شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ورزش حرفه ای، تجارت یا اخلاق


ورزش حرفه ای، تجارت یا اخلاق
ورزش پدیده ای جمعی، جهانی و تاریخی است. ورزش از یك طرف به عنوان یك نهاد اجتماعی دارای كاركردهای خاص خود برای نظام اجتماعی ایست و از طرف دیگر به عنوان جزیی از نظام اجتماعی تحت تأثیر نظام كل می باشد. ورزش پدیده ای اجتماعی با قدمتی برابر با پیدایش خود انسان است و دارای ارزش ها و هنجارها، قواعد و قوانین و آداب رسوم خاص خود می باشد. ورزش به شكل رسمی و غیررسمی آن بدون قواعد و قوانین وجود عینی ندارد. ورزش در هر جامعه ای متأثر از ساختار اجتماعی حاكم بر همان جامعه و بیانگر ارزش ها و هنجارهای حاكم بر آن جامعه بوده و شكل می یابد.
ارائه تعریفی دقیق از ورزش به راحتی امكان پذیر نیست، زیرا نمی توان تعریفی ارائه داد كه همه رشته های مختلف ورزشی را دربرگیرد. كواكلی، ورزش را عبارت از یك فعالیت رقابتی نهادینه شده كه مستلزم كاربرد نیروی جسمانی شدید و یا استفاده از مهارتهای جسمانی پیچیده به وسیله شركت كنندگانی است كه توسط عوامل درونی و بیرونی تحریك می شوند تعریف می كند(مبانی تربیت بدنی، ص ۳۷۱)
در واقع بیشتر مردم ورزش را مبتنی بر به كارگیری تمرینات بدنی شدید همراه با اجرای حركات سخت و قدرتمندانه می دانند، اما باید به مفهوم مهارتهای بدنی پیچیده و سخت توجه داشت، زیرا همه ورزش ها نیاز به تمرینات و مهارت های بدنی پیچیده ندارند.
اگر تعریف ورزش را به همان تعریف كواكلی محدود كنیم باید بپذیریم كه برخی از رشته های ورزشی را باید از دایره ورزش خارج نماییم در واقع باید گفت كه خطی مبهم در ورزش بین:
- فعالیت بدنی و غیربدنی
- فعالیت پیچیده و ساده
- نیرومندی و ضعف
وجود دارد كه ارائه تعریفی دقیق از آن را دچار مشكل نموده است.
ورزش، فعالیتی سازمان یافته
برخی از شكل های مختلف رقابت های ورزشی تحت شرایطی منظم و با قواعد از پیش تعیین شده انجام می شود. در واقع فعالیت بدنی مبتنی بر رقابتی را می توان سازمان یافته شده دانست كه:
۱) مقررات آن استاندارد شده باشد.
۲) مقررات آن توسط مسئولان رسمی تنظیم شده باشد.
۳) مهارت های آن به صورت فرموله شده یاد گرفته شود.
۴) پیچیدگی بازیها سبب می شود كه بازی از طریق سیستماتیك تدریس شود.
۵) هدف نهایی در این رقابت ها برنده شدن است و برای بردن از افراد متخصص برای هدایت و آموزش در آن رشته سود برده می شود.
ورزش ،فعالیتی خلاق و آزاد
ورزش زمانی فعالیتی خلاق و آزاد به حساب می آید كه «روح بازی» مبتنی بر طراوت و شادابی بر آن حاكم باشد، خلاق و آزاد بودن آن یعنی فردی كه به بازی مشغول است وادار به بازی نشده و دیگر این كه بازی دارای ماهیتی ثابت نیست و ممكن است معیارهای آن دچار تغییر و تحول شوند.
بازی دارای مرزها و محدودیت های مشخص زمانی و مكانی نبوده و بر خلاف ورزش های سازمان یافته(از پیش تنظیم شده) پیشرفت ثابت و دقیقی را همواره در آن انتظار ندارند.
بازی فاقد مقررات از پیش تنظیم شده است، مقررات و قوانین بازی به صورت آزاد و آنی شكل می گیرند و ممكن است تا پایان بازی نیز ادامه پیدا نكنند و مقررات جدیدتری برای آن وضع گردد.
استون(ston) بین ورزش(بازی) همراه با شادابی و طراوت و مبتنی بر خلاقیت با ورزش سازمان یافته(حرفه ای) كه جنبه های بازی گونه آن را به فراموشی سپرده شده تمایز قائل می شود. زیرا در ورزش سازمان یافته(حرفه ای) افراد به دنبال نتیجه خاصی اند و تلاش آنها معطوف به رسیدن به آن هدف می باشد اما در بازی اصل بر دست یابی به طراوت، شادابی، خلاقیت و رهایی از قید و بندهای ساخته شده می باشد.
باید اذعان كرد دست یابی به تعریفی دقیق از ورزش امكان پذیر نیست برای این كه به تعریفی نسبی از ورزش دست پیدا كنیم باید ببینیم كه در هر فرهنگ و كشور خاص چه تعریفی از ورزش ارائه می شود. باید دید آنها، چه چیزی را ابتدا جزء ورزش به حساب می آورند؟ و چه فعالیتی را آنها بیشتر در مقوله ورزش جای می دهند؟
در واقع پرسیدن سؤالاتی مانند، چه كسی را می توان ورزشكار دانست؟ چه فعالیتی را می توان ورزش به حساب آورد؟ و چه زمانی باید به فعالیت ورزشی پرداخت؟ و كجا می توان ورزش كرد؟ سؤالات ابهام آمیزی اند كه هر كس پاسخ متفاوتی برای آنها خواهد داشت و امكان رسیدن به پاسخی روشن و یك دست وجود ندارد. در فرهنگ هایی كه همكاری را تشویق می كنند یا در فرهنگ هایی كه فردگرایی را مورد تشویق قرار می دهند، پاسخ های متفاوتی به این سؤال خواهند داد. پس در تعریف از ورزش باید دید این سؤالات از جانب چه مردمی و با چه ملاحظات فرهنگی و با چه حساسیتی برایشان مطرح می باشند و تنها با توجه به این ملاحظات و حساسیت ها می توان به تعریفی نسبی از ورزش در نزد فرهنگ های جوامع مختلف دست یافت.
●اخلاق و ورزش حرفه ای
امروزه با گسترش روزافزون ورزش های حرفه ای و به حاشیه رفتن روح بازی گونه ورزش ها، مسئله ضعف اخلاقی و اضمحلال اخلاق در ورزش نیز مطرح می شود. هر چند در تعریف از ورزش باید به نسبیت ها توجه كرد در تعریف از اخلاق در ورزش نیز باید به ویژگی های مورد نظر هر جامعه در مورد رعایت امور اخلاقی در ورزش توجه داشت. در تعریف آن به طور عام می توان گفت: «اخلاق ورزشی تعهد به تقدم قائل شدن برای عدالت و همكاری در محیط ورزش رقابتی» است(واژه نامه، ،۱۳۷۶ ص۲۲۸).
اما با حرفه ای شدن ورزش، ورزشكار به ماشینی تبدیل می شود كه فقط به انجام وظیفه مشغول است. هر چه ورزش ها به سوی حرفه ای تر شدن به پیش می رو ند از ابعاد اخلاقی آنها كاسته می گردد و روح ماشینی آن رشد می یابد و اینجاست كه سخن از ورزش فاقد اخلاق به میان می آید، ورزش ماشینی انسان ماشینی شده غربی به دنبال یك چیز هست آن هم منفعت! ورزش(ورزش حرفه ای) را از دو دیدگاه متفاوت جامعه شناختی مورد توجه می توان قرار داد.
●دیدگاه كاركرد گرایی و دیدگاه تضادی
در دیدگاه كاركردگرایی فرض اصلی بر آن است كه جامعه ورزشی یك مجموعه منظمی است كه افراد ورزشكار ارزش های اصلی آن نظام را حفظ می كنند و برای بقای جامعه بزرگتر تلاش به عمل می آورند. آنها جامعه ورزشی را دارای كاركرد وفاق و نظم بخشی مناسب دانسته و معتقدند كه ورزش سبب انتقال ارزش های مشترك به افراد می شود. به عقیده آنها مردم باید ارزش ها و هنجارهای اساسی جامعه را بیاموزند و یكی از ابزارهای یادگیری ارزش ها، ورزش است. آنها در مطالعه ورزش به چیزهایی كه از طریق ورزش به افراد در رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی آموخته می شود توجه می نمایند. آنها معتقدند كه ارزش های جامعه به وسیله ورزش به افراد القاء می شود و افراد خواسته یا ناخواسته به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر گروه های ورزشی چه عضو آن گروه ها باشند یا نباشند، قرار می گیرند.
به اعتقاد آنها ورزش دارای كاركردهایی چون؛ افزایش وحدت اجتماعی و همكاری در بین افراد جامعه، سبب گسترش هویت جمعی و افزایش همبستگی اجتماعی، سبب تشویق افراد برای بهترین بودن در جامعه، سبب ایجاد اشتغال و درآمدهای جدید و سبب افزایش سطح سلامت در جامعه می گردد.اما سؤال اساسی این است كه: آیا ورزش حرفه ای می تواند شادی، تفریح، آمادگی جسمانی، اجتماعی شدن، آرامش، ارتباط سالم و سلامت فردی و اجتماعی را برای جامعه و افراد آن به دنبال آورد؟ آنچه در دیدگاه كاركردی از آن به عنوان كاركردهای ورزش نام برده می شود در دیدگاه تضادی مورد انتقاد قرار می گیرد .در دیدگاه تضادی عقیده بر آن است كه ورزش به ابزاری برای كسب سود و مشروعیت بخشی بیشتر تبدیل گشته و ورزش حرفه ای در این بین دارای نقش اساسی تر می باشد.پیروان مكتب تضاد عقیده دارند كه در سرمایه داری انحصاری پیشرفته ورزش حرفه ای كلاً به عنوان وسیله ای برای فروش كالاهای شركت های بزرگ كه نیاز به فروختن مازاد تولید خود دارند یا وسیله ای برای كسب مشروعیت برای نظام های سیاسی فاقد مشروعیت تبدیل گشته تا از طریق ورزشكاران و پیروزی های ورزشی به سود یا مشروعیت مدنظر خود دست یابند. آنها معتقدند كه ورزش به ورزشی كالاگونه تبدیل شده كه مانع بازی آزاد و خلاق افراد می شود.
●ادراك غیرواقعی از ورزش
به اعتقاد همه، ورزش وسیله ای برای سلامت و شكل گیری شخصیت سالم و... می باشد.
اما باید پرسید، آیا ورزش حرفه ای وسیله ای برای كسب سلامت می باشد؟ ۱) استفاده از انواع داروها برای كاهش درد در بازیها، استفاده از انواع داروهای نیروزا برای افزایش كارایی بازیكنان آیا می تواند توجیهی به منظور افزایش سلامت جسمانی و روحی باشد؟
آیا به كارگیری روش های جدید ژنی و سلول درمانی برای بالا بردن توانایی و افزایش قدرت سبب افزایش سلامتی افراد ورزشكار می شود؟ یا زیانهای جسمانی شدیدی را برای ورزشكاران در دراز مدت به دنبال خواهد داشت؟ آیا استفاده از این همه شیوه های مختلف درمانی دارویی مبتنی بر اخلاق ورزشی است؟ هدف ورزش حرفه ای افزایش سطح سلامت و بهبود جسمانی و بالا بردن سطح طراوت و شادابی افراد ورزشكار نیست، بلكه هدف اساسی آن تبدیل فرد ورزشكار به عنوان ابزاری برای كسب سود یا مشروعیت بیشتر برای صاحبان قدرت اقتصادی یا صاحبان قدرت سیاسی است. امروزه رواج استفاده از داروهای نیروزا و تقویت كننده ها در ورزش های تجاری حرفه ای به طور خاص و ورزشهای رقابتی به طور عام امری عادی شده است. داروهایی كه نه تنها سبب افزایش سلامتی نمی گردند، بلكه در دراز مدت سبب تحلیل جسمانی افراد ورزشكار نیز می شوند. ۲) در كنار استفاده از این داروها به كارگیری انواع شیوه های متقلبانه و همراه با حیله و فریب توسط مربیان و بازیكنان (مانند سازش تیم های بسكتبال كشور سوریه و لبنان در مسابقات غرب آسیا یا شیوه های غیرورزشكارانه بازیكنان فوتبال كشورهای عربی هنگام جلو بودن از حریف مقابل و...) و وجود انواع حسادتها، كینه ورزی ها، بدبینی ها، دورویی ها و چاپلوسی ها لازمه ورزشهای تجارتی و رقابتی(حرفه ای) و همه اینها نشانی از اضمحلال اخلاق در ورزش است.
۳) همچنین انواع سوءاستفاده ها، رفتارهای خشونت آمیز و اعمال زشت تماشاچیان، آدم را به شك در مورد جنبه های روحی و روانی مثبت ورزش می اندازد.
۴- امروزه تواناییهای افراد ورزشكار (بخصوص در ورزش حرفه ای) با استفاده از فنون جدید به حداكثر رسیده و تشخیص فرد بازنده و برنده به راحتی امكان پذیر نیست و شیوه های به كار گرفته شده در تشخیص فرد بازنده و برنده چنان ظریف و دقیق شده كه هدف واقعی ورزش را كه پرورش شخصیت سالم بوده را تبدیل به تخریب كننده شخصیت افراد نموده است. چنان كه امروزه تفاوت بین برنده و بازنده بودن در برخی از رشته ها به هزارم ثانیه یا به تفاوتهای میلیمتری (دهم و صدم میلیمتر) تبدیل شده است. باید پرسید، آیا تفاوت در هزارم ثانیه می تواند ملاك برتری یكی بر دیگری باشد و می تواند ملاك برنده بودن یا بازنده بودن قرار گیرد آیا تأثیر مخرب آن را نباید در نظر گرفت؟
ورزش مدرن (حرفه ای) رو به سوی دنیای فاقد اخلاق و حاكمیت صد درصد عقلانیت پیش می رود هر چند از اخلاق كاملاً تهی نگشته ولی زمان درازی شاید برای رسیدن به آن باقی نمانده است. زمانی از ورزش به عنوان پرورش جسم و سلامت تن و روان می توان سخن گفت كه نتایج آن مبتنی بر شایستگی واقعی باشد و فعالیت های جسمانی بر محور انسانیت گرایی و حاكمیت روح انسانی پیش برود. انسانی كردن و توجه به انسانیت در ورزش باید مهمترین جنبه آن بوده و توجه به انسانیت هم در جهان كار و زندگی خانوادگی و هم در ورزش باید مدنظر قرار گیرد.
نتیجه گیری
ماكس وبر به گسترش عقلانیت و شكل گیری بوروكراسی مبتنی بر عقلانیت پیشرفته بدبین بود .امروزه گسترش عقلانیت در ورزش كاملاً قابل مشاهده است و گسترش بوروكراسی پیشرفته در ورزش خود نشان از گسترش بیش از پیش عقلانیت در ورزش دارد. ورزش حرفه ای یعنی ورزش مبتنی بر عقلانیت و ورزشی كه همواره بدنبال افزایش كارایی، بهبود كیفیت و به حداكثر رساندن توانایی است تا جایی كه ملاكهای اخلاقی و انسانی نادیده گرفته شده و عقلانیت حاكم بر ورزش حرفه ای به تعبیر وبر به «قفس آهنینی» برای فرد ورزشكار تبدیل شده است. هر چه روند روبه رشد ورزش در جامعه ما به سوی حرفه ای تر شدن پیش می رود خلأ اخلاقی در آن بیشتر مشاهده می گردد و شاید این بعد گریزناپذیر خواهد بود. در ورزش حرفه ای از اخلاق و انسانیت سخن به میان آوردن به نهایت سخت است. زیرا ورزش های حرفه ای ورزشی منفعت طلبانه و جنسیتی شده است. ورزشی كه بر برتری مردان نظر داشته و در جهت خدمت بیشتری به صاحبان قدرت اقتصادی و سیاسی گام برمی دارد.
هر چه عقلانیت حاكم بر جامعه گسترش یابد ورزش نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. علاوه بر این نوع روابط حاكم بر ورزش ها و منافع شركت ها برای كسب پول بیشتر از این گونه ورزشها، سبب شده كه گسترش آنها رشد شدیدی یابد.
در واقع اگر روند رشد روشهای غیراخلاقی به همین گونه باشد و مجازاتهای خاصی مدنظر قرار نگیرد (باید گفت كه اگر مجازات كنندگان خود جزء ذینفع های این قائله نباشند) اضمحلال اخلاقی در ورزشهای حرفه ای (بخصوص مبتنی بر قدرت بدنی) رشد زیادی یافته و برخی از مرزهای از پیش تعیین شده اخلاقی نیز خواهد شكست و سبب شكل گیری نوع جدیدی از رفتارهایی كه مبتنی بر عقلانیت صرف در ورزش است خواهد شد. چنان كه جانسون معتقد است (۱۹۷۴) ورزشهایی كه مبتنی بر تكنولوژی پیشرفته هستند و همه اعمال و حركات ورزشكاران تابع محض محاسبات تكنیكی و مبتنی بر استفاده از تكنولوژیست، چقدر می توان انتظار اخلاقی بودن از آن داشت!
هر چند در كنار حاكمیت عقلانیت و گسترش روزافزون آن نمی توان كنشگر بودن انسان را به عنوان یك كنشگر خلاق و آزاد كنار گذاشت، اما باید پرسید كنشگر بودن یك انسان تا چه اندازه می تواند قادر به دگرگون كردن این «قفس آهنین» شكل گرفته و قادر به دگرگون كردن ساختارهای عقلانی خشك و ماشینی شده باشد و با دگرگونی آن «روح بازی» را بر ورزش دوباره حاكم نماید.
مهربان پارسامهر
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید