سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

امنیت و حوزه های آن در قرآن کریم


امنیت و حوزه های آن در قرآن کریم
تأثیر گذاری امنیت بر همه شاخه های توسعه و حیات انسان به آن نقش بنیادین داده و همه فیلسوفان سیاسی گذشته و حال را به تأمل در آن واداشته اند آن را شرط ضروری عدالت دانسته اند و كسانی كه به رفاه می اندیشیده اند آن را عامل اصلی آسایش شمرده اند و آنان كه بر توسعه ای سیاسی یا اقتصادی تكیه كرده اند. امنیت را عامل و نیز حاصل آن تلقی كرده اند؛ و همه كسانی كه برای حاكمیت ارزش های معنوی تلاش دارند آن را مقدمه این واجب می دانند .
امنیت از نیازهای نخست و خواسته های به حق جامعه بشری به حساب می آید، چرا كه در سایه امنیت شكوفایی استعداد خلاقیت ها و رشد و بالندگی تمدن ها ، محقق می شود و در فقدان آن تمدن به زوال می گراید.
امنیت از مقوله هایی است كه در عین سادگی ، روانی و روشنی كه به ذهن می رسد، اختلاف آراء و انظار در آن به روشنی مشهود است . واژه ای كه ثبات و استقراری نداشته و هر فرد و گروه برای رسیدن به اهداف خویش از آن تعریف و تفسیر خاصی را ارایه می دهند تا منافع مورد نظر خویش را در ورای تعریف پیشنهادی حف‌ظ كرده و به دست آوردند.
برخی از دانشمندان امنیت را به صورت وسیع و در برگیرنده ای به كار برده اند كه شامل صلح، آزادی ، اعتماد ، سلامتی می باشد و به شرایط دیگری اشاره می كند كه فرد و یا گروهی از مردم احساس آزادی از نگرانی ، ترس ، خطر و تهدیدات ناشی از داخل و خارج را داشته باشند.
برخی دیگر آن را حفاظت از شیوه زندگی پذیرفته شده مردم دانسته كه با نیازها و آرمان های مشروع مردم سازگار می باشد. امنیت شامل فارغ بودن از حمله نظامی با فشار ، آزادی از انهدام داخلی و رهایی از زوال ارزش های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی است كه برای نحوه زندگی اساسی است .
به تعبیر دیگر امنیت در یك مفهوم عینی به فقدان تهدیدها نسبت به ارزش های اكتسابی اطلاق می شود و در یك مفهوم ذهنی بر اساس فقدان دلهره و نگرانی از به مخاطره افتادن ارزش ها و توانمندی های لازم اطلاق می شود.
در رهیافت نوین برای امنیت ویژگی ها و شاخصه هایی را ذكر كرده اند كه در بر گیرندگی خاصی دارد. این شاخصه ها را می توان در كتاب های مربوطه یافت.
● مفهوم امنیت در قرآن
قرآن هرگاه از « امنیت » سخن می گوید بی درنگ از شاخص های توسعه نظیر فراوانی تولید كالاها، گسترش ارتباطات ، پیشرفت علوم و فنون، مسكن ، شهرسازی ، آسایش و رفاه ، رهایی از غم و اندوه ، خوف و ترس و وحشت سخن به میان می آورد.
می توان گفت در فرهنگ قرآن امنیت از یك مفهوم وسیع و در برگیرنده متوازن و عمیقی برخوردار است كه شامل تمام حوزه های زندگی انسان (مادی و معنوی ، فردی واجتماعی ، داخلی و خارجی ، سیاسی و اقتصادی) می شود. امنیت در مفهوم قرآنی آن در سایه تقوا ، توكل ، احترام به حقوق دیگران ،اجرای قسط و عدالت ، برابری و برادری ، دفاع و حمایت از مظلوم و محروم ، برخورد با مفسد و مجرم، دفع فقر مسكنت ، تأمین معیشت و رفاه ، حفظ آزادی های مشروع مردم و حاكمیت معیارهای انسانی و الهی امكان پذیر است.
قرآن مقوله امنیت را در موارد گوناگونی مطرح نموده اهمیت و ضرورت آن را به عنوان سنگ زیرین مؤلفه های تكامل انسان معرفی می نماید، تأكید و توجه قرآن به مقوله امنیت خود نشان دهنده این واقعیت است كه رشد توسعه و شكوفایی در تمام حوزه های زندگی جز در سایه امنیت و آرامش امكان پذیر نخواهد بود. اهمیت امنیت در زندگی انسان از نظر قرآن را با توجه به نمونه های ذیل می توان به دست آورد. امنیت در دوری از بت پرستی حفظ رفاه و آسایش چنان چه حضرت ابراهیم درخواست می كند: «‌خدایا این شهر را امنیت بخش و به مردمان آن از میوه ها روزی گردان (بقره/۱۲۶) و نیز می فرماید: « پروردگارا این شهر را امنیت بخش و فرزندانم را از پرستش بت ها دور نگاه دار».(ابراهیم/۳۵)
در آیه اول پیش از رزق و روزی و مسایل اقتصادی مسئله امنیت را مطرح می سازد و درخواست می دارد كه شهر را امنیت بخشد و با عطف مسایل اقتصادی به مسئله امنیت گوشزد می كند كه یكی از مباحث امنیت شهر بعد اقتصادی است ؛ البته با این روش بیان می دارد كه یكی از مولفه های امنیت ، امنیت اقتصادی است نه تمام آن از این رو با واو عطف آن را بین می دارد.
در آیه دوم آن را عطف به مسئله پرهیز از بت پرستی می كند تا بیان دارد كه یكی دیگر از مؤلفه های امنیت مسئله امنیت روحی و روانی جامعه است كه با بت پرستی و دوری از توحید موجبات ناامنی جامعه و زوال و نابودی آن فراهم می آید.
بنابر این با این دو آیه می توان چنین استنباط كرد كه از شاخص های مهم امنیت مسئله رفاه اقتصادی (آسایش ) و امنیت روحی – معنوی (آرامش) است . بی گمان آن چه حضرت از خدا خواسته است سعادت جامعه است كه چیزی جز آسایش و آرامش نیست . در حقیقت مفهوم قرآنی امنیت یعنی آسایش و آرامش فر دو جامعه كه جز با فراهم آمدن نعمت های مادی (اقتصادی) و نعمت های معنوی (توحید) امكان ناپذیر است.
مؤلفه دیگری كه در قرآن به عنوان شاخصه امنیت مطرح است « امنیت جانی» است خداوند در تبیین « امنیت شهر مكه»‌ و یادآوری این نعمتی می فرماید:
« آیا ندید كه ماحرم امنی را برای آن قرار دادیم در حالی كه مردم را در پیرامون آن (بیرون این حرم) می ربایند آیا به باطل ایمان می آورند و نعمت خدا را كفران می كنند» (عنكبوت /۶۷).
و در جای دیگر می فرماید: « آن ها می گفتند كه اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمین مان می ربایند آیا ماحرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم كه ثمرات هر چیزی از شهر و دیاری به سوی آن آورده شود.»(قصص/۵۷)از دیگر مؤلفه های آن امنیت از ترس است كه شامل ترس و خوف از دست دادن جان ، مال ، عرض و دین می شود این ترس آرامش را از انسان می گیرد ولی وقتی امنیت از خوف فراهم آید: آرامش نیز پدید می آید : خداوند به اهل مكه می فرماید: « شكر گزار این نعمت باشید»(قریش /۳و۴)
آرامش در حقیقت مهم ترین مؤلفه است و همان گونه كه گفته شد فقدان امنیت جانی، مالی ، عرضی و دینی زوال می آید و با حضور و وجدان آن پدیدار می گردد».
خداوند مثلی زده است جامعه ای را كه آرامش دارد و همواره روزیش (امنیت اقتصادی) از هر جا می رسید. اما خدا را ناسپاسی كردند وخداوند به خاطر اعمالی كه انجام می دادند، لباس گرسنگی (نا امنی اقتصادی ) و ترس (ناامنی جانی ،‌عرضی و رواین) بر آنان چیره ساخت.
بنابر این مؤلفه های اساسی « امنیت » آرامش است كه با پدیداری نا امنی اقتصادی ، جانی ، عرضی و روانی از میان می رود.
● حوزه های امنیت
الف: امنیت روحی و روانی
دین اسلام كه به رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با انسان و روابط انسان با طبیعت توجه دارد در تمام حوزه های عهده دار ایجاد امنیت و آرامشش از جمله اهداف اولی و اساسی احكام دستورات وقوانین اسلامی ایجاد امنیت و برقراری نظم و آرامش در تمام حوزه های زندگی است و برای تمام آن ها برنامه، آموزه های دستوری و ارشادی دارد.
البته دسته بندی امنیت به چند دسته بدان معنا نیست كه وجوه و اقسام امنیت هیچ گونه رابطه و پیوندی با هم نداشته باشد بلكه وجود شاخه ها و حوزه های امنیت با یكدیگر پیوند عمیق و ناگسستنی دارد . چنان كه اگر پایه های امنیت معنوی سست و بی بنیاد شود به سایر حوزه های امنیتی به شدت تأثیر می گذارد. اگر امنیت اجتماعی و سیاسی آسیب ببیند دیگر حوزه های امنیت مانند فرهنگی، اقتصادی و معنوی نیز در معرض خطر و آسیب پذیری جدی و حتمی قرار می گیرد.
دین اسلام امنیت و آرامش فردی و اجتماعی را بر پایه اساس استواری پی ریزی نموده و از آرامش وجدان و درون افراد آغاز می نماید. فرد در ساختمان جامعه به عنوان اساس و سنگ زیرین آن است . این رو افراد جامعه اگر وجدان و روح و رانشان از آرامش كامل برخوردار و روح و رانشان از آرامش كامل برخوردار بوده و روحاً دلهره و نگرانی نداشته باشند امكان تلاش و فعالیت در جهت ایجاد و ارتقای امنیت فردی و اجتماعی وجود دارد، ولی اگر وجدان افراد از آرامش و آسایش لازم محروم بوده و انسان از نظر روحی و روانی نگرانی داشته و پناهگاهی نداشته باشد امنیت و آرامش فردی – اجتماعی در چنین محیطی وجود نخواهد داشت. عقیده و ایمان دینی معنا بخش او را به آرامش روحی می كشاند و از دریای پرتلاطم معنا گریزی و بی هدفی می رهاند.
ویلیام جمیز می گوید: قدرتی كه دین برای تحمل مصائب به انسان می دهد هرگز از عهده اخلاق بر نمی آید؛ زیرا شور و حرارتی كه با اعتقاد به دین در انسان حاصل می شود هرگز از عهده اخلاق نمی آید[۱].یونگ می گوید:
دین به انسان آرامش می بخشد؛ دین به وجود انسان معنا می بخشد و راه های تحمل مشكلات را به انسان می آموزد.[۲]
شهید مطهری درباره نقش دین و امنیت بخشی می گوید: زندگی بشر خواه و ناخواه در كنار خوشی ها و شیرینی ها ، رنج ها و شكست ها از دست دادن ها و ناكامی ها دارد. پاره ای از حوادث جهان مانند پیری و مرگ قابل پیشگیری و برطرف ساختن نیست و این ها اموری است كه انسان را رنج می دهد . ایمان دینی در انسان نیروی مقاومت می آفریند و با تفسیر تلخی ها آن ها را شیرین می گرداند و اموری چون چنگال وحشتناك مرگ را به وسیله ای برای بازگشت به خدا و برخورداری از نعمت های ابدی خداوند مبدل می سازد و بدین ترتیب نه تنها آن را تحمل پذیر بلكه به پدیده ای شیرین بدل می سازد.[۳]
وقتی انسان متدین ایمان و اعتقاد دارد كه خدای متعال از رگ گردن به او نزدیك تر است (ق/۱۶) . و اگر از او چیزی بخواهد دعایش مستجاب خواهد شد(بقره/۱۸۶) و به آنچه می كنید آگاه است (مجادله/۱۵) و اعمال خوب و بد را محاسبه می كند(زلزله /۷/۸) و اجر و پاداش نیكوكاران را ضایع نمی سازد (توبه/۱۲۰) و این كه لشكریان زمین و آسمان از آن اوست، او دانا ، آگاه و خبیر و حكیم است (فتح/۴) و احساس می كند كه به یك نیرویی كه ما فوق آن نیرویی وجود ندارد تكیه دارد؛ و از هیچ قدرت و مقامی جز او ترس و هراس ندارد(احزاب/۳۹) و سرزنش هیچ كس دیگر تأثیری بر او نمی گذارد (مائده/۵۴) و بر از دست رفته غم نمی خورد و بر داشته امید نمی بندد(حدید/۲۳) به این ترتیب امنیت و آرامش واقعی بر وجود آنها حكمفرما می شود (انعام/۸۲)
زیرا خداوند كسی است كه سكینه و آرامش روحی و روانی را در دل های مؤمنان فرو می فرستد. (فتح/۴) و انسان در سایه این آرامش الهی است كه آرام می گیرد و ثبات می یابد.
ب : امنیت فردی
دین اسلام برای ایجاد امنیت كامل افراد دستورهای ارزنده ای دارد كه اگر رعایت شود دغدغه و نگرانی انسان برطرف خواهد شد. قرآن برای ایجاد امنیت و حفظ جان انسان ها توجه خاصی داشته و مرتكب قتل و فساد را همانند كسی می داند كه همه انسان ها را یعنی انسانیت را كشته است(مائده /۳۲) زیرا با نابودی همه انسان ها در حقیقت نوع انسانی و انسانیت می میرد و نابود می شود چنان كه احیای روحی و روانی فردی و پدید آوردن تحول اعتقادی و توحید گرایی در یك فرد چنان است كه انسانیت را زنده كرده است:
زیرا مفهوم انسانیت جز توحید محوری نیست چون كه انسانیت انسان به بندگی و خلیفهٔ‌اللهی اوست ؛ وقتی كسی را به توحید كشاندیم در حقیقت این خصلت های انسانیت را در او زنده ساخته ایم.
خداوند می فرماید هر كس فردی را از روی عمد بكشد مجازات او دوزخ است و در آن جاودانه می ماند و خداوند بر او غضب می كند و از رحمتش دور می سازد و عذاب بزرگی بر او فراهم می آورد.(نساء ۹۳)
آیات زیادی از قرآن در باب حفظ جان و خون انسان ها توجه و اهتمام می ورزد تا انسان با خیال راحت و احساس امنیت كامل در اجتماع و محیط سالم برای تكامل خویش تلاش كند.
از دیگر مؤلفه های امنیت فردی امنیت در مال و عرض است كه به این نیز توجه خاصی مبذول شده است. خداوند می فرماید: دست مرد و زن دزد را به كیفر عملی كه انجام داده اند به عنوان مجازات الهی ببرید و قطع نمایید (مائده/۳۸) زیرا بااین كار امنیت مال ایجاد می شود.درباره امنیت شخصیتی و حیثیتی نیز می فرماید كه گروهی گروه دیگر را مسخره نكنید و القاب زشت ندهید (حجرات /۱۱) و به جاسوسی و غیبت نپردازید (حجرات/۱۲) و به یكدیگر احترام بگذارید واجازه بگیرید و سلام كنید (نور /۲۷و۲۸) و به یكدیگر اتهام نبندید (نساء /۱۱۲) و زنان با عفت را نسبت زنا ندهید(نور/۴و۲۳).
این دستورها و مانند آن برای ایجاد امنیت و ارامش فردی برای انسان است تا افزون بر فراهم آوری امنیت روانی امنیت فردی اشخاص نیز حفظ شود . امنیت در حوزه های مختلف زندگی موجب می شود تا انسان به حق كامل خود برسد و زمینه برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی فراهم آید.
ج: امنیت اجتماعی
یكی دیگر از حوزه های امنیت انسانی ، امنیت اجتماعی است امنیت اجتماعی عبارت است ازایجاد شرایط و موقعیتی كه بر اساس آن همه افراد جامعه در انجام فعالیت های مشروع و قانونی خود ، آزادی كامل داشته و از امكانات جامعه یكسان برخوردار باشند. و همه افراد در موقعیت برابر قرار گیرند.
نخستین شرط زندگی سلام اجتماعی ، استقرار نظم و امنیت در جامعه است جامعه ای كه بدون امنیت باشد از آسایش و آرامش برخوردار نخواهد بود و نشاط و تلاش از آن درخت بر می بندد. در ناامنی اجتماعی اقتصاد فرو می پاشد و حوزه فرهنگی گرفتار سكون می شود و فرهیختگان به جای تبادل آزاد اندیشه و تضارب آرا و افكار به كتمان و تقیه روی می آورند و انسان های بی شخصیت و مسموم و متملق و چاپلوس مدیران جامعه می شوند حضرت امیرمؤمنان (ع) یكی از ویژگی های جامعه جاهلی را فقدان امنیت اجتماعی شمرده و می فرماید جامعه جاهلیت جامعه ای بود كه اندیشمندان و آگاهان جامعه دهانشان بسته و نادانان و انسان های بی هویت و سالوس مورد احترام بودند.[۴]
نظم و امنیت اجتماعی در قرآن و اسلام جایگاه ویژه ای دارد دین اسلام برای ایجاد وضعیت مطلوب اصول و قوانین را مطرح می سازد تا در سایه سار آن امنیت و آرامش اجتماعی فراهم آید تا قانون شكنان نظم و امنیت عمومی را مختل نساخته و اجتماع انسانی را با فروپاشی روبه رو نسازند . باید توجه داشت كه برای ایجاد امنیت و پاسداری از حریم جامعه اندیشه و انگیزه های ذاتی به تنهایی كفایت نمی كند بلكه نیازمند قانون است؛ چون انسان هر چند كه به حسب فطرتش اجتماعی است و در اولین اجتماع خود امت واحدی بود ولی از آن جا كه فطرتاً به سوی اختصاص منافع به خود حركت می كنند با منافع دیگران تضاد پیدا می كند و از این جا لازم است كه قانون را پدید آورد تا حدود جلب منافع را مشخص سازد و از درگیری پیشگیری نماید چنان چه خداوند در سوره بقره آیه ۲۱۳ به این مسئله اشاره دارد : «‌كان الناس أمهٔ واحدهٔ».
ولی از آن جایی كه وجود قانون به تنهایی كفایت نمی كند و نمی توان تنها به تدوین قانون جلوی زیاده روی اشخاص و افراد را گرفت برای تثبیت و توسعه امنیت به ابزار دیگری نیاز است تا در صورت تضاد منافع و تزاحم آن و یادگیری به فصل خصومت اقدام نماید؛ از این رو قوه مجریه و حكومت شایسته نیازمند است تا رفتار ، اعمال ، و روابط اجتماعی را كنترل كند و در صورت تجاوز، متخلفان را مجازات نماید.
امام خمینی(ره) می فرماید: مجموعه قانون برای اصلاح جامعه كافی نیست. برای این قانون مایه اصلاح و سعادت بشر شود به قوه اجرایی و مجری احتیاج دارد . به همین جهت خداوند متعال در كنار فرستادن یك مجموعه قانون یعنی احكام شرع یك حكومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر كرده است... قانونگذاری به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمی كند. پس از تشریع قانون بایستی قوه مجریه ای به وجود آید. قوه مجریه است كه قوانین و احكام دادگاه ها را اجرا می كند و ثمره قوانین و احكام عادلانه دادگاه ها را عملی سازد.[۵]
حضرت امیرمؤمنان (ع) در باب ضرورت وجود حكومت می فرماید: درست است كه فرمانی جز فرمان خدا نیست ولی این ها می گویند: زمامداری جز برای خدا نیست، در حالی كه مردم به زمامداری نیك و یا بد نیازمند هستند تا مؤمنان در سایه حكومت به كار خود مشغول و كافران هم بهره مند شوند و مردم در سایه استقرار حكومت زندگی كنند. به وسیله حكومت ، بیت المال جمع آوری می گردد، به كمك آن با دشمنان می توان مبارزه كرد. جاده ها امن و امان و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود، نیكوكاران در رفاه و از دست به كار آن در امان باشند.[۶]
پی‌نوشتها:
۱) دین و روان ، ص ۱۷۸.
۲) فرد در جامعه های امروزی ص ۱۲۰
۳) مقدمه ای بر جهان بینی اسلام ، ج ۱-۷ ، ص ۳۴-۴۰
۴) نهج البلاغه ،‌خطبه ۲.
۵) ولایت فقیه ، ص ۱۷
۶) نهج البلاغه ، خطبه ۴۰.
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید