شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گرگ‌ ها به‌ جان‌ هم‌ می‌ افتند


گرگ‌ ها به‌ جان‌ هم‌ می‌ افتند
انقلاب‌ نارنجی‌ سال‌ ۲۰۰۴ اوکراین‌ برای‌ جوانان‌ روس‌ نیز انگیزه‌یی‌ شد جهت‌ فعالیت‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ فضای‌ سیاسی‌ بازتر در روسیه‌ و بویژه‌ آماده‌ ساختن‌ خود برای‌ انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ که‌ در سال‌ ۲۰۰۸ یعنی‌ دوسال‌ دیگر قرار است‌ صورت‌ بگیرد. تاکنون‌ این‌ تنها گروه‌های‌ منفرد بوده‌اند که‌ دست‌ به‌ فعالیت‌ سیاسی‌ می‌زدند، اما روند این‌ گونه‌ فعالیت‌ها رو به‌ گسترش‌ است‌. آنها می‌خواهند دولت‌ ولادیمیر پوتین‌ را با تحولی‌ صلح‌ آمیز برکنار سازند. در این‌ میان‌ طرفداران‌ پوتین‌ هم‌ بیکار ننشسته‌اند و گروه‌های‌ جوانان‌ خود را درست‌ کرده‌اند.
هواداران‌ پوتین‌ مدعی‌ هستند که‌ انبوهی‌ از جوانان‌ روسی‌ را به‌دنبال‌ خود دارند. مخالفان‌ می‌گویند که‌ این‌ ادعایی‌ بیش‌ نیست‌. به‌ هرحال‌ آنچه‌ میان‌ مخالفان‌ و موافقان‌ پوتین‌ مشترک‌ است‌ این‌ است‌ که‌ هردو می‌دانند روزی‌ می‌رسد که‌ آنها در خیابان‌ در مقابل‌ هم‌ می‌ایستند.
آلکسی‌ کونستف‌ پایه‌گذار یک‌ تشکل‌ طرفداران‌ پوتین‌ به‌ نام‌ ایدوستچیه‌ ومسته‌ به‌ معنی‌ باهم‌ برویم‌ است‌ و سابق‌ براین‌ نام‌ گروهش‌ با پوتین‌ برویم‌ بوده‌. روی‌ میز کار او یک‌ مجسمه‌ گچی‌ از پوتین‌ گذاشته‌ که‌ رییس‌ جمهور روسیه‌ را در لباس‌ جودو نشان‌ می‌دهد. تشکیلات‌ ایدوستچیه‌ ومسته‌ به‌ کودکان‌ بی‌سرپرست‌ در پرورشگاه‌ها کمک‌ می‌کند و یا برای‌ جوانان‌ امکان‌ رفتن‌ به‌ تئاتر یا مسافرت‌های‌ کوتاه‌ را مقدور می‌سازد. روش‌های‌ این‌ تشکل‌ و نظیر آن‌ یادآور سازمان‌ کومسومول‌ دوران‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ است‌. آنها می‌خواهند همه‌ جا باشند و از همه‌ بهتر باشند. آلکسی‌ کونستف‌ یکی‌ از سه‌ پایه‌گذار این‌ تشکیلات‌ در سن‌ پترزبورگ‌ می‌گوید:
کومسومول‌ جنبه‌های‌ مثبت‌ بسیاری‌ داشت‌. جوانان‌ در آنجا روحیه‌ همکاری‌ را می‌آموختند. در سال‌های‌ دهه‌ نود یعنی‌ بعد از فروپاشی‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ در کشور ما تحولی‌ به‌وجود آمد که‌ باعث‌ شد فردگرایی‌ در میان‌ جوانان‌ بسیار رشد کند. فردگرایی‌ که‌ به‌ نظر من‌ حتی‌ تا مرز خودخواهی‌ پیش‌ می‌رفت‌. مردم‌ گویی‌ مثل‌ گرگ‌ها به‌ جان‌ هم‌ می‌افتادند. این‌ اشتباه‌ بود.
آلکسی‌ کونستف‌ ادامه‌ می‌دهد: حالا ما کم‌ کم‌ به‌ رفتار و منش‌ همکاری‌ متقابل‌ بازمی‌گردیم‌. به‌ رفتار و منشی‌ سالم‌. به‌ یک‌ حس‌ اتحاد میهنی‌ برای‌ مردمی‌ که‌ در روسیه‌ زندگی‌ می‌کنند. وظیفه‌ ما این‌ است‌ که‌ یک‌ نسل‌ جوان‌ سالم‌ چه‌ از نظر جسمی‌، چه‌ روانی‌ و اخلاقی‌ را تربیت‌ کنیم‌.
آلکسی‌ کونستف‌ که‌ ۲۴ سال‌ دارد روانشناس‌ است‌. تشکیلات‌ او در شهر سن‌ پترزبورگ‌ ۳۰۰ عضو دارد و در سراسر روسیه‌ صدهزار نفر. کونستف‌ با تحقیر از گروه‌های‌ اپوزیسیون‌ یاد می‌کند: دو سه‌ نفر دور هم‌ جمع‌ می‌شوند، یک‌ سایت‌ اینترنتی‌ درست‌ می‌کنند و اسم‌ خود را می‌گذارند جنبش‌ نوین‌ اپوزیسیون‌ جوانان‌! اینها همه‌ گروه‌های‌ ظاهری‌ و دروغین‌ هستند. من‌ تا به‌حال‌ هیچ‌ نشانی‌ از به‌وجود آمدن‌ گروه‌های‌ جدید و واقعی‌ مثل‌ پورا در اوکراین‌ یا کمارا در گرجستان‌ ندیده‌ام‌. این‌ گروه‌های‌ ناچیز که‌ خود را میراث‌داران‌ انقلاب‌ نارنجی‌ می‌دانند، تنها کوتوله‌هایی‌ بیش‌ نیستند.
اما واقعیت‌ کدام‌ است‌؟ آیا گروه‌های‌ مخالف‌ قوی‌ در روسیه‌ امروز وجود دارند یا اصلا چنین‌ اپوزیسیونی‌ امکان‌ به‌وجود آمدن‌ و عرض‌ اندام‌ در برابر حکومت‌ فعلی‌روسیه‌ را که‌ با هرگونه‌ آزادی‌ عمل‌ مخالفان‌ خود سرسختانه‌ برخورد می‌کند دارد؟
وقتی‌ صحبت‌ از اپوزیسیون‌ در روسیه‌ می‌شود، قبل‌ از هرچیز در شرایط‌ امروز منظور گروه‌ جوانان‌ یابلوکو است‌. حزب‌ متعلق‌ به‌ نماینده‌ لیبرال‌ دوما گریگوری‌ یاولینسکی‌ که‌ شبکه‌ نسبتا فشرده‌یی‌ از جوانان‌ اپوزیسیون‌ در روسیه‌ را پشت‌ سر خود گرد آورده‌. یکی‌ از سرشناس‌ترین‌ چهره‌های‌ این‌ گروه‌ اپوزیسیون‌ جوان‌ ۲۲ ساله‌یی‌ است‌ به‌ نام‌ ایلیا یاشین‌ که‌ در دفتر مرکزی‌ حزب‌ میان‌ انبوهی‌ از نوشته‌جات‌ و کتابها نشسته‌ و بر بالای‌ میز کارش‌ پوستر چه‌ گوارا را می‌توان‌ دید. او بتازگی‌ رشته‌ علوم‌ سیاسی‌ را تمام‌ کرده‌ و گروه‌ جوانان‌ ابورنا را بنا نهاده‌. ابورنا یک‌ اصطلاح‌ نظامی‌ به‌ معنی‌ دفاع‌ است‌.
یاشین‌ می‌گوید: نام‌ ما دفاع‌ است‌ زیرا ما می‌خواهیم‌ از ارزش‌های‌ یک‌ سیستم‌ دموکراتیک‌ دفاع‌ کنیم‌. این‌ نام‌ همچنین‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ما قصد هیچ‌گونه‌ اعمال‌ خشونتی‌ را نداریم‌. ما به‌دنبال‌ برکناری‌ قهر آمیز نیستیم‌. ما تنها خواهان‌ روشهای‌ صلح‌ آمیز برای‌ نشان‌ دادن‌ نارضایتی‌مان‌ هستیم‌. مخالفان‌ ما از همان‌ ابتدا به‌ ما تهمت‌ زده‌اند که‌ جاسوسان‌ سازمان‌های‌ مخفی‌ وابسته‌ به‌ غرب‌ هستیم‌ و این‌ را دستاویزی‌ برای‌ سرکوب‌ ما قرار داده‌اند.
یاشین‌ معتقد است‌ که‌ انقلاب‌ در خون‌ روسها است‌ و این‌ را انقلاب‌ ۱۹۱۷ علیه‌ تزار نشان‌ داده‌. او اطمینان‌ دارد که‌ روس‌ها در یک‌ انتخابات‌ آزاد و عادلانه‌ حتما پوتین‌ را برکنار خواهند کرد.
یاشین‌ می‌گوید: حزب‌ حاکم‌ و پوتین‌ قدرت‌ خود را تنها مدیون‌ دو چیز هستند؛ اول‌ قیمت‌ بسیار بالای‌ نفت‌ که‌ توهم‌ به‌وجود آمدن‌ یک‌ موقعیت‌ پرثبات‌ اقتصادی‌ در روسیه‌ را به‌وجود آورده‌ و این‌ در صورت‌ انجام‌ نشدن‌ یکسری‌ اصلاحات‌ تنها در حد یک‌ توهم‌ باقی‌ خواهد ماند. دوم‌ وجود یک‌ انحصار مطبوعاتی‌ که‌ به‌ حکومت‌ امکان‌ می‌دهد مردم‌ را هرطور که‌ می‌خواهد تهییج‌ کند، بفریبد و وعده‌های‌ دروغین‌ به‌ خوردشان‌ دهد. اگر این‌ دو عامل‌ نباشند قدرت‌ این‌ حکومت‌ مثل‌ یک‌ خانه‌ پوشالی‌ درهم‌ می‌ریزد.
آنچه‌ در روسیه‌ سازماندهی‌ را برای‌ گروه‌های‌ اپوزیسیون‌ در مقایسه‌ با گرجستان‌ مشکل‌ می‌کند این‌ است‌ که‌ آنها باید شبکه‌ تشکیلاتی‌ خود را در سرزمینی‌ پهناور ایجاد کنند. علاوه‌ براین‌ اپوزیسیون‌ روسیه‌ باید با امکانات‌ و پول‌ کمتری‌ به‌ فعالیت‌ خود ادامه‌ دهد.
یوری‌ بوبروف‌ یکی‌ از فعالان‌ گروه‌ اوبورونا معتقد است‌ که‌ این‌ دست‌اندازها تاثیر چندانی‌ ندارند زیرا مخالفان‌ پوتین‌ انگیزه‌شان‌ قویتر از انگیزه‌ طرفداران‌ او است‌. بوبروف‌ که‌ تا به‌ حال‌ سه‌ بار پس‌ از آکسیون‌های‌ خیابانی‌ دستگیر و به‌ زندان‌ انداخته‌ شده‌ می‌گوید: مهم‌ این‌ است‌ که‌ ما دارای‌ فعالان‌ حرفه‌یی‌ و کارآمدی‌ هستیم‌. طبیعی‌ است‌ که‌ نمی‌شود راحت‌ به‌ خیابان‌ آمد و تظاهرات‌ کرد و پرچم‌ در دست‌ گرفت‌. این‌ برای‌ خیلی‌ها آسان‌ نیست‌ اما باید بر ترس‌ غلبه‌ کرد و این‌ شدنی‌ است‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید