شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نقش رابطه آزادی - تفکر - تولید علم


نقش رابطه آزادی - تفکر - تولید علم
دانش محصول آگاهی است حال آنكه تكنولوژی بهره گیرنده از آن است. دانشمند ممكن است بخاطر نقش آگاهی در پی آگاهی باشد اما اهداف تكنولوژیست بهره گیری از آن است. رابطه بین دانش و تكنولوژی كه در واقع تا اواسط قرن نوزدهم میلادی نسبتاً جدا از هم رشد می كرده كه می توان ماشین های تحریر، چرخ خیاطی و غیره را نام برد كه بیشتر حاصل هوش و استعداد مكانیكی انسان بوده است.
اما در اوایل قرن بیستم همزمان با رشد صنایع شیمیایی، ارتباطات برق و هواپیما سازی فعل و انفعال بیشتری بین دانش و تكنولوژی به وجود آورد.
« تكنولوژی ارتباطات و اطلاعات اروپایی به ICT و آمریكایی به IT معروف است در واقع تركیبی است از تكنولوژی اطلاعات و ارتباطات كه به تنهایی و یا در تركیب سایر حوزه های تكنولوژیك محیط زندگی انسان را متحول ساخته است. اما چنانچه انسان را محصول تأمل دو عنصر محیط و ساختار ژنتیكی بدانیم، باید اذعان كرد كه IT تأثیر مخصوصی بر عنصر محیط داشته است.
تكنولوژی اطلاعات و ارتباطات منحصر به فرد است و بر خلاف سایر منابع، استفاده از منابع اطلاعاتی موجب كاهش آن نمی گردد. همچنان كه اطلاعات در یك سیستم ساخت جریان می یابد سودمندی بیشتری پیدا می كند و همچنین تكنولوژی خنثی نیست. تكنولوژی انعكاس نظام ارزشی خاص ساختار اجتماعی- اقتصادی و نگرش به روابط انسانی كه اغلب به همراه تكنولوژی انتقال می یابد و می تواند به تقسیم برابر فرصت ها و ثروت ها منجر شود و یا به نادیده گرفتن آنها ختم شود.
تكنولوژی بر جامعه و ارزش های جامعه اثر می گذارد و سازمان محدویت هایی را بر گزینش و اجرای انتقال تكنولوژی تحمیل می كند. استفادهٔ روزافزون از تكنولوژی اطلاعات، عواقبی دارد كه همواره مفید نیست. آمادومهتارام بو ( دبیر كل پیشین یونسكو)نگرانی خود را در مورد سرعت تغییرات تكنولوژی به این صورت ابراز نموده است: در نوآوری تكنولوژی موجب ترغیب شده است. موضوعی كه رخ داده است كاهش توانایی فكری و فرهنگی جامعه در نظارت بر تأثیر پیشرفت است. انسان دیگر برای جلوگیری از نیروهای تغییر تلاش نمی كند و همواره در به افسار كشیدن آن توفیق ندارد.»
●خلاصه :
در فرآیند تولید علم و نظریه پردازی ابتدا لازم است كه ویژگیهای بارز فعالیت های علمی مورد بررسی قرار گیرد از جمله مهمترین این ویژگیها بررسی رابطه ثابت بین پدیده ها و به دنبال آن كشف قوانین و نظریه پردازی است یك نظریه معتبر دارای دو جنبه مهم صوری و تجربی است كه این دو جنبه به نوعی مكمل یكدیگر می باشند.
در فعالیت های علمی هدف غائی تولید یك پارادایم است یعنی حاصل مجموعه ای سیستماتیك و به هم پیوسته از فعالیت های علمی، تولید یك چهارچوب نظری و عملیاتی جهت تبیین روابط میان پدیده ها می باشد.( دكتر فرامرز ملكیان، مجموعه مقالات همایش منطقه ای، ۱۳۸۱.ص۲۶۷)
نظریه پردازی و تولید تكنولوژی بسیاری از مبانی علمی و تكنولوژیكی است. و یكی از اصول اساسی در كار علمی برنامه ریزی است، چون موضوع علم، خود نظم بخشی به امور و ریشه گیری از روی نظم و برنامه است.
یعنی پتانسیل ها به خوبی مشخص نیست و اهداف نیز در برنامه ریزی نیز به شكل لازم، معلوم و تعریف شده نمی باشند.( دكتر حسن فاطمی، ۱۳۷۴.ص۱۵۶).
علم از طریق مطابقت دادن یك نظام رسمی از نمادها با مشاهدات تجربی در جهت تولید گزاره های قابل تأیید تلاش می كنند. علم با گزاره های قابل تأیید سرو كار دارد. گزاره ها یا بیانات علمی باید این قابلیت را داشته باشند كه درست بودن یا نادرست بودن آنها را بتوان بطور آشكار نشان داده به گونه ای كه پژوهشگران علاقمند دیگر بتوانند همان آزمایش را تكرار كنند و نتایج مشابه بدست آورند، این اصرار بر قابلیت بررسی علنی گزاره ها ، ویژگی ممتاز علم است. علم با رویدادهای خصوصی یا منحصر به فرد سر و كار ندارد، بلكه تنها به بیاناتی می پردازد كه بطور تجربی قابل اثبات هستند. یك تجربه صرفاً شخصی كه منحصر به فرد و غیرقابل اثبات باشد نمی تواند یك قانون علمی باشد. اما اگر در شرایط كاملاً مشخص و تعریف شده، تجربه أی را چندین بار تكرار كنیم و نتایج یكسانی بدست آوریم آنگاه یك قانون علمی كشف كرده ایم. یك قانون علمی را می توان به عنوان یك رابطه ثابت بین دو یا چند دسته از پدیده ها تعریف كرد و به همین دلیل می توان گفت همه دانشمندان به دنبال كشف قوانین هستند. نظریه به عنوان مهم ترین سند شناخته شده رویدادهای علمی حاصل فرآیند فعالیت های منظم علم است. در فرآیندنظریه پردازی علمی دو جنبه مهم هستند نخست اینكه هر نظریه دارای یك جنبه رسمی یا صوری است كه كلمات و نمادهای نظریه را شامل می شود، دوم اینكه هر نظریه دارای یك جنبه تجربی است كه رویدادهای فیزیكی را كه نظریه در نبیین آنها می كوشد، شامل می شود. هر چند كه رابطه بین جنبه های صوری و تجربی نظریه بسیار پیچیده است، باید خاطر نشان ساخت كه بخش صوری نظریه می تواند به خودی خود معنی دار باشد، حتی اگر پیش بینی هایی كه در جهان فیزیكی انجام می دهد نادرست از آب در آیند. نكته مهم آنست كه یك نظریه ممكن است معتبر به نظر برسد اما مادام كه آزمون سخت تجربی را با كامیابی پشت سر ننهاده باشد، از لحاظ علمی معنی دار تلقی نخواهد شد. همیشه این احتمال وجود دارد كه شخص تحت تأثیر بیان فریبندهٔ نظریه قرار گیرد و فراموش كند معلوم نماید نظریه پردازی و تولید علم به عنوان مبانی حركتهای علمی و تكنولوژیكی در یك جامعه علاوه بر زیربناهایی كه از آنها یاد شده به شرایط و عوامل دیگری هم بستگی دارد كه در صورت نبود یا ضعیف بودن آن شرایط فرآیند تولید علم و تشكیل نظریه های مورد نیاز نیز میسر نخواهد شد.
آزادی، ارتباط آزادمنشانه فرهنگ دموكراتیك به وسیله این تمایل كه افراد فرصت پیشرفت مداوم به سوی آزادی و انجام اقدامات روز افزون مربوط به آن را داشته باشند آزادی را گسترش می دهند.
در جهان اشكال حكومتی متفاوتی وجود دارندكه برخی خود كامه و برخی آزاد منشانه عمل می كنند، گرچه هیچ كشوری دموكراسی كامل به دست نیاورده، با این حال در عصر ما برقراری ارتباط كه در آن دموكراسی مطلوب به شكل های گسترده ای تقسیم شده است، عصری كه بیشتر حكومت ها ادعای اعمال قدرت را بر اساس خواست افراد دارند. ارتباطات با این تفكر ایده آل سهیم است وبه دنبال اعطای آن به مردم و پاسخگویی به نیازهایشان می باشد. علی رغم ناتوانی در كسب دموكراسی كامل در حكومت ها و یا درارتباطات اصول دموكراسی یكی از مهمترین ارزش های انسانی است كه بایستی ترغیب شود.
ارتباط دموكراتیك فرآیند تكاملی است كه بر اثر گذشت زمان دچار تغییر می شود و سطوح مختلفی را در كشورهای مختلف به خود اختصاص می دهد. به هر حال ارتباط دموكراتیك هدفی را دنبال می كند كه در آن ارتباطات را در پاسخ به خواست های افراد مسئول می داند. دموكراتیك كردن ارتباطات را می توان به عنوان فرآیندی كه در آن موارد زیر وجود دارد تعریف كرد:
الف) انسان عضو فعال در تصمیم گیری محسوب می شود و نه به عنوان هدف ارتباطی
ب ) تنوع تبادل پیامها افزایش می یابد.
ج) گسترش و كیفیت حضور اجتماعی یا مشاركت در برقراری ارتباط افزایش می یابد.
ارتباط دموكراتیك فرآیندی اساسی برای انسان است. برقراری ارتباط لازمه اش انسان بوده است، و انسان ها ذاتاً به اطلاعات، احساسات و عقاید خود نیاز دارند.
چنــانچه برقـراری ارتبـاط تنهـا از نظر اجتماعی و در روابط بین فردی و ارتباط شفاهی مطرح می شد، عدهٔ كمی نیاز به برقراری ارتباط را مورد پرسش قرار می دادند. این دخالت تكنولوژی در فـرآیند ارتبـاطات است كه بـه بـروز سئوالاتی در باره نیاز اساسی به برقراری ارتباط منجر می شود. ولی وجود ماشین نبایستی به تغییر نیازهای ضروری افراد منتهی گردد. از سوی اجتماعات و گروه هایی از افراد كه از طریق ارتباطات گروه های خاصی را تشكیل داده اند، نیاز مشابهی مطرح است. نادیده گرفتن تبادل اطلاعات وارتباطات و ابزار و عقاید فردی یك جامعه و با یك ملت علمی غیر انسانی است. این عمل موجب تخریب شخصیت و فرهنگ جامعه شده است و افراد بشر را تهی دست تر می كند. بنابراین نیاز به برقراری ارتباط بین تمامی افراد و جوامع وجود دارد، و بودن آن اساسی ترین نیاز اجتماعی انسان نادیده گرفته می شود.
دولت های مختلف آزادی ارتباطات را متفاوت معرفی می كنند و لازم است در باره برخی از این تفاوت ها بر اساس تحلیل هایی از ۳ نگرش اصلی برقراری ارتباط از سوی پرفسور هووارد آنادولت ارائه شده است به كنكاش بپردازیم: ( شریعتمداری، علی. تكنولوژی اطلاعات و ارتباطات ، ۱۳۷۵، ص ۸۹)
نوع اول :نگرش غربی به عنوان یك فرآیند زنده سیاسی و یك فعالیت تجاری پویا تأكید دارد. این نظریه از انقلاب آزادی خواهان در برابر هیأت حاكم نشأت گرفته و به بهترین وجه در اولین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریكا داده نشده است.
همچنین آزادی و ارتباطات مستلزم ابزارهای تكنولوژی به منظور برقراری ارتباط است ولی توسعه وسایل ارتباطی به نظارت دولت، حزب و حمایت اقتصادی و طبقاتی نیاز دارد. این نظارت می تواند به اعمال سانسور منتهی گردد و در نهایت موجب نادیده انگاشتن خود آزادی است.
كشورهای كمتر توسعه یافته باید تكنولوژی و وسایل ارتباطات را به دست آورند و در به كار گیری آن مسئولانه عمل كنند برای مردم خود آزادی و دموكراسی با ارمغان آورند.
در كل هدف اصلی این است كه افراد گروه ها حداكثر آزادی ممكن در ارسال و دریافت اطلاعات را دارا باشند. اعمال سانسور از سوی دولت تقریباً به كلی محكوم نشده است، و آزادی ارتبـاط به عنـوان یك وسیله تبـادل افكار و بررسی برنامه های سیاسی و رقابتی ارزش گذاری می شود. آزادی در عنوان كردن انتقادات از دولت و امور دولتی به صورت نظریه تضمین شده و تا حد گسترده ای اعمال می شود.
دومین نظریه مربوط به خبرنگاران كشورهای توسعه یافته است كه تأكید بر ضرورت ارتباطات در ایجاد هویت ملی، قدرت اقتصادی و اجتماعی دارند. سومین نظریه ارتباطات به نگرش سوسیالیستی است كه عقیده دارد، هیچ نیازی به آزادی ارتباطی بیشتر از آنچه حزب كمونیست در بیان عقاید در نظر گرفته، وجود ندارد، زیرا حزب از جانب مردم سخن می گوید و یا حداقل پیام های بین افراد را هدایت می كند.
●شكل آزادی در برقراری ارتباط
شرط لازم برای توسعهٔ شایسته و درخور انسان بیان عقاید احساسات یا ارزشها از سوی فرد یا یك ملت به وسایل برقراری ارتباط و تكنولوژی اطلاعات پیچیده در عصر الكترونیك نیاز دارد. در حال حاضر كشورهای كمتر توسعه یافته از فقر و وسایل ارتباطی رنج می برند و آزادی لازم برای عمل رساندن صدای خود به جهانیان را ندارند، به هر حال وقتی یك كشور كمتر توسعه یافته به وسایل ارتباطی دست می یابد ، دولت مربوطه اش تشویق می شود كه گاهی در جهت منافع توسعه و بعضی مواقع در جهت منافع رهبران سیاسی به كنترل ارتباطات بپردازند.
در این حالت ، دولت تنها به طرح پیام هایی می پردازد كه در جهت برنامه ها و ارتباط با سیاست مداران خود به نظر مناسب و مطلوب می رسند. البته این همان سانسور یا آنتی تز یا نقطه مقابل آزادی ارتباطات است.
این دور تسلسل بدترین نوع سركوب آزادی است زیرا باعث نادیده گرفتن آزادی، و آزادی سیاسی انسان پیش شرط های برقراری عدالت و آزادی است.
كشورهای كمتر توسعه یافته باید تكنولوژی و وسایل ارتباطات را به دست آورند و در به كار گیری آن مسئولان عمل كنند و برای مردم خود آزادی و دموكراسی را به ارمغان آورند .
این نمودار بر اساس الگوی توسعهٔ « هوارد آناولت » طراحی شده است
آزادی به منظور برقراری ارتباط ------> نادیده گرفتن آزادی ------>ایجاد سانسور ------> برقراری كنترل ------> نیاز به وسایل -------> آزادی به منظور برقراری ارتباط●تفكر و تفكر جهانی، تفكر شبكه ای :
▪تفكر :
اصلاح تفكر از جمله اصطلاحاتی است كه در میان همهٔ مردم، كم و بیش رواج دارد و همه آن را به نوعی به كار می برند، اگرچه برداشت درستی از آن ندارند، اصولاً تفكر زمانی حاصل می شود كه امری به یاد فرد آمده باشد یا خیالی از پیش معلوم نبوده در ذهن او خطور كند یا اینكه فرد با مسأله و مشكل جدیدی مواجه شود و درصدد حل آن برآید. به عبارت دیگر افراد نمی اندیشند مگر اینكه مسـأله یا مشكل خــاصی مـطرح شود و آنان را به تفكر برانگیزد. تفكر همیشه به یك شكل انجام نمی گیرد و ممكن است بصورت تداعی آزاد، تفكر عملی و یا تفكر خلاق به وقوع بپیوندد.
جهانی شدن و شبكه ای شدن، این دو روند با خود تفكر و نظام اندیشه خاصی نیزآورده اند كه می توان آن را به تفكر جهانی « تفكر شبكه ای » نامید و به یقین بر نظام اندیشه و كار بست های مدیریت نوین تأثیر عمیقی خواهند گذاشت. تفكر جهانی، تفكری است. « سیستمی » و « پیچیده »و « چند فرهنگی »
دیگر شكی نمانده كه وابستگی متقابل در اقتصاد جهانی رو به افزایش است و حضور آن در همه احســاس می شــود و به همین خاطر گفته می شود كه مدیران سازمان های پیچیده چــاره ای ندارند جز پرورش تفكر جهانی در خود، یعنی جذب این سه ویژگی در نظام اندیشه و فلسفه های مدیریتی.
تفكر جهانی ایجاب می كند كه مدیر به مسائل فعالیت خود از دید سیستمی بنگرد. یعنی با نگاه كل نگر وبا استفاده ازاصول تفكر سیستمی،روابط وهمبستگی درونی میان پدیده ها و فعالیت های مربوطه را در سطوح مختلف مورد توجه قرار دهد. درباره تفكر سیستمی و اصول آن سخن بسیار رفته است. در ضمن، تفكر جهانی تفكری است پیچیده یعنی مدیری كه تفكر جهانی دارد به جای سود نگری كوته بینانه به مسائل فعالیت خود در چهارچوب های پیچیده تر زمانی و مكانی می نگرد و منابع دراز مدت خود را با توجه به ابعاد پیچیده تكنولوژی اجتماعی و نیروی انسانی و نیز در سطوح سازمانی، ملی و بین المللی تعریف می كند و سرانجام تفكر جهانی، در ذات خود چند فرهنگی است. و اما به تفكر شبكه ای، بر مفهوم شبكه بنا شده است كه از هر نظر مفهومی است نو. تفكر شبكه ای اندیشه ای است كه در شبكه ی اندیشه، و از الگوی خاصی پیروی می كند كه شاید به بهترین وجه یا الگویی توصیف می شود كه « ژیل دلوز » و « فیلكس گاناری » روان شناس و فیلسوف معاصر فرانسوی ارائه داده اند.
آن ها برای توصیف الگوی خود از مثال گیاهی استفاده می كنند مانند زنبق كه ساقه ای زیرزمینی دارد و این ساقه در زیر زمین ریشه می دواند و از غده های آن ساقه های هوایی سر بر می كشد. و در زیر زمین شبكه ای ایجاد می شود كه در حكم یك ریشه انبوه است. در این جا دیگر ما نه یك ریشه(مثل درخت)بلكه با یك شبكه و نه با یك اصل و منشاء، بلكه با همتافته ای از اصل ها سرو كار داریم.
درست مثــل مـغز كه دارای چنین سازمانی است. مغز همتافته ای است كه فاقد یك مركز است. یافته ها شبكه ای را تشكیل می دهند كه فعالیت مغز همانا تبادل های میان آنهاست.
در این مدل تفاوت ها و اختلاف ها نه حذف بلكه حفظ می شوند و به اتكاء خود نوین كه خودی است كثرت گرا توانائی حركت در شبكه بر اساس اصل گفت وگو وتوانایی گفت و گویی شكل می گیرد. كه نمی خواهد اختلاف و تناوب را بپوشاند.
استفاده صحیح ازتكنولوژی به معنای استفاده لازم وكافی ازآن می باشد.یعنی دربند تازه نگری و تحجرگرایی قرار نگیریم و از تكنولوژی برای برآورد كردن نیازهای خود بهره ببریم و لذا استفاده صحیح از تكنولوژی به هیچ وجه به معنای عدم استفاده از آن نمی باشد و تنها استفاده بهینه از آن ما را به سر منزل مقصود می رساند.
كه موضوع ما تفكر خلاق است كه به آن فعالیت فكرها گفته می شود كه به حل مشكلات و مسائل سخت و حل نشده می پردازد یا برای مسائل حل نشده گذشته راه حل های جدیدی كشف می كند. این گونه تفكر معمولاً به ابداع و اختراع منجر می شود كه یكی از چالش های دهه های اخیر بررسی و حل مسائل مختلف در مورد فناوری های اطلاعات و تكنولوژی جدید است.با به كار بستن درست فكر، ما می توانیم محصولات و خدمات بهتری برای یكدیگر فراهم كنیم و در نتیجه سطح زندگی را بالاتر بریم با این كار می توانیم حتی راهی برای تأمین صلح پایدار در تمام جهان بوجود آوریم.
اگر آزادی به ابتكار داده شود بازدهی افراد نسبت به زمانی كه ابتكار آنان محدود باشد غیر قابل مقایسه خواهد بود.
فكر معمولی و ساده سبب رفتار معمولی و ساده و نهایتاً زندگی معمولی می شود و این نوع زندگی فاقد خلاقیت و تولید چیزی تازه است وقتی كه سازمان یا ارگانی موجباتی فراهم می كند كه توان تخصصی افراد تقویت می شود، حاصل آن انجام كارهای جدید است و اگر افراد سازمان دارای تجربه باشند ولی نتوانند آن را بیان كنند و آزاد نباشند تا از تجارب خود در كارشان استفاده كنند سازمان و افراد دیگر هم نمی توانند با اندك تعدیل درتوانمندی هایشان نیازهای سازمان را برآورده و از این نظر در تولید علم نقش مهمی را ایفا كنند.
▪تولید علم:
ابتدا به تعریف واژه علم و تولید علم می پردازیم:
در تعریف علم می توانیم بگوئیم كه علم شناخت هست هاست.
و تولید علم یعنی اینكه شخص عالم بتواند در حوزه كاری خود به نوآوری و ابداع بپردازد. یعنی با كار نظری و تئوریك به افق شناخت قدم بگذارد.تولید علم در مقولهٔ جنبش نرم افزاری به عنوان اوج قله دانایی در سطوح جامعه بشری محسوب می شود.
تكنولوژی سرعت تولید علم را افزایش می دهد و آن را در چرخه اقتصاد سریعتر وارد می كند، هر چقدر تولیدات علمی بیشتر باشد در اقتصاد جامعه اثر بخش تر خواهد بود. انسان همیشه در پی آن بوده كه راه هایی را بیابد تا زندگی خویش را پر بارتر و ساده تر نماید و از مجهولات به معلومات برسد و رسیدن به این امر امكان ندارد مگر با كمك تحقیق و نظریه پردازی و تولید علم كه هر روز مطالب تازه ای را به جامعه ارائه می دهد. نظریه پردازی و تولید علم حاصل پژوهش دقیق و علمی و بكارگیری متولوژی منظم و سازمان یافته در مطالعات مربوط به دانش بشری است. پژوهش یك عمل منظم است كه در نتیجه آن پاسخ هایی برای سئوال هایی مورد نظر مطرح شده در موضوع تحقیق به دست می آید.
گاهی تصور می شود كه تولید علم فعالیتی است كه به تدریج و بطور فزآینده در جهت فهم درستی از طبیعت تكامل می یابد، این تصور محدود و ممكن است گمراه كننده باشد.
توماس كوهم در كتاب خود با نام ساختار انقلابهای ۹ علمی ( ۱۹۷۳ ) تصویری كاملاً متفاوت از تولید علم ارائه می دهد.
نظریه پردازی و تولید علم به عنوان مبانی حركت های علمی و تكنولوژی در یك جامعه علاوه بر زیر بناهایی كه از آن یاد شده به شرایط و عوامل دیگری هم بستگی داردو كه در صورت نبود یا ضعیف بودن آن شرایط فرآیند تولید علم و تشكیل نظریه و پارادایم های مورد نیاز میسر خواهد شد.
در فرآیند نظریه پردازی و تولید علم توجه به ویژگیهای اساسی و شناخته شده یك نظریه علمی دانشمندان و محققان را در دستیابی هرچه بهتر به نتایج هدایت می كنند واز كوششهای حاشیه ای و غیر مرتبط آن می كاهد.
مهمترین ویژگیهای بارز یك نظریه علمی را می توان به شرح ذیل خلاصه نمود. ( هرگنهان ترجمه سیف، ۱۳۷۱، ص ۲۷)
۱- نظریه علمی تعدادی مشاهده را با هم تركیب می نماید تا بالاخره بتواند یك محصول علمی تولید نماید.
۲- یك نـظریه خــوب، اكتشـافی است یعنی پـژوهشهای تازه تولید می كندو بر پیكر دانش بشری می افزاید.
۳- یك نظریه باید یافته های علمی را تولید كند كه بطور تجربی قابل بررسی باشندكه اگر این یافته مفید واقع شود آن نظریه قوت می گیرد وگرنه باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.
۴- نظریه یك ابزار است و از این رو نمی توان درست یا نادرست باشد، نظر یا مفید است یا مفید نیست
۵- نظریه ها حاوی مطالب انتزاعی هستند كه جنبه صوری را تشكیل می دهند.
۶- نظریه ها بنا بر اصل ایجاد انتخاب می شوند از اهم خود و هم دانشی را كه تولید می كنند باید ساده باشند.
۷- جنبـه صوری نظریـه بـاید بـا رویــدادهای قابـل مشاهده كه جنبه تجربی نظریه را تشكیل می دهند هم بسته باشند.
●●بحث و نتیجه گیری:
كوشش ما در این مقاله نقش آزادی فكر در پیشرفت علم است.در پشت همه اینها فكر است كه پشتوانه اصلی پیشرفت است. درجه تمدن و فرهنگ هر قوم همواره به توانائی فكر مردم آن وابسته بوده است و هم اكنون نیز چنین است. فكر، راهنمای عمل می شود و هر دوی این ها منجر به پیشرفت می گردند. آزادی میز مانند تصور حق از آگاهی انسان ناشی شده است و ودیعه آن از طریق غریزه بیت اجتماعی به او ارزانی گردید. همهٔ مسائل انسان در پرتو برخورداری از نیروی ادراك مطرح می شود: این گفتهٔ معروف را كه ( من می اندیشم، پس هستم ) می توان بدینگونه در آورد كه ( من می دانم كه هستم، پس آزادم، پس حق دارم ) و این سه خصیصه دانستن كه علم است و آزاد بودن و حق داشتن با هم می آیند. پس انسان آزادی را شرط ادامه زندگی و گسترش هدف اصلی زندگی است، آزادی از قید، خمیر مایه هستی شناخته می شود.
تولید علم و نظریه پردازی یك رویكرد كاملاً علمی مبتنی بر متدولوژی منظم و مراحل روش تحقیقات علوم تجربی و انسانی است. در این راستا جهت دستیابی به اهداف مورد نظر باید ویژگیهای علمی و چگونگی فعالیتهای مربوط به تحقیقات بنیادی و كاربردی را در دانشگاه و مراكز آموزشی مورد تأكید قرار داد.
و یكی از عواملی كه خود حاصل فرآیند تولید علم در دنیای معاصر است، موضوع فناوری اطلاعات است این پدیده به نوبه خود می تواند به تولید علم و دانش نو كمك كند.
نویسنده: مهناز حبیبی
منابع :
۱- اسمیت، فیلیپ و هونفیش، گوردن ( ترجمه علی شریعتمداری ) تفكر منطقی روش تعلیم وتربیت، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۱.
۲- هر گنهان، بی آر( ترجمه علی اكبر سیف ) مقدمه ای بر نظریه های یادگیری، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۷۱.
۳- شریعتمداری، علی، نقد و خلاقیت تفكر، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۱.
۴- مجموعه ای از اولین همایش منطقه ای نهضت علمی، اسفند ۸۲.
۵- دكتر سیــف، عـلی اكـبر. روانـشنـــاسی پــرورشی( یــادگیری وآمــوزش )،تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۰.
۶- ملكیان، فرامرز، مجموعه مقالات همایش منطقه ای، ۱۳۸۱، ص ۲۶۷.
۷- فاطمی ، حسن، مجموعه مقالات همایش منطقه ای، ۱۳۸۱، ص ۱۵۶.
منبع : باشگاه اندیشه