذاشت که تا همیشه تشنه کام معرفت هستند.
بی‌مهری‌های آبان، با رفتن صفارزاده درست در سالگرد قیصر کامل شد و از امروز هرگاه تقویم را بگشاییم به هشتمین ماه سال که برسیم، هزاران حسرت است که از دل‌های تنگ برمی‌‌آید، دل‌هایی که برای صفای خاطر قیصر و بی‌قراری روح صفارزاده می‌تپد و خواهد تپید.
صفارزاده در شعر، راهگشای تجربه‌هایی عمیق و بزرگ بود. او اگر چه از مذهب می‌گفت و تا پای جان بر اعتقاداتش پای می‌فشرد، هیچ‌گاه در بن بست سنت‌های ادبی متوقف نشد.
شعر مذهبی بی‌گمان تا همیشه وامدار اوست، چرا که نشان داد سخن گفتن از مذهب به معنای چشم پوشیدن از حرف‌هایی از جنس زمانه نیست و می‌توان در قالب‌های نو و گاه بسیار نو و حتی مدرن‌تر از مدعیان مدرنیسم اعتقادات کهن و ماندگار را بیان کرد.
صفارزاده برای بسیاری از شاعرانی که نسل‌های پس از او به عرصه شعر آمدند، نمونه‌ای بود از هنرمندی متعهد و معتقد که با تمام وجود به آنچه می‌گفت و می‌سرود معتقد بود.رفتار او دربرخورد با صاحبان ثروت و قدرت و بی‌اعتنایی‌اش به دنیا، مقام و تیتر چنان بود که همه آنهایی که خواه‌ناخواه به چرب و شیرین عنوان‌های دنیوی آلوده بودند، از نام و کلماتش چشم می‌زدند.
او بی‌آن که در چنبره شعار و هیاهو گرفتار آید، با سرودنش، ترجمه‌هایش، نقدهای بی‌پروایش، برآشفتن در برابر بی‌عدالتی‌ها و دنیاطلبی‌ها سرافرازانه از حرمت شعر و حیثیت انسان دفاع کرد و پلشتی «مردان منحنی» را با زبانی بی‌پروا در شعرش نشان داد؛ وقتی می‌سرود:
... و نقش این هزاره‌
انسان منحنی‌ست‌
مردی که خم شده‌ست‌
که سکه را بردارد ...
و کلمات گواهند که او هیچ‌گاه در برابر صاحبان سکه و قدرت سرخم نکرد.

آرش شفاعی‌
منبع : روزنامه جام‌جم