سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مرگ شاه حجاز


مرگ شاه حجاز
«ایاد بن امین المدنی» وزیر اطلاع رسانی عربستان سعودی دیروز در بیانیه ای كه پس از قطع برنامه های عادی تلویزیون این كشور قرائت كرد با صدایی لرزان اعلام داشت كه ملك فهد درگذشته است. المدنی در این بیانیه تنها گفت كه مرگ پادشاه عربستان در اثر بیماری بود. ملك فهد ۲۷ مه (۶ خرداد) به دلیل آنچه كه مقامات سعودی آن را آزمایش های پزشكی ویژه اعلام كرده بودند، در بیمارستان تخصصی «ملك فیصل» بستری شده بود. در حالی كه چند روز پس از انتقال ملك فهد به بیمارستان برخی اخبار تاییدنشده بر وخامت حال او تاكید می كردند، گزارش های دیگر نیز اعلام كردند كه وی فوت كرده است. اما منابع رسمی پادشاهی سعودی خبر مرگ فهد را تكذیب و اعلام كردند كه پادشاه عربستان دچار تب شدید شده و در ریه هایش آب جمع شده است و همین امر عامل بستری شدن وی بوده است.
پس از اعلام رسمی درگذشت ملك فهد و معرفی امیر عبدالله بن عبدالعزیز توسط بیانیه وزارت اطلاع رسانی عربستان سعودی، دیوان پادشاهی این كشور نیز با صدور بیانیه ای اعلام كرد كه خاندان سلطنتی عربستان با امیرعبدالله پادشاه جدید این كشور بیعت كردند. بیانیه مذكور افزود كه این بیعت بر اساس ماده پنجم از قانون اساسی عربستان صورت گرفته است. بعد از اعلام این بیعت ملك عبدالله، امیرسلطان بن عبدالعزیز وزیر دفاع و معاون دوم نخست وزیر را به عنوان ولیعهد این كشور معرفی كرد.اگرچه برخی معتقدند كه خاندان آل سعود ساعاتی پس از بستری شدن ملك فهد در بیمارستان رایزنی ها برای تغییرات جدید در ساختار قدرت عربستان را آغاز كرد، اما آمادگی برای این مهم از جمله دغدغه هایی بود كه پس از سكته مغزی فهد خود را نمایان ساخته بود. این نگرانی در سال ۲۰۰۳ پس از آنكه «رابرت جردن» سفیر آمریكا در عربستان از تمایل واشینگتن برای انتصاب حتمی عبدالله به عنوان پادشاه آینده این كشور خبر داد، نمود بیشتری پیدا كرد. مسئله به قدرت رسیدن پادشاه آینده در عربستان همچنان در محافل داخلی عربستان با احتیاط و نگرانی پیگیری می شد. این در حالی بود كه وجود نشانه هایی از جمله بازگشت بندر بن سلطان از آمریكا پس از ۲۲ سال تصدی سفارت عربستان در روزهای اخیر بر بحث برانگیز بودن تغییرات آینده ساختار قدرت عربستان تاكید می كردند. شاهزاده بندر سلطان پسر ولیعهد جدید عربستان با كسی جایگزین شد كه از هم پیمانان نزدیك ملك عبدالله به حساب می آمد و این جابه جایی از خطیر بودن جانشینی وی پس از مرگ فهد با وجود تعیین شدن وی به این سمت پیش از این واقعه حكایت داشت.
ملك فهد كه در سال ۱۹۸۲ به پادشاهی رسید، از سال ۱۹۹۵ و به دنبال سكته مغزی عملاً قدرت را به ولیعهد و برادر ناتنی خود امیر عبدالله واگذار كرد. فهد در سال های آخر عمر خود بیشتر نقش یك شخصیت سیاسی را داشت تا یك حاكم واقعی. پس از حملات ۱۱ سپتامبر و تیره شدن روابط حسنه ریاض _ واشینگتن كه خود فهد اصلی ترین عامل شكل گیری آن بود، وی عملاً به حاشیه رانده شد. اما اقدامات دیگری كه فهد در زمان توانایی انجام داده بود نیز زمینه را برای قدرت گرفتن بیشتر امیر عبدالله فراهم آورده بود.
فهد به امید اینكه وجهه و اعتبار خود را در عربستان تقویت كند، با اعطای امتیازاتی به تندروها در این كشور باعث شد تا بنیادگرایان اسلامی بیش از پیش به تثبیت جایگاه خود در پادشاهی سعودی نایل آمده و در میان مردم طرفداران زیادی پیدا كنند. این در حالی بود كه پس از حملات ۱۱ سپتامبر و معرفی ۱۹ تن از عاملان آن از اتباع سعودی، اوضاع به شدت تغییر كرد و باید شخص دیگری برای در امان ماندن آل سعود از گزندهای احتمالی درون و بیرون عربستان به اداره امور این كشور می پرداخت. امیر عبدالله این وظیفه خطیر را برعهده گرفت و پس از آنكه مبارزه با تندروها را در دستور كار قرار داد، زمینه برگزاری اولین انتخابات شهرداری ها در عربستان را فراهم آورد.
وابستگی نظامی عربستان به آمریكا و نزدیكی واشینگتن با اسرائیل روابط پادشاهی آل سعود را با كاخ سفید بهبود بخشید. امیر عبدالله دوبار در مزرعه شخصی جورج بوش در تگزاس با وی ملاقات كرد و این دیدارها در حالی كه بوش فقط از رئیس جمهور روسیه و نخست وزیر انگلستان در مزرعه شخصی خود پذیرایی كرده بود، حكایت از فصل جدیدی در روابط واشینگتن _ ریاض داشتند.
ملاقات كنندگانی كه پس از سكته مغزی ملك فهد با وی دیدار كرده بودند، می گفتند كه وی تنها از آنچه كه در اطرافش می گذرد آگاه است. مقامات خارجی تنها اجازه داشتند با فهد ملاقاتی كوتاه داشته باشند و این دیدارها تنها تا مدتی كه دوربین های تلویزیونی قادر بودند فیلمی برای پخش تهیه كنند، به طول می انجامید. هرازگاهی نیز بیانیه ها و ایراداتی كه به امضای وی رسیده بود در رسانه های عربستان منعكس می شد و در مواقعی كه عبدالله در ریاض نبود تلویزیون این كشور فهد را در حالی كه جلسات وزرا را اداره می كرد، نشان می داد.
اكنون پس از ملك فهد و تعیین پادشاه و ولیعهد جدید به نظر می رسد كه این دو باید خود را برای مواجهه با مشكلات ساختاری حكومت و با مخالفت هایی كه در میان خانواده سلطنتی وجود دارد، آماده كنند. بر اساس قوانین عربستان تنها فرزندان ذكور عبدالعزیز بن سعودی _ اولین رئیس سلسله پادشاهی آل سعود _ می توانند به مقام پادشاهی این كشور برسند و پادشاه از میان مسن ترین آنها انتخاب می شود. فهد و شش برادر تنی اش حزب «هفت سدیری» را تشكیل داده اند كه خط مشی سیاسی این حزب بر توسعه اقتصادی و آزادی اجتماعی استوار است.دومین حزب مربوط به ملك عبدالله است كه ریاست گارد ملی این كشور را برعهده داشت. او كه فاقد برادر تنی است، سعی كرده است روابط نزدیك و گسترده ای با برادران ناتنی و خواهرزاده ها و برادرزاده هایش برقرار كند. حزب عبدالله یك حزب سنت گرا محسوب می شود كه از وابستگی حكومت عربستان سعودی به آمریكا انتقاد می كند و خواهان توسعه روابط منطقه ای و جهان اسلام است. در این میان عبدالله برای توسعه مناسبات با ایران و روسیه اهمیت زیادی قائل است. عبدالله اگرچه ضدآمریكایی نیست، ولی هرازگاهی از این كشور به دلیل حمایت هایش از اسرائیل انتقادات سختی می كند و با ارزش های غربی نیز سر ناسازگاری دارد. او در زمینه اصلاحات نیز معتقد است كه اصلاحات باید از درون انجام گیرد، نه از خارج. ملك عبدالله در عرصه داخلی نیز با سران قبایل عربستان پیوندهای مستحكمی برقرار كرده و این امر باعث افزایش نفوذ وی در درون این كشور شده است.
سومین حزب عربستان را بیش از ۶۰ تن از نوادگان عبدالعزیز به وجود آورده اند كه پسر فیصل و فهد مهم ترین موقعیت را در آن دارند. اعضای این حزب عموماً تحصیل كرده آمریكا و اروپا بوده و بیشترین حضور و نفوذ را در ساختار سیاسی عربستان دارند. این حزب سعی دارد به صورت پلی میان حزب سدیری و حزب ملك عبدالله عمل نكند.
وجود خاندان مختلف در پادشاهی آل سعود یكی دیگر از ویژگی ها است كه می تواند اداره عربستان را به چالش بكشاند. علاوه بر خاندان آل فیصل، آل ثنایات، آل جیلاوی، آل كبیر، آل سدیری، قبایل مختلف عربستان از دیگر نیروهایی هستند كه در ساختار قدرت عربستان عنصر مهمی قلمداد می شوند.عربستان دارای ۸ قبیله اصلی و حداقل ۱۵ قبیله فرعی است. در این كشور پایین ترین گروه تاثیرگذار شیعیان هستند. شیعیان كه عمدتاً در بخش شرقی قلمرو پادشاهی عربستان مستقرند، دارای جمعیتی محدود هستند كه عموماً مورد تبعیض قرار می گیرند و در فرایند سیاسی مشاركت داده نمی شوند و در بخش كارگری فعالیت می كنند.با توجه به اینكه ملك عبدالله تنها دو سال از فهد كوچكتر است و احتمالاً دوران سلطنت وی نیز دیری نپاید، مسئله جانشینی وی نیز ممكن است در آینده به صورت یك معضل درآید.عبدالله، سلطان، سلمان و دیگر برادران آل سعود، همگی بیش از ۷۰ سال دارند، از این رو به تدریج مبحث مربوط به اقتدار یافتن فرزندان آنان برای به دست گرفتن مناصب كلیدی، قوی تر می شود.البته هنوز اخباری از تمایل نوه های «ملك عبدالعزیز» - رئیس خاندان آل سعود - برای تصاحب چنین پست هایی به دست نرسیده است. با این حال چنانچه این مبحث مطرح شود، فرزندان شاه فیصل، از جمله سعود الفیصل، از اولویت و تقدم برخوردارند. اما این تنوع خاندان و گوناگونی آرا در خاندان آل سعود تنها یكی از چالش های پیش روی پادشاه آ ینده عربستان است. هم اكنون درگذشت شاه فهد در اوضاعی ناخوشایند برای این كشور اتفاق افتاده است.درخواست های درونی برای اصلاح سیستم سیاسی و كاهش اختیارات خاندان حاكم، بالا گرفته است و به علاوه دستگاه رسمی دینی وهابیت دچار انشعاب درونی میان سلفی های نوگرا و سنت گرا شده است. به این موارد باید فشارهای مستمر آمریكا برای ایجاد تغییرات درونی در سیستم سیاسی و باز شدن فضای سیاسی را نیز افزود. در چنین اوضاعی، هرگونه بروز ناثباتی و نااستواری سیاسی در این كشور، پیامدهای مستقیمی بر اوضاع سیاسی و اقتصادی منطقه و جهان بر جای خواهد گذاشت. حال باید دید چگونه سعودی ها می توانند این اوضاع را پشت سر بگذارند. عربستان سعودی به عنوان یك قدرت منطقه ای از پتانسیل بالایی برای نقش آفرینی در عرصه سیاست بین الملل و به خصوص در خاورمیانه آشوب زده برخوردار است. بر این اساس هرگونه تغییری در این كشور می تواند تاثیرات جدی در منطقه خاورمیانه برجای گذارد. تغییر و تحولات بین المللی و داخلی كشورها و دگرگونی هایی كه در روابط بین الملل به وجود می آید علاوه بر خواست كشورها، سیری طبیعی است كه هر كشوری را شامل می شود و اكنون عربستان نیز پس از دهه های طولانی زندگی كردن در یك دایره بسته سنتی از این سیر در امان نخواهد بود. دولتمردان سعودی، علاوه بر توجه به این تغییر و تحولات باید به تغییراتی كه در طرز فكر نسل های آینده و كنونی شان رخ می دهد، توجه كنند و گام اصلاحات را خود از درون آغاز كنند و اجازه ندهند زمینه به گونه ای فراهم شود كه گامی از خارج برای آنها برداشته شود. طبق اسناد سازمان ملل متحد در سال ،۲۰۰۴ عربستان با جمعیت بیش از ۲۴ میلیون با چالش بزرگی به نام بیكاری روبه رو است و علاوه بر این مسئله نیازمند اصلاح در زمینه های متعدد است. در این كشور به رغم منابع سرشار و غنی نفت، كه یك چهارم از نفت جهان را داراست، فقر رو به گسترش است كه از جمله عوامل آن رشد بی رویه جمعیت است كه در سال های اخیر نیز رشد چشمگیر داشته و در میان كشورهای منطقه بی سابقه بوده است. روند رو به رشد جمعیت و گسترش فقر و بیكاری زمینه های مشكلات فراوان تری را برای عربستان نه تنها در زمینه اقتصادی بلكه در زمینه های سیاسی، اجتماعی، آموزشی و غیره نیز فراهم خواهد آورد. عربستان علاوه بر داشتن مشكلاتی در ساختار اقتصادی، دارای نهادهای حكومتی كهنه و قدیمی است كه به ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بازمی گردند و عدم تناسب دستگاه های رهبری با نیازها و الزامات امروزی موجب شده كه این كشور پیشرفتی نداشته باشد. در زمینه آموزش و پرورش نیز كتاب های درسی مدارس و دانشگاه ها نیز نیازمند تغییر و طراحی آنها براساس نیازها و الزامات دنیای مدرن كنونی است. تحولاتی كه در جهان در حال رخ دادن است عربستان سعودی را نیز به طور طبیعی در چرخه ای قرار خواهد داد كه در گام اول به حقوق اولیه زنان احترام گذاشته و شرایط مناسبی را از جمله ایجاد فضا برای رای دادن آنها فراهم آورد؛ در این كشور به رغم تصویب صدور شناسنامه برای زنان تنها عده معدودی دارای شناسنامه هستند. در زمینه های نظامی و امنیتی نیز نظامیان این كشور نیازمند بازنگری هستند، با توجه به حملاتی كه در این كشور به مراكز و افراد مختلف صورت می گیرد آنها نتوانستند از این اقدامات جلوگیری كنند و گام های قدرتمندی هم در مواجهه با القاعده بر نداشته اند ضمن اینكه افراطیونی نیز میان آنها وجود دارد. برگزاری انتخابات در زمینه های مختلف و ایجاد مشاركت مردمی از دیگر ضروریات لازم برای ادامه حیات عربستان است و تنها تحولی كه در این زمینه رخ داده انتخابات شهرداری ها بوده كه البته در شوراها نیز نیمی از ۱۷۸ كرسی توسط عموم مردم انتخاب می شود و نیمی دیگر از سوی دولت انتخاب می گردد اما این امر كفایت نكرده و باید قدرت واقعی و بودجه لازم برای اجرای تصمیمات اتخاذ شده در اختیار شوراها قرار گیرد. عبدالله با توجه به گرایش های اصلاح طلبانه و اقتداری كه دارد می تواند زمینه های لازم را برای اصلاحات در عربستان و بقای آن فراهم آورد اما با توجه به حضور قدرتمندان بانفوذ سنتی كه در مقابل هرگونه اصلاحاتی می ایستند، اصلاحات به راحتی امكان پذیر نخواهد بود، چنانكه عبدالله خود از واژه توسعه به جای اصلاحات استفاده می كند، اما اگر این خاندان از درون مبادرت به این كار نكند، دولت واشینگتن تحت داعیه طرح خاورمیانه ای خود، دموكراسی و اصلاحات ویژه مورد نظر خود را به این كشور تحمیل خواهد كرد و این در حالی است كه خبرها از این امر حكایت دارد كه آمریكا اخیراً در گزارشی عربستان را كشوری ناقض حقوق بشر اعلام كرده كه این امر زمینه مداخله جویی واشینگتن در عربستان به بهانه ایجاد اصلاحات در این كشور را بیش از پیش فراهم می كند.
• نگاهی به زندگینامه ملك فهد
«فهد بن عبدالعزیز» پادشاه ۸۴ ساله عربستان سعودی كه از ششم خردادماه گذشته به دلیل التهاب ریه در بیمارستانی واقع در ریاض پایتخت بستری شد، دیروز دوشنبه دارفانی را وداع گفت. ملك فهد پنجمین پادشاه عربستان سعودی و هشتمین فرزند «عبدالعزیز آل سعود» بنیانگذار عربستان جدید است. وی در سال ۱۹۲۳ متولد شد و مدت ها پیش از آن كه در ژوئن ۱۹۸۲ جانشین ملك خالد شود در پشت صحنه سیاسی یك چهره با نفوذ بود. فهد كه به قبیله «سدیر» از قبایل متنفذ عربستان متعلق است، تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سلطنتی ریاض و سپس در انستیتوی علمی مكه ادامه داد. انتخاب به عنوان اولین وزیر معارف (آموزش و پرورش) در سال ،۱۹۵۳ تصدی وزارت كشور در سال ۱۹۶۳ و ارتقا به عنوان معاون نخست وزیر در سال ۱۹۶۷ پست های اصلی وی قبل از رسیدن به مقام ولیعهدی این كشور در سال ۱۹۷۵ بود. وی در سال ۱۹۷۵ و پس از درگذشت ملك فیصل، به عنوان ولیعهد ملك خالد و در سال ۱۹۸۲پس از درگذشت ملك خالد پادشاه شد. وی سمت هایی مانند رئیس شورای عالی نفت و معادن، رئیس سازمان پادشاهی صنعتی جبیل و ینبع، رئیس شورای عالی دانشگاه ها، رئیس شورای عالی جوانان، رئیس كمیته عالی سیاست های آموزشی، رئیس كمیته عالی امور حج، رئیس سازمان پادشاهی پیشرفته مدینه منوره و رئیس شهرك فناوری ملك عبدالعزیز را بر عهده داشته است. زمان به سلطنت رسیدن ملك فهد مصادف با اوج رونق نفتی و افزایش دلارهای نفتی بود كه عربستان سعودی را از یك كشور صحرایی فقیر و یك جامعه قبیله ای منزوی به یكی از قدرت های بزرگ اقتصادی جهان تبدیل كرد. او در سال های جنگ ایران و عراق با دلارهای نفتی از صدام حسین حمایت كرد اما هنگام اشغال كویت توسط عراق در سال ۱۹۹۱از ایالات متحده خواست این امیرنشین كوچك را آزاد كند. در زمان حكومت ملك فهد روابط آمریكا و عربستان تقویت شد و پس از عملیات «طوفان صحرا» كه پس از حمله عراق به كویت و عربستان از طرف آمریكا و متحدانش در منطقه به وقوع پیوست این رابطه در ابعاد نظامی نیز گسترش یافت. ملك فهد در دهه هشتاد طرح شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی اعراب را مطرح كرد و رهبران كشورهای عربی در اجلاس سران در «فاس» مغرب این طرح را تصویب كردند. وی در سال ۱۹۸۶ لقب ملك را حذف و نام «خادم الحرمین الشریفین» را برای خود برگزید. او در سال ۱۹۹۵ دچار یك سكته مغزی شد و از نظر جسمی تحلیل رفت و مجبور به استفاده از صندلی چرخدار شد و گرچه هنوز پادشاه عربستان است اما از آن زمان به بعد اداره امور روزمره كشور با برادر ناتنی او امیرعبدالله بوده است.

حسن بنانج
منبع : روزنامه شرق