چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بکام را کنار می گذاشتم


بکام را کنار می گذاشتم
زمانی كه بازیكنان به اتاق های اختصاصی شان در هتل بازمی گشتند، احتمالاً صعود به مرحله یك چهارم نهایی كافی است تا آنها احساس خشنودی و شادمانی كنند. كلنجار رفتن با دیگر مسائل چنین مسابقه ای مهم نیست.
شما هفته گذشته، عصر شنبه، می توانستید در كمال آرامش بنشینید و بازی لبالب از هیجان و زیبایی آرژانتین و مكزیك را تماشا كنید. مسابقه ای كه شاید با دیدن آن تصور می كردید، نبردی است كه گویا میان دو تیم از دو سیاره گوناگون شكل گرفته است. بازی آنها سرعت داشت و نیز به طور منظم پاس های سریع میان بازیكنان رد و بدل می شود. اما برعكس، انگلستان تنها زمانی از این شیوه استفاده كرد، كه به نظر برسد برایش در آن برهه ضروری بود.
وقتی آنها به فرانكفورت رفتند تا نخستین مسابقه شان را در این تورنمنت انجام دهند، مهمترین هدف آن بود كه در آن مسابقه برنده از میدان خارج شوی. در برابر ترینیداد و توباگو، وقتی با یك پیروزی خفیف نیز می توانی صعودت به دور بعد را قطعی كنی، خب پس پیروزی هدفی است كه در اولویت قرار می گیرد. اما ما انگلستان را در آخرین بازی اش در برابر حریفی یافتیم، كه به مراتب از منظر توانایی و قابلیت های فنی از آنها در سطح نازل تری قرار داشت و این تیم را می توان بهترین و ساده ترین قرعه موجود در این مرحله از مسابقات برای انگلستان خواند.
اما نكته مایوس كننده و آزاردهنده این است كه با آگاهی از چنین مسئله ای، انگلستان را باید سرزنده تر و مسلط تر از كشوری چون اكوادور در این مسابقه می دیدیم. آرژانتین و آلمان، هر دو در برابر رقبایشان با ارائه فوتبالی فوق العاده و تحسین برانگیز توانستند دیگر حریفان را تحت تاثیر خود قرار دهند. در حالی كه این دو تیم، با ارائه فوتبال قاطع و قابل اطمینان از موانع شان گذر كردند، ولی انگلستان باید بیش از هر چیز، از اقبال و بخت بلندش سپاسگزار باشد كه با ایده آل ترین قرعه موجود در این مرحله مواجه شد و بالطبع، پرتغال در مرحله یك چهارم نهایی، رقیبشان، زمین تا آسمان متفاوت است با اكوادور...
اكوادور را جداً از شانسی كه در دقایق اولیه مسابقه برای باز كردن دروازه پل رابینسون داشتند، مجموعه ای یافتم، كه هنوز این اعتقاد و تلقی را در خود تبلور نیافته كه در برابر تیم های مدعی و بزرگ نیز می توان به «گل» دست یافت. اما اگر اسون گوران اریكسون در پی استخراج نكات مثبت و امیدواركننده از این مسابقه است، احتمالاً با دو مسئله مثبت روبه رو می شود. اولی وین رونی و دومی نیز مایكل كریك.وقتی كه در جریان مسابقه غرق شدم، گمان می كردم كه اریكسون بیش از ۷۰ دقیقه به رونی میدان نخواهد داد و پس از آن او را از زمین مسابقه بیرون خواهد كشید. در ۴۵ دقیقه ابتدایی مسابقه، وین كاملاً یك فوتبالیست ساكت و كم اثر بود و چنین نمایشی چندان منطبق بر استانداردهای فنی او نیست.
اما در وقت دوم مسابقه او را می توانستی در تمام مكان هایی كه توپ در آن در جریان است، بیابی... در تمام مدت، مدام به دنبال این بود تا مالكیت توپ و زمین را از آن خویش كند و آشكارا خود را در مسابقه غرق ساخته بود. به گونه ای كه با تماشای نمایشش گمان نمی كردی كه او فوتبالیستی است كه تازه پس از گذر ۲ ماه، چند روزی است كه از یك آسیب دیدگی شدید استخوان حساس متاتارسال رهایی یافته.
تنها نمی توانیم با مشاهده آن عملكرد بگوییم كه استخوان متاتارسال او بهبود یافته، بلكه در كل «وین» اثبات كرد كه كاملاً فوتبالیستی است كه برای یك ۹۰ دقیقه كامل آماده و مهیای حضور در میدان است. اگر رونی در برابر پرتغال نیز این چنین ظاهر شد، حقیقتاً شانس بسیاری برای غلبه بر آنها خواهیم داشت. نكته مثبت دیگر مسابقه مایكل كریك بود. هر چه كه از زمین مسابقه می گذشت، كریك را مسلط تر بر توپ و میدان می یافتیم، به طوری كه در طول مسابقه، كم به یاد دارم كه پاس و یا ضربه ای از سوی او به هدر رفته باشد. حضور مایكل كریك به عنوان یك هافبك تخریب گر و یك لنگر، كه این لنگر وظیفه اش این است خط دفاعی و میانی تیم را به یكدیگر متصل كند، انتظاری است كه همیشه نمی توان به عملی شدن آن امید داشت.
مگر اینكه تنها، اوون هارگریوز مجبور شود تا در نبود گری نویل به سمت راست خط دفاعی برود. هارگریوز در پستی كه با آن كاملاً بیگانه بود عملكرد قابل قبولی داشت. هر چند گهگاهی كه با آن تكل های غیرمنطقی داشت بازیكنان حریف را هدف قرار می داد، بیش از همیشه عدم تجربه و توانایی اش در آن پست از زمین هویدا می شد.نبود گری نویل، به گونه ای آشكار بر عملكرد فنی دیوید بكام تاثیر گذاشته است. اگر اریكسون برای بازی با پرتغال قصد داشته باشد كه از میان كریك و بكام یكی را از تركیب اصلی حذف كند، رای من، با توجه به عملكرد درخشان كریك، من بكام را از سیستم اصلی كنار خواهم گذاشت. در بازی گذشته، كاپیتان انگلستان، یك روز حقیقتاً كم فروغی را در راه برنامه های تیمی پشت سر نهاد و اگر او آن گل را به ثمر نمی رساند، امروز دیگر كمتر نویسنده و تحلیلگری حاضر به تحمل او در زمین مسابقه بود.
در انتها باید یادآوری كنم كه این نخستین باری نیست كه انگلستان با ارائه بازی هایی انتقادآمیز در مسابقات پیش می رود. در جام جهانی ۹۰ در حالی كه یكی از ساده ترین گروه ها نصیبمان شده بود، با سه نتیجه ضعیف به دور بعدی راه یافتیم و با همین نمایش های متوسط در جمع ۴ تیم قرار گرفتیم. در حالی كه پیش از آن، شك و تردید های فراوانی در خصوص توانایی های تاكتیكی بابی رابسون موجود بود. به زودی مشخص می شود كه این تیم با چه سیمایی آلمان را ترك خواهد گفت. آنها باید عملكردشان را چشمگیر تر سازند. در غیر این صورت «آلمان» و «جام جهانی ۲۰۰۶» جز افسوس و شرم چیز دیگری را با خود به انگلستان نخواهد فرستاد.
آلن هنسن
مدافع اسبق لیورپول و مفسر بی بی سی
ترجمه:وصال روحانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید