جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مد، تقلید، تنوع طلبی


مد، تقلید، تنوع طلبی
پدیده مد ومدگرایی از محصولات ورود و حضور مدرنیته در ایران است. شاید بتوان گفت از اوایل سلطنت فتحعلی شاه قاجار كه پای مستشاران خارجی به ایران باز شد پدیده های نوظهور غربی نیز به تدریج به ایرانیان شناسانده شد و آداب و رسوم فرهنگی كه ابتدا توسط خاندان سلطنتی تقلید شده بود به مرور در طبقه های زیرین اجتماع نیز شیوع پیدا كرد. ناصرالدین شاه اولین شاه ایران بود كه به طور رسمی به فرنگ سفر كرده و توانسته بود مظاهر نوپای تمدن غربی را از نزدیك ببیند. او با هدیه هایی كه از سفر اروپا برای حرمسرای خود آورد تغییری نه اجباری به پوشش بانوان طبقات بالای جامعه داد.
سلطنت ۵۰ ساله این شاه مستبد، سرآغاز آشنایی ایرانیان با تمدن و مظاهر غربی بود. فرستادن افرادی به فرنگ برای تحصیل از سوی عباس میرزا و بازگشت آنها پس از اتمام تحصیل به ایران، آشنای ایرانیان و بخصوص دربار با ماشین آلات صنعتی و غربی، آمدن سینماتوگراف (كه به نوعی یكی از بزرگترین اشاعه دهندگان فرهنگ غرب بود)، تأسیس مدرسه جدید دارالفنون و روزنامه ها همه و همه مؤلفه های این آشنایی بودند. این جریان تا زمان دیكتاتوری رضاشاه ادامه یافت. رضاشاه كه با كمك انگلیس توانسته بود نظام حاكم را در دست گیرد، در تنها سفر خود به تركیه تحت تأثیر مظاهر و فرهنگ غربی قرار گرفت و به این نتیجه رسید كه تنها راه پیشرفت ایران ملبس شدن و متظاهر شدن به تمامی ظواهر فرنگی است. این چنین شد كه در سال ۱۳۰۷ فرمان متحدالشكل شدن لباس ها صادر و در ۱۷ دی ۱۳۱۴ كشف حجاب در كابینه جم تصویب شد. به این ترتیب رضاشاه اولین گام را در جهت مبارزه با سنت ایرانی و اسلامی برداشت و اولین نشانه های هجمه همه جانبه مدرنیته و فرهنگ غربی در ایران نمایان شد. به عبارتی رضاخان مبدع اولیه تحولات لباس در زنان و مردان بود. این روند كم كم در ظاهری ترین شئون فرهنگی و اجتماعی، یعنی نوع پوشش مردان و زنان اثرات همه جانبه ای گذارد، كه یكی از پیامدهای آن شیوع پدیده مد و مدگرایی در ایران است.این كه مد و مدگرایی به خودی خود پدیده ای مثبت یا منفی است جای بحث بسیار دارد. این گزارش سعی دارد جوانب مختلف این پدیده را از منظر اجتماعی به بررسی بكشد.به سومین ردیف مانتوها كه رسید با دست یكی، یكی آنها را كنار زد، نگاهش روی یكی از آنها ثابت شد. زن مسن كنارش با دلخوری گفت: «این چیه نه جنس داره نه ریخت.»دختر اخم كرد، فروشنده جوان چند قدم جلو آمد. نگاهی به مانتو كرد؛ «اینها تازه برامون اومده، طرحش جدیده، رنگش هم مد ساله، از صبح كه آوردیم خیلی از آن فروختیم، فقط همین چند تا مونده.»زن چند قدم جلوتر رفت به ردیف آخر كه رسید، صدا زد؛ «لیلا بیا، این چطوره؟» دختر با بی میلی نگاه كرد. رویش را برگرداند. با صدایی نسبتاً بلند گفت: «من همین را می خواهم، مده، همه دارند می پوشند.»زن لبش را گزید و آرام گفت: «مد، مد، مد...»جریان مد و مدگرایی، ترویج به مصرف كالاهایی نه چندان ضروری، با طرح، رنگ و نشان های خاص، بدون آن كه از جمله نیازهای اساسی محسوب شود، جریانی جهانی است كه امروزه اكثر جوامع در نقاط مختلف دنیا با آن روبه رو هستند. اگر هنگام عبور از خیابانهای شهر بخصوص مراكز اصلی خرید نگاه اجمالی به ویترین مغازه ها بیندازیم به آسانی متوجه خواهیم شد كه مدل و رنگ خاصی از لباس در تمام آنها مشترك است. البته مسأله به همین جا ختم نمی شود، بلكه مد پدیده ای است كه تمام كالاها از جمله لوازم منزل، وسایل آرایشی و... را در برمی گیرد. لباس هایی با مدل های گوناگون كه ما در زمانهای مختلف شاهد آن هستیم، برای مدتی از سوی خریداران مورد استقبال قرار می گیرد و با پیدایش مد جدید به فراموشی سپرده می شود. از این رو می توان مد را یك پدیده اجتماعی دانست.پدیده ای كه از نظر جامعه شناسان دارای یك خصیصه همرنگی با جماعت است و باعث شباهت فرد به اشخاص دارای موقعیت بالاتر می شود، به عبارتی مد اشاعه سریع كالا یا گرایش به یك رفتار در میان قشر یا قشرهایی از جامعه است كه می تواند ناشی از نیازهای روانی،نقاط ضعف افراد، حس برتری طلبی، تجددخواهی، نوجویی، تنوع طلبی، میل و هوس شخصی، چشم و هم چشمی، احساس كمبود، تمكن مالی و... باشد و دارای رواج ناگهانی و كم دوام است و به سرعت تغییر می یابد.به روایتی مد همان چیزی است كه ما امروزه در خیابان ها شاهد آن هستیم، یا همان كالایی كه در فروشگاه ها به فروش می رسد و بارزترین شكل آن در شیوه لباس پوشیدن افراد یك جامعه ظاهر می شود.در ایران مسأله مد موضوع پیچیده ای است زیرا عوامل بسیاری بر آن تأثیر گذارند و یا از آن تأثیر می پذیرند عواملی چون بازار، زیرا كه بخش عمده ای از مد به وضعیت اقتصادی جامعه مربوط است. افرادی مد را وارد بازار می كنند و آن را رواج می دهند كه این پدیده برایشان منافع اقتصادی به همراه دارد و این كه در ابتدا افرادی به آن گرایش پیدا می كنند كه توان اقتصادی نسبتاً بالایی دارند. اما به مرور مد به طبقات دیگر جامعه نیز سرایت می كند.بر این اساس هر یك از افراد جامعه با توجه به فرهنگ، باور و ارزش های خاص خود تعریف متفاوتی از این پدیده اجتماعی دارند.
مد، خودنمایی یا تنوع طلبی
اگر چه جست وجوی تازگی و زیبادوستی از خصایص تمام افراد بشر است اما نیاز به شكستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هویت قبلی و رسیدن به هویت جدید، نوجویی و نیاز به نو شدن یكی از مظاهر اساسی دوران جوانی و بحران بلوغ است كه به اشكال مختلف از جمله تغییر در شیوه پوشش، طرز رفتار، به كارگیری اصطلاحات مخصوص و... بروز پیدا می كند.از سوی دیگر می توان گفت اكثر افرادی كه خرید كالاهای مد روز را ترجیح می دهند، سعی می كنند تا از این طریق جایی برای خود در جامعه و میان افراد به قول خودشان با كلاس و متشخص باز كنند. از این رو با پرداخت هزینه های هنگفت، كه گاهی تأمین آن برایشان دشوار نیز هست، سعی می كنند تا از قافله عقب نمانند. بر این اساس مد از دید طرفداران آن كه بیشتر شامل طبقات مرفه جامعه و سنین ۳۰-۱۵ سال می شود، امری مطلوب و دلنشین است كه باعث شادی، نشاط و ارضای حس تنوع طلبی می شود. برای این گروه از افراد نسبت مد با فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در مراحل بعدی قرار دارد.رضا، ۳۰ ساله، فروشنده یكی از مغازه های مركزی تجاری... در این خصوص می گوید: «اولین اشخاصی كه به سراغ مدهای جدید و به روز می آیند از طبقات مرفه و كسانی هستند كه قدرت خرید كالاهای مد روز را دارند. بیشتر این افراد زنان و دختران ۲۰ تا ۳۵ ساله و مردان ۱۵ تا ۳۰ ساله هستند اما بعد از این كه یك مد جا می افتد و قیمت ها به دلیل كپی برداری تولیدكنندگان ایرانی پایین می آید، چیزی در حدود دو تا سه ماه، سایر افراد از قشرهای پایین تر نیز به سراغ این مدها می آیند.»این فروشنده لباس، مد را به شرط استفاده صحیح از آن امری مطلوب می داند و دلیل وجود ذهنیت منفی برخی از افراد را تشكیل جامعه از خرده فرهنگ های متفاوت ذكر می كند كه هر كدام هنجارها و معیارهای خاص خود را برای قضاوت دارند و می افزاید: «مدل لباس آقایان بیشتر از ایتالیا وارد می شود ولی در خصوص خانم ها ملاك مدل های فرانسه است. البته چون در تركیه كمپانی های بزرگ سرمایه گذاری كرده اند بسیاری از اجناس روز از این كشور وارد می شود. در حالی كه همین كالاها، كالاهای درجه سه تولید شده در تركیه هستند كه در ایران طرفداران زیادی دارند.»مرضیه ۲۲ ساله فروشنده لباس، كیف و كفش چرم معتقد است: مد در جامعه به لباس یا فرم خاصی اطلاق می شود كه بیشتر مورد استفاده افراد قرار می گیرد در صورتی كه صحیح تر آن است كه مد برترین و مرغوب ترین كالا باشد. وی می گوید: «شاید در طول سال خیلی چیزها مد شود اما من تنها از چیزهایی استفاده می كنم كه ضمن زیبایی با معیارهای شخصی ام نیز تطابق داشته باشد. اما به عنوان یك فروشنده هیچوقت تعبیری كه از مد دارم را به خریدار نمی گویم و آن كالای خاص را تنها به صرف مد بودن توصیه نمی كنم، چون ممكن است معیارهای مد سال و سلیقه خریدار با آنچه من می پسندم تفاوت داشته باشد.»وی در ادامه افزود: «بارها پیش آمده مشتریان مدل لباس و یا كیف را برای ما آورده اند و از ما خواسته اند مانند آن را برایشان بدوزیم اما مارك تولیدی را روی آن نزنیم. چون نمی خواهند دیگران متوجه شوند كه این كیف یا لباس در داخل كشور دوخته شده است. كه به نظر من این موارد نشانه ضعف افراد است و منشاء اصلی آن هم عدم اعتماد به نفس و چشم و هم چشمی است.»بسیاری از افراد نحوه پوشش ظاهری را عامل مهمی در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعی و منزلت شخصی خود می دانند. از این رو با تهیه لباس های خارجی، حتی اجناس درجه دو و سه و یا تظاهر كردن به استفاده از كالاهای گرانقیمت سعی می كنند تا وجهه مطلوب و مورد نظر خود را در بین دوستان و آشنایان كسب كنند و تا حد زیادی در ظاهر خود را به طبقات بالاتر جامعه نزدیك كنند.دكتر علی رجب لو، استاد دانشگاه با بیان این مطلب كه مد یك عنصر هویتی، ملی، بومی، ایدئولوژیكی و مبتنی بر نگره هایی است كه یك فرد برای خود انتخاب می كند و می توان آن را از منظرهای مختلف چون فرهنگی، اجتماعی، سنن، آداب و عادات بومی، محیط سیاسی و نگرش های ایدئولوژیك یك جامعه مورد بررسی قرار داد، گفت: «در خصوص بد یا خوب بودن این پدیده باید با توجه به معیارها و استانداردهایی كه هر فرهنگی ارائه می دهد بحث كرد، بنابراین خوب یا بد بودن یك مد بستگی به نوع فرهنگ انتخابی از سوی فرد و جامعه دارد.»این استاد دانشگاه مد را یك نوع جلوه گری فردی در محیط اجتماعی می داند كه منحصر به سن خاصی نیست و از این رو همه رده های سنی و جنسی را شامل می شود، اما در یك مرحله جذابیت بیشتری دارد و آن دوره جوانی است، به عبارتی دوره بلوغ یا موتاسیون به معنای جهش، كه توأم با نوعی جلوه گری فردی در محیط اجتماعی است و می گوید: «در این دوره فرد برای نمایش تمنیات درونی خود به جلوه گری های فردی متوسل می شود. به همین دلیل تنوع مد در دوره سنی جوانی خصوصاً سنین ۳۰-۱۵ سال كاملاً مشخص است. اما در دوره های سنی دیگر نیز متناسب با سن، نوع جایگاه اجتماعی، محیط و قرار گرفتن در قشر خاص نیز وجود دارد. بر این اساس مد به نحو خاصی مبتنی بر فرایند محیط اجتماعی است كه از عناصر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و تاریخی انسان و نوع نگرش وی شكل می گیرد.»وی می افزاید: «با توجه به تفاوت های جنسی زن و مرد جلوه گری این نوع از مد در این مقطع سنی در میان زنان بیشتر است كه به تفاوت غریزی میان این دو جنس مربوط می شود. همچنین كسانی كه از درآمد بیشتری برخوردارند گرایش بیشتری به مدهای جدید دارند تا افرادی كه درآمد كمتری دارند زیرا این افراد امكانات و شرایط بهتری بر برآوردن اینگونه خواسته های خویش دارند.»
بر این اساس می توان گفت نحوه پوشش افراد عامل مهمی در جهت شناخت طبقه اجتماعی، زندگی فردی، میزان رفاه، سلیقه، ذوق وفرهنگ و ... از جانب بسیاری از افراد به ویژه زنان، جوانان و طبقه نسبتاً مرفه جامعه است. به عبارتی زنان و جوانان بیش از هر قشری عامل دست طراحان مد بوده و هستند. از این رو سرمایه داران جهت حفظ توان اقتصادی خود ساز و كارهایی تعبیه می كنند تا از طریق آن قادر به كنترل مصرف انواع محصولات از جمله پوشاك بوده و طراحی الگوهای جدید، شیوع مصرف، ترویج های مدهای جدید را در میان این قشر از افراد جامعه تحت كنترل خود درآورند. دكتر محمدتقی شیخی، جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهراء (س) نیز معتقد است قشر جوان عمدتاً بی نهایت طلب، نوطلب، تنوع طلب، و به دنبال الگوهای جدید است و این امر منجر به پیدایش ارزش ها و الگوهای جدید در میان افراد می شود. همان چیزی كه در گروه های سنی بالاتر و نسل های قدیمی به سهولت قابل حس، درك و هضم نیست و ما آن را مد می نامیم. شیخی با اشاره به این كه در گذشت چون عمدتاً دختران كمتر در جامعه حضور داشتند بهای كمتری به مد و الگوهای جدید می دادند. همچنین پسران، چون كمتر با یكدیگر در ارتباط بودند و وسائل ارتباط جمعی چندانی در اختیار نداشتند كمتر تحت تأثیر شبكه های ارتباطی بودند گفت:«تمام شرایط و عوامل یاد شده در گذشته كمك می كرد تا افراد بیشتر به فرهنگ بومی، خودی، داخلی، منطقه ای و ملی بپردازند در حالی كه در عصر حاضر تا حدی این حركت معكوس شده است. از این رو می توان گفت توجه به مد به عنوان یك الگوی پوشش بیشتر در میان نوجوانان و جوانان و تا حدی زنان نمود بیشتری یافته است. »از نظر جامعه شناسان مد اشاعه سریع كالا یا گرایش به یك رفتار در میان قشر یا قشرهایی از جامعه است كه می تواند ناشی از نیازهای روانی،نقاط ضعف افراد، حس برتری طلبی، تجددخواهی، نوجویی، تنوع طلبی، میل و هوس شخصی، چشم و هم چشمی، احساس كمبود، تمكن مالی و... باشد و دارای رواج ناگهانی و كم دوام است و به سرعت تغییر می یابد
وسائل ارتباط جمعی و سهم آن
در انتخاب افراد
پیشرفت روزافزون تكنولوژی و در نتیجه به وجود آمدن شبكه های ارتباطی و ماهواره ای بر تمام زوایای پنهان و آشكار زندگی تأثیر گذار بوده است. رسانه های گروهی فاصله میان سطوح گوناگون را از بین می برد و به سرعت راه خود را در همه جا می گشاید و به كمك تبلیغات می كوشد تا با رواج مدهای جدید امیال جدیدی را در افراد ایجاد كند. به عبارتی تولیدكنندگان با تبلیغ و تلفیق این گونه نیازهای كاذب و با تغییر جایگاه نیازها و تقاضاها سعی در فراهم آوردن شرایطی دارند تا براساس آن فرد نیازهای كاذب ایجاد شده چون لباس با طرح نو و مد جدید را جایگزین نیازهای اساسی خود كند. در این میان ماهواره و اینترنت نقش مهمی در ترویج و جهانی شدن مصرف یك كالا بازی می كنند؛ زیرا مد جدید نیازمند تقاضا و بازاریابی است. بنابراین این قبیل وسائل ارتباطی، به نحو بارزی به اشاعه فرهنگ مصرف در كشورهای مختلف كمك می كنند، زیرا بسیاری از مدل های رایج آرایشی، پوششی، غذا، موسیقی و ... از سوی تولیدكنندگان و مصرف كنندگان از مدل های ماهواره ای و اینترنتی الگوبرداری می شوند و یا توسط واردكنندگان این قبیل كالاها وارد چرخه بازار شده و رواج می یابند.
محمد ۲۶ ساله فروشنده لباس های اسپرت زنانه و مردانه هدف افراد از استفاده كالاهای مطابق مد روز را خودنمایی، تنوع طلبی دانسته و می گوید:«بیشتر این مدها از جمله لباس های مد روز توسط شركت های تولیدكننده ای كه غالباً خارجی هستند طراحی و توسط تولیدكننده های داخلی كپی برداری می شوند. »وی سهم ماهواره را در رایج شدن یك كالا یا مد شدن آن ۶۰ درصد می داند و ۴۰ درصد بقیه را هم حاصل سفرهای خارجی افراد و تبلیغات فروشگاه ها معرفی می كند.وی سیكل زمانی هر مد را بین چهارماه تا یكسال و نیم ذكر می كند و می افزاید:«كالاها و الگوهایی كه به عنوان مد از اروپا به ایران می آید در مرحله اول وارد تهران می شود و بعد از گذشت دو تا سه ماه و جاافتادن آن شهرستان ها را نیز در بر می گیرد. »
بی تردید رسانه های گروهی كه به عنوان بازوی فرهنگی جوامع عمل می كنند نقش بسیاری در اشاعه، ترویج و پذیرش الگوهای جدید خصوصاً مدل های وارداتی دارند. اما آنچه حائز اهمیت است توجه به مجموعه عواملی است كه در ترویج یك فرهنگ آن هم بیشتر از نوع وارداتی دخیل هستند.رجبلو حضور اینترنت و ماهواره را مسئله ای می داند كه به بحث جهانی شدن باز می گردد و در این رابطه می گوید:«در بحث جهانی شدن دو نوع تفكر وجود دارد: نخست جهانی سازی كه از سوی كشورهای پیشرفته و قدرتمند از جمله آمریكا و كشورهای صنعتی گروه هفت به منظور جهانی شدن فرهنگ سرمایه داری صورت می پذیرد تا سایر فرهنگ ها در پای این فرهنگ جهانی قربانی شوند. دوم، فرایندی كه هادی و راهبر خاصی ندارد بلكه به عنوان یك پدیده از مدرنیته نشأت می گیرد. از ویژگی های این نوع جهانی شدن بازگشت به هویت و فرهنگ های محلی است. »وی می افزاید:«طبیعتا در این مقوله ماهواره و اینترنت قادر به بروز دو نوع رفتار هستند. مهمترین آنها رفتار مبتنی بر جهانی سازی كه انواع ناهنجاریهای مدهای غربی را در قالب برنامه های متنوع و شبكه های بسیار پرتعداد، با برد وسیع در سطح جهانی تبلیغ و ترویج می كند تا به این ترتیب پدیده های محلی و محیط اجتماعی سنتی را تحت تأثیر قرار دهد و جهانی سازی مد نظر خود را اعمال كند. اما باید توجه داشت كه نوع پوشش های رایج شده در كشور ما ارتباط زیادی با ماهواره و اینترنت ندارد بلكه به یك نوع تنوع طلبی لجام گسیخته برمی گردد كه در حال حاضر از كنترل خارج شده و علت آن عدم وجود الگوی مشخص برای استفاده از حجاب اسلامی در محیط های مختلف جامعه است، زیرا نحوه پوشش كه اصطلاحاً امروزه ما آن را مد می نامیم یك نوع جلوه گری نابهنجار است كه باعث ایجاد نابهنجاری در جامعه شده كه از نظر محیط اجتماعی و تفكر دینی محكوم است. زیرا این نوع تنوع طلبی در قالب پوشش به وسیله فرهنگ سازی، ایجاد آگاهی و ارائه الگوی مناسب برای مد سازمان دهی نشده است بنابراین به شكل ناهنجاری جلوه گر شده است. »مسلماً وسائل ارتباط جمعی در كنار سایر عوامل نقش قابل توجهی در مطرح كردن و شیوع یك كالا در جامعه دارند. البته باید توجه داشت كه ارتباط میان افراد یك جامعه تنها منوط به وسائل جمعی نیست بلكه برخورد رودررو افراد، مشاهده سبك جدید از پوشش در طبقات مرفه تر جامعه و ... نقش زیادی در الگوبرداری و تأثیرپذیری آنان دارد.محمدتقی شیخی در این رابطه می گوید:« در عصر حاضر كه بخش های مختلف جامعه به دلیل گسترش ارتباطات تحت تأثیر فرهنگ غیربومی و غیرایرانی قرار گرفته است و از آنجا كه جوامع صنعتی و در حال صنعتی شدن به سرعت در حال تولید كالاهای مختلف مصرفی هستند با استفاده از این قبیل وسائل سعی در افزایش میزان تقاضا و ایجاد بازار برای تولیدات خود هستند. علاوه بر این ارتباط زیادی بین گروه های سنی جوان و نوجوان وجود دارد به این معنا كه این افراد در مدرسه، كلاس و جامعه در تعامل با یكدیگر هستند. این نحو ارتباط باعث ایجاد حس رقابت در پاره ای از موارد از جمله نحوه پوشش وسائل مورد استفاده و... می شود. اكثر این افراد به یكدیگر تأسی یا از هم الگوبرداری می كنند. الگوهایی كه منشاء اصلی آنها پاره ای از جوامع طراح و صادر كننده مد هستند. البته وضعیت یاد شده تنها در خصوص ایران صدق نمی كند بلكه بسیاری از جوامع از جمله كشورهای جهان سوم و در حال توسعه را شامل می شود. »
بالاتر بودن یا هماهنگ بودن
به روز بودن، نو بودن، زیبایی و... از جمله مواردی است كه همواره مصرف كنندگان مد، از آن به عنوان تنها دلیل خود برای پیروی از آن یاد می كنند. به تعبیری دیگر می توان مد را نوعی نیاز به مشابهت با برخی از افراد جامعه و یا متمایز بودن شخص از سایر اشخاص دانست، چیزی كه به فرد این قدرت و جسارت را می دهد تا خود را یك سر و گردن بالاتر از دیگران بداند. مطمئناً توجه به محیط پیرامون، تغییر در محیط های فردی و اجتماعی و همین طور پوشش از مواردی است كه از سوی روانشناسان نیز بر آن تأكید شده است. اما آیا این مسئله دلیل موجهی برای تبعیت افراد از مدهایی است كه هیچ گونه همخوانی با ظاهر، شخصیت، خصوصاً فرهنگ اجتماعی و فردی ندارد. این همان مسئله ای است كه ما شاهد شیوع آن در این بخش از جوانان هستیم.مطمئناً پیروی از مد از نظر روانی، نتایج مثبتی در پی دارد، مواردی چون شادی و نشاط روحیه افراد. زیرا تنوع باعث می شود تا افراد از فضای یكنواخت و كسل كننده زندگی خود خارج شوند. از نظر روانشناسان نیز گرایش جوانان به مد به دلیل مورد توجه قرار گرفتن و پاسخگویی به نیازهای روانی آنها است زیرا جوانان به دلیل روحیه تأثیرپذیر خود آمادگی بیشتری برای پذیرش پدیده های نو دارند. با این وجود مد نیز مانند هر پدیده اجتماعی نتایج منفی نیز برای جامعه به همراه دارد، مواردی از قبیل عدم وجود همخوانی با هنجارها، ارزش های فرهنگی و مذهبی جامعه، صرف هزینه های بالای مادی جهت خرید این نوع كالاها و...بنابراین آنچه كه در این میان حائز اهمیت است حفظ ارزش ها و معیارهای ملی، فرهنگی، مذهبی توسط افراد جامعه به منظور جلوگیری از تقلید نابجا از الگوهای غربی است و تا زمانی كه جامعه به شناخت عینی و علمی از فرهنگ خود دست نیابد قادر به مبارزه با این گونه محصولات فرهنگی خارج از مرزهای خود نیست.
شیخی با تأكید بر این كه پذیرش هر الگو با عنصر جدید تحت عنوان فرهنگ ارزش هنجار و نظایر آن خود می تواند نتایج مثبت و منفی داشته باشد، تصریح كرد: «نتایج مثبت پذیرش الگوهای جدید (مد) تا حدودی انبساط خاطر، سرور، شادمانی، تغییر روحیه و خصوصیاتی از این نوع را به دنبال دارد. همچنین حركت یاد شده به لحاظ اقتصادی بسیاری از كالاها، مواد پوششی و نظایر آن را در جریان مصرف، معامله، خرید و فروش قرار می دهد، كه از نظر اقتصادی كم و بیش رونق به حساب می آید. در تبیین جهات منفی پذیرش الگوهای جدید نیز باید گفت:«گرایش به مد سبب می شود تا حد زیادی افراد اوقات خود را صرف پرداختن به الگوهای جدید از نوع آرایشی، پوششی، ارتباطی و... كنند. كه این مسئله به خودی خود بازدارنده آنان از فعالیت های مثبت، مثمرثمر و دارای بازدهی مؤثر است. همچنین باید گفت الگوپرستی، الگوپذیری جدید یا به عبارتی عامیانه مد پرستی، خود در قالب فردی در مواردی از جمله تأمین هزینه با توجه به بودجه محدود بسیاری از خانواده ها، ضرر و زیان فراوانی به آنها می رساند. »وی همچنین كمرنگ یا فراموش شدن بسیاری از ارزش های بومی، داخلی و ملی را از دیگر پیامدهای منفی رواج مد و مدگرایی در جامعه دانست و اظهار داشت:«جهت پیشگیری از هرگونه افراط و تفریط در زمینه پذیرش الگوها و روش های جدید بهتر است حد میانه ای توسط دستگاه های مربوطه و نظام مدیریتی برنامه ریزی تعیین شود، به نحوی كه در آن نه آنچنان محرومیتی برای نسل جوان ایجاد كند و نه زیاده روی و تند روی بین نسل جوان متداول شود. بنابراین تا حدی باید به نسل جوان در برخی زمینه ها آزادی داده شود. در غیر این صورت این افراد روش های پنهان انحرافی كم و بیش غیر قانونی را دنبال می كنند. »زنان و جوانان بیش از هر قشری عامل دست طراحان مد بوده و هستند. از این رو سرمایه داران جهت حفظ توان اقتصادی خود سازوكارهایی تعبیه می كنند تا از طریق آن قادر به كنترل مصرف انواع محصولات از جمله پوشاك بوده و طراحی الگوهای جدید، شیوع مصرف، ترویج های مدهای جدید را در میان این قشر از افراد جامعه تحت كنترل خود درآورند
چه باید كرد؟
حال سؤال این است چه باید كرد؟ آیا به جای رقابت باید به تقلید پرداخت. آیا می توان طرح های ایرانی را جایگزین الگوهای وارداتی كرد و چگونه می توان گرایش های افراد را تغییر داد؟شاید بتوان گفت عدم آگاهی و شناخت جوانان از فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و نیز نبود امكانات و نیازهای فرهنگی متناسب با ارزش های اصیل ایرانی و اسلامی عامل جذب بسیاری از جوانان به الگوها و مدهای وارداتی است. ارائه الگوهای جدید به عبارتی مدهای متناسب با فرهنگ، ارزش و هنجارهای جامعه اسلامی خصوصاً خواست جوانان یكی از بهترین راه های مبارزه با ورود ارزش ها و فرهنگ غربی به جامعه است. در این راستا سال گذشته طرحی با نام ساماندهی مد و لباس با هدف احیای فرهنگ عمومی و خرده فرهنگ های موجود در كشور در دستور كار مجلس هفتم شورای اسلامی قرار گرفت و سپس برای بررسی بیشتر به شورای انقلاب فرهنگی فرستاده شد. این طرح كه ابعاد گوناگون اقتصادی، تجاری، تولیدی، تبلیغی را در برداشت دارای یازده بند بود و مواردی چون حمایت، تشویق و ترغیب طراحان، تولید كنندگان پوشاك به الگوسازی لباس با استفاده از نمادها، الگوها و نشانه های فرهنگ ایرانی در كلیه مراحل اعم از تولید پارچه و طراحی لباس، احترام به الگوهای سنتی، استفاده از دستاوردهای پژوهشی، سیاست گذاری در خصوص دسترسی عمومی و ارزان به پوشاك متناسب با الگوهای ملی، بر پایی جشنواره های منطقه ای به منظور تبادل فرهنگ میان ملل مسلمان، نظارت و كنترل بر واردات پوشاك به منظور ممانعت از ورود پوشاك نامتناسب با شئون فرهنگی، اسلامی و ملی، اهتمام رسانه های همگانی و ملی در راستای نهادینه سازی استفاده از لباس و پوشاك متناسب با الگوهای ملی و... را شامل می شد.
هرچند این طرح پس از تصویب در كمیسیون فرهنگی مجلس از سوی كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی كه به عنوان كمیسیون فرعی این طرح را در دست گرفته بود رد شد، اما، شاید به نوعی راهكاری مناسب جهت برخورد با الگوهای ناهنجار رایج در جامعه البته در درازمدت بود.رجب لو، ارائه طرحی جهت برخورد با الگوهای نامتناسب پوشش در جامعه، تحت عنوان ساماندهی مد را در صورتی كه جهت حركت سیاست های آن از بالا به پایین نباشد را خوب و به جا می داند و دراین باره می گوید:«اگر نظام سیاسی بخواهد برای جامعه اشكال خاصی از مد لباس را طراحی و افراد را ملزم به اطاعت از آن كند راه به جایی نخواهد برد. برای تحقق لباس یا پوششی كه زیبنده جوانان مسلمان ایرانی باشد توجه به برخی موارد ضروری است. زیرا همان طور كه مد با فرهنگ های درونی مردم جلوه می یابد فرهنگ سازی باید در این محیط ها صورت پذیرد. زیرا هنجار از نظام اجتماعی به نظام سیاسی منتقل می شود پس باید این هنجارمندی در محیط جمعی و جامعه صورت گیرد تا جلوه گری های مد تحت كنترل در آید.»بنابراین می توان گفت وجود مد به عنوان الگوی متنوع پوشش در صورت همخوانی با معیارهای ملی و مذهبی یك جامعه می تواند پیامدهای مثبت بسیاری را به دنبال داشته باشد زیرا پوشاك شاخص ترین نشانه فرهنگ، قومیت، عقیده، گرایش و شخصیت افراد یك جامعه است و استفاده از پوشش های متنوع با رنگ های متناسب نشان دهنده روحیه افراد یك جامعه یا ملت است. اما آنچه نباید از مد نظر دور داشت این است كه به جای مصرف كننده یك مد یا الگوی وارداتی بودن باید تولید كننده الگوی متناسب با ارزش ها و هنجارهای دینی و فرهنگی جامعه خود باشیم.
الهام صادقی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید