سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


یک نام هزار خاطره


یک نام هزار خاطره
●نشانی از هر دوره
ساختمان های مخروبه و متروكه از چهل- پنجاه سال پیش به جا مانده و هر چه خیابان تغییر وضعیت و شكل داده این بناها دست نخورده مانده اند. پلاك های ۵۴۵ و ۵۴۷ با درهای چوبی كلون دار سنگین كنار هم ایستاده اند. ساختمان هایی متروكه با شیشه های شكسته و شیروانی های زنگ زده و نیم طاق های ضربی نشان از گذر عمر این خیابان است. این بناها می تواند شناسایی و بازسازی شود یا تغییراتی دیگر كه مناسب شهرسازی امروزی باشد، «محمد ستوده نیا» یكی از كسبه لاله زار است كه وضعیت این ساختمان ها را برای گردهمایی شبانه افراد مشكوك نگران كننده می نامد. محسن حاجیان منش و مسعود كاشانی كسبه دیگری هستند كه حرفش را تایید می كنند و از شهرداری تقاضای تعیین تكلیف این بناها را دارند.
جوی های خیابان لاله زار كه روزگاری نهری خنك بود و صدایش جلادهنده روح رهگذران ، پرآشغال ومرداب گون ایستاده و پیش نمی رود. نبش خیابان منوچهری یك ردیف ساختمان كلنگی كنار هم به احتضار ایستاده كه دوران پهلوی اول بالا رفته است. بناهای نئوكلاسیكی كه استحكامی برای ایستادن ندارد. اهالی محل می گویند هر آن است كه این ساختمان های كهنه بریزد روی سرمان. این بناها كه شبیه كاروانسرا یا حجره سراهای سابق است تنها یك در ورودی دارد. پلاك ۵۱۱.
با اینكه برخی ساختمان ها مخروبه اند ولی هنوز می توان بنایی نئوكلاسیك با كاشی كاری اسلیمی و طاق های ضرب خورده و ستون های تخت جمشیدی و تصویری از كشتی داریوش هخامنشی با شیر نبش كوچه پیرنیا ۲.
كوچه های لاله زار بن بست است. انتهای هر كوچه باریكی خانه ای با درخت های بلند و حیاط ایستاده است. ساختمان های بلند اطراف كمر باد را شكسته اند. از این رو شاخ و برگ این درختان به دشواری سرب هوای این منطقه از شهر را تنفس می كنند.
هرگاه شهر شور و نشاطی داشته، آن هم نقش پررنگ خودش را بازی كرده است. لاله زار، نام خیابانی است كه مدت های مدیدی در شعله ور ساختن شعف شادی تهرانی ها یك شاهرگ به حساب می آید. هنوز تهران را پایتخت نشینان طهران می خواندند كه سرزمین لاله زار متولد شد. راسته ای كه بالای خیابان مشق پا گرفت و آرام قد كشید. گرچه گذر سالهای زیادی را بر پیكر خود لمس كرده، ولی هنوز خیابانی برای راه اندازی جشن ها و اعیاد و شادمانی هاست.خیابان لاله زار بیش از نیم قرن عمر دارد. این دوران را با فراز و نشیب بسیار طی كرد و این روزها تن متورمش كه نزدیك به یك متر و نیم بالا آمده برای این همه آمد و شد به زحمت افتاده است. وقتی هنوز تهران پوستی نتركانده بود و محصور بین دروازه هایش بود، خیابان سردر الماسیه كه ناصریه نیز نامیده می شد و امروز پیشانی نوشت ناصرخسرو دارد، زیباترین و باشكوه ترین خیابان پایتخت بود. كالسكه شاهی و درشكه های درباریان بین نهرهای دوسوی خیابان و زیر درخت های چنار و بید این خیابان را بالا و پایین می كرد. ناصرالدین شاه در شمس العماره اقامت گزیده بود. محله های مروی و خیابان های غربی شكل می گرفت. درباریان برای نزدیكی مسیر خانه تا محل كار به ساخت و ساز در اطراف این خیابان روی آوردند. كاخ صاحبقرانیه كه در نیاوران بالا رفت، عمده درباریان به تبعیت از پادشاه سوی شمال طهران رفتند و در باغ های آن منطقه عمارت بنا كردند. این سالها وقتی بود كه جمعیت تهران افزایش می یافت. آنها كه دستشان به دهانشان می رسید و علاقه به ترقی و حركت به سوی مدرنسیم در وجودشان شعله ای داشت، آمدند در محله های فردوسی، منوچهری، سعدی و لاله زار آجر روی آجر گذاشتند.
●مدرنیته در خیابان
نام خیابان لاله زار بخشی از هویت آن است. لاله های جاشمعی پایین خیابان فروخته می شد. از ابتدا تا انتهای این خیابان را نور و روشنایی محصور كرده بود. وقتی صنعت چاپ به ایران آمد و مشروطه خواهان آن را به تهران آوردند تا برای مردم پایتخت روزنامه دربیاورند، لاله زار محله خوبی بود. آن روزگار انگار این خیابان شده بود محلی برای آزمون بازار نوگرایی. صنعت سینما هم در لاله زار پا گرفت. سینما ها در این خیابان بود و این راسته به تدریج شد پاتوق خوشگذرانی پایتخت نشینان. در این خیابان جدیدترین خودروهایی كه وارد طهران می شد به چشم می آمد. مردم برای ورود به سالن تاریك سینما و تماشای تصاویر عجیب روی پرده نقره ای در صف های طولانی می ایستادند. از این رو دكان های این خیابان به تقلید از مغازه های اروپایی با سر و شكلی دیگر بالا رفت. خبری از مغازه های دخمه ای مركز شهر نبود. شیشه های زیاد و نورها چهره شادابی به لاله زار غمگین امروز داده بود.دهه بیست و سی بود كه نام لاله زار به شهرهای دور و نزدیك ایران رسیده بود و هر كس طهران می آمد برای تماشای تمام اسباب مدرنیته كه وارد مرزها شده به دیدن این خیابان و مردمش می ر فت. لابه لای هیاهو و آمد و شد مردم، چاپخانه ها و محافل روشنفكری نیز در ساختمان های این خیابان گرم تكثیر كلمه بودند. آن روزها این خیابان نفس می كشید. درشكه ها سنگین ترین بار سنگفرش هایش بود. خودرو آنقدر نبود كه مانند امروز پوست تنش را متورم كند.
●ارتفاع دیروز تا امروز ۵/۱ متر
چهره امروزی لاله زار تغییرات زیادی كرده است. «علی مولاداد» كه نزدیك ۲۰ سال با مرحوم علی حاتمی پژوهشگر و فیلمساز ایرانی همكاری نزدیك داشته درباره چگونگی پیدا كردن هویت لاله زار برای ساخت ماكت طهران قدیم خاطراتش را نقل می كند: «قرار بود این شهرك را ایتالیایی های بسازند. قبل از انقلاب، ماكتی تهیه كردند و به ایران فرستادند. حول و حوش روزهای پرتب و تاب انقلاب بود. طرح قابلیت اجرایی نداشت. وقتی قرار شد پروژه پیگیری و اجرا شود مرحوم حاتمی تصمیم گرفت خودش ماكت را تهیه كند. یادم می آید، رفتیم خیابان لاله زار. كارگر گرفتیم تا دل خیابان را بشكافد. پس از ۵/۱ متر به نخستین سنگفرش رسیدیم. یك عدد از دلش بیرون كشیدیم و از رویش قالب تهیه كردیم.»
این روزها اگر از بالای لاله زار یعنی خیابان انقلاب وارد شوید، نه محلی برای تفرج و نه شادی می بینید. تنها وجه باقیمانده لاله زار بودن شعله ای برای راه اندازی آتش جشن و سرور در پایتخت است. آن هم به واسطه بورس فروشگاه های لوازم روشنایی و الكتریكی. كارتن های رسیده یا ارسالی فروشگاه ها، پیاده رو را به اشغال خود درآورده و راه عبور عابران را دشوار كرده است. انواع لامپ های سیگنالی، صنعتی، پزشكی و یخچالی به علاوه جعبه های تقسیم برق پشت شیشه ها به تماشای خیابان باریك و پرسر و صدای لاله زار نشسته است. پلاك ۷۵۸ با در چوبی طوسی رنگ مرده ای بین مغازه ها ایستاده و به زحمت نفس می كشد. روبه رویش میهمانپذیر لاله كه یادگار آن روزهاست، با ۵ طبقه و یك پاركینگ عمومی به چشم می آید. نامش را می شود از زیر دود و غبار روی تابلو خواند.
●سینماها تخته شدند
سینما كریستال تعطیل است. یكی از معروف ترین سینماهای ایران كه سالهای زیاد شاهد هجوم جمعیت به سالن هایش بود، بدون فیلم در حال تعطیلی به سر می برد. سینما رودكی با هزار سرسختی خودش را سرپا نگه داشته است. كاغذی پشت گیشه بلیت فروشی چسبانده اند با این مضمون: «سینما رودكی با نمایش بهترین فیلم های خارجی با دوبله زبان فارسی پذیرای شما میهمانان گرامی می باشد. »كارگران مشغول تعویض عكس ها و پارچه های تبلیغاتی هستند.لاله زار، خیابانی شمالی- جنوبی است. از راسته میدان امام خمینی(ره) تا خیابان جمهوری را لاله زار می گویند و از جمهوری اسلامی تا خیابان انقلاب را لاله زار نو می نامند. این دو بخش با هم تفاوت هایی دارد كه اگر تمام لاله زار را از زیر پاشنه در كنید متوجه آن خواهید شد.لاله زار نو سد معبر كمتری پیش رویتان می گذارد. در پیاده رو لاله زار نو فلاكس ها و منابع آب آشامیدنی خنك گذاشته اند تا رهگذران لبی تر كنند و گرمای تابستان را از بدن بیرون برانند. در لاله زار كهنه اما، چرخ دستی ها و حجم موتورسیكلت ها وقتی در خودروهای عبوری گره می خورد آشوبی از بوق تولید می كند كه روح و روان هر رهگذری را خدشه دار می كند.گرچه لاله زار همیشه محلی برای خوشگذرانی بود، ولی پایتخت نشینان حساب و كتابشان درست بود. پیشانی نوشت سر در ساختمانی نام «هیأت عاشقان حسینی» به چشم می آید كه تاسیسش برمی گردد به حوالی سال ۱۳۴۷ هجری شمسی. بنیانگذاران این هیأت حاج امین السلطنه و محمدعلی خان بوده اند كه هر دو دارفانی را بدرود گفته اند. جلوی هیأت تانكر كوچكی از آب برای رفع گرمازدگی رهگذران تعبیه كرده اند.كمی پایین تر سینما ایران در قاب نگاه می نشیند. در آن را تخته كرده اند و تنها یك نام رنگ و رو رفته از آن به جاست. سینما البرز هم تعطیل شده و دیگر روی پرده نقره ایش «بروس لی» و «هفت سامورایی» راه نمی روند. سینما لاله كنارش نشسته و جز تخته چیزی جلوی درش دیده نمی شود. تنها تئاتر پارس هنوز تقلای بودن دارد و با هنرمندان كمدین جوانش درپی جلب و خنداندن رهگذران است. سینما نادر انتهای یك كوچه كم عمق ایستاده و دو فیلم را با یك بلیت ۶۰۰ تومانی می فروشد. فیلم هایش را بارها تلویزیون نمایش داده است. در لاله زار پایین پیدا می شوند آدم هایی كه یخدان به دست مشغول فروش آب هستند.
محمد رضا فكری راد
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید