شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آمادگی یا بازاریابی؟


آمادگی یا بازاریابی؟
● نقاط اشتراک رونالدوی برزیلی، رودون نیستلروی و وین رونی در چیست؟ در ۲ چیز:
۱. با هتل محل اسکان خود تسویه کرده و با ترک آلمان راهی خانه شدند.
۲. در ابتدا جنجال‌های فراوانی در مورد استفاده یا عدم استفاده از آنها در مراحل آغازین جام جهانی وجود داشت.
رقابت‌های تابستان جاری در آلمان با جام‌های جهانی کلاسیک بسیار تفاوت داشته است به‌طوری که ستارگان واقعی در این تورنمنت طلوع نکرده‌اند، بازی‌های کلاسیک اندکی به اجراء درآمده و کنترل بازی به‌طور مساوی میان تیم‌های دیدارکننده در نوسان بوده است و گل‌های مهم عمدتاً روی ضربات بلند و دوربرد به ثمر رسیده‌اند - برای نمونه، گل استیان کامبیاسوی آرژانتینی به تیم صربستان و مونته‌نگرو از آن جمله بود. اما این بار مشکل کار کجا بود؟ فشار زیاد؟ خب، یکی از بازیکنان فوق‌الذکر می‌تواند عملکردهای متوسط خود را ناشی از بالا رفتن سن بداند و آن رونالدو است. تیه‌ری آنری فرانسوی و دکوی پرتغالی، ماه می در فینال لیگ قهرمانان اروپا حضور داشتند و توانستند بخشی از درخشش‌های خیره‌کننده خود را که به واسطه آن شهره شده‌اند، تکرار کنند. علت اصلی رضایت‌بخش نبودن تورنمنت امسال محصول مستقیم تبلیغات و تجارتی است که به‌تدریج فوتبال را احطه کرده است.
وضعیت نامطلوب و بازی‌های نامتعادل رونالدو در لیگ قهرمانان می‌توانست هشدار خوبی برای کارلوس آلبرتو پریه‌را، مربی تیم برزیل باشد اما این مربی همچنان بر تصمیم خود مبنی بر بردن رونالدو به جام جهانی اصرار ورزید. ۳ گل رونالدو در این جام رکورد گلزنی‌های وی در همه جام جهانی‌هائی را که در آنها حاضر بوده به ۱۴ رساند و بدین‌ترتیب به رکورد گرد مولر رسید اما این امر مانع از کتمان این حقیقت نشد که او از استانداردهای رونالدوی ۲۰۰۲ فاصله بسیاری گرفته است. آدریانو، بازیکن اینتر نیز آنقدر خوب نبود که پریه‌را وی را به مهاجم شماره یک تیمش مبدل سازد اما اگر واقع‌بینانه بگویم آیا می‌توان گفت که برزیل با دعوت نکردن خولیو باپتیستا، لوییز فابیانو و با ریکاردو اولیویه را پدیده‌های مهم خود را در خانه جا گذاشته بود؟
در حالی‌که برزیل تعدادی از گزینه‌های مطلوب را با خود نبرده بود، هلند بازیکن نوجوان و آماده‌ای داشت که مایل بود جانشین ون‌ نیستلروی شود. ”کلاس یان‌ هانتلار“ مهاجم آژاکس آمستردام فصل گذشته در صدر جدول گلزنان لیگ فوتبال هلند قرار گرفت و ماه می در جام قهرمانی تیم‌های زیر ۲۱ سال اروپا که هلند قهرمان شد این بازیکن ستاره هلندی‌ها بود، اما با وجودی‌که ون نیستلروی بیرون مانده بود هانتلار همچنان روی نیمکت بود و فقط پاهایش را به‌هم می‌کوبید.
هیاهوی رسانه‌ای که بهبودی سریع‌ وین رونی را پوشش داده بود برنامه‌های انگلستان برای حضور در جام جهانی را تحت‌الشعاع قرار داد.
اسون گوران اریکسون، مربی انگلستان بر آن شد تا رونی را ببرد و این در حالی‌ بود که هنوز درباره آمادگی مایکل اوون نگرانی‌هائی وجود داشت و تئو والکات ناآزموده نیز در ترکیب تیم ملی قرار گرفته بود بدین‌ترتیب می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که حضور رونی در این تیم بنا به دلایل تجاری و بازاریابی بوده است. عملکردهای رونی در جام جهانی ۲۰۰۶ بسیار ضعیف‌تر از عملکرد رونی آماده بود و این امر در کنار سایر مسائل سبب شده بود تا برخی از خود بپرسند که آیا بردن رونی به جام جهانی ارزش این همه جار و جنجال را داشت؟ اگرچه رونی بیش از پرمان دفو اعتبار تیمش را بالا می‌برد اما آیا عملکرد کلی وی ارزش قمار اریکسون را داشت؟
در مورد آرژانتین هم می‌توان چنین انتقاداتی را وارد دانست. همه ما انتظار داشتیم که استعدادهای لیونل مسی را در آلمان ببینیم. اما او که پس از مرحله دوم لیگ قهرمانان اروپا مصدوم شده بود در این رقابت‌ها کاری از پیش نبرد اما بیلبوردهای مسی که توسط آدیداس روی دیوارهای شهرهای آلمان نصب شده بود قبل از تصمیم‌گیری نهائی خوزه پکرمن مربی آرژانتین چاپ شده بود.
در حالی‌که در بوینس آیرس هیاهوی زیادی در مورد عدم دعوت سرجیو آگوئر و به تیم ملی به‌ پا شده بود این بازیکن ۱۸ ساله طی قراردادی ۶ ساله و به ارزش ۲۰ میلیون یورو راهی آتلتیکو مادرید شد. اگر در حین غیبت مسی، آگوئر و حضور می‌داشت و جانشین این بازیکن می‌شد شاید آرژانتین در رویاروئی با آلمان شانس صعود به مرحله بعدی را می‌داشت. آگوئرو قادر بود که با به‌کارگیری تمام توانش به یک شگفتی جدید در آرژانتین مبدل شود.
در بررسی تیم‌های راه یافته به مرحله نیمه‌نهائی جام جهانی می‌توان به این نتیجه رسید که تصمیمات برخی از مربیان مبنی بر استفاده از بعضی بازیکنان به خاطر اعتبار و جایگاه آنها به‌منظور بازاریابی بوده است و اینها تصمیماتی احمقانه است. اما یورگن کلینزمن انتخاب‌های آگاهانه‌ای داشت به‌طوری که ینس لمن، دروازه‌بان آماده آرسنال را بر اولیور کان ترجیح داد. بدین‌ترتیب، اولیور کان که بیلبوردهای تبلیغاتی‌اش سراسر اتوبان‌های آلمان را فرا گرفته بود در دروازه حضور نداشت و به‌جای او لمن قرار گرفت. کلینزمن انتخاب درست و مؤثری داشت.
ریموند دومه‌نش، مربی فرانسه بازیکنانی نظیر روبرت پیرس و لودویک ژولی را در اختیار داشت اما فرانک ریبری را که آماده بود بر آنها ترجیح داد. ریبری با وجودی که مدتی طول کشید که جای خود را پیدا کند اما به گلی که به اسپانیا زد کار شگرفی کرد.
مارچلو لیپی، مربی ایتالیا هم تصمیمات خوبی گرفته بود. با آنکه تعدادی از ستارگان مصدوم و ناآماده نظیر فرانچسکو توتی را همراه تیم برده بود اما تصمیمات درستی نیز داشت و آن عدم دعوت از آنتونیو کاسانوی ناآماده بود. زمانی‌که لیپی، کاسانو را دعوت نکرد افراد زیادی از او انتقاد کردند اما وینچنزو یاکینتا و فیلیپو اینزاگی که دعوت شده بودند بسیار بهتر کار کردند و ایتالیا به کمک آنها به همراه آلمان، فرانسه و پرتغال به نیمه‌نهائی راه یافت و سرانجام با حذف آلمان راهی فینال شد.
اگر مربیان تیم‌های ملی در سراسر دنیا به این واقعیات توجه کنند و آن را مدنظر قرار دهند ممکن است که در بسیاری موارد در تصمیمات خود تجدیدنظر کنند و به‌جای استفاده از ستارگان ناآماده بازیکنان کاملاً آماده و بهترین گزینه‌ها را به خدمت بگیرند. فیفا، نکمپانی‌های تلویزیونی و شرکاء رسمی جام جهانی به بازی رونالدو، رونی، ون نیستلروی و مسی به اهداف خود رسیده‌اند اما آیا ما از آنها بازی‌های سرگرم‌کننده‌ای دیدیم و آیا انگلستان، هلند و آرژانتین به ترتیب با بازی دفو، هانتلار و آگوئر و بهتر کار نمی‌کردند؟ تا زمانی که مردان پولمدار بر فوتبال سایه انداخته‌اند و همین فوتبال بیش از پیش به یک سرگرمی محض - که نیازمند ستارگان برای حفظ درآمد خود است - تبدیل می‌شود و از ورزش بودن فاصله می‌گیرد ما شانسی برای لذت بردن از آن نخواهیم داشت.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید