شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
دستهای جوان ایرانی میتوانند خوبیها را بسازد
ما با یك شور جمعی مواجه هستیم كه میتواند حتی همان جوانی كه به هیچ عنوان دغدغه سیاست دارد و نه دغدغه اجتماع، دغدغه هیچ چیزی ندارد، بجز اینكه خودش راحتتر توی خیابان قدم بزند را، بدنبال خودش بكشد. كما اینكه، امروز وقتی همان سرود ”یار دبستانی“ با صدای بلند پخش بشود هر جوانی هرجا، حتی توی تاكسی هم نشسته باشد، یكجوری ته دلش را میلرزاند“. جنبش دانششجویی اگر چه همواره نقش پیشتازیاش را حفظ كرده است، اما در هر دوره مجرایی جدید برای رسیدن به خواستهای خود یافته است. راههای تازه، آدمهای تازه با افكار ترو تازهتر. نسل امروز دانشجو در ایران چه می خواهد؟ چگونه می اندیشد؟ و منحنی حركتش بر كدام محور مختصات نشسته است؟ به پارهای از این پرسشها مطبوعات منتشره در دانشگاهها پاسخ میدهند. نشریاتی مانند ”دانشگاه و جامعه“، ”نسل سوم“ و یا ”پویان“ كه نشریاتی اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی هستند. برای پاسخ به سایر پرسشها اما از فعالان دانشجویی كه خود در كوران این جنبش هستند و دستی در این مطبوعات دارند كمك میگیریم. فریبا دانشجوی رشته عكاسی دانشگاه تهران و از فعالان جنبش دانشجویی است. او هدف را چنین توضیح میدهد:”اصل كار، به نظر من همیشه روی این بوده كه با آن توده وسیع دانشجویی كه به دانشگاه میآید و هیچ چیز نمیداند، ارتباط برقرار كنیم. تودهای كه از محیط دبیرستانش وارد دانشگاه میشود و دبیرستانها هم چون مختلط نیستند در فضای خیلی بستهای بچهها رشد میكنند، و در واقع وقتی تو وارد دانشگاه شوی، پا به عرصه اجتماع میگذاری. هدف این است كه سعی كنی آنها را با یك مفاهیم جدیدی آشنا كنی، بهشان بگویی تو خواستهایی هم به غیر از مسئله حجابداری، تو مثلاً میخواهی غذای سلف سرویس دانشگاهات غذای خوبی باشد. چیزهایی مثل این یا حتی فراتر از آن، كه این حق را برای خودت قائلی كه هركسی بتواند كاندیدا بشود و تو بهش رأی بدهی“. با اینكه خواستهای صنفی دانشجویان همیشه ظرفیت فرارویی به خواستهای سیاسی را دارند، اما فریبا این دو عرصه را از هم تفكیك می كند و به نتیجه جوانی میرسد: ”بر فرض مثال تو اعتراض داری برای اینكه، چرا وقتی كه من از این استاد ناراضیام و كلاس یك نامه می نویسد كه ما این استاد را نمیخواهیم، اما دانشگاه عوضش نمیكند. آنگاه اعتراض میكنی كه چرا نظر من دانشجو مهم نیست. یا به عنوان مثال، چرا زمین چمن اینطوری است و یا ...
البته اینها حتی خواستههای صنفی نمیشود، اینها خواستها نیست كه صرفاً در حوزه دانشگاه مطرح میشود. اما، خواستهای سیاسی كاملاً متفاوت است. چون در ایران هم به نظر من آن چیزی كه امروز اسمش را میگذارند جنبش دانشجویی خیلی معنایی ندارد. ما یك جنبش جوان داریم. چون جنبش دانشجویی خواستهای صنفی دارد ولی آن حنبشی كه امروز وجود دارد جنبش جوانان هست، جنبشی است كه خواستهای صنفیاش شاید مثلاً در اولویتهای دهم یا یازدهم آن قرار بگیرد و قبل از آن حداقل برای خودش اولویتهای خیلی ارزشمندتری دارد». از بحث بر سر ارزشمندتر بودن یا نبودن میگذریم و میپردازیم به سوالی شاید به اولویتتر و آن اینكه واقعاً چه بخشی از دانشجویان به این فعالیتها علاقمندی نشان میدهند. گروهی كه در آنها با اشتیاق شركت میكنند، چه وسعتی دارد؟
بحثها، نشریات و گردهماییهای كه تشكیل میشوند چه درباره مسایل سیاسی و چه صنفی، با چه بازتابی در میان انبوه دانشجویان روبرو میگردند؟ و بالاخره، این جنبشی كه از نظر فریبا جنبش جوانان است چه تعداد از جوانان را پشت سر خود دارد؟ فریبا پاسخی ساده دارد: «مثل همه جای دنیا، مثل همیشه و همیشه. مطمئنا یك اقلیتی هست كه مسایل سیاسی و مسایل صنفی برایش خیلی ارزشمند است، برایش مهم است، میرود دنبالش، میخواند و میخواهد راجع به آن بداند، یا حتی شروع میكند تاریخ كشورش را بشناسد و بیاید جلو. این دسته خیلی محدودند، خیلی اقلیتاند ولی آن اقلیت، من معتقدم بسیار اقلیت تأثیرگذاریست، مثل همه جای دنیا و مطمئنا ما با یك شو جمعی وحشتناك، نمیگویم شعور جمعی، میتواند حتی همان جوانی را كه به هیچ عنوان نه دغدغه سیاست دارد و نه دغدغه اجتماع، دغدغه هیچ چیزی را ندارد، بجز اینكه خودش راحتتر توی خیابان قدم بزند، اما این شور جمعی میتواند او را به دنبال خودش بكشد.
كما اینكه، امروز وقتی همان سرود «یار دبستانی» با صدای بلند پخش بشود هر جوانی هر جا، حتی توی تاكسی هم نشسته باشد، یكجوری ته دلش را میلرزاند». فریبا در عین حال معتقد است كه یكی از تفاوتهای قابل توجه میان جنبشی كه او آنرا جنبش جوانان مینامد، با آنچه نسل قدیمیتر با آن آشنا بود این است كه: «شاید بیشترین تجمعشان را دیروز میشد در دانشگاهها دید. امروز نه، در محافل خصوصی». باز این سوال پیش میآید كه این جنبش جوانان، این جنبشی كه در محافل خصوصی شكل گرفته، با هزاران خواستی كه برای هر جوان ایرانی مطرح است، با یك دنیا مشكلی كه جوان ایرانی با آن درگیر است، با آن آرزوهایی كه بدیهیترین چیزها هستند، رفاه، آموزش، تفریح، داشتن كار و از همه مهمتر آزادی و باز هم آزادی، آری با كمبود یا نبود همه اینها، چگونه راه خود را باز میكند و برای رسیدن از حداقلها به حداكثرها، امروز بر كدام خواست پافشاری دارد؟ «من فكر میكنم كه نمیشود خواست مشخصی را برایش مطرح كرد. وقتی به او پوئن میدهی برای یك مدتی ساكت میشود، اما بعد دوباره یك چیز دیگر میخواهد. خصلت جوان همین است.
من فكر میكنم، نمیشود این موجی را كه راه افتاده یا دادن یك خواست و دو خواست یا اولین خواست و دومین خواست ساكت كرد. چون اولین خواست به معنی اولین اولویت نیست. به معنی این هست كه او فكر میكند و میبیند كدام را الان راحتتر میتواند بگیرد و به خودش میگوید فعلاً آن را بگیرم بعد دومی را میگیرم. یعنی تمامی ندارد». با این خواستها كه تمامی ندارند و نباید هم داشته باشند، آنهم در ایران امروز كه قید و بندها هم تمامی ندارد، براستی چگونه میتوان برخورد كرد. جوانان راه خود را میروند و اینكه راهشان مورد پذیرش قرار بگیرد، موضوعی نیست كه آنان را باز دارد، اما حداقل میشود پرسید انتظارات آنان چیست؟ از مسؤولان و دستاندركاران و از جوانهای قدیم. «اول از همه باید زبانشان را خوب فهمید و بعد بهش بها داد، باورشان كرد و این را بهشان گفت كه من قبول دارم، تو شعور داری، من این را میپذیرم، تو بعنوان یك انسان، بعنوان یك موجود هوشمندی كه قابلیت انتخاب دارد، قابلیت فكر كردن دارد و حتی قابلیت بنیانگذاری یك پایه فكری را دارد، به تو بها میدهم، تو را میپذیرم. حالا بیا، كمك كن یك چیزی را درست كنیم و فكر میكنم كه دستهای جوان ایرانی امروز آنقدر توانمند هست كه بتواند خوبیهای بهتری را بسازد.
منبع: همبستگی
منبع : روزنامه همشهری
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
حجاب چین حماس ایران دولت رئیس جمهور رئیسی پاکستان گشت ارشاد کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
کنکور پایتخت سردار رادان تهران سیل قم سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
خودرو دلار یارانه قیمت خودرو آفریقا قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو ارز سایپا ایران خودرو بانک مرکزی
سریال پایتخت خانواده تلویزیون موسیقی ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
فلسطین غزه اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین طوفان الاقصی جنگ اوکراین
فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی بارسلونا باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر انگلیس
همراه اول ناسا الماس تسلا سامسونگ فیلترینگ
مالاریا آلزایمر پیری کاهش وزن سلامت روان زوال عقل