یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


آنچه بر شهر ما می‌گذرد


آنچه بر شهر ما می‌گذرد
شاید لا‌زم است هر یک از ما از خود بپرسیم که اگر جزو مسوولا‌ن شهرمان بودیم، چگونه سعی در احیا و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی شهر داشتیم تا اسناد هویت و اصالت سرزمین‌مان را احیا کرده باشیم؟ این سوال از آن جهت مهم به نظر می‌رسد که امروزه تصمیم‌های مدیران شهری و عملکرد آنها را نمی‌توان صرفا ناشی از نگرش و عملکرد یک شخص یا گروه اقلیت دانست. شرایط اجتماعی عصر حاضر به گونه‌ای است که شهرهای بزرگ، متشکل از افراد، قابلیت‌ها، امکانات و روابط مختلف، یک نظام یا سیستمی را تشکیل می‌دهند و هر یک از اجزا می‌توانند در جهت‌گیری مسائل کلی مربوط به سیستم مذکور موثر باشند. به عبارت دیگر، می‌توان گفت اگر هر شهروندی خود را مسوولی دلسوز و خواهان توسعه پایدار و همه‌جانبه شهر خود بداند، نمی‌تواند نسبت به عملکردهای گوناگون، مخصوصا عملکردهای مرتبط با میراث فرهنگی و طبیعی شهر بی‌تفاوت باشد.
ظاهرا تحقق این دیدگاه، نیازمند ۲ مساله است:
۱) آنکه هر شهروند با پیشینه فرهنگی و طبیعی محل زندگی خود آشنا بوده و باور کند میراث آبا و اجدادی وی، نمایانگر اصالت دیرینه سرزمین و ملت او است. پس حتی یک درخت و حتی یک آجر تاریخی یا باستانی، می‌تواند سندی منحصربه‌فرد بوده و لذا از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. آگاهی و عملکرد عمومی، می‌تواند در اقدامات قانونگذاران و مجریان طرح‌های گوناگون تاثیرگذار بوده و بی‌خبری و ناآگاهی، می‌تواند نقش بسزایی در تصدی سمت‌های مهم شهری و استانی توسط افراد نالا‌یق با نیات و اقدامات غیرمنطقی داشته باشد که عواقب آن مدت‌ها دامنگیر خود همشهریان خواهد بود و چه خوب است اگر این آگاهی، در ذهن کودکان نهادینه شود تا همه از کودکی با مسائلی که گویی از امرار معاش روزانه مهم‌ترند، آشنا باشند.
۲) دومین مساله، آشنایی هر فرد با اختیارات قانونی خود در استیفای حقی است که با رفتارهای غیرقانونی مسوولا‌ن شهری مثلا‌ کوتاهی نسبت به حفظ میراث گذشتگان، پایمال شده است تا باور اینکه هرکس می‌تواند برای محاکمه و مجازات قانونی این مسوولا‌ن (حتی با وجود قدرت اجرایی بالا‌) اقدام کند، گسترش یابد. در ادامه نوشتار سعی شده هرچند مختصر، دو مساله مذکور پیرامون موضوع قطار شهری اصفهان، مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می‌رسد آگاهی شهروندان از آنچه بر اصفهان می‌گذرد و همچنین اصول و مواد قانونی مرتبط با موضوع، دیر یا زود، بهترین واکنش را در پاسخ به عملکرد دست‌اندرکاران اصلی این طرح و طرح‌های مشابه، در پی خواهد داشت. ‌
احتمالا‌ تصور قدم زدن در خیابانی با سنگفرش‌های عالی که چند ردیف درختان قد برافراشته و تنومند چنار در باغچه‌های پرگل بر آن سایه افکنده و آبی که از بستر سنگی به رنگ سرخ عقیق از پله‌هایی چون آبشارهای کوچک در طول خیابان و از میان آن می‌گذرد و در مسیر خود به حوض‌های کوچک و بزرگ حجاری شده با فواره در میانشان می‌ریزد، لذتبخش است. در طرفین مسیر میانی نهر آب، مسیر عبور درشکه‌ها و سواران است.
دو سمت این خیابان سردرهای باشکوه باغ‌های سلطنتی رو به خیابان و در امتداد آن قرار دارد که هر جفت در مقابل یکدیگر و روبه‌روی حوض‌های میانی خیابان هستند. قسمتی از آب هر حوض توسط جوی‌های کوچک از زیر سردرها می‌گذرد و به درون باغ‌ها می‌رود. همچنان که قدم می‌زنید از پلی بر رودخانه که سواحل آن را نیز باغ‌های انبوه پوشانیده، عبور می‌کنید. پس از پل، وارد خیابانی مشابه می‌شوید که از قبلی طولا‌نی‌تر است و در انتهای آن، از چند پله کوچک بالا‌ می‌روید و در مقابل خود، سردر عظیم و بی‌نظیری رو به سرتاسر خیابان می‌بینید که شما را به ورود به باغ سلطنتی وسیع و تماشای درختان گوناگون و خوردن میوه‌های آنها، عمارت‌ها، آبراه‌ها و حوض‌های کوچک و بزرگ حجاری شده و همچنین قصری بی‌‌مانند در میان باغ، دعوت می‌کند. ‌
این تصورات، تخیلی- ادبی نیست. گزیده‌ای کوتاه از توصیفات بسیاری از گردشگران همچون دلا‌واله ایتالیایی، تاورنیه فرانسوی، کمپفر آلمانی و ... است که در دوران صفویه یا بعد از آن از خیابان <چهارباغ> اصفهان گذر کرده و مشاهدات خود را به‌صورت سفرنامه که گاهی با نقشه همراه بوده، ثبت کرده‌اند. ۱۱)‌
چهارباغ به دستور شاه عباس اول طراحی شد تا عناصر زیبای معماری و شهرسازی را به‌عنوان محوری شمالی- جنوبی، عمود بر زاینده رود، در برگیرد تا ایده‌ای زیبا و ماندگار و همچنین پیاده‌سازی بی‌مانندش، بتواند الگویی چندصد ساله برای توسعه پایدار باشد. امروزه نیز با وجود آنکه دیگر آن سردرها، عمارات، باغ‌ها، حوض‌ها و ... به چشم نمی‌آیند، اما هنوز هم شاهکاری منحصربه‌فرد به شمار می‌روند.
این در حالی است که طی سال‌های اخیر، شهروندان اصفهانی به جای آنکه شاهد انتقال مرکز نوین شهر شامل خدمات اداری، مراکز تجاری و... به دور از این محور و به‌طور کلی بافت قدیمی شهر و به‌کارگیری تمام پشتوانه‌های لا‌زم برای بازسازی آن باشند، شاهد مغازه‌ها و پاساژهای بسیار با نمای ناهماهنگ، افتتاح مراکز بزرگ اداری و تجاری، احداث برج مرتفع جهان‌نما به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز تجاری و اداری شهر در ابتدای چهارباغ (مرکز شهر)، در نزدیکی میدان نقش‌جهان و سند افتخاری برای شهرداری اصفهان و از همه جالب‌تر، انتخاب این محور به‌عنوان تنها محور منطقی! و مناسب برای مسیر شمالی- جنوبی متروی اصفهان هستند. ‌
دقت دست‌اندرکاران در هدف‌گیری قسمت عمده‌ای از بافت اصفهان هزارساله و سرتاسر طول چهارباغ برای عبور مترو در نوع خود تحسین‌برانگیز و گویای تاییدی بر اظهارات ایشان در مورد حفظ میراث فرهنگی، حقوق شهروندی، توسعه پایدار و... است که اغلب در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها به این موارد تاکید دارند!
ظاهرا عبور مترو هر چند در عمق زیاد باشد، باز هم حفاری‌ها و تخریب‌های زیادی در سطح زمین به همراه دارد. نمونه آن، محوطه‌های وسیع فعلی در محل ایستگاه‌های شهدا، تختی، امام حسین(ع)، شریعتی و آزادی است که اطراف هر یک با صدها متر حصار به صورتی بسته شده که درون محوطه به راحتی قابل‌رویت نباشد لذا به نظر می‌رسد قسمت عمده‌ای از سطح هر محوطه گودبرداری شده است. تلا‌ش برای این همه عملیات عمرانی در نزدیکی برخی نقاط خاص اصفهان عهد صفوی همچون باروی اصفهان، دروازه دولت، ورودی عباس‌آباد، محل سردر و کاخ هزارجریب تعجب فراوان دارد. با توجه به نسبت سطوح گسترده مناطق گودبرداری شده به سطح کل خیابان چهارباغ، اگر تکنولوژی به‌کاررفته در حدی نیست که این تخریب‌ها به حداقل رسیده و کف چهارباغ کمتر مورد عنایت مته‌ها باشد، چرا محور موازی چهارباغ (شمس‌آبادی) به‌عنوان مسیر مترو مدنظر قرار نگرفته است؟ البته اگر از دیگر عواقب احداث ایستگاه‌ها از جمله احتمال حضور فعال دوره‌گردها، دستفروشان، متکدیان و... آن هم در چهارباغ عزیزمان، چشم‌پوشی کنیم. از طرفی تاثیر ارتعاش ناشی از عبور قطار در عمق زیاد بر بناهایی چون مدرسه چهارباغ یا سی‌وسه پل می‌تواند باعث تخریب تدریجی در مدت زمان بیشتری شود؛ شاید تغییر مسیر بدون افزایش عمق، هزینه بسیار کمتری داشته باشد تا پیشبرد عملیات‌های گوناگون در عمق زیاد.
● قطع درختان در چهار باغ پایین
مساله دیگر، مسکونی بودن قسمت‌هایی از اصفهان عهد دیلمی و سلجوقی در مسیر شمالی- جنوبی است و به نظر ادعای خامی است که منازل آن مناطق، دارای راه‌ها و اتاق‌های زیرزمینی با وسایل و ابزار و انواع ظروف در آنها نبوده‌اند. قطع درختان در محل ایستگاه‌های تختی و امام حسین(ع) در چهارباغ پایین و ایستگاه شریعتی در چهارباغ هزار جریب (چهارباغ بالا‌) نیز، تاسف‌برانگیز است. نقل است فریاد <مچین،مچین> مستحفظین برای جلوگیری از چیدن گل‌های اطراف چهارباغ معروف بوده است. ۲۲)‌ صدها سال پیش، حفاظت از شاخه‌های گل کجا و قطع جمعی درختان در قرن ۲۱ کجا! ‌
جالب آنکه تاکید بر حقوق شهروندی، توسعه پایدار، تلا‌ش برای خدمت‌رسانی شهری و... از سوی برخی افرادی است که اعتراضات و انتقادات بسیاری از مخالفان، از جمله قطعنامه همایش <مسیر مترو و بافت تاریخی شهر اصفهان> با تایید ده‌ها نفر از کارشناسان و فرهیختگان و دوستداران اصفهان، تعریف مسیر موازی با چهارباغ و بیانات و مطالب گوناگون در نشریات یا صفحه‌های اینترنتی را نادیده گرفته‌اند. حتی با گذشت چند سال از شکایت بیش از ۱۷۰۰ نفر از شهروندان، تغییری بنیادی در روند از پیش تعیین‌شده طرح دیده نمی‌شود.
‌ آیا تشخیص عده‌ای که در طراحی مسیر شمالی- جنوبی قطار شهری نقش داشته‌اند، چنان معقول و حساب شده است که تمامی صدها و شاید هزاران منتقد، هنوز به سطح فکری لا‌زم برای درک آن و صرف‌نظر از اعتراض خود نرسیده‌اند؟ منتقدانی که دشمن توسعه حمل‌ونقل شهری و فعالیت‌های عمرانی نبوده و فقط به نحوه این استفاده، آن هم به‌دلیل آثار جبران‌ناپذیر آن معترض هستند.
درمقابل انتقادها و پیشنهادها، تبلیغات شهرداری و سازمان قطار شهری اصفهان با پشتوانه‌های قوی مالی و اجرایی، قرار دارد. نمونه‌ای از آن، توزیع بروشورهایی با عنوان <مترو در کنار آثار تاریخی> در میان مردم است. روابط عمومی شهرداری اصفهان در این بروشورها به تجربیات شهرهای پاریس، آتن و قاهره در عبور مترو از نزدیکی آثار تاریخی اشاره کرده و در بخشی از نتیجه‌گیری مدعی می‌شود: <بررسی اجمالی شبکه‌های مترو در شهرهای قدیمی نشان می‌دهد که شبکه خیابان‌های عریض و اصلی غالبا در مجاورت ابنیه تاریخی مهم این شهرها قرار گرفته‌اند و محل مناسبی برای طراحی خطوط مترو هستند... همچنین قبل از احداث ایستگاه، باید گمانه‌های اکتشافی به تعداد مناسب در نظر گرفته شود تا گودبرداری‌ها با کمترین صدمه به آثار تاریخی انجام پذیرد.> ‌
البته در این تبلیغات و توجیهات مشابه، اشاره‌ای به این نکات مهم نشده که آیا همه ایستگاه‌ها در محل ابنیه تاریخی است؟ خطوطی که در آنها، آثار تاریخی و طبیعی، علی‌رغم هزینه‌های زیاد باعث تغییر مسیر مترو شده کدامند؟ گمانه‌های اکتشافی متروی اصفهان کجا است؟ دیگر شهرهای تاریخی دنیا در این زمینه چه کردند؟ و مهم‌تر از همه، اینکه آیا تکرار عملی نادرست پس از گذشت ده‌ها سال، آن هم با وجود هشدارها و مخالفت‌ها، کاری اصولی است؟ احتمالا‌ قضاوت این مورد به‌عهده خوانندگان فهیم گذاشته شده است!
● مترو از نقش جهان هم می‌گذرد
مساله قابل توجه دیگر عبور خط شرقی- غربی از میدان نقش‌جهان و قسمت‌های دیگری از اصفهان هزارساله است. اگر اکنون آگاهی عموم شهروندان از سابقه این قسمت از شهر و تخریب‌های احتمالی آن بالا‌ برود و گروه‌ها و تشکل‌های دوستدار اصفهان، موضعی هماهنگ و یکپارچه در مقابل متجاوزان به حریم میراث فرهنگی و طبیعی شهر (که متعلق به همه‌ ایرانیان و حتی نوع بشر است) داشته باشند، شاهد رفتارهای غیرقانونی و لجوجانه نخواهیم بود. فقط کافی است صحنه تاخت و تاز ماشین‌ها و مته‌های غول‌پیکر را در میدان نقش‌‌جهان یا در مناطقی که طبق نقشه‌های گوناگون، صدها سال پیش منازل مسکونی، مغازه‌ها، انبارها، راه‌های زیرزمینی و ... در آنجا بوده‌اند، تصور کنیم. ‌
● تعارض متروی اصفهان با قانون
پیرامون تخریب‌ها و حقوق پایمال شده افراد جامعه، هر کس می‌تواند با استناد به قانون اساسی، اقدام کند. این حقوق شاید ظرفی سفالی یا بقایای باروی شهر باشد که نیاکان ما، برای ما به یادگار گذاشته‌اند. توجه به این نکته ضروری است که دفاع از حفاظت محیط‌زیست طبیعی و تاریخی نه‌تنها فعالیتی سیاسی محسوب نمی‌شود، بلکه قانون اساسی، پشتوانه محکمی برای آن به حساب می‌آید.
طبق اصل ۵۰ قانون اساسی، <در جمهوری اسلا‌می، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می‌شود. از این رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملا‌زمه پیدا کند، ممنوع است.> همچنین طبق ماده یک قانون مسوولیت مدنی،<هرکس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی‌احتیاطی به جان یا سلا‌متی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده لطمه‌ای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خود است.> ‌
می دانیم که یک فعالیت مهم در مقیاس شهری ممکن است در زمان طولا‌نی با مشارکت افراد مختلف انجام پذیرد، اما از آنجا که مسوولا‌ن فعلی شهر و استان مدت نسبتا زیادی است با مساله مترو در ارتباط بوده و هستند، شاید بد نباشد از دکتر سیدمرتضی سقاییان‌نژاد، شهردار اصفهان و عبدالحسین سیف‌اللهی، رئیس سابق سازمان قطار شهری سوال شود که چگونه ثابت می‌کنید بقایای باروی دیلمی، بقایای منازل و اشیای مربوط به دوران دیلمی و سلجوقی، کف اصلی چهارباغ، بقایای سردر و حوض سنگی بزرگ باغ هزارجریب و ... در اثر حفاری‌ها آسیب ندیده‌اند؟ و اگر آثاری از هر یک یافت شده در کجا نگهداری می‌شود؟ در محلی برای حفاظت، یا به همراه بقیه خاک و نخاله استخراج شده در منطقه‌ای خارج از شهر؟ ‌
و پرسش مهم‌تر اینکه ناظران سازمان میراث‌فرهنگی، چگونه از نزدیک در جریان روند بدون آسیب طرح قرار می‌گیرند؟ و چگونه ثابت می‌کنید فعالیت‌های مشابه عمرانی برای مسیر شرقی- غربی، آسیبی به قسمت‌های تاریخی شهر نخواهد زد؟ در حالی که چند ضربه کلنگ هم می‌تواند ضرری جبران‌ناپذیر به بار بیاورد.
جدای از آثار اجرای طرح متروی اصفهان به شکل فعلی، اجرای پروژه مصلای اصفهان که سال‌ها است با وجود صرف هزینه‌های فراوان به پایان نرسیده و ساخت مناره‌ها و گنبدهای عظیم بتونی و فلزی را در نزدیکی گنبدها، طاق‌ها و عمارات کوچک ساده، زیبا و آجری، آن هم در دل منطقه تاریخی و ارزشمند تخت‌فولا‌د اصفهان در پی داشته، مورد مهم دیگری است. ‌
با توجه به مدیریت سابق مهندس عبدالحسین سیف‌اللهی در سازمان قطار شهری و همچنین پروژه مصلای اصفهان، سوال اینجاست که چگونه مسوولیت چند طرح عظیم و پرهزینه شهر برعهده یک مدیر بوده است؟ و دلیل تغییر مدیریت چنین شخصی از هر دو پروژه چه می‌تواند باشد؟ شخصی که چندی پیش به‌عنوان مشاور شهردار در طرح قطار شهری منصوب شد! باید خاطرنشان کرد که هرگونه اعتراض یا پرسش، نه حاصل کینه‌ای از فرد خاص که فقط ناشی از علا‌قه‌ای است که ممکن است دوستداران اصفهان یا هر شهر دیگر را برای جلوگیری از عملی اشتباه و گسترش نگرشی سالم نسبت به میراث فرهنگی و محیط زیست، به واکنشی اینچنین در مقابل مسوولا‌ن محترم وادارد، چرا که اهمیت اصفهان، ناشی از وجود همین گنجینه‌های فرهنگی و طبیعی آن است. ‌
امیدواریم کسی شاهد آن روز نباشد که حمایت عمدی یا سهوی یک شهردار، رئیس شورای شهر، استاندار یا هر مقام دیگر، زمینه‌ای فراهم کند تا اشخاصی با فعالیت‌ها و نیات غیرقانونی، چه به صورت تخلف مالی، نادیده گرفتن حقوق سایرین و ... بتوانند به‌راحتی در سیستم مدیریت شهر تنفس کنند. و امیدواریم هرکس به وظیفه خود برای حفاظت از ایران به بهترین شکل عمل کند.
احسان رعنایی
عضو جمعیت دوستداران محیط زیست (طبیعت یاران)
پی نوشت‌ها: ‌
۱-کتاب <اصفهان از دید سیاحان خارجی/> فیروز اشراقی، کتاب <اصفهان، بهشتی کوچک اما زمینی>،/ محمود رضا شایسته، منصور قاسمی.
۲- کتاب <تاریخ اصفهان/> حاج میرزا حسن‌خان جابری انصاری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید