یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زبان سرخ و ادبیات سرخ تر


زبان سرخ و ادبیات سرخ تر
اولین سخنرانی فیروز کریمی در جمع بازیکنان استقلال نکته ای را در دل خود جای می داد که کمتر کسی فکر می کرد در آینده ای نزدیک فاصله عمیقی را بین این مربی و بازیکنان با سابقه تیم ایجاد کند. بیشتر استقلالیها از ملاقات مربی ای که موضوع جدایی اش از استقلال اهواز و پیوستن به استقلال تهران دو هفته تمام اخبار فوتبال ایران را تحت تأثیر قرار داده بود، هیجان زده بودند و در جریان آن سخنرانی از گوشه های طنزآمیز کلام سرمربی جدید به وجد می آمدند.
فیروز کریمی بازیکنانی که با نظر ناصر حجازی، استقلال ۸۷-۸۶ را ساخته بودند، دور هم جمع کرد و گفت: «من در جریان تمرینات از الفاظ خاصی استفاده می کنم و شما نباید از دستم ناراحت شوید. اینها تکیه کلامهای من هستند و ناخودآگاه و از روی عادت به زبانشان می آورم.» آقا فیروز همان جا دو کلمه نازیبا را تحویل بازیکنان استقلال داد و اتمام حجت کرد که: «لطفاً ناراحت نشوید. من به هر تیمی که رفتم از این عبارتها استفاده کردم و آنها را بخشی از راز موفقیتم می دانم.»
آن روز همه چیز به خنده و شوخی گذشت و هر بار که کریمی تکیه کلامهایش را به زبان آورد، بازیکنانی که دیگر مجبور نبودند حجازی جدی و اخمو را تحمل کنند، ذوق کردند.
اما به مرور زمان ادبیات فیروز کریمی دردسر ساز شد و بخصوص بازیکنان قدیمی تر از اینکه احترام و شخصیتشان مقابل چشم تماشاگران حاضر در تمرینات نادیده گرفته می شود، به ستوه آمدند.
در یکی از جلسات تمرینی پیش از بازی با پیکان فرهاد مجیدی به نشانه اعتراض به لفظی که سرمربی علیه او استفاده کرد، به بازی دستگرمی ادامه نداد و زمین را ترک کرد، اما کریمی چون خوب می دانست چنانچه به این مسأله دامن بزند، احتمالاً مجیدی هم داستان ادبیات خاص او را به مطبوعات می کشاند، کوتاه آمد و او را حتی جریمه هم نکرد. پیروز قربانی و محمد نوازی نمونه های دیگری از این ماجرا هستند. یک روز پس از شکست دو بر یک استقلال مقابل پیکان، فیروز کریمی بازیکن قدیمی و با سابقه ای چون محمد نوازی را با لفظ زشتی در تمرینات خطاب قرار داد و جمله اعتراض آمیز نوازی که با صدای بلند فریاد زد: «درست صحبت کردن را بلد نیستی؟» زمینه اخراج او پس از بازی با راه آهن در لیگ برتر را مهیا کرد. کریمی حتی مقابل دوربینهای تلویزیونی هم قادر به کنترل زبانش نیست و مثلاً بی مهابا می گوید: «هر بازیکنی که از شرایط استقلال ناراضی است، با تیپا (!) می اندازم بیرون.»
در همین راستا پیروز قربانی ترجیح داد قید حضور در ترکیب اصلی و پس از آن تمرینات را بزند و جرایم مالی سنگینی را متحمل شود.
«دیگر نمی توانستم تحملش کنم. رفتارش واقعاً توجیه ناپذیر بود. شأن بازیکنان به کنار، من نمی دانم چطور طبع یک مربی قبول می کند تا این حد شخصیت خودش را پایین بیاورد و از کوچه- بازاری ترین کلمات ممکن استفاده کند؟» آخرین چشمه هنرمندی فیروز کریمی در مصاحبه مطبوعاتی پس از بازی با پاس همدان رو شد. او فرهاد مجیدی را که بدون هیچ اعتراضی روی نیمکت نشسته بود، در مقابل ارباب جراید بازیکنی پول دوست که وقتی اسم جریمه های میلیونی می آید چارچوب بدنش شروع به لرزیدن می کند، نامید
. آنچه بیش از آنکه خنده آور باشد به تلاشی نافرجام برای ماله کشی روی ناکامی ها و منحرف کردن افکار عمومی از دلیل اصلی به خاک افتادن استقلال شبیه بود. مطمئناً فیروز کریمی زمانی که سرمربی موفقی هم بود، بسیار طنازتر به نظر می رسید و حالا همزمان با سقوط وجهه فنی اش، ادبیات فانتزی و بعضاً دوست داشتنی او نیز تا حد توهینها و زخم زبانهای آزاردهنده تنزل پیدا کرده.
اکنون بازیکنانی که زمانی ادبیات امیر قلعه نویی را توهین آمیز تلقی می کردند، با پدیده ای غریب به نام فیروز کریمی مواجه بودند و قلعه نویی را در قیاس با او یک مربی پاستوریزه و آداب دان لقب می دادند.
پس از بازی با پاس همدان، تعدادی از بازیکنان قدیمی و تازه وارد استقلال در نامه ای خطاب به هیأت مدیره باشگاه رسماً اعلام کردند چنانچه کریمی با همین خط مشی در استقلال بماند خواهان جدایی هستند و در این میان تنها علیرضا منصوریان که خوب می دانست رفتن کریمی به قیمت خداحافظی او از فوتبال تمام خواهد شد، پای آقای سرمربی ایستاد.
استعفای فیروز کریمی در چنین فضایی کاملاً قابل پیش بینی بود و برای چندمین بار در فوتبال ایران جدال بین مربی و بازیکن به سود بازیکن به پایان رسید.
امیر وفایی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید