شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

یک جایی باید تمام می شد


یک جایی باید تمام می شد
● «زیزو» از خداحافظی اش می گوید
او هم مثل بقیه ستاره های فوتبال خداحافظی كرد و كفش ها را آویخت و رفت، اما زین الدین زیدان مسلمان و توانا و متین و فرانسوی پایانی توفانی را برای خود رقم زد. او ۱۰ روز پیش در بازی فینال جام جهانی ۲۰۰۶ در شهر برلین طاقت بددهنی ماركو ماتراتزی مدافع تندخو و بدكردار تیم ملی ایتالیا را نیاورد و با زدن یك ضربه سر توی سینه حریف و پخش كردن او به روی زمین باعث اخراج خود، ۱۰ نفره شدن خروس ها و شكست آنان در ضربات پنالتی و رسیدن تیم آتزوری به مقام قهرمانی شد.
با این حال زیزو در ۳۴سالگی از قبل اعلام كرده بود كه این آخرین بازی اوست و تحت هر شرایطی در پایان جام هجدهم كفش ها را خواهد آویخت و چنین نیز كرد. جوان محبوب اسبق كن، هافبك خلاق پیشین بوردو، مرد بسیار تاثیرگذار سابق یوونتوس و مرد میانی كلیدی ۵ سال گذشته رئال مادرید در شرایطی بازنشسته شده كه جای كمتر افتخاری در كارنامه او خالی است و فتح جام جهانی ،۱۹۹۸ یورو ۲۰۰۰ و جام قهرمانان باشگاه های اروپا ۲۰۰۲ نمونه هایی از آن است. برخورد با ماتراتزی وداع او را تلخ كرده، اما خاطرات شیرین سال ها ظرافت فنی و هنرمندی های خیره كننده او همچنان از مقابل چشم ها رژه می رود. راستی خود او چه می گوید؟
● آیا كناره گیری شما الزامی بود و هیچ راهی برای باقی ماندن تان در صحنه بازیگری وجود نداشت؟
▪ نه این كاری بود كه باید انجام می دادم. اگر جام جهانی را نادیده بگیریم، در سه سال گذشته هیچ چیز را به دست نیاورده و با رئال مادرید به هیچ عنوانی دست نیافته بودم. حس می كردم در بالاترین سطح خود ظاهر نشده ام و این مسئله برایم افسوس زیادی را دربرداشت. شاید در جام جهانی تا حدی جبران مافات كرده باشم اما این به تنهایی كافی نبود. حاضر نبودم فقط به صرف ماندن، پیراهن رئال را همیشه بر تن داشته باشم و حضورم در آنجا همچنان كم ثمر باشد. خواست من همیشه پیروز شدن و به قهرمانی رسیدن بوده و این چیزی است كه در این سه سال حقیقتاً نصیبم نشده است.
● آیا مسابقه خاص و یك واقعه مفرد و متفاوت وجود داشته كه شما را به چنین نقطه و نتیجه ای رسانده باشد؟
▪ نه، یكسری مسائل و مجموعه رخدادهای مختلف مرا به اینجا رساند. حاضر نبودم و نیستم كه برای مدتی طولانی «متوسط» بازی كنم. شاید در جام جهانی خوب بازی كرده باشم، اما آنچه از دوران بازی ام طی ۳ سال اخیر در برنابئو بیشتر به یاد مانده، صرفاً ركود و دوری از جام های قهرمانی است. مسائل و كاستی های دیگری هم هست.
● مثلاً؟
▪ از شما می پرسم در ۳۴سالگی چقدر امكان دارد كه پیشرفت كنید؟ آیا در چنین سنی بیشتر رو به جلو خواهید داشت یا عقب؟ بنابراین ادامه حضور من به معنای ادامه نزولم و بدتر شدن اوضاع می بود و این چیزی بود كه من از آن احتراز داشتم. یك جایی باید تمام می شد.
● آیا فكر می كنید خداحافظی شایسته ای با رئال داشته و جواب محبت هواداران را به درستی داده اید یا نه؟
▪ سعی كردم كه چنین باشد. در بازی های آخر خانگی رئال مادرید در فصل گذشته سعی كردم بیشترین تلاشم را ارائه بدهم و تماشاگران را راضی كنم و خاطره ای خوب را از خود به جای بگذارم. در یكی دو مسابقه آخرمان شرایط، بسیار احساسی و عاطفی بود و البته از هواداران مهربان رئال، من انتظاری جز این هم نداشتم.
● و فرانسه؟
▪ اوضاع در روز آخر خراب شد. ماجرای ماتراتزی را می گویم. اما بهترین پاسخ و پیامی كه می توانستیم به هواداران تیم فوتبال فرانسه بدهیم، پیروز كردن این تیم در رساندنش به مراحل نهایی جام جهانی بود و این كاری بود كه انجام دادیم. خداحافظی من بدون ماجرای برخوردم با ماتراتزی می توانست كامل تر باشد، اما گله ای ندارم.
● چطور؟
▪ تصور نكنید كه بابت آنچه با ماتراتزی انجام دادم، نادم و پشیمان هستم، این كاری بود كه باید می كردم. او به خانواده من توهین كرده بود. شاید لازم باشد كه از نسل نوجوان و جوان كه میلیون ها میلیون تن از آنان از طریق تلویزیون شاهد دیدار فینال بودند، عذرخواهی كنم زیرا این كار نوعی تهاجم غیرورزشی نشان می داد، اما حقیقت امر آن است كه اصلاً بابت آنچه روی داده است، احساس پشیمانی ندارم و اگر دوباره در همان لحظه و همان شرایط قرار گیرم، آن كار را تكرار خواهم كرد.
● آیا حق فرانسه چیزی بیشتر از نایب قهرمانی نبود؟
▪ چرا بود، اما فوتبال است و هزار بازی و رقابت و حادثه پیش بینی نشده. ما شانس های خوبی را از دست دادیم كه هر كدام شان می توانست ما را به رویای قهرمانی مجدد برساند.
● شما همیشه گفته بودید كه برای تكرار درخشش های گذشته، تیم فرانسه باید دوباره صاحب همان روح و روال و اتحاد گذشته شود و ظاهراً شده بود.
▪ همین طور است. تیم ما پس از ۴ سال نزول دوباره در آلمان جرقه زد. ما مهره های خوبی داشتیم و چون حریفان از ما قطع امید كرده بودند و روی ما حساب نمی كردند، توانستیم با ایجاد فاكتور غافلگیری به آنچه می خواهیم برسیم. تیم ما روز به روز بهتر شد، در یك دوره جام جهانی این روال بهتر است. اگر از همان ابتدا بدرخشید، یك جایی كارتان عیب پیدا خواهد كرد و متوقف خواهید شد. ما خوشبختانه به موقع و در زمانی كه لازم بود، به فرم ایده آل رسیدیم.
● غوغای جام جهانی و به خصوص برخورد شما با ماتراتزی سایر نكات مهم مرتبط با شما در ماه های پایانی فصل گذشته را از یاد برد. مثلاً شما گفته بودید به رغم بازنشسته شدن در رئال مادرید خواهید ماند، آیا هنوز بر سر حرف تان هستید؟
▪ بله، هستم. قرار است شكل و چگونگی حضورم توسط سران رئال به اطلاع من برسد. طرح ما این است كه یك پروژه و برنامه گسترده را برای پرورش نوجوانان مستعد در باشگاه به راه اندازیم و بهتر بگوییم بخش نوجوانان را در رئال فعال تر از پیش سازیم، به این بچه ها باید برنامه و فكر داد و در راه درست به پیش راند و آنچه من قصد دارم انجام بدهم، همین كار است.
● راستش را بگویید، آیا كناره گیری برای بازیگری كه تمام جوانب و ابعاد توفیق را سنجیده و تجربه كرده و به چنین نقطه ای رسیده، كار سخت و ترسناكی نبوده است، با پشتوانه كدام آینده؟
▪ منكر سخت بودنش نیستم، به خصوص كه فوتبال فراتر از حرفه و وسیله كسب درآمد، تمامی زندگی من بوده است و هر لحظه در كنار آن بوده ام. اما زندگی ورزشی یك فوتبالیست حرفه ای همان طور كه پیشتر گفتم بالاخره در یك جا خاتمه می یابد و این شامل من نیز می شود و گریزی از آن نیست. مهم این است كه دستاوردهای خوبی به جا گذاشته و مورد توجه ملیت های مختلف قرار گیرید و این چیزی است كه فكر می كنم نصیب من شده باشد. وقتی به یاد خداحافظی تان می افتید، نوعی استرس و احساس گنگ شما را می گیرد اما هزاران نفر قبل از من این كار را كرده اند و هزاران نفر دیگر هم بعد از من این كار را انجام خواهند داد.
● پسران شما كه طبعاً یادگارهای اصلی شما هستند؛ در تیم نوجوانان رئال عضو و مشغول فعالیت و بازی هستند. به كجا خواهند رسید؟
▪ نمی دانم. و فقط امیدوارم كه مثل پدرشان از پرداختن به فوتبال لذت ببرند و فقط به چشم یك حرفه به آن ننگرند. اگر بخواهند بهترین نتایج را بگیرند، باید با لذت و خاطری خوش به فوتبال بپردازند. البته نظر «من تنها» كافی نیست.
● منظورتان چیست؟
▪ همسرم چندان موافق پرداختن آنها به فوتبال به طور جدی و وسیع نیست و ایرادهایی گرفته است و از دست من نیز كاری ساخته نیست!
● جدای از پرورش نوجوانان و اداره احتمالی تشكیلات فوتبال نوجوانان و جوانان در رئال چه پست دیگری را در برنابئو عهده دار خواهید شد؟ خیلی ها می گویند چیزی مثل سفیر حسن نیت باشگاه خواهید شد.
▪ مشخص نیست. مربی رئال عوض شده و فابیو كاپلو سركار آمده و مهم تر اینكه رئیس باشگاه هم تغییر یافته است و باید دید در مورد مسئله ای كه گفتید رامون كالدرون چه خواهد گفت. شرایط امروز رئال با آنچه دو سه ماه پیش و در دوره فرناندو مارتین بود، به لحاظ تشكیلاتی بسیار فرق می كند.
● خیلی ها معتقدند پیروزی های بزرگ روحیه بازیگران را به كلی عوض و راهی تازه را به رویشان باز می كند، آیا شما به این فكر نیفتاده اید كه پس از درخشش در جام جهانی اخیر از تصمیم قبلی خود عدول كنید و بازنشسته نشوید و دوباره در میدان حضور یابید؟
▪ نه. پیشتر هم گفتم كه به دلیل سن بالایم و دشواری فوتبال حرفه ای این كار برایم غیرممكن و غیرعقلایی است باید فكر دیگری كرد.
● مثلاً مربیگری؟
▪ به آن اندیشیده ام، اما فعلاً نیاز به استراحت دارم. پس از فراموش كردن قضایای اخیر سر فرصت راجع به امكان پرداختن به كار مربیگری و وسایل و ملزومات آن فكر و اقدام خواهم كرد.
● آیا تا به حال به كلاس مربیگری رفته اید؟
▪ نه، وقتش را نداشته ام. مسابقات سنگین و فصول طولانی فوتبال مجالی برایم نگذاشته بود اما از این به بعد وقت بیشتری برای رسیدگی به این كار دارم.
● رونالدینیو در جام جهانی اخیر خوب نبود اما همه می دانند او چه بازیكن بزرگی است. آیا او را جانشین بالقوه خود نمی دانید؟
▪ تردیدی در صلاحیت و توانایی او نیست. او به فوتبال لذت و شادابی بیشتری را بخشیده است و خود من از كسانی هستم كه همیشه با اشتیاق به تماشای بازی هایش می نشینم.
● شما هم در یوونتوس بازی كرده اید و هم در رئال مادرید اما بگویید كدام كشور را ترجیح می دهید. ایتالیا یا اسپانیا را؟
▪ هر دو را! من از هیچ یك از انتخاب هایم به طور خاص نارضایتی ندارم. سال های حضورم در یوونتوس از بهترین ایام عمرم به لحاظ فنی بود و در رئال نیز تكامل بیشتری یافتم. هر دو از بهترین باشگاه های جهان هستند و مسئله اخیر (سقوط یوونتوس به «سری B» باشگاه های ایتالیا) نیز نظرم را در این خصوص عوض نكرده است. فكر نكنید چون در هر دو باشگاه بازی كرده ام، دارم در موردشان تعارف می كنم. برعكس آنچه در تائیدشان می گویم، عین حقیقت است.
● و سرانجام بگویید آیا روزی به سرزمین آبا و اجدادی تان یعنی الجزایر باز خواهید گشت؟
▪ بله، صد درصد. اما نه برای اقامت دائم. اعضای خانواده من در اروپا بزرگ شده و شكل گرفته اند و خود من متولد بندر مارسی هستم. با این وجود طی سال های اخیر در چند نوبت به الجزایر سفر كرده و با خانواده و دوستان آنان دیدار و گفت وگو كرده ام و باز هم این كار را خواهم كرد. چندی پیش در زلزله الجزایر هم هر كاری از دستم برآمد برای كمك رسانی انجام دادم و باز هم این كار را خواهم كرد. امكان ندارد كه من اصل و ریشه و خاستگاه اولیه خود را فراموش كنم.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید