دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

هند؛ این بار مستعمره امریکا


هند؛ این بار مستعمره امریکا
البته نباید فراموش کرد که ایالات متحده و خصوصا شخص جورج بوش موفق شد پس از نیم قرن تلاش در راستای هم سو کردن سیاست های هندوستان با خط مشی های خود ، این کشور خاورمیانه ای را با عقاید خود همسو سازد. اکنون سوال این جاست که چرا کشوری مانند هند پس از پنجاه سال مقاومت ناگهان در طول چند سال به تمامی خواسته های ابر قدرت فعلی جهان تن می دهد؟
عصر جنگ سرد
اولین وسوسه های ایالات متحده برای همراه کردن هندوستان درست هم زمان با اعلام استقلال این کشور آغاز شد. در آن زمان، ایالات متحده قصد داشت در طول جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی سابق، هندوستان را به عنوان متحد اصلی و آسیایی خود وارد صحنه کند. درست زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در اولین آزمایش هسته ای خود موفق شده و کمونیست ها نیز در چین به قدرت دست یافته بودند، جواهر لعل نهرو در سال ۱۹۴۹ به ایالات متحده سفر می کند. روبرت جی مک ماهان که کارشناس سیاست خارجه ایالات متحده در امور خاورمیانه است در کتاب خود در این زمینه می نویسد: پیش از ورود نهرو به ایالات متحده، مقامات سیاو وزارت امور خارجه امریکا به این نتیجه رسیده بودند که هندوستان بهترین گزینه ای است که می تواند در مقابل چین کمونیست بایستد و علاوه بر این در آسیای جنوبی همراه بسیار خوبی برای ایالات متحده نیز محسوب می شد.
نهرو در این سفر، تمامی نقشه های ایالات متحده را بر باد داده و از استقلال کشورش دفاع کرد. وی با بیان این که هندوستان حاضر نیست تبدیل به مجری سیاست های ایالات متحده در خاورمیانه شود، خطاب به خبرنگاران گفت: شاید هندوستان کشوری باشد که از لحاظ مالی به کمک های بین المللی نیازمند باشد اما حاضر نیست به هر بهایی به رفع نیازهای خود بپردازد. در عرصه بین المللی، منطق حکم می کند که هر کمکی که از جانب یک کشور به کشور دیگری صورت
می گیرد، به نفع طرفین معامله باشد. شاید با کمک ایالات متحده ما بتوانیم بسیاری از مشکلات عدیده اقتصادی خود را حل کنیم اما حاضر نیستیم که آزادی و استقلال خود را فدای مصلحت های لحظه ای کنیم. نهرو زمانی که به وطن باز می گردد ضمن اعلام مخالفت صریح با طرح ایالات متحده ادعا می کند که مقامات ایالات متحده در خواست هایی داشتند که بسیار بیشتر از یک همکاری دوستانه بوده است و هندوستان نیز نمی تواند وعده چنین اقداماتی را بدهد. شورای امنیت ملی ایالات متحده نیز پس از خروج نهرو از ایالات متحده اعلام می کند که مقامات ایالات متحده درحال حاضر به هیچ وجه خواهان یارگیری در خاورمیانه نیستند و همچنین تاکید می کند که در حال حاضر و با توجه به شرایط بین المللی موجود، حساب بازکردن بر روی هر کشور آسیایی و بخصوص هند برای مبارزه با چین کمونیست اشتباه است. در حالی که ایالات متحده از همسو کردن هند با خود نا امید شده بود، پاکستان که از اتحاد با امریکا چندان هم ناراضی نبود، به این کشور چراغ سبز نشان می دهد. آغاز این همکاری ها به سال ۱۹۵۴ باز می گردد. در حالی که ایالات متحده کمک های اقتصادی و نظامی خود را راهی این کشور می کند، پاکستان نیز پایگاه های نظامی را که غالبا در نزدیکی مرز بوده اند در اختیار ارتش ایالات متحده قرار می دهد.
البته پاکستان در عرصه های بین المللی نیز هر زمان که احتیاج بوده است به دفاع صریح از ایالات متحده پرداخته است. کندی حتی پیش از آن که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده مشغول به کار شود، صراحتا اعلام می کند که کشورش با همکاری اروپا، کمک های فراوانی را برای اختصاص به هندوستان جهت مبارزه با چین کمونیست تدارک دیده است. البته این بار نیز تلاش ایالات متحده برای متقاعد کردن هندوستان با شکست سختی مواجه می شود. این بار نیز کندی در سال ۱۹۶۱ با نهرو دیدار می کند و این در حالی است که طرفین در برخی حوزه های اساسی نظیر ویتنام و فعالیت های هسته ای با هم اختلاف نظر داشتند.البته در این زمان بود که مقامات ایالات متحده مطمئن میشوند که نهرو هیچ علاقه ای به رهبری سیاست های ایالات متحده در خاورمیانه ندارد. اخیرا در انتشار اسنادی که تاریخ آن ها به سال ۱۹۶۳ باز می گردد، مشخص شده است که جان کندی در آن زمان حتی در خصوص نحوه واکنش جهانی به جنگ احتمالی میان چین و هندوستان نیز فکر کرده است. در آن زمان وزیر دفاع ایالات متحده در نامه ای محرمانه به استحضار رئیس جمهور می رساند که در صورت وقوع چنین جنگی، تنها راه هند برای دفاع از خود، استفاده از تسلیحات هسته ای است. در حالی که در آن زمان، دغدغه اصلی امریکایی ها مبارزه با چین کمونیست بوده است. جان کندی با خونسردی ادعا می کند که تنها را مبارزه با این کشور تقویت و در صورت لزوم دفاع از هندوستان است. از سوی دیگر در حالی که بحث قدرت گرفتن کمونیست ها در چین، جهان را نگران کرده بود، ایالات متحده دغدغه دیگری نیز داشت و آن به پایان رسیدن موفقیت آمیز اولین آزمایش هسته ای چین بود. درست در این زمان بود که مقامات پنتاگون و وزارت امور خارجه اعلام کردند که هندوستان باید تحت نظر ایالات متحده به فن آوری هسته ای دست یابد. البته این تنها نظر مقامات امریکایی نبود که هندوستان باید به فن آوری هسته ای دست یابد، بلکه مدیر عامل بخش انرژی اتمی نیز در سال ۱۹۶۵ تاکید می کند که هندوستان نیز باید برای رویارویی با چین هسته ای به تسلیحات هسته ای دست یابد. خاطره تلخ ویتنام، این ترس عمومی را در میان مجامع بین المللی برانگیخت که در صورت تکثیر تسلیحات هسته ای در کشورهای جهان سوم، هر جنگ کوچکی با استعمال این تسلیحات به جنگی جهانی تبدیل خواهد شد. در همین زمان بود که ایالات متحده با همکاری اتحاد جماهیر شوروی طرح معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای را مورد مطالع و بررسی قرارداد. این معاهده در ۱۹۶۸ مطرح و در ۱۹۷۰ به اجرا در‌آمد. در همین زمان بود که ایالات متحده رابطه با چین را از سر گرفت.
پس از پایان جنگ سرد و درست زمانی که امریکا خیالش از ظهور ابر قدرتی در مقابل خود آسوده شده بود، چین داشت به ابر قدرتی در عرصه های اقتصادی و سیاست بین الملل تبدیل می شد.
البته این بار داستان کاملا فرق می کرد. هندوستان رهبران جدیدی پیدا کرده بود. این بار حزب بی جی پی ونخست وزیر وقت هندوستان واجپایی با سیاست های اتخاذ شده از سوی نهرو کاملا مخالف بودند، آنها بر این باور بودند که هندوستان باید در طول جنگ سرد با یکی از ابر قدرت های موجود ائتلاف می کرد وعلاوه بر این هند باید در مبارزه با چین کمونیست با ایالات متحده همراه می شد. تغییر موضع سیاست خارجی هندوستان را به خوبی می توان در نامه ای که واجپایی در سال ۱۹۹۸ برای بیل کلینتون می نویسد، یافت. در این نامه، نخست وزیر وقت به توجیه علل لزوم دست یابی هند به فن آوری هسته ای پرداخته و ادعا می کند که حضور چین هسته ای در هم مرزی هندوستان امنیت این کشور را به شدت تهدید می کند. پس از این نامه، اولین جرقه ایجاد رابطه حسنه میان دو کشور در ماه مارس سال ۲۰۰۰ و زمان سفر کلینتون به هندوستان زده می شود.
در این زمان، واجپایی خطاب به رئیس جمهور وقت ایالات متحده می گوید: فرصت هایی در گذشته برای برقراری رابطه حسنه میان دو کشور وجود داشته است که متاسفانه به بیراه رفته است، امیدواریم که بتوانیم با نگاه به آینده، فصلی جدید در روابط طرفین آغاز کنیم. سر انجام آخرین فصبل آغاز روابط حسنه میان دو کشور به هجدهم جولای سال ۲۰۰۵ باز می گردد. زمانی که جورج بوش و نخست وزیر هندوستان با امضای بیانیه ای مشترک بر ادامه همکاری های تنگاتنگ تاکید می کنند.در این بیانیه آمده است: آغاز روابط دو جانبه و حسنه میان دو کشور ایالات متحده و هندوستان باعث برقراری صلح، ثبات و دوستی در منطقه می شود.در پایان همین بیانیه آورده شده است:« ما به کمک یکدیگر، رهبری جهانی را شکل خواهیم داد.» شاید هر خواننده سلیمی بداند که در این عرصه، چه کسی رهبر خواهد بود و چه کسی راهرو!!
منبع : خبرگزاری آفتاب