جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


این حرفه دشوار


این حرفه دشوار
بی تردید تدوین فیلم بید مجنون بهترین اثر حسن دوست در مقام تدوین گر است كه می توانست نقطه عطف كارنامه كاری اش نیز باشد كه نیست. در نگاه اول به نكات برجسته تدوین این فیلم می پردازم.
۱- در سینمای كلاسیك برای اتصال نماها به یكدیگر از كات هموار و جهت انتقال زمان و مكان كوتاه و طولانی از دیزالو و فید بهره گرفته می شد و استفاده از كات پرشی یا اصطلاحاً همان جامپ كات و به تعبیری دیگر دیده شدن نقطه اتصال نماها عملی ناپسند به شمار می آمد.اكنون اما در زمانه ای كه همه چیز شتاب سرسام آوری به خود گرفته است و تماشاگران به وسیله ابزارهای ارتباط جمعی مختلف همچون شبكه های پخش ماهواره ای با قطع و وصل سریع تصاویر و برنامه ها به یكدیگر خو كرده اند استفاده از جامپ كات برای اتصال نماها به یكدیگر نه تنها كاری ناپسند نیست بلكه ابزاری است قدرتمند برای ایجاز بیشتر در سكانس ها و یا شیوه ای برای بیان كردن بهتر حس و حال درونی صحنه ها. در سینمای ما البته تدوین گرانی كه با شجاعت دست به این گونه برش ها بزنند هنوز بسیار اندكند. حسن دوست در بسیاری از سكانس های بید مجنون به خوبی از این روش انتقالی استفاده های بجا و البته متفاوتی كرده است. در شماری از سكانس ها همچون دویدن رویا در راهروی بیمارستان پس از حادثه زمین خوردن یوسف جامپ كات ها كاركردی روانشناسانه دارند و تشویش و آشفتگی شخصیت را به نمایش می گذارند و در برخی دیگر از صحنه ها همچون سكانس رسیدن یوسف به فرانسه و حركت او و همراهش به سمت بیمارستان، تدوین گر با بهره گیری از چند جامپ كات به ایجاز سكانس و دورریختن زمان های مرده رسیده است. از این نمونه ها در طول فیلم فراوانند.
۲- یكی از نكات مثبت كار هر تدوین گری پیداكردن بهترین نقاط برای برش و یا دیزالو است. حسن دوست در بید مجنون از ابزارهای مدرن تری نسبت به روش های قدیمی تر همچون یافتن نقطه كات در حركت بازیگر و یا اندازه و زاویه نماها استفاده كرده است. او با برقراركردن رابطه گرافیكی بین نماها برش های زیبایی زده، در نمایی از روسری سفید رویا به بارش برف كات زده (رنگ مایه سفید) و در جایی دیگر نمای بسته گوجه فرنگی ها را در ظرف غذا به حركت متروی قرمز رنگ قطع كرده است (رنگ مایه سرخ) او همچنین برای روان تر شدن دیزالوهایش از شباهت كنش یا همانندی رنگ مایه نماها استفاده كرده است. در سكانسی نمای برداشتن روانداز یوسف توسط رویا به كنارزدن پلاستیك روی گل ها دیزالو می شود (شباهت كنش حركت) و در سكانسی دیگر گل های باغچه به صحن حیاط (استفاده از رنگ غالب سبز).
۳- از سینمای موج نو فرانسه به بعد نوعی كات در سینمای جهان مرسوم شد كه به كات یوزپلنگی مشهور است (اولین بار توسط هانری كلپی در فیلم هیروشیما عشق من به سال ۱۹۵۹ استفاده شد) در این نوع پیوند با استفاده از مشابهت حركت در دو نمای اتصالی به سرعت زمان و مكان انتقال داده می شود. البته این نوع كات را نمی توان فقط در مرحله تدوین اعمال كرد و می باید پیش بینی های لازم توسط كارگردان در مرحله دكوپاژ در نظر گرفته شده باشد. در بید مجنون چندبار به خوبی از این نوع انتقال نما استفاده شده است كه به دو مورد آن اشاره می كنم. یكی در نمایی كه رویا در حال دیدن عكس هایی است كه پری آورده و نمای بسته عكس ها در دستش به نمای مشابه عكس ها در دست یوسف برش می خورد و تازه وقتی نمای بازتری از او می بینیم، متوجه تغییر زمان و مكان می شویم و دیگری در صحنه ای است كه یوسف در بیمارستان مشغول درست كردن نوار است و این نما به نمای مشابه در باغ بیمارستان كات می شود.
۴- حسن دوست در تدوین فیلم به فیدهای خود بار معنایی بخشیده است و از این رو است كه در سكانس های پیش از بینایی یوسف فید كاركرد نفوذ به دنیای تاریك او را به عهده دارد و تغییر فید سیاه به سرخ در سكانس برگشت یوسف از فرانسه به ایران نشان از معنا پیداكردن رنگ در زندگی فردی دارد كه تا به حال نابینا بوده است.
• نگاه دوم: دلایل ضعف
۱- یكی از وظایف هر تدوین گر ساختار بخشیدن به روایت به منظور بهتر تعریف كردن یك داستان است و تدوین گر در این راستا می تواند آنقدر پیش برود كه پیرنگ داستان را تغییر دهد و ترتیب زمانی صحنه ها را جابه جا كند و اگر به نظرش بخش هایی از فیلم كمكی به بهترشدن این روند نمی كند آنها را حذف كند. حسن دوست با استفاده از جامپ كات و حذف زمان های زائد به خوبی بسیاری از سكانس ها را به ایجاز رسانده و ریتم مناسبی به آنها داده است اما سئوال اینجا است كه كاركرد بسیاری از این صحنه ها همچون اكثر سكانس های حضور یوسف در فرانسه و یا مهمانی دایی محمود در فیلم مجیدی چیست؟ و اگر تدوین گر تمامی آنها را حذف می كرد چه لطمه ای به روایت وارد می آمد؟
۲- سكانس های زیادی در فیلم هستند كه بسیار سردستی برگزار شده اند و تدوین گر می توانست با جرح و تعدیل آنها به فیلم كمك كند. وزش ناگهانی باد در صحنه ای كه نوشته های یوسف پخش می شوند بدون هیچ تغییر آب و هوایی از این نمونه است. صحنه بازگشت یوسف به ایران و استقبال پرشور مردم با گلریزان و استاد دوستت داریم گفتن ها بسیار شبیه بازگشت بازیكنان تیم ملی فوتبال از یك سفر خارجی از آب درآمده است و در فیلم آنقدر نماهایی از بارش باران وجود دارد كه اگر كسی نداند فكر می كند كه آب و هوای تهران شبیه لندن است. حسن دوست كه خود در مصاحبه ای گفته است از ابتدای نگارش فیلمنامه در جریان كار قرار داشته است نمی توانست با پیشنهادات سازنده اش در بهتر برگزارشدن این سكانس ها به مجیدی كمك كند و یا حداقل در روی میز تدوین كمی آنها را تلطیف كند؟
۳- در تدوین، هر نما یا سكانسی برای خود طول عمری دارد كه با به پایان رسیدن آن ادامه نمایش اش نه تنها سكانس را از ریتم می اندازد بلكه تاثیر دراماتیكش را نیز از بین می برد. سكانس قدم زدن یوسف در راهروی بیمارستان پس از اینكه پی به بیناشدن خود می برد با بازی خوب پرستویی می توانست از سكانس های ماندگار تاریخ سینمای ایران شود اگر كه آنقدر كش داده نمی شد كه نفس های حبس شده تماشاگران به راحتی از سینه خارج و نسبت به ادامه سكانس بی تفاوت شوند.

اكبر ترشیزاد
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید