بدترین رییس جمهور تاریخ!

در تازه ترین نظرسنجی انجام شده، میزان حمایت از بوش از این هم كمتر شده است و او اكنون در میان رئیس جمهورهای ۵۰ سال گذشته آمریكا، بدترین وضع را دارد. اكنون فقط ۲۹ درصد آمریكایی ها بوش را می خواهند. گفتنی است كه حتی میزان محبوبیت ریچارد نیكسون رئیس جمهور اسبق آمریكا كه در ماجرای واتر گیت مجبور به استعفا شد، در زمان استعفایش از بوش بیشتر بود.
اخبار و گزارش های منتشر شده در مطبوعات رژیم صهیونیستی نشان می دهد كه هدف ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی از سفر به واشنگتن قانع كردن دولت آمریكا در حمایت ازطرح جدید وی درباره تغییر آرایش در كرانه باختری و تعیین مرزها به صورت یكجانبه بوده است.
یكی دیگر از اهداف اولمرت در این سفر، دریافت كمك های مالی لازم جهت اجرای طرح مذكور است كه بنا به اظهارات اولمرت به مجله وال استریت ژورنال به ۱۰ میلیارد دلار بالغ می شود، اما ارزیابی ها نشان می دهد كه مبلغ مورد نیاز برای اجرای طرح بیش از چندین برابر این مقدار است. گزارش های مطبوعاتی در گذشته از ۶۴ میلیارد دلار هزینه این طرح خبر داده بودند.
اولمرت در این سفر همچنین درباره برنامه هسته ای ایران و دولت حماس و جنبش حزب الله لبنان نیز با مقامات آمریكایی گفت و گو خواهد كرد.
رژیم صهیونیستی همچنین درصدد است بار دیگر مسأله حمایت مالی از شهرك سازی صهیونیست ها در مناطق الجلیل و النقب فلسطین اشغالی كه در حدود ۲ میلیارد دلار هزینه در بر دارد، مطرح كند. گفتنی است كه آمریكا پیش از این با اعطای این مبلغ موافقت كرده و از رژیم صهیونیستی خواسته بود كه جزئیات این طرح را به دولت آمریكا ارائه دهد، اما وقوع توفان كاترینا موجب شد آمریكا از اعطای این مبلغ خودداری كند و رژیم صهیونیستی نیز در آن زمان مجبور به پذیرش وضع موجود و خودداری از اصرار شود، اما دیپلماسی رژیم صهیونیستی اكنون در سكوت و پنهانی به مطرح كردن مجدد این قضیه در برنامه های دولت آمریكا می پردازد.
در گزارش های دیگری از مطبوعات رژیم صهیونیستی آمده است كه كاخ سفید از صهیونیست ها خواسته است كه سقف انتظارات و خواسته های خود را از آمریكایی ها كه در سفر اولمرت به آمریكا مطرح می شود، كاهش دهند و از آمریكا نخواهند كه كاخ سفید حمایت خود را از طرح اولمرت اعلام كند، به ویژه كه اروپایی ها اعلام كرده اند كه از اجرای این طرح حمایت نخواهند كرد و از اسرائیلی ها نیز خواسته اند كه برای اجرای آن از اروپا درخواست كمك مالی نكنند.
پیشنهاد برای كاهش سطح انتظارات از آمریكا بدون علت نیست و علل متعددی وجود دارد كه اولمرت را در برابر رئیس جمهوری ناتوان و آشفته و پریشان و پر و بال شكسته قرار می دهد. محبوبیت عمومی بوش هم اكنون به كمترین حد خود رسیده است.
نظرسنجی كه یك هفته پیش از سوی شبكه تلویزیونی سی ان ان انتشار یافت، نشان می دهد كه شكاف میان محبوبیت بوش و كلینتون (رئیس جمهور سابق آمریكا) هر روز در حال بیشتر شدن است. بر پایه این نظرسنجی ۶۳ درصد از آمریكایی ها در عرصه اقتصادی به كلینتون نمره خود دادند و حال آنكه فقط ۲۶ درصد به بوش چنین نمره ای داده اند. كلینتون در موضوع حل مشكلات میان مدت آمریكا از پرسش شوندگان نمره خوبی گرفته و ۶۲ درصد از او راضی هستند و حال آنكه تنها ۲۵ درصد از مردم آمریكا بوش را در این موضوع موفق می دانند. در بخش روابط خارجی كلینتون از حمایت ۵۶ درصدی و بوش از حمایت ۳۲ درصدی برخوردار است. درباره مالیات ها نیز كلینتون ۵۱ درصد موافق و بوش ۳۵ درصد موافق دارد. در حل موضوع حوادث طبیعی كلینتون ۵۱ و بوش فقط ۳۰درصد موافق دارد.
نظرسنجی ها همچنین از كاهش جایگاه بوش حتی در میان جمهوری خواهان (حزب رئیس جمهور كنونی آمریكا) خبر می دهند. بر اساس تازه ترین نظرسنجی ها ۴۵درصد از جمهوری خواهان از عملكرد رئیس جمهور خود راضی نیستند و ۶۵ درصد نیز گفته اند كه از عملكرد كنگره آمریكا ـ كه جمهوری خواهان در آن اكثریت را دارند ـ خشنود نیستند.
چه كسی گمان می كرد كه محبوبیت بوش از این هم كمتر شود. در تازه ترین نظرسنجی انجام شده، میزان حمایت از بوش از این هم كمتر شده است و او اكنون در میان رئیس جمهورهای ۵۰ سال گذشته آمریكا، بدترین وضع را دارد. اكنون فقط ۲۹ درصد آمریكایی ها بوش را می خواهند. گفتنی است كه حتی میزان محبوبیت ریچارد نیكسون رئیس جمهور اسبق آمریكا كه در ماجرای واتر گیت مجبور به استعفا شد، در زمان استعفایش از بوش بیشتر بود.
دو قضیه دور جدید كاهش محبوبیت بوش نقش مهمی داشته اند: اول، سخنرانی ویژه بوش درباره راه حل های وی جهت حل مشكل مرزهای میان آمریكا و مكزیك. بوش در این سخنرانی گفت كه قصد دارد ۶ هزار نیروی گارد ملی را به مرزهای مكزیك گسیل كند. بوش انتظار داشت كه این راه حل مهم وی با استقبال عمومی و كف زدن همراه شود و بتواند اندكی در بهبود محبوبیت افول كرده اش، مؤثر باشد، اما در عمل عكس این پیش بینی پدید آمد و طرح بوش خشم بسیاری از هوادارانش را نیز برانگیخت. گروهی از مهاجران تازه كه به عنوان ساكن آمریكا پذیرفته شده اند از نامعلوم بودن وضعیت بستگانشان به شدت نگرانند و بر این باورند كه طرح بوش موجب خودداری آنان از حمایت از حزب جمهوری خواه خواهد شد. نمی توان نیروی آنان را نادیده گرفت، زیرا تعدادشان به ۱۱ میلیون نفر می رسد. بخش دیگری هم كه از سخنان بوش به خشم آمدند، نزدیكانش در حزب جمهوری خواه بودند كه بر این باورند راه حل بوش با تاخیر اعلام شده و هیچ مشكلی را حل نمی كند.
موضوع دوم نیز به انتصاب ژنرال مایكل هایدن به ریاست سازمان اطلاعات آمریكا "سیا" مرتبط است. این قضیه موج شدیدی از انتقادات علیه بوش را به ویژه از جانب جمهوری خواهان برانگیخت، اما واكنش بوش در قبال این انتقادها فقط این بود كه هایدن فرد مناسب در جای مناسب است.
همزمان با مشغول بودن مجلس سنای آمریكا در بررسی گذشته هایدن، خبر دیگری منتشر شد كه عموم مردم آمریكا و دستگاه سیاسی آن را به متحر كرد. این موضوع به تجاوز به حریم خصوصی مردم ارتباط دارد. روزنامه یو اس ای تو دی چاپ آمریكا در گزارشی فاش ساخت كه سازمان امنیت ملی آمریكا بزرگ ترین آرشیو تمام دنیا را از مكالمات تلفنی در اختیار دارد. این آرشیو از سه شركت بزرگ ثبت مكالمات شهروندان آمریكایی در داخل آمریكا جمع آوری شده است. هدف از گردآوری این مجموعه، بررسی هویت تماس ها و تماس گیرندگان بوده است.
این خبر نشان داد كه بوش درباره عدم شنود مكالمات تلفنی داخل ایالات متحده آمریكا، دروغ گفته است. مضاف بر آنكه مسئولیت گردآوری این آرشیو را همین "ژنرال هایدن" نامزد بوش برای ریاست سازمان سیا بر عهده داشته است.
رسانه ها دو هفته پیش همچنین قضیه دیگری را منتشر كردند كه بعدها به موضوع طنز برنامه "طنز" تلویزیون های آمریكا تبدیل شد. بوش در پایان سفر آنجلا مركل صدر اعظم آلمان به این كشور در كنفرانس خبری مشترك با وی یك سوتی جدید داد. او این كنفرانس را فرصتی برای تقویت روابط آمریكا با آلمان در چارچوب جنگ علیه برنامه هسته ای ایران می دانست، كما اینكه مشاورانش نیز او را به انجام این كنفرانس خبری تشویق كرده و احتمال بروز هیچ مشكل یا زیانی را در آن مطرح نكردند.
اما حتی كسانی كه از وضعیت بوش به خوبی آگاه بودند نیز نمی دانستند كه وضعیت او چقدر بحرانی است و به "خود نابودی" دچار شده است. ماجرا از این قرار بود كه هنگامی كه یكی از خبرنگاران از بوش درباره بهترین لحظه زندگی اش در دوران ریاست جمهوری اش پرسید، بوش با مكثی یك دقیقه ای گفت كه در یكی از تعطیلاتش موفق شده است كه یك ماهی به وزن بیش از ۱۶ كیلوگرم را صید كند!
برنامه طنز از این پاسخ به خوبی استفاده كرد و همزمان مشاوران بوش بر سر خود كوبیدند، زیرا گفته بوش فقط یك اشتباه لفظی نبود، بلكه نمایی دقیق از جهان درونی او بود.عموم آمریكایی ها این پاسخ را بسیار خفت بار می دانستند. در نظرسنجی كه هفته گذشته منتشر شد، آمده است كه جایگاه بوش به بدترین وضع ممكن رسیده و اكنون فقط ۲۹ درصد آمریكایی ها او را قبول دارند و از عملكرد او راضی هستند. در پنجاه سال گذشته هیچ رئیس جمهوری در آمریكا چنین نمره ای نگرفته است.
این نظرسنجی نشان می دهد كه ناامیدی آمریكایی ها از رئیس جمهورشان به دلایل مختلفی افزایش یافته است. نادرست بودن دلایل جنگ عراق و شیوه مدیریت جنگ، برانگیخته شدن همه مسلمانان جهان به ویژه در كشورهای عربی و اسلامی علیه آمریكا، افزایش بهای نفت و عملكرد اقتصادی دولت آمریكا، راه برخورد با توفان كاترینا و موضوع مهاجرت و ماجراهای فسادی كه جمهوری خواهان در آن دسته داشته اند، رسوایی های شكنجه زندانیان در زندان های ابو غریب و گوانتانامو و زندان های سری در اروپا و شماری از كشورهای عربی و نیز مسیری كه آمریكا اكنون می پیماید همه و همه در بروز این وضع مؤثر بوده اند.
جنگ در افغانستان و عراق هنوز پایان نیافته است و هر روز هزاران نفر در این جنگ ها جان می بازند. این وضع نیز به نماد شكست بوش تبدیل شده است. این شكست نه فقط به سبب شكست عملیات نظامی و افزایش ضرباب مقاومت است، بلكه به سبب شمار زیادی از دروغ هایی است كه دولت آمریكا برای آغاز جنگ به خورد ملت آمریكا داده است.
دو هفته پیش گروهی از ژنرال های آمریكایی خواستار استعفای دونالد رامسفلد شدند، زیرا وی در ارزیابی مشاركت آمریكا در جنگ عراق اشتباه كرده بود و این كشور هیچ برنامه ای برای روز بعدی جنگ در اختیار نداشت و شمار نظامیان آمریكایی حتی برای دفاعشان از خودشان نیز كافی نبود.
پاسخ بوش به این درخواست ژنرال ها چه بود؟ او با قلدری گفت: "تنها من تصمیم می گیرم كه چه چیزی برای آمریكا بهتر است". همین قلدری كافی بود تا آن دسته اندك از حامیانش نیز از دست او خشمگین شوند. از آن زمان تاكنون، هر گاه كه رامسفلد در میان عموم ظاهر می شود، همزمان تظاهراتی علیه وی برگزار می شود و تظاهركنندگان شعار استعفای رامسفلد را سر می دهند و او را "جنایتكار جنگی" می خوانند. هنگامی كه گروهی از كارشناسان مسائل راهبردی آمریكا به بوش پیشنهاد كردند كه از برخی از آن چیز هایی كه درباره جنگ گفته بود، عذرخواهی كند، بوش با قلدری تمام گفت: " از دست یك ستمگر راحت شدیم و چیزی برای عذرخواهی وجود ندارد".
بوش اكنون و پس از گذشت ۶ سال از دوران ریاست جمهوری اش در آمریكا، نتوانسته است از قلدری دست بكشد. او همچنان می گوید كه : به من نگاه كنید، زیرا من رئیس جمهور آمریكا و رهبر جهان آزاد هستم".
شاید همین علت سبب شده است كه بوش از مدت ها پیش تصمیم گرفته است، روزنامه نخواهد و كمتر تلویزیون ببیند، مگر زمانی كه بازی "بیسبال" پخش می شود!
یك روز پس از آنكه هفته نامه نیوزویك گزارشی درباره شكنجه زندانیان گوانتانامو به دست نیروهای آمریكایی منتشر كرد، لورا بوش (همسر رئیس جمهور آمریكا) دستور داد تا ورود این هفته نامه به داخل كاخ سفید ممنوع شود!
چند هفته پیش ماه نامه "رولینگ استون" مقاله بزرگی با نام "جورج بوش بدترین رئیس جمهور تاریخ آمریكا" منتشر كرد. در این مقاله به نظرات مورخان بزرگ و برجسته ای استناد شده است. سخنگوی بوش گفت كه آنها خودشان را به "كثافت ها" مشغول نمی كنند!!
بی گمان بوش به شدت نگران است، او تنها اطلاعاتی را كه مشاوران نزدیكش در اختیارش می گذارند، می شنود، اما حلقه همین گروه از مشاورانش نیز در هفته های اخیر گسسته شده است.
آندرو كارد رئیس كارمندان كاخ سفید، پس از پنج سال همراهی با بوش اخیرا از مقام خود استعفا داد تا راه برای خروج تیم رئیس جمهور از بحران باز شود!
كارل راف مشاور اسطوره ای و بسیار نزدیك بوش از مقام خود به عنوان هماهنگ كننده سیاسی كاخ سفید استعفا داده است. هنوز شبهات درباره افشای نام وارلی ولایم جاسوس "سیا" كاملا از بین نرفته است و احتمالا به زودی كیفرخواستی علیه وی مطرح می شود.
محاكمه لویس لیپی كه بزرگ ترین مشاور بوش و رئیس تیم ریچارد چنی معاون بوش بود، به اتهام تلاش برای انحراف اقدامات در قضیه افشای نام جاسوس سیا، در حال انجام است. او برای نجات خودش در برابر هیأت منصفه دادگاه گفت كه رئیس جمهور آمریكا به او اجازه افشای این نام را داده است!
گفته شده است كه علت افشای نام ولایم، زیان رساندن به جو ویلسون سفیر سابق آمریكا بوده است. او به همراه یك هیأت رسمی به آفریقا رفت تا درباره قضیه فروش اورانیوم از نیجر به عراق تحقیق كند. ویلسون پس از بازگشت از این سفر گفت كه هیچ نوع معامله ای در این باره صورت نگرفته است و اسناد ارائه شده به كاخ سفید نادرست و تقلبی است.
بوش تصمیم به نادیده گرفتن نظرات ویلسون گرفت و معامله فروش اورانیوم را به عنوان سند مشروعیت جنگ علیه عراق معرفی كرد. ویلسون دریافت كه بوش به ملتش دروغ می گوید و در انتقاد از بوش مقاله ای منتشر كرد. كاخ سفید برای انتقام از وی، دستور مخدوش كردن وجهه او را صادر كرد و نام همسرش به عنوان جاسوس سیا افشا شد، مضاف بر آنكه كاخ سفید مدعی شد كه همسر ویلسون از مقام خود در سازمان سیا برای تأمین منابع مالی سفرش به آفریقا سوء استفاده كرده است!
جوشوا بولتون كه به جای آندرو كارد و به ریاست كاركنان كاخ سفید منصوب شد تصمیم گرفته است تغییرات زیادی در اطراف رئیس جمهور آمریكا ایجاد كند. او به همین سبب از اسكات مك للان خواست تا استعفا دهد و به خانه اش برود.
ماهیت ادعاهای دروغین درباره تلاش آمریكا جهت گسترش دمكراسی در جهان نیز اكنون بر همگان افشا شده است. از جمله مهم ترین دلایل این دروغ می توان به مخالفت آمریكا با پذیرش نتایج انتخابات دمكراتیك در فلسطین و سپس محاصره و گرسنه نگه داشتن ملت فلسطین اشاره كرد و همه این اقدامات در مقابل چشمان جهانیان اتفاق می افتد.
اما بعید نیست كه بوش مستقیم یا غیر مستقیم از طرح اولمرت برای تحمیل دیدگاه های یكجانبه اش حمایت كند به ویژه كه امكان وقوع هر احتمالی در وضع موجود اندك نیست و حتی ممكن است بوش دستور حمله نظامی به ایران را صادر كند و حال آنكه در ظاهر مدعی شده كه برای حل و فصل موضوع ایران از راه های دیپلماتیك تلاش می كند.
اولمرت به خوبی می داند كه "اسرائیل" همیشه فردی مانند بوش را در ریاست جمهوری آمریكا نخواهد دید به همین سبب در حال مبارزه با وقت است. در چنین وضعی، او از اینكه رسانه های آمریكایی از ورودش به آمریكا استقبال شایانی نكرده اند، خشمگین است، زیرا فقط در اخبار صفحات داخلی درباره سفرش به آمریكا چیزهایی منتشر شده است.
در پایان باید یادآور شوم كه بر پایه اطلاعات زیادی، جبهه بین المللی و محاصره تحمیل شده به ملت فلسطین در حال فرو ریختن و نابودی است و بازی "انگشت به دهان گزیدن" آغاز شده و شجاعت فقط یك ساعت صبر می خواهد و بس!

نویسنده: هاشم حمدان
منبع:مركز اطلاع‌رسانی فلسطین

منبع : خبرگزاری فارس