جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آنچلوتی: سایه‌ای روی دیوار سرخ و سیاه


آنچلوتی: سایه‌ای روی دیوار سرخ و سیاه
کارلو آنچلوتی نه به مانند لیپی با یک تیم خاص تمام افتخارات را درو کرده، نه مثل کاپلو آقای فتح جام‌ها و کاپ‌ها است. وی حتی روح جنگندگی اهالی جنوب ایتالیا را نیز با خود ندارد. خیلی‌ها او را مربی بزرگی نمی‌دانند، اما شاید نتایج دیوانه‌کننده ۲ فصل اول حضورش در میلان تمامی منتقدان را ساکت کرده باشد.
● شروع قصه: دهه اول ژوئن ۱۹۵۹
کارلو روز ۱۰ ژوئن ۱۹۵۹ در ”رجیولو“ متولد شد. او تا قبل از آنکه در سال ۱۹۷۹ اولین حضور رسمی در میادین فوتبال را تجربه کند به تحصیل پرداخت، اما چند عملکرد ناموفق او را از ادامه راه منصرف نمود. کارلتو خیلی زود درس و مدرسه را رها کرد و همان‌طور که اشاره شد در سال ۱۹۷۶ یعنی هنگامی‌که تنها ۱۷ سال سن داشت به وادی فوتبال پای گذاشت. اولین تیم او چندان دور از خانه پدری‌اش نبود. ”املیا“ و تیم محبوب این منطقه پارما، مقصد اول آنچلوتی بود. هر چند پارما آن زمان در دسته اول حاضر نبود، اما به سرمایه‌گذاری روی جوانانی چون آنچلوتی آینده‌ای درخشان را به هوادارانش نوید می‌داد با این وجود عملکرد کارلو در این تیم تحت‌الشعاع مسائل حاشیه‌ای آن زمان باشگاه بود. سرانجام آنچلوتی در سال ۱۹۷۹ از پارما کوچ کرد و به تیم پرطرفدار پایتخت یعنی رم پیوست.
چهره وی در المپیک نسبت به دوران حضور در اینیو تاردینی متفاوت شده بود به مانند سبک بازی وی آنچلوتی در رم هم دوران موفقیت‌آمیزی نداشت، اما کیفیت ضعیف او در سایه درخشش رم با بزرگانی چون گرازیانی و ... عالی جلوه می‌داد. وی همراه با این تیم ۴ اسکودتو را فتح کرد و در بزرگترین افتخار تاریخ باشگاه یعنی حضور در فینال لیگ قهرمانان سهیم بود. رم در ورزشگاه خانگی خود میزبان لیورپول بود. آنها قصد داشتند برای اولین بار جام اروپا را بالای سر ببرند. وقتی برونو کونتی گلزنی کرد، رؤیا حقیقی به‌نظر می‌رسید. آنچلوتی تمام این وقایع را از روی نیمکت تماشا می‌کرد، حتی در ضربات پنالتی نیز نوبت به او نرسید تا با حسرت، شکست تیم را نظاره‌گر باشد. در نهایت عمر بازی وی در این تیم دوام چندانی نداشت.
او در سال ۱۹۸۷ راهی میلان شد. ”جوان رجیولو“ یکی از اولین ستارگان عمر برلوسکونی محسوب می‌شد. بازی‌های پراقتدار وی در میانه میدان خیلی زود باعث جلب‌نظر ساچی رؤسای باشگاه شد. میلان به تازگی از جهنم دسته دوم فرار کرده بود، اما یک سال پس از حضور کارلتو، اسکودتو را فتح کرد. پست در نظر گرفته شده برای کارلتو هافبک میانی بود هر چند در مقاطعی مجبور به حضور در سمت راست خط میانی شد با این حال اوج درخشش خود را در میانه میدان بروز داد. در سال ۱۹۸۸ نه اینتر رقیب میلان شد و نه یوونتوس.
کارلتو گل‌های کمی به ثمر می‌رساند، اما همین تعداد کم از جمله مؤثرترین گل‌ها در راه قهرمانی محسوب می‌شد. در سال ۱۹۸۹ آنچلوتی یکی از بهترین دوران خود را سپری کرد. تا مرحله نیمه‌نهائی لیگ اروپا هیچ اتفاق خاصی رخ نداد. قرار بود بازی میلان و رئال‌مادرید یکی از تماشائی‌ترین بازی‌های تمام ادوار را رقم بزنند. بازی رفت با تک‌گل فان باستن و نجات میلان از شکست یک بر یک مساوی خاتمه یافت. طوفان قرمز مشکی‌ها در بازی برگشت در خاطره‌ها ماند و البته آنچلوتی!
● آن گل استثنائی
بازی با نتیجه عجیب ۵ بر صفر خاتمه یافت و آنکه ضربه آخر را به پیکر نحیف رئال‌مادرید نواخت، کارلو آنچلوتی نام داشت. او از وسط زمین حرکت کرد با دریبل چند بازیکن سفیدپوش تور دروازه پرافتخارترین باشگاه اروپا را به لرزه درآورد. پس از پایان دیدار هیچ میلانی قادر به کنترل خود نبود، ولی آنچلوتی با همان محافظه‌کاری خاص خود استوا بخارست رقیب فینال را خطرناک توصیف کرد. بله، تیمی که گالاتا سرای کوچک را حذف کرده بود. برای میلان رقیب بزرگی بود، اما قهرمان ۳ دوره قبل از اروپا وقتی وارد بازی شد، همه چیز را باخت. گل‌هائی از گولیت و فان‌باستن با برتری ۴ بر صفر را به ارمغان آورد. کارلتو همراه با میلان اولین جام بزرگ را فتح کرد. هر چند در اسکودتو اوضاع بر وفق مراد میلان نبود. اینتر لیگ را برد... سال آینده با وجود مصدومیت‌های گاه و بی‌گاه همچنان سن‌سیر و شاهد یک ی از بهترین فرم‌های آنچلوتی بود. کارلو گل‌های زیبائی به ثمر نرساند، با این حال بازی‌های خوب او سهمی در فینالیست شدن میلان در اروپا داشت. بازی در وین برگزار می‌دش. این‌بار یک گل حکم قهرمانی را صادر کرد.
پاس‌آنچلوتی پس از یک سری فعل و انفعالات کنار دروازه خالی به ریکارد رسید. سرمربی فعلی بارسلونا نیز با یک ضربه تمام‌کننده تفاوت میلان و بنفیکا را آشکار ساخت. غروب کارلتو با طلوع میلان رؤیائی کاپلو توأم شد و عملاً وقتی این مربی به‌جای ساچی سکان هدایت میلان را به‌دست گرفت، دیگر اثری از مرد مقتدر خط میانی باقی نماند. یک فصل بدون باخت و در سال ۱۹۹۲ حسن ختام باشکوهی برای آنچلوتی رقم زد. کارلتو در گفت‌وگوهای مختلف از عدم علاقه خود به مربیگری خبر داده بود. ایده‌ای که خیلی زود تغییر یافت. او اعتراف کرد بزرگترین لذت دوران بیکاری را هنگام قهرمانی میلان در سال ۱۹۹۴ نصیب برده است.
شاید تعویض‌های اعجاب‌آور کاپلو علاقه کارلو را برانگیخت که به همین سبب تصمیم گرفت مربی شود. در سال ۱۹۹۶ اولین قدم‌ها برداشته شد. رجینا از منطقه کالابریا، اولین چالش بزرگ کارلوی مربی بود. وی در اولین فصل رجینا را از سری B به دسته بالاتر سوق داد. مأموریت وی در این تیم به پایان رسید و راهی پارما شد. در زمان او؛ امیلیائی‌ها برخلاف دهه گذشته تیمی کاملاً سرشناس، با افتخارات بزرگ اروپائی و یکی دو جین ستاره بود. پارما نزدیک ”در“ اسکودتو بود، اما مقابل یوونتوس زانو زد؛ هر چند مقام دوم لیگ برای پارما بی‌سابقه بوده و بهترین مقام تاریخ باشگاه محسوب می‌شد، اما رؤسای جاه‌طلب اعتقاد داشتند ضعف آنچلوتی در چیدن ترکیب تیم باعث عدم کامیابی شد. نظری که از اساس، غلط نمی‌نمود. چه اینکه سال‌ها بعد ضعف کارلو در ساختن یک تیم همیشه پیروز نمایان گشت. مارچلو لیپی و یوونتوس در اوج اقتدار بودند، اما هیچ کس تصور نمی‌کرد با اولین واژگونی یووه، کارلو وارث افتخارات لیپی شود. اتفاقی که در یکی از روزهای سر فصل ۱۹۹۹، ۱۹۹۸ رقم خورد.
اتفاق از این قرار بود: یووه پس از کسب ۳ قهرمانی در ۴ سال بدترین نتایج را از آن خود ساخت. رؤسای بی‌رحم باشگاه بدون هیچ‌گونه ترحمی لیپی را از کار برکنار کردند. برای جانشینی او افراد زیادی مدنظر بودند، اما کارلنو انتخاب شد. عملکرد وی چندان بد نبود. او تیم محتضر یووه را به جام اینتر توتو رساند و تیم از آنجا به جام یوفا پرواز کرد. در فصل ۲۰۰۰ اتفاقات ویژه‌ای رخ داد. یوونتوس با بازی‌سازی‌های صورت‌گرفته توسط آنچلوتی، فصل را با اقتدار آغاز کرد. آنها تا هفته آخر در صدر قرار داشتند، اما همان ضعف همیشگی کارلتو و عدم القاء شخصیت قهرمانی کار دست یووه داد. سیاه و سفیدها در تاریخ فوتبال ایتالیا به خوش‌شانسی معروف هستند، اما در آن شب بارانی واقعاً کم آوردند!● شب منحوس بارانی
یووه در زمین پروجا بازی می‌کرد. پیروزی در آن دیدار کارلو را برای اولین بار به‌عنوان مربی یک تیم قهرمان ایتالیا معرفی می‌کرد.
باران بازی را متوقف کرد و لانزیو در بازی همزمان پیروز شد. فشار زیادی روی دوش یووه وجود داشت. کارلو باید پیروز می‌شد، اما تیم او در دقایق ابتدای نیمه دوم یک گل خورد. در ۱۰ دقیقه پایانی همگان انتظار داشتند آنچلوتی مهاجمان بزرگ خود را به زمین بیاورد، اما انفعال وی لانزیو را قهرمان کرد و خشم هواداران را سرازیر. تیم او در سال ۲۰۰۱ سودای قهرمانی در سر داشت. رم و لانزیو رقیبان کارلو بودند در این راستا یک بار روزنامه ”گاتزتادلو اسپورت“ با مقایسه افتخارات مربیان وقت لانزیو، رم و یووه که در کورس قهرمانی قرار داشتند به تحقیر آنچلوتی پرداخت و عنوان کرد یووه برخلاف نام بزرگ خود یک مربی کوچک دارد و به همین سبب قهرمان نخواهد شد. پیش‌بینی گاتزتا به حقیقت پیوست. رم پارما را برد و یوونتوس برای دومین سال پیاپی پشت دروازه قهرمانی تنها حسرت کشید. چند ساعت پس از این اتفاق کارلو به دفتر مدیریت فرا خوانده شد و پاکتی دریافت کرد. درب خروج به وی نشان داده شد، اما متن نامه چه بود: ”از زحمات شما متشکریم. امیدواریم در ادامه موفق باشید“. کارلو این‌گونه از یووه جدا شد، اما جنجال واقعی چند هفته پس از این نامه محترمانه به پا شد.
آنیلی رئیس فقید باشگاه آنچلوتی و تیمش را چوب خشک نامید. همین موضوع خشم کارلو را برانگیخت و او در مصاحبه‌ای جنجالی از دیکتاتوری آنیل در یووه سخن گفت، تاکینا ردی را به جهت کم‌فروشی متهم کرد، از ”بریگی“ تمجید کرد و در نهایت گفت که تیم من با این همه ستاره چوب خشک نبود! به هر حال کارلتو مدت زیادی بی‌کار نماند. در اواسط فصل ۲۰۰۲ فاتح تریم طی یک کودتای سیاه از میلان برکنار شد و ”آنچو“ جایگزینش شد. آنچلوتی در ابتدای راه از تعلقات خاطر خود به میلان سخن می‌گفت حال آنکه صحبت‌های زیادی در مورد چگونگی حضورش در میلان به گوش می‌رسید. عده‌ای اعتقاد داشتند او از ابتدای فصل ۲۰۰۲ برای مربیگری در میلان انتخاب شده بود و حضور فاتح تریم تنها یک شوی تلویزیونی بوده است. آنچلوتی در اولین فصل حضور تیم را به رتبه چهارم لیگ رساند. آن هم هنگامی‌که از اواسط فصل هدایت تیم را به‌عهده گرفته بود! تیم سال ۲۰۰۳ آنچلوتی در واقع منتخب جهان نام داشت. حقه‌بازی‌ برلوسکونی در فصل نقل و انتقالات نستاو ریوالدو را از آن میلان نمود. تیم کارلو رؤیائی بازی می‌کرد با این حال کمتر کسی به نقش آنچلوتی اشاره می‌نمود.
بازی برگشت رئال مادرید و میلان در چارچوب دور برگشت مرحله دوم گروهی با شکست میلان از پیش صعود کرده توأم شد. پس از بازی حاشیه‌ها به خانواده کارلو نیز سرایت کرد. همسر او در پاسخ به طعنه‌های نخست‌وزیر ایتالیا که به بازی تیم ذخیره‌ها اعتراض داشت، کاستاکورتا را بهانه کرده و اعلام نمود همسرش با بازی دادن به کاپیتان دوم در واقع با تمام دارائی‌هایش به جنگ غول مادرید رفت! به هر حال این حواشی کوچکترین تأثیری در صعود میلان به مراحل بالای جام نداشت. شکست آژاکس در دقایق پایانی بازی برگشت مرحله یک‌چهارم نهائی، حذف اینتر با کمک گل‌زده در خانه حریف! (ورزشگاه ۲ تیم مشترک است) و در نهایت غلبه بر یووه در ضربات پنالتی لیگ اروپا را برای میلان به ارمغان آورد. به این ترتیب کارلو پس از میگوئل مونوز، تراپاونی و کرایف به جرگه افرادی پیوست که هم به‌عنوان بازیکن و هم به‌عنوان مربی لیگ اروپا را فتح کرده است. فتوحات وی به همین جا ختم نشد.
تیم او جام حذفی، را فتح کرد. آنچه در شب بازی برگشت فینال مقابل رم دیده شد. تجسم واقعی رؤیاهای کودکی کارلتو بود. طبق برنامه تیم ۲ روز پس از فینال اروپا، میزبان رم بود. قهرمان ششم در پررونق‌ترین رقابت‌های اروپائی حسابی هواداران را به وجد آورده بود. گفته می‌شد ۱۰۰ هزار نفر برای استقبال از قهرمان به یک ورزشگاه ۸۰ هزار نفری آمدند. این بخش دیدن بچه‌هائی را کنار پدر و مادر خود به شکل فشرده روی یک صندلی نشسته بودند! جشن پرهیاهو قبل از بازی، محدود به آتش‌بازی نبود نورافکن ورزشگاه صورت بازیکنان را همراه با اسم آنها به چمن می‌تاباند و در تاریکی ویژه در ورزشگاه، فریاد هواداران به محض ظاهر شدن هر اسم، جلوه‌ای رؤیائی ایجاد نموده بود. در ان میان یک تصویر فوق‌العاده زیبا و بزرگ از کارلتو باعث جاری شدن اشک در چشمان وی شد. فریاد ”قهرمان متشکریم“ تمام وجود آنچلوتی را غرق در لذت نمود. به هر حال با وجود مشکلات اولیه میلان به تساوی ۲ بر ۲ به مقام قهرمانی جام حذفی رسید و در ادامه سوپرجام ایتالیا و اروپا را نیز فتح نمود. اما در جام بین قاره‌ای مغلوب ”بوکا“ شد. داستان زیبای کارلو با قهرمانی فصل بعد در اسکودتو ادامه یافت، هر چند فصل تلخی در پی بود.
● تراژدی استانبول
میلان در فصل قهرمانی اروپا تنها یک باخت خانگی را متحمل شد. ۲ فصل بعد تیم مجدداً به فینال اروپا رسید. اینتر بار دیگر طبق معمول مغلوب میلان شد. هنگامی‌که میلان در نیمه اول ۳ گل به ثمر رساند قهرمان هفتم قطعی به‌نظر می‌رسید. هر چند با وجود ادعای سیسوکو بین ۲ نیمه هیچ جشنی در رختکن میلان برگزار نشد، اما می‌دانید که کارلتو با آن سهل‌انگاری همیشگی قهرمانی را برای تیمش می‌دانست و شاهد این ادعا تغییرات اندک و بی‌تفاوت خاص او بود. این امر تاوان سنگینی در پی داشت. ضربه دریافت ۳ گل و شکست در ضربات پنالتی حتی این فصل نیز پیکو میلان را زخمی نموده است. برلوسکونی در ابتدای فصل اعلام کرد فصل ۲۰۰۶ آخرین دوره حضور آنچلوتی در میلان خواهد بود. نمی‌توان این فرضیه و دوری اجباری این مرد آرام از نیمکت محبوبش را واقعی دانست ولی می‌توان بزرگی او و سختکوشی‌اش که البته همواره نادیده گرفته می‌شود را باور کرد و تحسین نمود.
● نظراتی در مورد آنچلوتی
برلوسکونی: او برای تیم زحمات زیادی متحمل شده است. کارلو در فصول ابتدائی کاملاً متوقف بود. فاجعه استانبول را به گردن او نمی‌اندازم؛ هر چند با انفعالش تیم را به ته دره فرستاد!
گالبانی: آنچلوتی را می‌شناسم. او در زمان بازیگری عاشقانه برای میلان تلاش می‌کرد و حالا نیز با کت و شلوار روی نیمکت برای موفقیت تیم حرص و جوش می‌خورد. تعصب وی را تحسین می‌کنم هرگز نمی‌خواهیم از کارلو جدا شویم، ولی اتفاقات آینده، روند کار را مشخص خواهد کرد. آنچلوتی افتخارات فراوانی برای باشگاه به ارمغان آورده و مستحق هرگونه ستایش است. شنیده‌ام که می‌گویند او مقابل برلوسکونی اختیار از کف می‌دهد، حال آنکه چنین موردی صحت ندارد. این ۲ برای یکدیگر احترام زیادی قائل هستند. من این نکته که کارلو مقابل برلوسکونی می‌ایستد را صحیح تأیید نمی‌کنم هیچ‌یک از ارکان باشگاه با آنچلوتی مشکل ندارند.
دل‌پیه‌رو: کارلو مربی بزرگی است و همواره او را تحسین کرده‌ام. کارلتو در یووه دچار بدشانسی شد وگرنه ۲ قهرمانی در سری A داشت. آنچلوتی با میلان به مقام قهرمانی رسید که البته برایم زجرآور بود، زیرا او یووه من را شکست داد.
گتوسو: به راستی آنچلوتی علاوه بر آنکه یک مربی بزرگی محسوب می‌شود، انسان خوبی نیز هست. او رابطه‌ای فراتر از مربی - بازیکن، برقرار می‌سازد و اینجا هیچ‌کس از عملکردش ناراضی نیست.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید